روزگار تلخ پدری که میگوید همسرش را نکشته
من همسر اولم را به عمد نکشتم، حتی قتل غیرعمد را هم قبول ندارم، چون در خودکشی او نقشی نداشتم و او خودش را به پایین پرت کرد.
کد خبر :
۷۵۴۷۷
بازدید :
۹۱۴۰
مرد جوانی که به دلیل ناتوانی در پرداخت دیه شش سال است در زندان بهسر میبرد، از مردم درخواست کمک کرد تا شاید بتواند آزاد شود و به زندگی عادی بازگردد. این مرد ناتوانیاش در پرداخت دیه را در دادگاه اثبات و دادگاه دیه را تقسیط کرد، اما مرد زندانی از عهده پرداخت مبلغ اولیه هم برنمیآید.
این مرد جوان که هادی نام دارد، در سال ۹۲ به اتهام قتل همسرش بازداشت شد. هرچند او از همان ابتدا گفت: در مرگ همسرش نقشی نداشته، اما بازخوانی زندگی او نشان میداد اختلافاتی بین آنها وجود داشت.
هادی در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من دو سال قبل با زنی ازدواج کردم که پیش از من دوبار ازدواج کرده و جدا شده بود. او فرزند داشت. من که تا قبل از آن ازدواج نکرده بودم، زندگیام با او را شروع کردم. مدتی بعد از این ماجرا متوجه شدم همسرم دچار افسردگی است و بعد هم اختلافات شدیدی میان ما ایجاد شد.
در همان زمان فهمیدم همسرم باردار است. بچه که به دنیا آمد، ما متارکه کردیم و من با زن دیگری ازدواج کردم. به همسر اولم هم گفتم اگر میخواهد، من بچه را نگه میدارم و اگر نه، میتواند خودش از بچه مراقبت کند. در نهایت پسرم به درخواست همسرم پیش مادرش ماند.
از سویی افسردگی همسرم بدتر شده بود. من با او ارتباط چندانی نداشتم و فقط گاهی برای دیدار پسرم او را میدیدم تا اینکه یک روز که برای دیدار رفته بودم، متوجه شدم همسرم اصلا حال خوبی ندارد. اختلافات قدیمی دوباره سر باز کرد و بعد همسرم به پشتبام رفت، من دنبالش رفتم تا مبادا بلایی سر خودش بیاورد، اما نتوانستم کمک کنم و او خودش را به پایین پرت کرد و جان باخت.
گفتههای متهم مورد قبول بازپرس قرار نگرفت و پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۷ کیفری استان تهران مستقر در شهریار فرستاده شد. متهم در جلسه محاکمه یکبار دیگر گفتههایش را تکرار کرد و در نهایت قضات او را از قتل عمد تبرئه کردند، اما در قتل شبهعمد مجرم تشخیص دادند و او را به پرداخت دیه در حق اولیایدم محکوم کردند.
همچنین او به دو سال حبس هم محکوم شد. متهم و اولیایدم به رأی صادره اعتراض کردند. این رأی در دیوانعالی کشور بررسی شد و مورد تأیید قرار گرفت. هادی که متولد سال ۶۰ است، در حالی برای گذراندن دوران محکومیتش به زندان رفت که همسر دومش نیز باردار بود و پسر او نیز به دنیا آمد.
در این مدت هادی به دلیل اینکه در زندان بود، نتوانست کار کند و دیه را بپردازد، به همین دلیل درخواست اعسار داد و دادگاه نیز آن را قبول کرد، اما در این مدت همان مبلغی را که دادگاه تعیین کرده بود هم نتوانست تأمین کند. حالا هادی که فرزندانش ۸ و ۹ ساله هستند، همچنان در زندان مانده است.
او در گفتوگویی با خبرنگار ما درباره وضعیت زندگیاش توضیح داد و گفت: من همسر اولم را به عمد نکشتم، حتی قتل غیرعمد را هم قبول ندارم، چون در خودکشی او نقشی نداشتم و او خودش را به پایین پرت کرد، اما دادگاه رأی داد و گفتند کاری که تو کردی قتل غیرعمد است. من هم که کاری نمیتوانم بکنم. پسری که از همسر اولم داشتم در آن زمان دوساله بود.
با مرگ مادرش و زندانیشدن من مادر من سرپرستی او را برعهده گرفت و بچه را بزرگ کرد. وقتی که من زندانی شدم، پسر دیگرم به دنیا آمد. او یک سال با برادرش فاصله سنی دارد. من در زندان بودم که همسر دومم مبتلا به سرطان شد و بچه دوم هم به مادر من سپرده شد. همسر دومم بر اثر ابتلا به سرطان جانش را از دست داد و حالا هر دو پسرم مادر ندارند و پدر هم بالای سر آنها نیست.
در این سالها برادر کوچکم خرجی بچهها را داده و من مدیون او هستم. او هر کاری کرد نتوانست پولی برای آزادی من جمع کند. من هم هرچه داشتم با بیماری همسرم و مشکلاتی که این مدت در زندان داشتم از بین رفت. قبل از آن هم دارایی زیادی نداشتم.
مستأجر بودم، اما کار میکردم و زندگی شرافتمندانهای داشتم. این مرد ادامه داد: درخواست بررسی اعسار دادم، دادگاه قبول کرد و رأی داد حالا که نمیتوانم یکجا پول دیه را بپردازم، ابتدا ۳۶ میلیون تومان بدهم و بعد هم ماهی ۵۰۰ هزار تومان بدهم، ولی خدا میداند نتوانستم این پول را تأمین کنم.
سعی کردم در زندان کار کنم و پول را تأمین کنم، اما باز هم نشد. پولی که از زندان میفرستادم، کمکخرجی مادرم و بچهها میشد، چون مبلغ آن خیلی کم بود. برادرم هم ازدواج کرده و خودش حالا همسر و فرزند دارد و نمیتواند همه درآمدش را صرف بچهها و مادر من کند، به همین خاطر از مردم درخواست کمک دارم.
من آدم بدی نبودم و نیستم، میخواستم زندگی آرامی داشته باشم و به همین خاطر هم وقتی که دیدم نمیتوانم با همسر اولم خوشبخت باشم، متارکه و با زنی دیگر ازدواج کردم. وقتی زندانی شدم، ۳۰ ساله بودم و حالا ۳۶ ساله هستم. بچههایم را شش سال است ندیدهام.
مادرم به آنها گفته پدرتان برای کار رفته و برمیگردد. برای اینکه بچهها محیط زندان را نبینند مادرم آنها را نمیآورد. او پیر و مریض شده و خودش هم نمیتواند به دیدنم بیاید. همه بار زندگی من و مادرم روی دوش برادرم است که خودش متأهل است و فرزند دارد.
متهم در ادامه گفت: من بهخاطر دو پسرم از مردم درخواست کمک دارم. آنها کمکم بزرگ میشوند و فشارهای اجتماعی را درک میکنند. بیپولی و نبود پدر زندگیشان را تباه میکند. از مردم درخواست دارم کمک کنند من بتوانم ۳۶ میلیون تومان را بپردازم و بیرون بیایم.
در این صورت کار میکنم و قسطها را میدهم و خرجی مادر و بچههایم را تأمین میکنم. درخواست دارم در این روزهای سخت من را تنها نگذارید. لازم به ذکر است یکی از خیران بعد از شنیدن داستان زندگی هادی، ۱۵ میلیون تومان از مبلغ مورد نیاز را تأمین کرده است.
.
تأمین بدهی مرد جوان با کمک خیران همچنین زندانی دیگری که به دلیل بدهی ۲۴ میلیونتومانی، شش سال بود که در زندان بهسر میبرد، با کمک شهروندان و یکی از مراکز خیریه توانست بدهی خود را بپردازد.
تأمین بدهی مرد جوان با کمک خیران همچنین زندانی دیگری که به دلیل بدهی ۲۴ میلیونتومانی، شش سال بود که در زندان بهسر میبرد، با کمک شهروندان و یکی از مراکز خیریه توانست بدهی خود را بپردازد.
۰