بشر هیچ زمانی مانند اکنون برای زیباترشدن تحتِ فشار نبوده است
استفاده از چهره به عنوانِ نوعی ارز برای خریدِ لایک و محبوبیت به من میگوید این جایی نیست که تمدن بنا بوده به آن برسد. تمایلِ رو به افزایشِ مردم برای عملِ جراحی بینی تا حدِ زیادی تابعِ دوستنداشتنِ شکلِ بینی در عکسهای سلفی است. مردم میگویند شکلی که بینیهایشان در این عکسها میافتد را دوست ندارند.
کد خبر :
۸۰۲۴۲
بازدید :
۳۶۲۳
فرادید | یک نویسنده آمریکایی به نام جسیکا هلفاند، اخیراً در کتابی با عنوانِ «چهره: یک اودیسه بصری» تاریخِ تمایلاتِ بشر برای بهبودِ چهره خود را مرور کرده و به این نکته مهم اشاره میکند که در هیچ دورانی در تاریخِ بشر مانند دورانی که اکنون در آن زندگی میکنیم، انسانها برای بهبودِ چهره خود تحتِ فشار نبودهاند.
هلفاند دلیلِ اهمیت یافتن زیباییِ چهره در عصرِ کنونی را عکسهای سلفی و به نمایش گذاشتنِ چهره در شبکههای اجتماعی برای دریافتِ لایک و نظراتِ مثبت میداند.
او مینویسد از تصاویرِ اداره آگاهی برای ثبتِ هویتِ متهمان و مجرمان، تا سلفیهایی که در سایتهای دوستیابی به اشتراک میگذاریم و نمایِ نزدیکِ چهره سیاستمداران و پرترههایی که در عصرِ ویکتوریایی از مردگان ثبت میکردند، بیانگر آن هستند که ما قرنها درگیر این بودهایم که چهرههایمان چطور عرضه میشود و موردِ قضاوت قرار میگیرد؛ و راهی طولانی را برای «بهبود» آنها پیمودهایم.
هلفاند میگوید، ما از زمانهای قدیم در پی تغییر و ارتقاء دادن ویژگیهای چهرهای بودهایم که طبیعت برایمان در نظر گرفته بود، حال یا با کمکِ کرمهای جادویی و گجتها یا با کمکِ ورزش (حتی کلئوپاترا هم یوگای صورت انجام میداده است). اما امروز که تقریباً هر روز دو میلیارد عکس در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود - که نزدیک به ۱۰۰میلیون از این عکسها، عکسهای سلفی هستند - فشار برای زیباترشدن بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشود.
بیشتر بخوانید:
هلفاند میگوید: «ما خیلی سریع قضاوت و اندازهگیری میکنیم و متأسفانه به کار گرفتنِ راههای معماگونه برای مقایسه خودمان با دیگران رو به افزایش است. من بهخصوص به جوانان خیلی فکر میکنم، استفاده از چهره به عنوانِ نوعی ارز برای خریدِ لایک و محبوبیت به من میگوید این جایی نیست که تمدن بنا بوده به آن برسد.»
تصویرِ دختر قرن نوزدهمیِ فرانسه که دچار تیفوئید شده است
هلفاند در کتابِ خود به این نکته اشاره میکند که عکسهای سلفی ارزشِ ۵۳۲ میلیارد دلاری برای صنعتِ زیبایی جهانی در پی داشته که از تمایلِ ما برای به اشتراکگذاری عکسهایمان در رسانههای اجتماعی ناشی میشود؛ چیزی که هلفاند آن را «مسابقۀ ترسناکِ محبوبیت» توصیف میکند.
افزایشِ تعداد اپلیکیشنهایی که میتواند ویژگیهای چهره ما را به شیوههای نامحدود تغییر دهد، تمایل ما به تجربه کردنِ شکلهای متفاوت را افزایش داده است. اینها روشهای بازیگوشانهای هستند که ما را به کوآلاها یا زامبیها تبدیل میکنند یا چهره ما را با چهره سلبریتیهای محبوبمان تلفیق میکنند؛ یا اپلیکیشنهایی برای صاف کردنِ پوست، تغییرِ حالاتِ ابرو، بینی، لبها و حتی تغییرِ نژاد یا جنسیتِ مفهومشدهمان هستند.
جراحیهای زیبایی نیز به لطفِ سلفیها در حالِ افزایش است: برطبقِ آمارِ آکادمیِ جراحانِ پلاستیک در آمریکا در سال ۲۰۱۷ تعداد عملهای جراحیِ بینی ۵۵درصد افزایش داشته است.
هلفاند میگوید: «تمایلِ رو به افزایشِ مردم برای عملِ جراحی بینی تا حدِ زیادی تابعِ دوستنداشتنِ شکلِ بینی در عکسهای سلفی است. مردم میگویند شکلی که بینیهایشان در این عکسها میافتد را دوست ندارند.»
هلفاند میگوید درست است که فرهنگِ بصری ما را بیش از پیش به سمتِ یکسانی پیش میبرد؛ اما میتوان تغییراتِ مثبت را نیز در این فرایند مشاهده کرد. ما نسلها در محافظت و پاسداشتِ تصاویرِ غیرغربی ناموفق بودهایم که همین امر باعث شده در بایگانیِ ما فقط تعدادِ محدودی چهره بقا پیدا کند. امروز، با ۳.۵ میلیارد کابرِ گوشیهای هوشمند در سراسر جهان، ما دسترسی آسانی به رنگینکمانِ [زیبای]چهرههای آنلاین داریم و خودمان تبدیل به مراقبینِ این بایگانیها شدهایم.
اما آیا این تنوع در بازنماییها باعث شده که دایره شمولِ استانداردهای زیبایی گسترده شود؟ هلفاند میگوید: قطعا خیر. «دوست داشتم که میتوانستم بگویم آری. فکر میکنم که دوقطبیها کمتر شده و البته شرکتهای بیشتری در پی نمایشِ تنوعِ چهرهها و بدنها هستند... مدتِ زمانِ طولانی باید بگذرد تا استانداردهای زیبایی تغییر کنند، اما دوست دارم فکر کنم افزایشِ تحملپذیری ممکن است یکی از اندک مواردِ مثبت در میان آسیبهای تکنولوژی باشد. انتظارات ما قابل مذاکرهتر شدهاند -ما دیگر مجبور نیستیم همه شبیه نفرتیتی باشیم.»
هلفاند میگوید، همچنین تحقیقاتِ او در زمینه خصوصیاتِ انسان نشان میدهد که انسانها تمایلِ بیشتری به ارتباط پیدا کردهاند.
«چرا این روزها ما به تماسها و کنفرانسهای ویدیویی تمایل پیدا کردهایم؟ چون با دیدنِ چهرههای دیگران اینکه لبهایشان تکان میخورد و صداهایشان به یک انسان مرتبط است، قوتِ قلب میگیریم.»
«یکی از چیزهایی که من بعد از دو سال مشاهده چهرهها آموختم این بود که وقتی شما به چهره فردی نگاه میکنید، درواقع به بازتابِ چهره خودتان مینگرید. شما وقتی به چهرهها نگاه میکنید در واقع به انسانیت مینگرید. این به من امید میدهد. اگر انسانهای بیشتری به چهرههای خود به عنوانِ عناصرِ ارتباطدهنده، به عنوانِ آزمونِ لیتموس [فرایند سریعِ تشخیص]برای فهمِ عمیقتری از حقیقتِ انسان بنگرند، آنوقت میتوانم بگویم این کتاب اثربخش بوده است.»
۰