دختران موفق، گمشدگان سریالهای نمایش خانگی
آن دیگری نامش نازنین است ستاره پسیانی در سریال کرگدن نقشش را بازی میکند بعد از ماجراها و حواشی که با صاحب کار سن بالایش داشت و به وی علاقه نشان میداد، به عشق زندگی اش میگوید حالا میتوانیم ازدواج کنیم و در جواب میشنود «دیگه نمیخوامت»
کد خبر :
۸۰۸۱۹
بازدید :
۲۱۷۶
نمایش افرادی شکست خورده که بدون مردان هیچ جایگاهی در جامعه نخواهند داشت در سریالهای شبکه نمایش خانگی به جای نمایش دختران موفق ایرانی در عشق و زندگی اجتماعی، نکتهای قابل تامل از دید کارشناسان و عامه در این گونههای نمایشی است.
«برای جلب عشق پسرخاله اش دست به خودکشی زد آن هم بعد از اینکه آرش همان پسرخاله مورد نظر با تحقیر و توهینهای فراوان به عشق او پاسخ منفی داد و به دنبال دختر دیگری به نام رستا رفت، اما این پایان ماجرا نبود، چون بعد از آن باز هم شرایط را نپذیرفت و به سراغ رستا رفت و با گریه زانو زد تا التماس کند که آرش را رها کند و اجازه بدهد این عشق بیمار به ازدواج ختم شود، اما باز هم موفق نشد.
حالا بعد از ترک مراسم عروسی خود در آن سوی مرزها با همدستی خاله اش قصد دارد آرش را به اصطلاح تور بیاندازد و با وی ازدواج کند و با گفتاری التماسی این نکته را به آرش یادآوری میکند که انتخاب دوم آرش در نبود رستا است و حالا که عشق آرش رهایش کرده این بار نوبت عمل به قول ازدواج با انتخاب دوم است.
«برای جلب عشق پسرخاله اش دست به خودکشی زد آن هم بعد از اینکه آرش همان پسرخاله مورد نظر با تحقیر و توهینهای فراوان به عشق او پاسخ منفی داد و به دنبال دختر دیگری به نام رستا رفت، اما این پایان ماجرا نبود، چون بعد از آن باز هم شرایط را نپذیرفت و به سراغ رستا رفت و با گریه زانو زد تا التماس کند که آرش را رها کند و اجازه بدهد این عشق بیمار به ازدواج ختم شود، اما باز هم موفق نشد.
حالا بعد از ترک مراسم عروسی خود در آن سوی مرزها با همدستی خاله اش قصد دارد آرش را به اصطلاح تور بیاندازد و با وی ازدواج کند و با گفتاری التماسی این نکته را به آرش یادآوری میکند که انتخاب دوم آرش در نبود رستا است و حالا که عشق آرش رهایش کرده این بار نوبت عمل به قول ازدواج با انتخاب دوم است.
آرش نیز از موضع قدرت، کمی در این زمینه چراغ مثبت نشان میدهد تا مسیر به سمت ازدواج هموارتر شود و در این میان خاله که همان مادر آرش است همکاری به سزایی انجام میدهد.»
این شخصیت رابی است که نقش آن را مهراوه شریفی نیا در سریال دل بازی میکند؛ در زندگی اجتماعی توانایی ندارد و اگر هنری از نقاشی و نواختن دستگاههای موسیقی فرا گرفته برای جلب نظر مردی بوده که دوستش داشته نه برای اینکه بتواند به بانویی توانمند تبدیل شود و در تواناییهای اقتصادی نیز نیازی به تلاش نمیبیند، چون از خانواده متمولی بوده و به دلیل دختر بودنش تحت حمایت خانواده.
ساره بیات نقش رستا را بازی میکند شخصیتی که در شب عروسی اش مورد تجاوز قرار گرفت و حالا به تنهایی به دنبال مردی است که در آن شب او را مورد سوءاستفاده قرار داده است و از سوی دیگر عاشق آرش است، اما چون نمیخواهد او را در جریان اتفاق افتاده قرار دهد سعی میکند از وی دوری کند، اما بدون آرش زندگی برایش متوقف شده، نه تنها شغلش را رها کرده بلکه تلاشی برای یافتن راهی برای بازگشت به جامعه نمیکند و قصد خودکشی نیز دارد.
آن دیگری نامش نازنین است ستاره پسیانی در سریال کرگدن نقشش را بازی میکند بعد از ماجراها و حواشی که با صاحب کار سن بالایش داشت و به وی علاقه نشان میداد، به عشق زندگی اش میگوید حالا میتوانیم ازدواج کنیم و در جواب میشنود «دیگه نمیخوامت».
سریال همگناه هم که تا حدودی در این زمینه ملایمتر برخورد کرده است از نشان دادن دختران به دنبال شوهر یا عشق، بی نصیب نمانده و با دختری مواجه هستیم که شغل منشی شرکت را بر عهده دارد و هر پسر مجرد و متاهلی را که در این شرکت گل فروشی در رفت و آمد است از ادا و اطوار خود بی بهره نمیگذارد و در تلاش است که از میان مردان خوشتیپ و پولدار یکی را برای خود شکار کند و مدام نیز از سوی هرکدام از آنان مورد اهانت و بی توجهی قرار میگیرد و رفتارش به گونهای است که با وجود لحن طنزگونه سریال مخاطب نیز این شخصیت را تحقیر میکند.
این تنها مثالهای کوچکی از نقش دختران ایران زمین در سریالهای شبکه نمایش خانگی است دخترانی که هر روز موفقیتشان تیتر اخبار روزانه میشود در مجموعههای در حال پخش ایران وابسته به مردانی است که توجهی به آنها ندارند یا به طور مدام در حال پذیرش حقارت و توهین از همین مردان هستند و پاسخی به آنها داده نمیشود.
هیچ کدام از دختران این مجموعهها در تلاش برای به دست آوردن جایگاه واقعی خود در جامعه یا به دست آوردن موفقیتی نیستند بلکه همه آنها در حالی نشان داده میشوند که به دنبال مردی افتاده اند و مدام مورد بی توجهی قرار میگیرند و این در حالی است که در جامعه امروز زنان همپای مردان و بدون اتکا به آنها برای حیات و زندگی خود تلاش میکنند و در تمامی فعالیتها نامشان به بزرگی میدرخشد، اما چرا در سریالهای شبکه خانگی جز گدایی عشق نقش دیگری به آنها داده نمیشود.
مریم سادات ظهوریان روانشناس سبک زندگی با بیان اینکه نباید موارد کم و نهفته را در سریالها بزرگ جلوه دهیم اظهار داشت: زنانی و دخترانی که در سریالها نشان داده میشود در واقعیت به اینگونه وجود ندارند و به نمایش گذاشتن آن به طور مضاعف خطا است.
وی با تاکید بر اینکه بانوان ایرانی با حضور در جامعه جایگاه خود را پیدا کرده اند خاطرنشان کرد: دختران این سرزمین قائل به آنچه در مجموعهها به نمایش گذاشته میشود نیستند، اما تاثیر نشان دادن اینگونه رفتارها در جامعه را نباید نادیده گرفت.
وی افزود: این رفتارها میتواند محرکی باشد تا قابلیتهای موجود در بخشی از جامعه فعال شوند که این اصلا اتفاق خوبی را رقم نمیزند.
همچنین محمد حیدرپور جامعه شناس فرهنگی تاثیر رسانهها در تضعیف ۵۰ درصد جامعه را انکار ناپذیر دانست و گفت: رسانه این قدرت و توانمندی را دارد با تقویت روحی افراد آنها را به مسیر پیشرفت سوق دهد، اما همین رسانهها اگر نیمی از جامعه را ضعیف نشان بدهند و اعتماد به نفس را از آنها بگیرند موجب تخریب افراد و خود جامعه میشوند و جامعه را از توانمندی باز میدارند.
وی با تاکید بر اینکه زنان نیمی از هر جامعه را تشکیل میدهند خاطرنشان کرد: فرزندان هر جامعهای از زنان بالیده میشود و این واقع بینی نسبت به زنان میتواند در رشد سرمایهای و اجتماعی جامعه ثاثیر گذار باشد و مورد اهمیت واقع شود.
به گفته وی، در روزگار امروز در دنیای رسانه و سریالهای مختلف نشان دادن زن در آشپزخانه، بدون تقبل مسئولیتهای اجتماعی و بروز و ظهور توانمندیهای فردی توهین محسوب میشود، زیرا تغییرات اجتماعی در جهان رخ داده و میتوانیم شاهد موفقیتهای تحصیلی و شغلی نیم دیگر جامعه باشیم.
حیدرپور تاکید کرد: طبیعی است که امروزه زنان بخواهند به موفقیت در عرصههای مختلف برسند و اگر رسانهها بخواهند برنامههایی را پخش کنند که با این روند مخالف است و به گونهای دیگر جامعه را نشان میدهد مهجور باقی میمانند و بدون مخاطب به اهدافی که دارند نمیرسند.
شبکه نمایش خانگی در دهههای اخیر تاریخچه جدیدی را در ایران برای خود به ثبت رسانده است از سریالهایی که در نیمه راه رها شدند و یا آن دسته که توانستند در میان خانه عموم مردم جای بگیرند و چه آنهایی نام آشنایی برای مخاطبان محسوب میشود و توانستند ساعاتی خانوادهها را پای تلویزیون بنشانند یا سریالهایی که نتوانستند مخاطبی را برای خود دست و پا کنند و دیده نشدند و هر کدام حاشیههای خود را در این تاریخ رقم زنند.
این عرصه در دهه اخیر به گونهای رونق یافته است که بازیگران، کارگردانان و نویسندگان صاحب نام سینما و تلویزیون و حتی تئاتر به این بخش روی آورده اند و هر کدام از این مجموعهها که تعدادشان کم هم نیستند در ژانرهای مختلف موضوعات مختلفی را به نمایش گذاشتند که البته عشق مضمون تکرار شدهای در سریالهای نمایش خانگی محسوب میشود.
با وجود رشد و توسعه این عرصه در میان عموم جامعه ایرانی اگر بخواهیم از زنان موفق و توانمند که بدون وابستگی زندگی خود را اداره میکنند و خانوادهای سالم را تشکیل میدهند نام ببریم حتی به تعداد انگشتان یک دست نمیرسد و این اتفاق ناگواری است، زیرا این روزها زنان ایرانی نام آوران کشور در سراسر جهان هستند و در تمام عرصههای هنری، اجتماعی و حتی ورزشی توانسته اند نگاه جهان را جلب کنند اتفاقی که در شخصیتهای سریال شبکه نمایش خانگی نادیده گرفته شده است.
این شخصیت رابی است که نقش آن را مهراوه شریفی نیا در سریال دل بازی میکند؛ در زندگی اجتماعی توانایی ندارد و اگر هنری از نقاشی و نواختن دستگاههای موسیقی فرا گرفته برای جلب نظر مردی بوده که دوستش داشته نه برای اینکه بتواند به بانویی توانمند تبدیل شود و در تواناییهای اقتصادی نیز نیازی به تلاش نمیبیند، چون از خانواده متمولی بوده و به دلیل دختر بودنش تحت حمایت خانواده.
ساره بیات نقش رستا را بازی میکند شخصیتی که در شب عروسی اش مورد تجاوز قرار گرفت و حالا به تنهایی به دنبال مردی است که در آن شب او را مورد سوءاستفاده قرار داده است و از سوی دیگر عاشق آرش است، اما چون نمیخواهد او را در جریان اتفاق افتاده قرار دهد سعی میکند از وی دوری کند، اما بدون آرش زندگی برایش متوقف شده، نه تنها شغلش را رها کرده بلکه تلاشی برای یافتن راهی برای بازگشت به جامعه نمیکند و قصد خودکشی نیز دارد.
آن دیگری نامش نازنین است ستاره پسیانی در سریال کرگدن نقشش را بازی میکند بعد از ماجراها و حواشی که با صاحب کار سن بالایش داشت و به وی علاقه نشان میداد، به عشق زندگی اش میگوید حالا میتوانیم ازدواج کنیم و در جواب میشنود «دیگه نمیخوامت».
سریال همگناه هم که تا حدودی در این زمینه ملایمتر برخورد کرده است از نشان دادن دختران به دنبال شوهر یا عشق، بی نصیب نمانده و با دختری مواجه هستیم که شغل منشی شرکت را بر عهده دارد و هر پسر مجرد و متاهلی را که در این شرکت گل فروشی در رفت و آمد است از ادا و اطوار خود بی بهره نمیگذارد و در تلاش است که از میان مردان خوشتیپ و پولدار یکی را برای خود شکار کند و مدام نیز از سوی هرکدام از آنان مورد اهانت و بی توجهی قرار میگیرد و رفتارش به گونهای است که با وجود لحن طنزگونه سریال مخاطب نیز این شخصیت را تحقیر میکند.
این تنها مثالهای کوچکی از نقش دختران ایران زمین در سریالهای شبکه نمایش خانگی است دخترانی که هر روز موفقیتشان تیتر اخبار روزانه میشود در مجموعههای در حال پخش ایران وابسته به مردانی است که توجهی به آنها ندارند یا به طور مدام در حال پذیرش حقارت و توهین از همین مردان هستند و پاسخی به آنها داده نمیشود.
هیچ کدام از دختران این مجموعهها در تلاش برای به دست آوردن جایگاه واقعی خود در جامعه یا به دست آوردن موفقیتی نیستند بلکه همه آنها در حالی نشان داده میشوند که به دنبال مردی افتاده اند و مدام مورد بی توجهی قرار میگیرند و این در حالی است که در جامعه امروز زنان همپای مردان و بدون اتکا به آنها برای حیات و زندگی خود تلاش میکنند و در تمامی فعالیتها نامشان به بزرگی میدرخشد، اما چرا در سریالهای شبکه خانگی جز گدایی عشق نقش دیگری به آنها داده نمیشود.
مریم سادات ظهوریان روانشناس سبک زندگی با بیان اینکه نباید موارد کم و نهفته را در سریالها بزرگ جلوه دهیم اظهار داشت: زنانی و دخترانی که در سریالها نشان داده میشود در واقعیت به اینگونه وجود ندارند و به نمایش گذاشتن آن به طور مضاعف خطا است.
وی با تاکید بر اینکه بانوان ایرانی با حضور در جامعه جایگاه خود را پیدا کرده اند خاطرنشان کرد: دختران این سرزمین قائل به آنچه در مجموعهها به نمایش گذاشته میشود نیستند، اما تاثیر نشان دادن اینگونه رفتارها در جامعه را نباید نادیده گرفت.
وی افزود: این رفتارها میتواند محرکی باشد تا قابلیتهای موجود در بخشی از جامعه فعال شوند که این اصلا اتفاق خوبی را رقم نمیزند.
همچنین محمد حیدرپور جامعه شناس فرهنگی تاثیر رسانهها در تضعیف ۵۰ درصد جامعه را انکار ناپذیر دانست و گفت: رسانه این قدرت و توانمندی را دارد با تقویت روحی افراد آنها را به مسیر پیشرفت سوق دهد، اما همین رسانهها اگر نیمی از جامعه را ضعیف نشان بدهند و اعتماد به نفس را از آنها بگیرند موجب تخریب افراد و خود جامعه میشوند و جامعه را از توانمندی باز میدارند.
وی با تاکید بر اینکه زنان نیمی از هر جامعه را تشکیل میدهند خاطرنشان کرد: فرزندان هر جامعهای از زنان بالیده میشود و این واقع بینی نسبت به زنان میتواند در رشد سرمایهای و اجتماعی جامعه ثاثیر گذار باشد و مورد اهمیت واقع شود.
به گفته وی، در روزگار امروز در دنیای رسانه و سریالهای مختلف نشان دادن زن در آشپزخانه، بدون تقبل مسئولیتهای اجتماعی و بروز و ظهور توانمندیهای فردی توهین محسوب میشود، زیرا تغییرات اجتماعی در جهان رخ داده و میتوانیم شاهد موفقیتهای تحصیلی و شغلی نیم دیگر جامعه باشیم.
حیدرپور تاکید کرد: طبیعی است که امروزه زنان بخواهند به موفقیت در عرصههای مختلف برسند و اگر رسانهها بخواهند برنامههایی را پخش کنند که با این روند مخالف است و به گونهای دیگر جامعه را نشان میدهد مهجور باقی میمانند و بدون مخاطب به اهدافی که دارند نمیرسند.
شبکه نمایش خانگی در دهههای اخیر تاریخچه جدیدی را در ایران برای خود به ثبت رسانده است از سریالهایی که در نیمه راه رها شدند و یا آن دسته که توانستند در میان خانه عموم مردم جای بگیرند و چه آنهایی نام آشنایی برای مخاطبان محسوب میشود و توانستند ساعاتی خانوادهها را پای تلویزیون بنشانند یا سریالهایی که نتوانستند مخاطبی را برای خود دست و پا کنند و دیده نشدند و هر کدام حاشیههای خود را در این تاریخ رقم زنند.
این عرصه در دهه اخیر به گونهای رونق یافته است که بازیگران، کارگردانان و نویسندگان صاحب نام سینما و تلویزیون و حتی تئاتر به این بخش روی آورده اند و هر کدام از این مجموعهها که تعدادشان کم هم نیستند در ژانرهای مختلف موضوعات مختلفی را به نمایش گذاشتند که البته عشق مضمون تکرار شدهای در سریالهای نمایش خانگی محسوب میشود.
با وجود رشد و توسعه این عرصه در میان عموم جامعه ایرانی اگر بخواهیم از زنان موفق و توانمند که بدون وابستگی زندگی خود را اداره میکنند و خانوادهای سالم را تشکیل میدهند نام ببریم حتی به تعداد انگشتان یک دست نمیرسد و این اتفاق ناگواری است، زیرا این روزها زنان ایرانی نام آوران کشور در سراسر جهان هستند و در تمام عرصههای هنری، اجتماعی و حتی ورزشی توانسته اند نگاه جهان را جلب کنند اتفاقی که در شخصیتهای سریال شبکه نمایش خانگی نادیده گرفته شده است.
۰