فرار از زندگی تنهایی در فیلم "تیغ و ترمه"
اما در بستر همان تنهایی و درست در یک بزنگاه، از همه جهات غافلگیر میشوند و از این پس بدین ترتیب تعلیقهای مداوم، بافت روایت را میچینند.
کد خبر :
۸۱۴۳۵
بازدید :
۸۸۳
کامل حسینی | تیغ و ترمه در ذهن تماشاگران البته با تفاوتهایی در محتوا و ساختار فرم روایی، این بار دختری درمانده میان فضای نوآر، یادآور روایتِ شورانگیز شخصیتهای فیلم «سه میمون» به کارگردانی «نوری بیلگه جیلان» فیلمساز شناخته شده ترکیه است.
آنجایی که اخلاق نفرتانگیز چندین افراد نزدیک به دختر (ترمه) در این فیلم به طور مشترک، زمینه خطاهای منفوری را از جانب دیگران فراهم میکند. تماشاگر از همان آغاز روایت و از تن صدای راوی پی میبرد به اینکه حوادث و تنشها در کدام بستر آسیبزا رخ میدهند؛ دختری تنها که مادرش لیلی در خردسالی او را ترک کرده است، اما اکنون در بزرگسالی با قصد و غرضی نه چندان روشن (لااقل برای ما) ولی برای فرار از تنهایی (از نظر ترمه) بازگشته است.
آنجایی که اخلاق نفرتانگیز چندین افراد نزدیک به دختر (ترمه) در این فیلم به طور مشترک، زمینه خطاهای منفوری را از جانب دیگران فراهم میکند. تماشاگر از همان آغاز روایت و از تن صدای راوی پی میبرد به اینکه حوادث و تنشها در کدام بستر آسیبزا رخ میدهند؛ دختری تنها که مادرش لیلی در خردسالی او را ترک کرده است، اما اکنون در بزرگسالی با قصد و غرضی نه چندان روشن (لااقل برای ما) ولی برای فرار از تنهایی (از نظر ترمه) بازگشته است.
برگشتن مادر ترمه از خارج همزمان علت برانگیختن چند پرسش در ذهن ترمه میشود، اما پیشزمینه قدرتمندی برای برانگیختن آنها ترسیم نمیشود؛ پرسشهایی که حتی معنا و مفهوم آنها به ظاهر نمیتوانند خود به خود نقشی سرنوشتساز برای تداوم تنشها داشته باشند آن هم درست در موقعیتی که ترمه در آن قرار گرفته است؛ مثلا پرسش ترمه درباره زمان مرگ پدرش و اینکه چرا پس از مرگ پدرش مدرسه ترمه را عوض کردند. اما به نظر میرسد این تنها یک وجه ماجراست.
وجه دیگر آن است که کارگردان عامدانه از همین راه و به هدف گونهای گرهافکنی بر مسیر تداوم بحرانها ما را به دنبال تماشای زوایای از زندگیهای متعفنی میکشاند که ناگهان از میان همین پرسشهای به ظاهر کودکانه و بیفایده سر برمیآورد.
دیالوگهای فیلم را به یاد بیاوریم که چگونه بیشتر از کنشها نقش خود را در بر ملا کردن این سیهروزیهای گذشته برعهده گرفتهاند. خیانت لیلی مادر ترمه، نگهداشتن به اکراه نگهداشتن لیلی و ضعف روانی پدر ترمه، ماهیت شخصیت و زندگی خیانت مضاعف جهان و... همگی چنین است سرگذشت سه میمون دیگر.
در واقع، فیلمهای شبیه به «تیغ و ترمه» همیشه روایت و ترسیم برخی معضلاتی تکاندهنده، اما پنهانی هستند که در موقعیتهایی دوباره آشکار میشوند که افراد برای فرار از زندگی تنهایی افرادی روزنه امید را پیدا کردهاند.
اما در بستر همان تنهایی و درست در یک بزنگاه، از همه جهات غافلگیر میشوند و از این پس بدین ترتیب تعلیقهای مداوم، بافت روایت را میچینند.
اما در پایان باید گفت که در پیشزمینه خرده پیرنگ اختلاف میان ترمه با امیر معضلاتی که جهان، لیلی و درنهایت پدرش برای ترمه باقی گذاشتهاند دو چندان میشوند، زیرا امیر از آغاز قرار بوده نقش یک تکیهگاه را در این میان بازی کند غافل از اینکه خود امیر نیز در نمایشگاه نقاشی مانند یک شکارچی در کمین دوستان ترمه نشسته و درصدد است پشت فضای تابلوهای هنری را بدل به میعادگاه خیانتها کند.
در اینجاست که از میانه هنرمندانهترین نمای دلهره آور فیلم با ورود ناگهانی ترمه به منزل نقاب از چهره امیر هم برداشته میشود و این در واقع حکم تیر خلاصی به امیدهای ترمه بود. شاید به همین دلیل است که سکانس پایانی فیلم با ناامیدی تمام ترمه از امیر و فراق همیشگیاش بسته میشود.
۰