شخصیت شناسی؛ خویشتن‌داران قاتلان بهتری هستند!

شخصیت شناسی؛ خویشتن‌داران قاتلان بهتری هستند!

احتمالاً انتظار دارید بدترین جنایتکاران آن‌هایی باشند که دارای ویژگی‌هایی مانند تنشی و ضداجتماعی بودن هستند یا حداقل از شخصیتی قوی برخوردار نیستند. اما دانشمندان فرانسوی دقیقاً خلاف آن را کشف کردند. «افرادی که به سازگار و منظم بودن عادت کرده‌اند و در جامعه در سطحی بالا ادغام می‌شوند معمولا نمی‌توانند از قوانین سرپیچی کنند؛ و در این مورد، پروفایل شخصیتی آن‌ها به این معنی بود که آن‌ها تمایل بیشتری به شکنجه کردن دیگران دارند.»

کد خبر : ۸۴۵۸۲
بازدید : ۲۲۵۸
فرادید | افرادی که نیروی اراده قوی‌تری دارند اغلب در مقایسه با دیگرانی که خویشتن‌داری کمتری دارند، بیشتر تحسین می‌شوند. اما برخورداری از شخصیت قوی همیشه هم چیز خوبی نیست.

به گزارش فرادید به نقل از بی‌بی‌سی ورلد، چندسال پیش به ۸۰ نفر از اهالی پاریس این فرصت داده شد که در یک برنامه تلویزیونی آزمایشی به نام La Zone Xtrême شرکت کنند. تولیدکنندگان به هر کدام از شرکت‌کنندگان در بدو ورود به استودیو خوش‌آمد می‌گفتند و به آن‌ها اطلاع می‌دادند که قرار است نقش «پرسشگر» یا «پاسخ‌دهنده» را ایفا کنند.

با حاضر شدن مشارکت‌کنندگان روی صحنه و اعلام قوانین از سمت میزبان برنامه بود که تازه مشخص می‌شد اوضاع قرار است چقدر بد باشد. به پرسشگر گفته می‌شد که به ازای هر یک سوالی که پاسخ‌دهنده غلط پاسخ می‌دهد به او شوک الکتریکی وارد خواهد شد.
همچنین به پرسشگران گفته شد که شدت شوک هر بار افزایش پیدا می‌کند تا نهایتاً به ۴۶۰ ولت - دوبرابر بیشتر از ولتاژ برق خانگی در اروپا - برسد. اگر دو نفر می‌توانستند تا ۲۷ دور طاقت بیاورند، برنده می‌شدند. بعد از آنکه قوانین مسابقه اعلام شد پاسخ‌دهنده به اتاقی منتقل و به یک صندلی بسته شد؛ پرسشگر کماکان روی صحنه باقی ماند و مسابقه آغاز شد.

به مشارکت‌کنندگان گفته شد از آنجایی که برنامه تلویزیونی آزمایشی است به آن‌ها جایزه نقدی تعلق نمی‌گیرد؛ با‌این‌حال اکثریت پرسشگران حتی بعد از شنیدن فریاد‌های دردآلود پاسخ‌دهندگان که بعد از هر شوک الکتریکی به گوش می‌رسید، به پرسیدن ادامه می‌دادند و مسابقه را به پایان می‌رساندند.
خویشتن‌داران قاتلان بهتر

خوشبختانه فریاد برای کمک فقط بازی بود، چون شوک الکتریکی واقعی در کار نبود. پرسشگران بدون آنکه بدانند در یک آزمایش شرکت کرده بودند تا دانشمندان بتوانند ویژگی‌های شخصیتیِ متفاوتی که بر رفتار‌های اخلاقی اثر می‌گذارد را شناسایی کنند.

احتمالاً انتظار دارید بدترین جنایتکاران آن‌هایی باشند که دارای ویژگی‌هایی مانند تنشی و ضداجتماعی بودن هستند یا حداقل از شخصیتی قوی برخوردار نیستند. اما دانشمندان فرانسوی دقیقاً خلاف آن را کشف کردند.

مشارکت‌کنندگانی که بیشترین نمره را در خودآگاهی - ویژگی‌ای که معمولا با رفتار محتاطانه، منظم و اخلاقی مرتبط است - کسب کرده بودند؛ همان‌هایی بودند که مشتاق بودند مسابقه را با بالاترین حد از شوک‌های الکتریکی ادامه دهند.
لارنت بگی، یک دانشمند علوم رفتاری در دانشگاه گرونوبل-آلپ که رفتار مشارکت‌کنندگان را در این پژوهش تحلیل کرد، می‌گوید: «افرادی که به سازگار و منظم بودن عادت کرده‌اند و در جامعه در سطحی بالا ادغام می‌شوند معمولا نمی‌توانند از قوانین سرپیچی کنند؛ و در این مورد، پروفایل شخصیتی آن‌ها به این معنی بود که آن‌ها تمایل بیشتری به شکنجه کردن دیگران دارند.»

یافته‌های جدیدی که بر مبنای همین آزمایش صورت گرفته است نشان می‌دهد افرادی که در خویشتن‌داری و نظم نمره بالاتری کسب می‌کنند یک سویه تاریک شگفتی‌آور دارند.

فائق آمدن بر تنش‌ها

برای دهه‌ها، خویشتن‌داری یک ویژگی خوِب شخصیتی محسوب می‌شده است. خویشتن‌داری را می‌توان از طریق پرسشنامه‌های مختلف که خودآگاهی (که معمولاً از ترجیحات فرد به خودکنترلی و نظم داشتن در زندگی پرسش می‌کند) را اندازه‌گیری می‌کنند یا آزمایش‌هایی که نیروی اراده را می‌سنجند (آزمون معروف مارشمالو) اندازه‌گیری کرد.
روانشناسی شخصیت خویشتن‌داران

در تمام این مطالعات مشاهده شده افرادی که در آزمون‌های خویشتن‌داری نمرات بالاتری کسب می‌کنند افرادی هستند که در مدرسه و محل کار موفق‌تر هستند و سبک‌های زندگی سالم‌تری دارند؛ آن‌ها کمتر احتمال دارد پرخوری کنند یا مواد مخدر مصرف کنند؛ و بیشتر احتمال دارد که ورزش کنند. توانایی آن‌ها در غلبه بر تمایلات نادرست به این معنی است که افرادی که خودکنترلی بالاتری دارند کمتر احتمال دارد که رفتار‌های خشونت‌آمیز و خشمگینانه از خود بروز بدهند و کمتر سابقه اعمال مجرمانه از آن‌ها ثبت شده است.
به همین دلایل، این باور وجود دارد که خودکنترلی و خویشتن‌داری سویه‌های قویِ شخصیت افراد هستند. برخی اندیشمندان حتی پا را فراتر گذاشته و گفته‌اند خودکنترلی از یک «ماهیچه اخلاقی» تشکیل شده که ظرفیت ما را برای انجام اعمال اخلاقی نشان می‌دهد.

در دهه ۲۰۱۰ لیاد یوزیل از دانشگاه بار-ایلان شروع به تحقیق درباره بافت‌هایی کرد که در تعیین پیامد‌های خودکنترلی نقش اساسی ایفا می‌کنند. او این گمان را مطرح کرد که این ویژگی شخصیتی ابزار مناسبی است که به افراد اجازه می‌دهد به هر هدفی - خوب یا بد- دسترسی پیدا کنند.

در بسیاری از موقعیت‌ها، هنجار‌های اجتماعی به مردمی که با دیگران همکاری می‌کنند پاداش می‌دهد و برای همین افرادی که خودکنترلی بالاتری دارند پشت خط مسابقه می‌ایستند (سعی نمی‌کنند از کسی جلو بزنند). اگر ما آن هنجار‌های اجتماعی را تغییر دهیم، رفتار افراد با خودکنترلی بالا با دیگران تغییر می‌کند و ممکن است حتی از کسانی که در این ویژگی امتیاز کمتری کسب کرده‌اند نسبت به دیگران بی‌اهمیت‌تر باشند.

برای آزمون این ایده یوزیل از یک آزمایش استاندارد روان‌شناسی به نام «بازی دیکتاتور» استفاده کرد که در آن به هر فردی مقداری پول داده و به آن‌ها گفته می‌شود می‌توانند این مقدار پول را یک نفر دیگر قسمت کنند. همکاری با دیگران در اکثر جوامع یک هنجار اجتماعی است و به لطف این مسئله، اغلب مردم سخاوتمند هستند. یوزیل می‌گوید: «به لحاظ منطقی دلیلی وجود ندارد که فرد پول خود را با نفر دوم قسمت کند، اما مردم اغلب یک‌سوم از این پول را به نفر دیگری هدیه دادند.»

محققان کشف کردند افرادی که خویشتن‌داری بالاتری داشتند در وضعیتی که می‌ترسیدند دیگران آن‌ها را به دلیل خساست قضاوت کنند، بخشی از پول را به دیگران می‌بخشیدند. اما اگر قرار بود که این کار خصوصی انجام شود، که در اینصورت ترسی از قضاوت شدن توسط دیگران نداشتند، آن‌ها نسبت به دیگران که امتیاز کمتری در خویشتن داری کسب کرده بودند، خودخواهانه‌تر رفتار می‌کردند و انتخابشان این بود که به نفع خودشان عمل کنند نه دیگران. در این وضعیت آن‌ها تقریباً همه پول را برای خودشان برمی‌داشتند.

افرادی که خویشتن‌داری بالاتری دارند همچنین محتاط‌تر به نظر می‌رسند و مراقبند که اگر مرتکب رفتار‌های ضداجتماعی می‌شوند گیر نیفتند. دیوید لِین و همکارانش در دانشگاه الینوی غربی در آمریکا، اخیراً از مردم درباره رفتار‌های دوگانه‌شان سوال پرسیدند و اینکه آیا تاکنون پیامد رفتار‌های خود را دیده‌اند یا نه.
خویشتن‌داری

آن‌ها دریافتند مردمی که خویشتن‌داری بالاتری داشتند کمتر احتمال داشت که به دلیل رانندگی خطرناک یا تقلب در امتحان تنبیه شده باشند. یکبار دیگر دانشمندان به این نتیجه رسیدند که افراد با خویشتن‌داری بالا هنجار‌های اجتماعی درباره رفتار‌های مورد قبول جامعه را با دقت شناسایی می‌کنند و نسبت به رعایت آن‌ها دقیق هستند تا مبادا چشم‌پوشی از آن‌ها به آبرو و شهرت آن‌ها لطمه وارد کند.

ماشین نابودکننده

در یک مطالعه بزرگ، توماس دنسون، روان‌شناسی از دانشگاه نیو ساوت ولز در استرالیا، از مشارکت‌کنندگان دعوت کرد که برای انجام یک کار عجیب - ریختن حشرات در آسیای قهوه - به آزمایشگاه او بروند. مشارکت‌کنندگان بی‌خبر بودند که پیش از به کار افتادن «ماشین نابودکننده» و کشته شدنِ حشرات آن‌ها فرصت فرار پیدا می‌کنند. اما آسیا همچنان کار می‌کرد و صدای آسیا شدن حشرات به گوش می‌رسید.
به مشارکت‌کنندگان گفته شد که هدف از انجام این آزمایش تشخیص بهتر «تعامل انسان-حیوان» است - یعنی برای انجام این آزمایش یک توجیه آورده شد تا انجام آن در نظر مشارکت‌کنندگان به لحاظ اجتماعی قابل‌قبول جلوه کند.

دانشمندان به این نتیجه رسیدند که اثر خویشتن‌داری بستگی به حس مسئولیت اخلاقی افراد داشت. افرادی که نگران پیامد‌های اخلاقی چنین اعمالی بودند، فرقی نداشت که چه امتیازی در خویشتن‌داری دریافت کنند. در واقع افزایش امتیاز خودکنترلی نقشی در نتیجه نداشت. آن‌ها تعداد متعادلی از حشرات را کشتند.
برای مابقی شرکت‌کنندگان (که نگران پیامد‌های اخلاقی نبودند) هرچه امتیاز خودکنترلی بالاتر می‌رفت تعداد بیشتری حشره توسط آن‌ها کشته می‌شد. این افراد مشتاق‌تر بودند تا به تقاضای دانشمندان عمل کنند و بهتر می‌توانستند بر احساسات مشمئزکننده‌ای که در این آزمایش ایجاد می‌شد غلبه کنند- که البته از آن‌ها قاتلان کارامدتری می‌ساخت.

بازیکنان در برنامه آزمایشی ِ. La Zone Xtrême هم الگوی مشابهی از رفتار - فقط در مقیاس بزرگتر - را نشان دادند. این آزمایش بر مبنای آزمایش جنجال‌برانگیزی انجام شد که استنلی میلگرام در دهه ۱۹۶۰ انجام داد. او می‌خواست بداند که آیا افراد به اسم علم حاضرند به دیگران شوک الکتریکی وارد کنند.
روانشناسی خویشتن‌داران

آزمایش میلگرام می‌خواست اطاعت بی‌چون‌وچرای مردم از قدرت را نشان دهد، اما محققان فرانسوی می‌خواستند بدانند چه نوع شخصیت‌هایی بیشتر مستعد اطاعت بی‌چون‌وچرا هستند. آن‌ها دریافتند کسانی که در آزمون خویشتن‌داری (که بر اساس سلسه سوال‌های مربوط به خودآگاه تنظیم شده است) نمره بالاتری کسب کرده بودند بیشتر مشتاق بودند که والتاژ را تا ۱۰۰ و بیشتر بالا ببرند تا جاییکه شریک مسابقه آن‌ها ساکت می‌شد، بیهوش می‌شد یا حتی می‌مرد.

جالب اینجاست که کسب امتیاز بالاتر در سازگاری - تمایل به خشونت ساختن دیگران - یک ویژگی شخصیتی دیگر بود که می‌توانست تکرار این عمل فاقد عاطفه را افزایش دهد. بگی می‌گوید: «کسانی که در این شاخص امتیاز بالاتری کسب می‌کردند بیشتر تمایل داشتند از شوک الکتریکی استفاده کنند احتمالاً به این علت که می‌خواستند از درگیری ناخوشایند با مجری تلویزیون پرهیز کنند. آن‌ها دوست داشتند که آدم‌های قابل اعتمادی به نظر برسند که تعهدات خود را انجام می‌دهد.»

مقاله تیمِ بگی در تضاد با کشف فیلسوف قرن بیستم، هانا آرنت، درباره ارزیابی نازی بلندپایه، آدولف آیشمن، بود. آرنت دو واژه را با هم تلفیق کرد و عبارت «ابتذال شر» را برای توصیف آدم‌های پیش پا افتاده مانند آیشمن که می‌توانند در حد اعلی بی‌رحمانه عمل کنند، به کار برد. اما تحقیق بگی و گروهش نشان داد ویژگی شخصیتی‌ای که مردم را به بیاخلاقی سوق می‌دهد فقط پیش پا افتاده نیست و گاهی می‌تواند در موقعیت‌های دیگر حقیقتاً مطلوب باشد. افرادی که خودآگاهی و سازگاری بالاتری دارند اغلب گزینه‌های ما برای همسری و کارمندی هستند.

محیط کار مسموم

بگی تأکید کرد که این تحقیق باید قبل از آنکه از آن نتیجه‌گیری کلی درباره ماهیت انسان بشود، مورد آزمایش‌های بیشتری قرار بگیرد، اما جالب است بررسی کنیم آیا ویژگی‌هایی مانند خودکنترلی بالا می‌تواند شرکت افراد در اعمال غیراخلاقی - کوچک و بزرگ - را پیش‌بینی کند.

لِین می‌گوید: «همه این‌ها به هنجار‌های اجتماعی مرتبط است. من فکر می‌کنم اگر مردم بتوانند خودشان را متقاعد کنند که این‌ها جرائمِ بدون قربانی است که همین حالا هم خیلی از افراد انجام می‌دهند؛ می‌توان آن را به تمام رفتار‌های انسان تعمیم داد.»

برای مثال شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد فرار مالیاتی با امتیاز افراد در خودآگاهی افزایش پیدا می‌کند. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد در محیط‌های کاری افرادی که به عنوان کارمندان نمونه شناخته می‌شوند هم می‌توانند از اداره دزدی کنند.

یوزیل می‌گوید افرادی که خویشتن‌داری بالاتری دارند در زمان فروپاشی گروه بیشتر احتمال دارد که بی‌رحمانه رفتار کنند. به‌خصوص وقتی که احساس می‌کنند قدرت و اقتدار آن‌ها تهدید شده و باید با دیگران وارد مسابقه شوند این رفتار‌ها بیشتر می‌شود. آن‌ها ممکن است به دیگران از پشت خنجر بزنند تا آن پیشرفتی را که می‌خواهند به دست آورند.

اگرچنین است پس شاید باید افرادی که در حلقه نزدیکانمان هستند و کمتر از سایرین سازگاری و انضباط دارند را قدری بیشتر تحسین کنیم. آن‌ها ممکن است به دلیل اینکه نمی‌توانیم رویشان حساب کنیم ما را کلافه کنند؛ اما لااقل کسانی نیستند که در مسابقه La Zone Xtrême سرنوشت ما را تعیین می‌کنند.

منبع: BBC World
ترجمه: سایت فرادید
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید