ما و موج سوم کرونا
این آنفلوانزا رفتار عجیبی داشت. مشخص شد که سبب آمبولی ریوی میشود. در عین حال میتواند سبب سکته قلبی، ترومبوز سیاهرگی و نیز سرخرگی شود. رفتارهایی که جدید به نظر میرسید.
کد خبر :
۸۵۳۰۱
بازدید :
۹۵۵
عبدالرضا ناصرمقدسی | چند روز پیش که بیمارستان رفتم کاملا مشخص بود که حجم بیماران مراجعهکننده و بستریشده برای کرونا بهشکل محسوسی افزایش یافته است. مشاهدات سایر همکاران نیز حاکی از همین بود. بعد هم که سریعا آمارها نیز منتشر شد و حتی آمارهای رسمی نشان از خیزش مجدد کرونا دارد.
بعد از یک افت در میزان ابتلا، دوباره با افزایش میزان ابتلا به کرونا مواجه شدهایم؛ مواجههای که البته چندان هم دور از ذهن نبود. عدم رعایت موازین بهداشتی توسط مردم و کمخطر جلوهدادن کرونا توسط دولت باید همین نتایج را نیز بهدنبال میداشت.
آن همه تذکر کارشناسان در مورد جلوگیری از تجمعات در مراسمهای مختلف، عدم تعجیل در بازگشایی مدارس و ادامه دورکاری که عملا چندان مورد توجه قرار نگرفت، این نتیجه را بهدنبال آورد و حالا ما باید منتظر افزایش ابتلا و مرگومیر باشیم. مشکل بعدی همراهی این خیزش با آمدن فصل پاییز است.
فصلی که میتواند بهدلیل آنفلوانزا بر مخاطرات بیفزاید. کادر درمان، اما دوباره به حجم بالای مریض، نبودن امکانات، کمبود تخت بستری، نبودن تخت آیسییو و هزار معضل دیگر فکر میکند؛ کادر درمانی که سخت خسته است و اندک توانی در بدن دارد. نمیدانم با این همه سیاست اشتباه تا کجا میتوان پیش رفت و این کشتی توفانزده را در این اقیانوس ناملایمتیها حفظ کرد؟
این روزها سؤال مشترک تمام بیمارانم این است که آیا واکسن آنفلوانزا بزنیم یا نه؛ و وقتی میگوییم باید بزنید میپرسند آقای دکتر از کجا باید تهیه کنیم؟ میگویم ببخشید اگر واکسن موجود بود، بزنید. انگار حتی امیدی به یک واکسن ساده آنفلوانزا نیز نداریم و همه اینها بر درد من بهعنوان یک پزشک میافزاید.
خیلی وقتها آنفلوانزا را ساده فرض میکنیم. اما ما در سالهای قبل با آنفلوانزای H۱N۱ روبهرو بودیم که مرگومیر زیادی به بار آورد. این ویروس پیش از این نیز مرگومیر زیادی به بار آورده بود. احتمالا پاندمی ۱۹۱۸ آنفلوانزای اسپانیایی باید ناشی از همین نوع ویروس آنفلوانزا بوده باشد.
این پاندمی چیزی نزدیک به ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر را در سرتاسر جهان کشت. یکی از جاهایی که بیشترین قربانی را داد، ایران بود. ایرانی که تحت اشغال دول روس و انگلیسی بود. قحطی و بیماریهایی همچون کمخونی و مالاریا در آن بیداد میکرد و مصرف تریاک از شیوع بالایی برخوردار بود. در سال ۲۰۰۹ نیز این ویروس یک پاندمی دیگر ایجاد کرد.
این آنفلوانزا رفتار عجیبی داشت. مشخص شد که سبب آمبولی ریوی میشود. در عین حال میتواند سبب سکته قلبی، ترومبوز سیاهرگی و نیز سرخرگی شود. رفتارهایی که جدید به نظر میرسید. حالا دیگر همه با این واقعیت بد پزشکی آشنا هستیم که ویروسهای جدید رفتارهای جدیدی نیز به دنبال دارند.
این موضوع هم در مورد آنفلوانزای خوکی و حالا هم در مورد ویروس کرونا دیده میشود. همین رفتارهای جدید و گولزننده رویکردهای درمانی به این بیماران را نیز مشکل میکند. جالب است زمانی که کرونا به ایران آمد تا مدتی این تصور بود که دوباره با شیوع آنفلوانزای H۱N۱ روبهرو هستیم.
اشتباهی که عملا به شیوع بیماری کووید ۱۹ کمک کرد. موضوعی که بعدها مورد تأیید وزارت بهداشت نیز قرار گرفت. هرساله این آنفلوانزا میآید و در عین اینکه مرگومیر ایجاد میکند تختهای بیمارستان را نیز اشغال میکند.
حالا با همراهی کرونا و آنفلوانزا بر ضریب اشغال تخت به میزان بسیاری افزوده میشود و بنابراین تعداد بیمارانی که نیاز به بستری داشته، اما تخت لازم برای آنها نیست نیز افزایش مییابد و بهسادگی میتوان فهمید که این مشکل عملا به معنای افزایش میزان مرگومیر است.
در حیاط بیمارستان قدم میزدم و به همه اینها فکر میکردم. انگار در آستانه حملهای دیگر از دشمنی بزرگ با کمترین امکانات ایستادهایم و باید با تمام قوا از سلامتی جامعهای دفاع کنیم که خود هیچ رحمی به این سربازان خستهاش نمیکند. نمیدانم تا کی باید جور مسئولیتناپذیری فرهنگی ما را عدهای قلیل بکشند.
جور و رنجی که تمام جنبههای این جامعه را دربر گرفته و عملا چشمانداز هویتی آن را تیره و تار میکند. آنچه به جان این مردم افتاده کرونا نیست، کرونای فرهنگی است. کرونایی که ریشه و هویت ما را هدف گرفته است.
۰