رکورد زنی سریال قورباغه؛ واکنش ها به سریال تازه هومن سیدی

اولین قسمت سریال قورباغه با حادثه‌ای قدرتمند، یعنی به دست آوردن اسلحه از یک مأمور که حین درگیری کشته شده است آغاز می‌شود. پس از آن وارد بازی دراماتیکی می‌شود که برای شخصیت اصلی این قسمت فیلم، یعنی "رامین"، با بازی "صابر ابر" انگیزه‌ای قوی به وجود آورده است.

به نظر می‌رسد این انگیزه خیلی وقت است برای رامین مطرح بوده و به آن فکر می‌کرده و حالا با پس‌زدن اضطراب طبیعی خود، قصد عملی کردن رویایش با طرح کردن یک نقشه دارد. این نقشه سرقت از یک آشنا یا شاید هم یک دوست است که اولین گره درشت را در این قسمت ایجاد می‌کند تا مخاطب بار دیگر به چالش کشیده شده و وارد بازی پیچیده هومن سیدی با شخصیت‌هایش در روابط با یکدیگر شود.

قسمت اول سریال قورباغه نشان داد که بیننده با سریالی متفاوت روبرو است، آن‌ها همچنان باید منتظر غافلگیری‌ها و فضای گنگ و رازآلود و اتفاقای عجیب این سریال باشند. فضای فکری این قسمت قورباغه نزدیک به فضای فکری فیلم‌های "مغز‌های کوچک زنگ‌زده" و "متری شیش ونیم" است.

روابط آدم‌های شهرنشین و شخصیت‌هایی که در قسمت اول این سریال دیده می‌شود نشان می‌دهد که نیازهایشان براساس عقده ها، کمبود‌ها و محیط زندگی آن‌ها شکل گرفته است. شخصیت‌هایی را نشان می‌دهد که منفعل نیستند و اتفاقا آن‌ها صاحب اندیشه‌ای هستند که برای کار‌های غیرمتعارف و غیرقانونی خودشان دلایل محکمی ارائه می‌دهند، چه بسا در خواسته‌های انسانی آن‌ها نیز ریشه داشته باشد.

گرچه شباهت زیادی به فیلم مغز‌های کوچک زنگ زده ندارد، اما فضا به گونه‌ای است که انگار همان مفاهیم و کنش‌ها را نشان می‌دهد و فضای تازه‌ای وجود ندارد. البته فضا‌های داخلی شهرک، فضا‌های خالی موتورخانه و زیرپیلوت‌ها تصاویر جدیدی هستند.

معرفی این فضا‌ها و آدم‌ها در زمان کوتاهی و پیش از نمایان‌شدن حادثه محرک فیلم صورت می‌پذیرد. نشان دادن فضایی همچون پخش‌شدن صدای آژیر خودرو پلیس در قسمت‌های ابتدایی فیلم و تلفیق آن با موسیقی رپ، اولین چراغ‌ها را برای نشان‌دادن مسیری پراضطراب و پرچالش و رویارویی قانون و خلافکار را ترسیم می‌کند.

اما اینطور که پیداست هومن سیدی با هوشمندی خود سعی داشته، به رویارویی تکراری که در سال‌های گذشته در تعدادی از فیلم‌ها نظیر "متری شیش‌ونیم"، ساخته "سعید روستایی"، به تصویر کشیده شده است، شکل و روح تازه‌ای ببخشد.

او سعی دارد آن را در هاله‌ای از بازی‌های فرمی مانند حرکات چرخشی دوربین یا تصاویر تیره و تاریک و بازی با نور وسایه قرار دهد که قصد آن نشان دادن پریشانی فضای ذهنی شخصیت‌ها است.

همچنین، پایان اولین قسمت سریال قورباغه به‌قدری غیرمنتظره و تکان‌دهنده است که مخاطب را برای تماشای قسمت بعدی این فیلم که با محوریت شخصیتی آشنا در نقش یک قهرمان خلاف‌کار با بازی نوید محمدزاده ساخته شده است، ترغیب می‌کند.

قسمت اول قورباغه برداشتی است آزاد از la Haine یا نفرت، فیلمی فرانسوی ساخته‌ی متیو کاسوویتس با بازی وینسنت کسل. همین برداشت آزاد است که زمزمه‌هایی را مبنی بر تقلیدی و کپی بودن قورباغه بر سر زبان‌ها انداخته است و برخی کاربران از هومن سیدی انتقاد کرده اند.

البته در جبهه مقابل نیز برخی از کاربران این سریال را کاری جدید دانسته و گفته اند " سریال قورباغه برخلاف کارهایی که تاکنون از شبکه های خانگی پخش شده کاری پخته است و مخاطب را به هیجان آورده وبا گنگ و گیج کردن مخاطب او را ترغیب کرده تا قسمت بعدی قورباغه را ببیند، این سریال کاری تکرار نشدنی است."

 

نویسنده: سعید چولکی