تاکسیدرمی پای قطعشده؛ هدیه کریسمس
حادثهای که برای او اتفاق افتاد، تصادف در جاده و فرار کردن راننده بود. او کنار جاده درحال خونریزی رها شده بود و ممکن بود بمیرد
کد خبر :
۸۸۹۵۷
بازدید :
۶۰۳۸
جاستین فرناندز و استخوانهای سرهمشده پایی که در تصادف با موتورسیکلت از دست داده است
یک مرد کانادایی پای تاکسیدرمیشده خود را که چند ماه پیش آن را در یک تصادف با موتورسیکلت از دست داده بود، بهعنوان هدیه کریسمس دریافت کرد.
جاستین فرناندز ۲۴ساله از تورنتو کانادا، هنگامیکه در ماه ژوئیه از کار به خانه برمیگشت، بر اثر تصادف با یک موتورسیکلت پای خود را از دست داد. آقای فرناندز که بر اثر این حادثه ماهها در یک بیمارستان و یک مرکز توانبخشی بستری بود، تصمیم گرفت بهعنوان بخشی از روند بهبودی خود، استخوانهای سرهمشده پای قطعشده را حفظ کند.
فرناندز به سیتیوینیوز گفت: «این کار در حقیقت روش من برای پشت سر گذاشتن این فصل از زندگیام بود.» او افزود: «اینگونه میخواستم این غم را از دلم پاک کنم.» آمادهسازی پا کار سادهای نبود، اما پس از آن که آقای فرناندز درباره تاکسیدرمی کردن پایش در صفحه فیسبوک مرکز تاریخ طبیعی «پریهیستوریا»ی تورنتو به شوخی مطلبی نوشت، از این مرکز پاسخ دریافت کرد.
جاستین فرناندز ۲۴ساله از تورنتو کانادا، هنگامیکه در ماه ژوئیه از کار به خانه برمیگشت، بر اثر تصادف با یک موتورسیکلت پای خود را از دست داد. آقای فرناندز که بر اثر این حادثه ماهها در یک بیمارستان و یک مرکز توانبخشی بستری بود، تصمیم گرفت بهعنوان بخشی از روند بهبودی خود، استخوانهای سرهمشده پای قطعشده را حفظ کند.
فرناندز به سیتیوینیوز گفت: «این کار در حقیقت روش من برای پشت سر گذاشتن این فصل از زندگیام بود.» او افزود: «اینگونه میخواستم این غم را از دلم پاک کنم.» آمادهسازی پا کار سادهای نبود، اما پس از آن که آقای فرناندز درباره تاکسیدرمی کردن پایش در صفحه فیسبوک مرکز تاریخ طبیعی «پریهیستوریا»ی تورنتو به شوخی مطلبی نوشت، از این مرکز پاسخ دریافت کرد.
به گزارش نیویورکپست، این مرکز اسکلت حیوانات و استخوانهای حیوانات خانگی را برای یادبود آنها سرهم میکند و به نمایش میگذارد. پس از شنیدن داستان آقای فرناندز و شدت تصادف او، این مرکز تصمیم گرفت تا به او برای تاکسیدرمی پایش کمک کند.
بن لُوات، از مسئولان مرکز تاریخ طبیعی میگوید: «ما او را نمیشناختیم...، اما طی مدت همکاری اینک یکدیگر را کاملا شناختهایم و او به نوعی به عضوی از خانواده ما در این موزه تبدیل شده است.» آقای لُوات ادامه داد: «هرکدام از ما به شیوه خودمان با حوادث غمبار زندگی کنار میآییم.»
بن لُوات، از مسئولان مرکز تاریخ طبیعی میگوید: «ما او را نمیشناختیم...، اما طی مدت همکاری اینک یکدیگر را کاملا شناختهایم و او به نوعی به عضوی از خانواده ما در این موزه تبدیل شده است.» آقای لُوات ادامه داد: «هرکدام از ما به شیوه خودمان با حوادث غمبار زندگی کنار میآییم.»
او گفت: «حادثهای که برای او اتفاق افتاد، تصادف در جاده و فرار کردن راننده بود. او کنار جاده درحال خونریزی رها شده بود و ممکن بود بمیرد؛ بنابراین تلاش کرد تا راهی برای به تاریخ سپردن آن خاطره پیدا کند؛ راهی برای کشف دوباره احساس سلامتی؛ و تاکسیدرمی روش منحصربهفرد او برای منظور است.»
یک استودیوی تاکسیدرمی دیگر برای آمادهسازی پای فرناندز به این روش مبلغ ۱۵هزار دلار طلب کرده بود. آقای لُوات گفت که مرکز تاریخ طبیعی این کار را بهصورت رایگان برای او انجام داده است. او رقم ۱۵هزار دلار را یک «مطالبه گزاف» خواند.
روند بهدست آوردن پای قطعشده فرناندز نیز آسان نبود، زیرا او مجبور بود برای آزاد کردن پای قطعشده از بیمارستان، معافیت ویژه درخواست کند.
یک استودیوی تاکسیدرمی دیگر برای آمادهسازی پای فرناندز به این روش مبلغ ۱۵هزار دلار طلب کرده بود. آقای لُوات گفت که مرکز تاریخ طبیعی این کار را بهصورت رایگان برای او انجام داده است. او رقم ۱۵هزار دلار را یک «مطالبه گزاف» خواند.
روند بهدست آوردن پای قطعشده فرناندز نیز آسان نبود، زیرا او مجبور بود برای آزاد کردن پای قطعشده از بیمارستان، معافیت ویژه درخواست کند.
فرناندز در اینباره میگوید: «تصورش را بکنید. من در بیمارستان بودم و آن وقت هنوز پای مصنوعی هم نداشتم و برای راه رفتن باید میپریدم. در تخت بیمارستان گیر کرده بودم. یکصد ایمیل ارسال کردم و دهها تماس تلفنی گرفتم تا پایم را آزاد کنم.»
هنگامیکه این مرکز موفق شد بیمارستان را متقاعد کند که آنها میتوانند از پس کار برآیند، به آقای فرناندز اجازه داده شد تا پا را تحویل بگیرد. این جوان ۲ ساله مجبور شد برای انتقال پای قطعشده خود به موزه از یک موسسه کفنودفن کمک بگیرد.
هنگامیکه این مرکز موفق شد بیمارستان را متقاعد کند که آنها میتوانند از پس کار برآیند، به آقای فرناندز اجازه داده شد تا پا را تحویل بگیرد. این جوان ۲ ساله مجبور شد برای انتقال پای قطعشده خود به موزه از یک موسسه کفنودفن کمک بگیرد.
فرناندز درباره تحویل پا گفت: «آنها آن را در جعبهای گذاشتند و بستهبندی کردند و چندین برچسب هشدار درباره خطر زیستمحیطی به آن چسباندند. دیوانهوار به نظر میرسید.»
پس از اینکه لُوات و تیمش تمام بافت نرم را از استخوان جدا کردند، سرانجام فرناندز توانست محصول نهایی را درست قبل از کریسمس ببیند. او گفت: «این اولینباری بود که کل پایم را دوباره متشکل میدیدم. تجربه عجیبی بود.»
«حالا باید به خودم یادآوری کنم که «این پای توست، تو روزی روی آن میایستادی»؛ کار دشواری است.»
گرچه برخی از اعضای خانواده او ابتدا با این ایده مخالف بودند، اما فرناندز گفت که از انتخاب خود پشیمان نیست، زیرا این کار به او کمک کرده است تا آن حادثه را پشت سر بگذارد.
پس از اینکه لُوات و تیمش تمام بافت نرم را از استخوان جدا کردند، سرانجام فرناندز توانست محصول نهایی را درست قبل از کریسمس ببیند. او گفت: «این اولینباری بود که کل پایم را دوباره متشکل میدیدم. تجربه عجیبی بود.»
«حالا باید به خودم یادآوری کنم که «این پای توست، تو روزی روی آن میایستادی»؛ کار دشواری است.»
گرچه برخی از اعضای خانواده او ابتدا با این ایده مخالف بودند، اما فرناندز گفت که از انتخاب خود پشیمان نیست، زیرا این کار به او کمک کرده است تا آن حادثه را پشت سر بگذارد.
او به سیتیوینیوز گفت: «اکثر مردم در چنان موقعیتی میخواهند عضو قطعشده را دور بیندازند و آن خاطره را فراموش کننند. من میخواستم آن را به یک قطعه هنری تبدیل کنم. من الان آن را بهعنوان یک اثر هنری میبینم و فکر میکنم زیباست. هر کسی به روش خود با غم و حرمان مواجه میشود.»
او افزود: «دو ماه پیش، حتی نمیتوانستم راه بروم. اراده زیادی لازم است، اما میتوانم این کار را بکنم. این پایان زندگی نیست. زندگی شما با یک حادثه اینچنینی به پایان نمیرسد.»
منبع: ایندیپندنت
۰