بهمنی آوارشده بر ما تئاتریها!
«افروز فروزند» را نمایشنامهنویسی قابل و کارگردانی کاربلد میدانم که بهویژه در عرصه نمایشنامههای واقعگرای اجتماعی، متبحر است و اگر شاهد غیبت معنادار او نبودیم، در سالهایی که پیش از اجرای «بهمن» گذشت، حتما به گنجینه نمایشنامههای ما افزوده میشد.
کد خبر :
۹۶۰۲
بازدید :
۱۲۲۶
نخست اینکه من «افروز فروزند» را نمایشنامهنویسی قابل و کارگردانی کاربلد میدانم که بهویژه در عرصه نمایشنامههای واقعگرای اجتماعی، متبحر است و اگر شاهد غیبت معنادار او نبودیم، در سالهایی که پیش از اجرای «بهمن» گذشت، حتما به گنجینه نمایشنامههای ما افزوده میشد.
بعد، اینکه بهمن اثری با حضور بازیگرانی باتجربه است که در کنارشان چند بازیگر جوان و تازه پابهسن! (صحنه) گذاشته مانند مهسا طهماسبی و... درکل اثری خوشضرباهنگ و جذاب بهویژه برای اهل تئاتر درآمده که همه اینها به واسطه توان و تجربه بانو فروزند است.
در کنار این نقاط قوت، شناخت فروزند از اشخاص و مناسبات تئاتری رایج بین هنرمندان و سالنهای نمایشی سبب شده است مخاطبان آشنا با این فضاها هم نتوانند عیب و ایرادی در روند ماجراها و موقعیتها پیدا کنند.
اما یک سؤال مهم پس از دیدن و لذتبردن از اجرا، ذهن مرا مشغول به خود کرده است؛ مخاطبان اصلی بهمن چه کسانی هستند؟
تصور من این است که باید پاسخ یا پاسخهای احتمالی را به دو دسته کلی تقسیم کنیم:
١-اهالی تئاتر و متخصصان این هنر
٢-دیگر تماشاگران (که خود به قشرهای مختلف تقسیم میشوند).
برای دسته اول عمدتا پلشتیها و نامرادیها و نامهربانیهای پشتصحنه تئاتر بازگو و گاهی به شیوه بیرحمانهای اغراق میشود.
کارگردانی که مدام با مشکلات در حال جنگ و تماموقت عصبی و پرخاشگر است، دستیاری که در دام مسکرات است و دوستیهای آنچنانی که در همان آغاز و در شب اجرا کلید دعوایی حسابی را میزند و گروه را بههم میریزد، دستیاران و عواملی که ظاهرا چشموچارشان! پی جنس مؤنث میدود و... . سرانجام گروهی که از کوفیان بدترند و دست آخر تن به خواستهای میدهند که از قاموس هنرمندی و بهویژه هنرمندان تئاتر به دور است.
اکنون همین وقایع در برابر دیگر تماشاگرانی به نمایش درمیآید که قرار است نمونهای از گروههای تئاتری را ببینند و دست آخر به یکدیگر بگویند؛ حیوونکی تئاتریها چه مصیبتهایی میکشند برای به صحنهبردن یک اجرا و چه اشخاص مفلوک پرمشکلی هستند! بعد از دیدن اجرا که تأمل مرا برانگیخت (که این از خصوصیات یک اجرای خوب است)، از دوستی که اهل تئاتر است و همزمان با من اجرا را دیده بود، پرسیدم:
آیا نمایشنامهنویسان و عوامل اجرائی تئاتر اجازه دارند اینچنین بر فعالیتهای درست و غلط دیگر اقشار جامعه پرتوافکنی کرده و پته آنها را روی آب بریزند؟
با وجود این، «بهمن» اثری جالب توجه است و درواقع هشداردهنده؛ هشداری عمیق به همه ما تئاتریها که مراقب احوال تئاتر باشیم.
۰