سفر به تهران قدیم؛ نخستین آبگرمکنهای خانگی در کدام محله تهران نصب شدند؟
پدیده "آپارتمان" در دهه چهل شمسی رسما وارد معماری ما شد و قبل از آن اکثر خانهها فاقد حمام بود و فقط اعیان و اشراف "حمام سرخانه" داشتند و مابقی افراد برای استحمام به حمامهای عمومی میرفتند. استفاده از سیستم شوفاژ بهصورت مرکزی و دارای موتورخانه از دهه سی شمسی در برخی از ادارات کمکم متداول شد و چیلر (حرارت و برودت مرکزی) از دهه چهل آن هم در ساختمانهای دولتی آغاز شد. اما استفاده از آبگرمکن خانگی بهصورت ایستاده در دهه سی شمسی به خانهها راه یافته بود و بهترین نوع آن "دئوترم" بود که با سوختِ نفت آب گرم فراوانی را فراهم میساخت.
این روزها تامینِ"آبِ گرم"برای خانهها، از نانِ شب هم واجبتر است و این کار تقریبا به سادگی صورت میگیرد. انواع آبگرمکنهای زمینی و دیواری آبِ گرمِ لازم را بهراحتی و فراوانی در اختیار اهالی خانه قرار میدهند و کسی به این دغدغه نمیافتد که آیا بدونِ "آبِ گرم" میشود زندگی کرد؟
نصرالله حدادی / تهرانپژوه: اگر به استان پهناورِ سیستان و بلوچستان رفته باشید درخواهید یافت با توجه به فاصله طولانی شهرهای این استانِ عزیز کشورمان از یکدیگر چه میزان هزینه باید صرف شود تا مثلا همانندِ استان مازندران، تمامی شهرهایش از نعمتِ گاز شهری برخوردار و خانههای مردم در سرمای استخوانسوز زاهدان، نیک شهر، زابل، زهک، سیب، سوران، و....گرم شوند. حالا که بحمدالله اکثر شهرهای کشورمان زیر پوششِ یکپارچه شبکه گازرسانی کشور رفته است تا مردم برای تامین گرما مشکلی نداشته باشد، باید با "صرفه جویی" کاری کنیم تا تمامی هموطنانمان از این نعمت الهی به صورت برابر استفاده کنند.
اولین وسایل گرمایشی در تهران
پدیده "آپارتمان" در دهه چهل شمسی رسما وارد معماری ما شد و قبل از آن اکثر خانهها فاقد حمام بود و فقط اعیان و اشراف "حمام سرخانه" داشتند و مابقی افراد برای استحمام به حمامهای عمومی میرفتند. استفاده از سیستم شوفاژ بهصورت مرکزی و دارای موتورخانه از دهه سی شمسی در برخی از ادارات کمکم متداول شد و چیلر (حرارت و برودت مرکزی) از دهه چهل آن هم در ساختمانهای دولتی آغاز شد. اما استفاده از آبگرمکن خانگی بهصورت ایستاده در دهه سی شمسی به خانهها راه یافته بود و بهترین نوع آن "دئوترم" بود که با سوختِ نفت آب گرم فراوانی را فراهم میساخت.
نخستین "دئوترم" های وارد شده به ایران مربوط به دهه دوم قرن پیش و در حوالی دانشگاه تهران بود.
تهران فاقد آبِ لوله کشی تاسال ۱۳۳۴ بود و بههمین دلیل استفاده از آبگرمکن که نیاز به لولهکشی داشت ممکن نبود اما پس از ساخت دانشگاه تهران در دهه دوم قرن قبلی، تعدادی آپارتمان برای استادانی که از خارج دعوت میشدند، ساخته شد و آبِ گرم برای آنها با تعبیه دئوترم فراهم آمد.
دئوترم به شکل آبگرمکنهای زمینی حال حاضر بود و نکته جالب توجه برای تحصیلِ آبِ گرمِ فوری سیستم جالب توجهی بود که در محل اتصال لوله خروجی دود و انبار آبِ آن ساخته شده بود و در داخل محفظه ای کاملا بسته، جیوه جا داده بودند و با افروختنِ انبارکِ زیر آن جیوه گفته میشد.
بعضا، نقره را بهصورت محلول هم به کار میگرفتند که باعث ایجادِ گرمای فراوان میشد و آبِ گرم در لولههاجریان مییافت و برای تامین آب این آپارتمانها با قراردادن تانکر آب بر روی پشت بام، این مشکل حل میشد و تامین آب آن نیز از طریقِ "گاری آب شاه" صورت میگرفت و با استفاده از پمپ، آب را از داخل بشکه گاری به سمت بام و تانکرِ مستقر سرازیر میکردند!
حرارت در دئوترم، با حسگر سنسور جیوه ای و یا نقره محلول، کنترل میشد و نمونهای از این نوع دئوترم را نگارنده در دهه هفتاد شمسی، در ساختمان فروزنده، تقریبا رو به روی درِ دانشگاه تهران دیده بودم. در دهه چهل شمسی، آبگرمکنهای ساخت داخل، ارج و آزمایش در ساختمانهای تازهساز به کار گرفته شد و طی چهل سالِ اخیر انواعِ آبگرمکنهای ساخت داخل و پکیج، شوفاژ دیواری، آسودگی فراوانی را رقم زده است. چقدر روزگار تغییر کرده است.
آتش گرفتن بخاریهای چکهای در کلاس درس
من در سال تحصیلی ۴۰-۱۳۳۹ قدم به مدرسه گذاردم. در آن سال، پای "بخاریهای چکهای" به مدارس باز شده بود و تا قبل از آن در مدارس از زغال سنگ استفاده میشد و بهعلت دود فراوان آن نفت را جایگزین نمودند.
سهمیه نفت هر کلاس دو لیتر بود و حداکثر تا زنگ اول کفاف میداد و بقیه ساعات را دانش آموزان باید تحمل سرما می کردند. نحوه کار این بخاریها این گونه بود که محفظه نفت، دارای شیرِ کوچکی بود و قطره قطره از راه لوله باریکی به داخلِ انبارک آتشدان میرفت و فراشِ مدرسه موظف بود به هنگامِ استقرار دانشآموزان در کلاس آن را روشن کند و او بعداز بازکردنِ شیرِ نفت با سیم بلندی که در دست داشت و سرِ آن را با تکهای پارچه و اندود نفت، آتش میزد و به داخل آتشدان میبرد و با افروخته شدن آتشدانِ بخاری، کمکم کلاس گرما میگرفت و سپس معلم در کلاس حاضر میشد و در کنار بخاری مینشست و درس آغاز میشد!
گاهی این بخاریها با زیادکردنِ چکههای نفت، دچاراشتعال میشد و بدنه آن سرخ میگردید و گاهی نیز با مسدود شدن محل خروجی دود، تمامی فضای کلاس را دود فرامیگرفت و آن وقت بود که تمامی دانش آموزان باسر و صورت دودگرفته به خانه میرفتند.
قدراین نعمت الهی رابدانیم. گاز، سوختی پاک و مطبوع است و با اندکی صرفهجویی، این اجازه را به همه هموطنانمان در جای جای ایران عزیز بدهیم تا خانههایشان گرم باقی بماند. چنین باد!
منبع: همشهری