این رودخانه پر از اسکلتهای باستانی انسان است؛ اما هنوز کسی دلیلش را نمیداند

چندین اسکلت انسانی باستانی از دوران مفرغ و آهن در رود تیمز لندن کشف شدهاند که شواهدی از آیینهای تدفینی یا نبردهای خشونتآمیز را نشان میدهند. تحقیقات جدید روی تاریخگذاری رادیوکربن و آسیبهای اسکلتی تمرکز کردهاند تا علت واقعی وجود این اسکلتها در رودخانه را کشف کنند.
فرادید| دلایل اینکه چرا این همه بقایای انسانی از دوران مفرغ و آهن به سطح رود تیمز آمدهاند هنوز روشن نیست. تاریخگذاری اسکلتها توسط محققان احتمالاً نشاندهنده وقوع اتفاق مهمی در آن دوران است.
به گزارش فرادید، در حالی که ممکن است این اجساد بقایای نوعی آیین باشند، اما شک و تردیدهایی درباره نبردهای باستانی در سواحل رود تیمز نیز وجود دارد که محققان در حال بررسی آن هستند.
«تودههای بیپروایی از کشتهشدگان آنجا افتاده بودند،
خونشان آب را به رنگ قرمز درآورده بود،
و در اطراف لکهی سرخی پراکنده شده بود،
که نقطهی نبرد و درد را نشان میداد.»
• اچ. اس. کامینگ، ۱۸۵۷
این جملات خونین توسط باستانشناس قرن نوزدهم، اچ. اس. کامینگ در مقالهای به نام «درباره کشف جمجمههای سلتی در حوالی لندن» نوشته شد. این نخستین گزارش منتشرشده از یافتن بقایای انسانی از رودخانه تیمز بود که حین ساخت پل ویکتوریا از آن بیرون آورده شدند.
این میزان غیرعادی جمجمه به همراه سلاحهای برنزی و آهنی، کامینگ را به این فکر سوق داده که اینها بقایای ترسناک نبردی از دوران عصر آهن هستند. آیا حدس او درست بوده؟
از زمان کامینگ صدها استخوان انسانی در رودخانه تیمز به سطح آمده که بیشتر آنها به دوران برنز و آهن تعلق دارند. چطور این استخوانها سر از اینجا درآوردهاند؟ این پرسشیست که سالها فکر لندنیها را مشغول خود کرده است. نیکولا آرتور، متصدی موزه تاریخ طبیعی لندن و تیم تحقیقاتی او اکنون به بررسی بیشتر پرداخته و روی ۳۰ اسکلت، تحلیل قدمتیابی رادیوکربن انجام دادهاند تا بفهمند چرا این اجساد بینام به گور آبی خود در رودخانه سپرده شدند.
آرتور درباره این بررسی گفته: «تاریخهای مربوط به دوران مفرغ و آهن غالب هستند و این امر تأکیدیست بر نیاز به کاوش در تیمز در چارچوب وسیعتری از شیوههای دفن آبی در دوران ماقبلتاریخ شمال غربی اروپا».
این نخستین بار نیست که آرتور با استخوانهای باستانی در رودخانه مواجه میشود. در مطالعهی پیشین، او فرضیات کامینگ را در نظر گرفته و به تاریخ اجساد تیمز پرداخته؛ اجسادی که تقریباً فراموش شده بودند تا اینکه اواخر دهه ۱۹۸۰ دو باستانشناس به نامهای ریچارد برَدلی و کِن گوردون به آنها علاقهمند شدند. بردلی و گوردون با تاریخگذاری رادیوکربن استخوانها نشان دادند این افراد چه زمانی میزیستند.
آرتور و تیمش تاریخگذاریهای رادیوکربن جدید را با ۳۱ یافته پیشین مقایسه کردند و توانستند قدمت اجساد را که بیشتر در بالادست رودخانه پیدا شده بودند، به دوران برنز و آهن نسبت دهند. این اجساد حدود ۴۰۰۰ تا کمتر از ۲۰۰۰ سال قدمت داشتند. اما چرا این دوره زمانی؟
باید در آن زمان اتفاقی با اهمیت تاریخی رخ داده باشد. آرتور که بیشتر تحقیقات خود را روی اهمیت فرهنگی تدفینهای آبی متمرکز کرده، معتقد است شاید این کار بخشی از یک آیین بوده که در آن جمجمهها و دیگر بقایای اسکلتی مهم به رودخانه سپرده میشدند.
باستانشناسان دیگر فکر میکنند نظریه کامینگ درباره برخورد خشونتآمیز ارتشها ممکن است بیش از یک فرضیه باشد. هزاران سال، تیمز آب و غذای لندنیها را تأمین میکرد و علاوه بر آن، یک مسیر تجاری مهم بود؛ چیزی که کریستوفر نوسل باستانشناس آن را چیزی میداند که ارزش جنگیدن دارد.
تحقیقات خود نوسل درباره اجساد تیمز نشان داده که یافتن جمجمهها و سلاحها نزدیکی هم تصادفی نبوده است. نوسل این احتمال را تأیید میکند که شاید این کار یک رسم تدفینی بوده، اما مطالعه بعدی درباره جنگ و خشونت در اروپای باستان نشان داده که احتمال دارد نبردهایی بر سر کنترل تیمز در گرفته بوده و متعاقباً قربانیان این نبردها به رودخانه انداخته شده باشند.
شواهدی از آسیبهای اسکلتی روی بقایا نیز نوسل را متقاعد کرده که چیزی بیش از یک مراسم تدفینی در جریان بوده است. آرتور اکنون روی تحلیل آسیبها تمرکز کرده تا شاید بتواند این معما را حل کند و حتی ثابت کند حق با کامینگ بوده است.
مترجم: زهرا ذوالقدر