سفر در تاریخ؛ اصفهان در واقع کیوتو ایران است؛ راه از اصفهان به شیراز بیشتر بیابان برهنه و بایر است

جز این پل (ها)، مسجد شیخ لطف الله که بنایی کوچک و زیبا و مشهور است، مدرسه عالی شاه سلطان حسین، (چهارباغ) منارجنبان مسجد جمعه که روی نیایشگاهی بنا شده است که یکهزار و پانصد سال پیش زرتشتیان ساخته بودند، و بناهای دیگر در اصفهان هست. اگرچه بسیاری از اینها سخت آسیب دیده و تقریباً ویرانه است، باز این خرابهها از خزه فرهنگ قدیم پوشیده شده (و زیبا و جذاب) است.
سفرنامه کازما، سفرنامه خاطرات آکی ئوکازما، نخستین وزیرمختار ژاپن در ایران است. ایران خاطرات از سال ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۱ ادامه دارد. کتاب فوق با ترمه دکتر هاشم رجبزاده، از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سال ۱۳۸۰ به چاپ رسیده است.
در غرب میدان شاه عمارت عالی قاپو است. جلوی این ساختمان به شکل طاق و ایوانی بزرگ است با ستونهای چوبی مانند غرفه بالای تماشاخانهها (در اروپا)، که به میدان در پایین نگاه میکند. شاه عباس بزرگ بارها به این ایوان به دیدن چوگان بازی، اسب دوانی، جنگ حیوانها و دیگر بازیها و مسابقهها میآمد، و در موسم نوروز در اینجا به پذیرش سلام بلند پایگان و وزیران مینشست. رسم سلام شاه هنوز در دربار ایران مانده است و شاید که او هم چنانکه امروز در سلام نوروز در اینجا سکه طلای تازه ضرب شده به باریافتگان عیدی میداد.
شهر مذهبی
جز این پل (ها)، مسجد شیخ لطف الله که بنایی کوچک و زیبا و مشهور است، مدرسه عالی شاه سلطان حسین، (چهارباغ) منارجنبان مسجد جمعه که روی نیایشگاهی بنا شده است که یکهزار و پانصد سال پیش زرتشتیان ساخته بودند، و بناهای دیگر در اصفهان هست. اگرچه بسیاری از اینها سخت آسیب دیده و تقریباً ویرانه است، باز این خرابهها از خزه فرهنگ قدیم پوشیده شده (و زیبا و جذاب) است.
اصفهان در واقع کیوتو ایران است و امروزه هم این شهر پانصد و بیست مسجد دارد اینجا در همان حال که شهر مسجدها و بناهای تاریخی است شهر تریاک و شهر قالی هم هست.
کارگاه قالی؛ سرخ گلهای تنیده
از دل در فرصتی که از گشت و تماشای اصفهان فراغت داشتم برای نخستین بار از یک کارگاه مشهور قالیبافی دیدن کردم. این بافتهها از روزگار باستان محصول ویژه ایران بوده، و در گنجینه شوء سوءئین در ژاپن قالی و بافتههای عالی دیگر که روح و رایحه ایرانی دارد بسیار است در عصر حاضر قالی ظریف و ریز بافت هنری (کار ایوان) که رنگ طبیعی گیاهی دارد و با دست بافته شده قطعه کوچکش هم هزار ین قیمت دارد؛ و در شمار چیزهای تجملی است که مردم ما هنوز قوه خریدش را ندارند. قالی نیمه بافته روی دار قالی هم دیدم.
چهار پنج دختر کوچک نازنین و دیگر بچههای معصوم به راهنمایی سرکارگر کارگاه سرگرم بافتن بودند. در میان آنها دخترکی بسیار زیبا بود که دو چشم گیرایش همچون ستارهای از روزن چادر که قامتش را میپوشاند میدرخشید. دستهایش تند و بی وقفه کار میکرد و برایم چنین نمود که با هر حرکت انگشت تارهای دلش را یک یک بر پود قالی گره میزند. آبا او دلی رنج دیده یا پراندوه عشق داشت؛ کلافی از نخ سرخ را که پنداری از خونش رنگ شده بود بر تارهای قالی میبافت.
از سر انگشتان نازکش گل شکوفه میکرد و گل و بوته نقش اسلیمی بر باغ قالی مینشاند، و هر لبخندش مرغی میشد و بر شاخساری از این باغ به نغمه سرایی مینشست. تن لطیفش همه روح و رنگ میشد و بر متن قالی میدوید و ابر رنگارنگ میشد و بر پرده این آسمان به پرواز در میآمد قالی و قالیچهای که به سالی و چندین ماه آن را با تار دل و پودِ جان میبافند و میگسترند کالای تجاری، نیست جان و حیات است و هنر با روح است.
ساختن، قالی بافتن با نخ و پشم، نیست تنیدن از دل و بافتن از جان است. امروزه هنرهای دستی ایران میرود که پایۀ والای روزگار قدیم را بازیابد، اما جان و روح خردسالان و دخترکان بافنده به پای این تعالی و تجدید حیات میرود. محصول این استثمار نوباوگان بیگناه که نمونه آن را در اصفهان دیدم و اشک، باریدم تالارهای پذیرایی را در اروپا و آمریکا رنگ و رونق میدهد تا میزبان به این زیبایی و جلال ببالد.
به سوی شیراز
راه از اصفهان به شیراز بیشتر بیابان برهنه و بایر است، اما در این میان پالیزهایی از زمین پر ریگ میبینیم که در آن خربزه بار میآورند به شیراز که نزدیک میشویم کوهساری با ستیغهای تند و پرشیب هست و قله برافراشته در سوی راست کوه چرم سفید حدود ۴۲۰۰ متر بلندی دارد هواپیما از کناره غربی این کوه گذشت در سوی شرق این کوه شهر یزد افتاده که از قدیم ابریشم خیز بوده است.
در سفرنامه مارکوپولو از بافتههای ابریشم یزدی یاد آمده است در کشتزارهای میان اصفهان و شیراز در تابستان هم تریاک مرغوب تولید میکنند، چون هواپیما در ارتفاع کم پرواز میکرد مزرعههای خشخاش با رنگ سرخ روشن شقایق سوزان گل خشخاش در میان تلألو سپید برگها در آفتاب هرچند کمی محو، دیده میشد.
منبع: انتخاب