سفر در زمان؛ یادداشتهای علم، دوشنبه ۱ خرداد ۱۳۵۱: سفر رئیسجمهور آمریکا به شوروی

یادداشتهای اسدالله علم: امروز نیکسون وارد مسکو میشود، در این خصوص قدری صحبت شد و در خصوص سیاست شوروی در خاورمیانه که آیا روی عراق تکیه خواهد کرد یا مصر، فرمودند: به هر حال مصر عامل مهمی نمیتواند باشد، چون نه از لحاظ روحی قوی هستند - یعنی ارتش ندارند و نه از لحاظ مالی - یعنی نفت ندارند.
اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
در ادامه بخشی از یادداشت های او را بخوانید.
۱ خرداد ۱۳۵۱: صبح شرفیاب شدم. چون دیروز شرفیاب نشده بودم کار عقب افتاده زیاد بود. من فقط توانستم یک ثلث آن را به عرض برسانم که از آن جمله بود. برنامههای سفر نیکسون، عرض گزارشهای خارجی و منجمله گزارش سفیر شاهنشاه در رباط در مورد تماس فدائیان فلسطین با پادشاه مراکش و جواب تندی که پادشاه مراکش به علت عدم قدردانی آنها از کمکهای شاهنشاه به آنها داده است. شاهنشاه از پیشرفت سهیم شدن کارگران در سرمایه کارخانجات خیلی خوشحال هستند، به این جهت که اولاً با یک فرمایش شاه همه عمل کردهاند، دیگر این که در دنیا بسیار عکس العمل مطلوب داشته است.
امروز نیکسون وارد مسکو میشود، در این خصوص قدری صحبت شد و در خصوص سیاست شوروی در خاورمیانه که آیا روی عراق تکیه خواهد کرد یا مصر، فرمودند: به هر حال مصر عامل مهمی نمیتواند باشد، چون نه از لحاظ روحی قوی هستند - یعنی ارتش ندارند و نه از لحاظ مالی - یعنی نفت ندارند. عراق هم که به وضع عجیبی افتاده است: اولا کمپانیهای نفتی تولید عراق را خیلی تقلیل دادهاند، ثانیاً از لوله نفت عراق به مدیترانه که قیمت نفت آن گرانتر است، کمتر نفت حمل میکنند و بیشتر نفت را با کشتی حمل میکنند. این هم یک قدری در حدود ۷۵ ملیون لیره به عراق [زیان]میزند. در توافق تهران قرار شده بود نفت خلیج فارس ارزانتر از مدیترانه باشد - به اندازه مخارج حمل آن - بعد کمپانیها کمک مختصری به عراق کردند. همچنین به لیبی. [و]این تفاوت را بیش از قیمت حمل و نقل قرار دادند؛ ولی به هر صورت از لوله عراق کمتر نفت حمل میکنند. عراقیها میخواهند که کمپانیها بیشتر از لوله حمل کنند. به علاوه آن، حوزه نزدیک لوله را به عراق واگذارند. فرمودند: بعد از ظهر هم به نمایندگان کمپانیها که برای مذاکره با ما آمدهاند وقت بدهید و هم به اوناسیس ملیار در معروف یونانی - حالا شوهر ژاکلین زن سابق کندی است- که برای اجاره دادن کشتی نفتکش به ما به ایران
آمده است. اطاعت کردم..
پس از مرخصی به کارهای جاری رسیدم و سفیر جدید آمریکا را در دفترم پذیرفتم. بن او گفتم: آخرین برنامه سفر نیکسون مورد تصویب قرار گرفت. باز هم سفیر جدید را خیلی [برجسته]نیافتم، ولی آدم با حسن نیتی به نظر آمد، تا بعد ببینم چه میشود. متن نامه خصوصی نیکسون را به من داد که تقدیم کنم.
بعد از آن به دفتر رفتم. به کارهای جاری رسیدم. بعد منزل آمدم. متأسفانه نوهام رفته بود در منزل خودشان بخوابد. خیلی متاسف شدم او را ندیدم... باری به دیدن مادرم رفتم و دست عزیزش را بوسیدم...
منبع: انتخاب