نقد و بررسی فیلم Nonnas؛ پاستا با طعمِ کودکی!

روایت فیلم به دو بخش تقسیم میشود: یکی تلاش برای راهاندازی رستوران و غلبه بر مشکلات مالی و مدیریتی، و دیگری روابط عاطفی و شخصیتی که بین جو، مادربزرگها و سایر شخصیتهای فرعی شکل میگیرد. بخش اول، با ریتمی سریع و پر از شوخیهای کلامی و موقعیتهای طنز، به خوبی مخاطب را سرگرم میکند. از دعواهای خندهدار مادربزرگها بر سر بهترین دستور پخت سس مارینارا گرفته تا تلاشهای ناشیانهی جو برای مدیریت رستوران، این بخش از فیلم حس و حال یک کمدی کلاسیک را دارد
فیلم «نوناس» (Nonnas)، کمدی درام تازهای بر اساس یک رستوران واقعی، به کارگردانی استفن چیباسکی، در سال ۲۰۲۴ از طریق پلتفرم نتفلیکس منتشر شد. این اثر با بهرهگیری از یک داستان ساده اما پراحساس، بازیگران کاربلد و فضایی نوستالژیک، تلاش میکند مخاطب را به سفری احساسی و خندهدار ببرد. داستان فیلم حول محور «جو»، مردی میانسال با بازی ادی فالکو، میچرخد که پس از مرگ مادرش تصمیم میگیرد با افتتاح رستورانی به نام «نوناس» ( در ایتالیایی به معنای مادربزرگ) یاد او را زنده نگه دارد. او با استخدام چهار مادربزرگ ایتالیایی برای آشپزی در رستوران، ماجراهایی طنزآمیز و در عین حال عمیق را رقم میزند. در این نقد، به جنبههای مختلف فیلم از جمله داستان، شخصیتپردازی، کارگردانی، بازیگری، موسیقی و مضامین آن پرداخته خواهد شد.
داستان «نوناس» از یک ایدهی بهظاهر ساده شروع میشود: جو، که به تازگی مادرش را از دست داده، با پولی که از بیمهی عمر او به دستش رسیده، رستورانی در بروکلین نیویورک باز میکند. او که از کودکی با غذاهای سنتی ایتالیایی مادرش بزرگ شده، میخواهد این طعمها را به مشتریانش منتقل کند. اما به جای استخدام سرآشپزهای حرفهای، تصمیم میگیرد چهار مادربزرگ ایتالیایی با بازی سوزان ساراندون، لورین براکو، تالیا شایر و آنا گاستایر را به آشپزخانهی رستوران بیاورد. این تصمیم، که در ابتدا عجیب به نظر میرسد، به سرعت به قلب داستان تبدیل میشود و موقعیتهای کمدی و دراماتیک متعددی خلق میکند.
روایت فیلم به دو بخش تقسیم میشود: یکی تلاش برای راهاندازی رستوران و غلبه بر مشکلات مالی و مدیریتی، و دیگری روابط عاطفی و شخصیتی که بین جو، مادربزرگها و سایر شخصیتهای فرعی شکل میگیرد. بخش اول، با ریتمی سریع و پر از شوخیهای کلامی و موقعیتهای طنز، به خوبی مخاطب را سرگرم میکند. از دعواهای خندهدار مادربزرگها بر سر بهترین دستور پخت سس مارینارا گرفته تا تلاشهای ناشیانهی جو برای مدیریت رستوران، این بخش از فیلم حس و حال یک کمدی کلاسیک را دارد. اما بخش دوم، که به احساسات عمیقتر و روابط انسانی میپردازد، گاهی اوقات در ایجاد تعادل با بخش کمدی دچار مشکل میشود. برخی از لحظات دراماتیک، مانند فلاشبکهایی از کودکی جو یا بحثهای احساسی بین او و مادربزرگها، به نظر میرسد بیش از حد طولانی یا کمی شعاری هستند.
با این حال، فیلمنامهی نوشتهشده توسط چیباسکی و لیزا آدامز، به خوبی توانسته یک داستان منسجم ارائه دهد که هم خندهدار است و هم تاملبرانگیز. دیالوگها، بهویژه در صحنههای گروهی مادربزرگها، پر از طنازی و اصالت فرهنگی است. اگر دیالوگها همان زبان و لحن گفتار ایتالیایی را در پیش میگرفتند، طنازی و موقعیت کمدی در بستر یک فرهنگ نمود محکمتر و بهتری میتوانست داشته باشد اما با این حال، دیالوگها به خوبی حس زندگی واقعی و صمیمیتی را منتقل میکنند که در بسیاری از کمدیهای امروزی کمتر دیده میشود.
شخصیتپردازی
یکی از نقاط قوت «نوناس»، شخصیتهای رنگارنگ و بهیادماندنی آن است. جو، با بازی ادی فالکو، شخصیتی چندلایه است که به عنوان محور داستان عمل میکند. او مردی است که در میانسالی با فقدان مادرش و احساس پوچی دستوپنجه نرم میکند. فالکو با ظرافت، هم آسیبپذیری جو را به تصویر میکشد و هم ارادهی او برای بازسازی زندگیاش را. بازی او بهگونهای است که مخاطب به راحتی با او همذاتپنداری میکند، حتی در لحظاتی که تصمیمهایش غیرمنطقی به نظر میرسند.
اما ستارههای واقعی فیلم، چهار مادربزرگ ایتالیایی هستند. هر یک از این شخصیتها، با ویژگیهای خاص خود، به داستان عمق و تنوع میبخشند. سوزان ساراندون در نقش «رز»، مادربزرگی آتشینمزاج و پرشور، حضوری درخشان دارد. لورین براکو در نقش «ماریا»، که آرامتر اما باهوش و نکتهسنج است، به خوبی مکمل رز میشود. تالیا شایر، که با بازی در سری فیلمهای «پدرخوانده» شناخته میشود، در نقش «فرانچسکا» شخصیتی مهربان اما کمی غرغرو را به نمایش میگذارد. و در نهایت، آنا گاستایر در نقش «جوزفینا» با طنز فیزیکی و شوخیهایش، خندههای زیادی را به مخاطب هدیه میدهد. ارتباط بین این چهار بازیگر چنان قوی است که هر صحنهی مشترک آنها به یک جشن کوچک تبدیل میشود.
شخصیتهای فرعی، مانند «کارلا» (با بازی لیلی تیلور)، پیشخدمت رستوران، یا «تونی» (با بازی وینسنت دونوفریو)، دوست قدیمی جو، نیز به خوبی در داستان جا افتادهاند، اما گاهی اوقات به نظر میرسد که نقش آنها صرفاً برای پیشبرد داستان است و عمق کافی ندارند.
کارگردانی و جنبههای بصری
استفن چیباسکی، که پیشتر با فیلمهایی مانند «مزایای گوشهگیر بودن» و «شگفتانگیز» توانایی خود را در روایت داستانهای احساسی نشان داده بود، در «نوناس» نیز امضای خود را حفظ کرده است. او با استفاده از رنگهای گرم و نورپردازی نرم، فضایی صمیمی و نوستالژیک خلق میکند که به خوبی با مضمون فیلم همخوانی دارد.
صحنههای داخل رستوران، با دکورهای چوبی و وسایل سنتی ایتالیایی، حس یک خانهی قدیمی را القا میکنند که انگار سالهاست میزبان خانوادهها بوده است.
فیلمبرداری، بهویژه در صحنههای آشپزخانه، پویا و جذاب است. دوربین اغلب به صورت دستی حرکت میکند تا حس شلوغی و زندگی واقعی آشپزخانه را منتقل کند. با این حال، برخی از صحنههای فلاشبک یا رویاهای جو کمی اغراقآمیز به نظر میرسند و از نظر بصری با بقیهی فیلم هماهنگ نیستند.
موسیقی و صدا
موسیقی متن «نوناس»، ساختهی مارکوس مومفورد، یکی از نقاط قوت فیلم است. ترکیبی از ملودیهای سنتی ایتالیایی و موسیقی پاپ مدرن، به خوبی حال و هوای فیلم را تقویت میکند. آهنگ اصلی فیلم، که در تیتراژ پایانی پخش میشود، با صدای گرم و احساسی، به یکی از بهیادماندنیترین لحظات فیلم تبدیل شده است. استفاده از موسیقی در صحنههای کمدی نیز هوشمندانه است و بهجای غالب شدن بر طنز، آن را تقویت میکند.
صداگذاری نیز در «نوناس» قابلتوجه است. صدای به هم خوردن قابلمهها، خندههای مادربزرگها و همهمهی مشتریان در رستوران، همه به خلق اتمسفری زنده و پرانرژی کمک میکنند. با این حال، در برخی صحنهها، موسیقی پسزمینه کمی بیش از حد بلند است و دیالوگها را تحتالشعاع قرار میدهد.
مضامین و پیامها
در سطح ظاهری، «نوناس» یک کمدی خانوادگی است، اما در عمق، به موضوعات عمیقتری مانند فقدان، هویت فرهنگی و اهمیت خانواده میپردازد. فیلم به زیبایی نشان میدهد که چگونه غذا میتواند به عنوان پلی برای ارتباط بین نسلها عمل کند. غذاهای سنتی ایتالیایی، که در طول فیلم بارها به آنها اشاره میشود، نه تنها نمادی از فرهنگ هستند، بلکه راهی برای زنده نگه داشتن خاطرات و انتقال داستانها هستند.
مضمون دیگر فیلم، قدرت جامعه و همکاری است. جو به تنهایی نمیتوانست رستوران را راهاندازی کند، اما با کمک مادربزرگها، کارلا و حتی مشتریان وفادار، موفق میشود. این پیام، بهویژه در جهانی که فردگرایی روزبهروز پررنگتر میشود، بسیار دلانگیز است.
با این حال، فیلم گاهی در انتقال این پیامها زیادهروی میکند. برخی دیالوگها، بهویژه در صحنههای احساسی، بیش از حد مستقیم و فاقد ظرافت هستند. این موضوع باعث میشود که مخاطب به جای احساس واقعی، حس کند که درس اخلاقی به او ارائه میشود.
نقاط قوت و ضعف
نقاط قوت:
– بازیگری درخشان: گروه بازیگران، بهویژه مادربزرگها، به فیلم جان میبخشند.
– فضای نوستالژیک: طراحی صحنه و موسیقی، حس گرمی به فیلم میدهند.
– طنز اصیل: شوخیها، بهویژه در صحنههای گروهی، بسیار خندهدار و طبیعی هستند.
– نقاط ضعف:
– عدم تعادل در لحن: برخی لحظات دراماتیک با فضای کمدی فیلم هماهنگ نیستند.
– شخصیتهای فرعی کمعمق: برخی شخصیتها صرفاً برای پیشبرد داستان هستند.
– صحنههای شعاری: برخی دیالوگها بیش از حد مستقیم و فاقد ظرافتاند.
نتیجهگیری
«نوناس» فیلمی است که با قلب بزرگ و بازیهای درخشان، مخاطب را سرگرم میکند و به تاملی دربارهی خانواده، غذا و فرهنگ دعوت میکند. اگرچه در برخی جنبهها، مانند تعادل بین کمدی و درام یا عمق شخصیتهای فرعی، نقصهایی دارد، اما به لطف ارتباط بین بازیگران و فضای صمیمی، تجربهای بهیادماندنی ارائه میدهد. این فیلم برای کسانی که به کمدیهای خانوادگی با چاشنی احساسات عمیق علاقه دارند، گزینهای ایدهآل است. با امتیاز ۷/۱۰ در سایت IMDb، «نوناس» اثری است که ارزش یک بار تماشا را دارد، بهویژه در کنار خانواده یا دوستان، شاید با یک بشقاب پاستای خانگی!
منبع: گیمفا