"کمدی انسانی" روی پرده سینما
«کمدی انسانی» هم فیلمی است که گرچه در حال تعریف قصهای است، اما این قصه چندان به مذاق طرفداران روایتهای کلاسیک خوش نخواهد آمد، چراکه ممکن است طولانی و خستهکننده به نظر برسد.
کد خبر :
۴۸۸۶۰
بازدید :
۱۷۲۴
فرادید | فیلم سینمایی «کمدی انسانی» پنحمین ساخته محمدهادی کریمی سال گذشته در بخش سودای سیمرغ سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت. این فیلم یک داستان پرافت و خیز بیوگرافیک است که آن را میتوان یک کمدی-تراژدی در بستر تاریخ معاصر دانست.
«کمدی انسانی» از دهه ۳۰ تا دهه ۶۰ روایت میشود. بنا برگفتهی سازندگان این فیلم پربازیگر، هیچ یک از کاراکترها نام ندارند و گویا تک تک آنها معادلی هستند بر آدمیانی که دور و برمان پر شدهاند. محمدهادی کریمی پیش از این فیلمهای «بشارت به یک شهروند هزاره سوم»، «برف روی شیروانی داغ»، «امشب شب مهتابه» و «غیرمنتظره» را کارگردانی کرده است.
نظر کارگردان
محمدهادی کریمی، کارگردان، نویسنده و تهیه کننده فیلم «کمدی انسانی» درباره فیلم خود گفته بود:
محمدهادی کریمی، کارگردان، نویسنده و تهیه کننده فیلم «کمدی انسانی» درباره فیلم خود گفته بود:
"این فیلم تنها قصهای بود که ساختناش برایم فراتر از یک ارضای روحی بود، چرا که در فیلمسازی همیشه تنها بهانهام برای ساختِ یک قصه، نوعی کاتارسیس و پالایش شخصی است و لاغیر! اما این بار ساخت «کمدی انسانی» ، فراتر از ابزاری برای تصعید روحی خودم و مخاطبانش یک هدف و انگیزه بالا برای ادامه زیستن در این حوزه بود. کاری بسیار بسیار سخت آن هم در بخش خصوصی، بدون پشتیبانهای مالیِ قدر و پولهای عجیبی که راه به سینما باز کردهاند. این اتفاق تنها به لطف دوستان همراه افتاد و توکل به حمایت و هدایت اویی که تنها داراییام همیشه بوده است… «کمدی انسانی» را در کمال ناباوری اطرافیانی که ساختِ فیلم را غیرممکن میدانستند، شروع کردم تا فیلمی که بسیاریها در بسیار زمانها دوستاش خواهند داشت، شکل بگیرد و فراروی دوستدارانش جان بگیرد. "
خلاصه داستان:
فیلم یک کمدی موقعیت از زندگی تراژیک فردی است که میبایست علیرغم خواست درونیاش همرنگ با مردم پیرامونش زندگی کند.
بازیگران: علیرضا شجاع نوری، هومن سیدی، آرمان درویش، لیلا زارع، فرخ نعمتی، هستی مهدوی فر، مهوش افشارپناه، عباس احمدی مطلق، سعیده عرفان، زینب قادری، حمیدرضا سام خانیان، فتاح نظریان، بابک جعفریه، عطا مرادی، بهاره کیان افشار، نیکی کریمی، ثنا حاجی زاده
بازیگران نوجوان: ایلیا نصرالهی، سام غفوری
نماوآ بلاگ درباه این فیلم نوشته:
نماوآ بلاگ درباه این فیلم نوشته:
«کمدی انسانی» هم فیلمی است که گرچه در حال تعریف قصهای است، اما این قصه چندان به مذاق طرفداران روایتهای کلاسیک خوش نخواهد آمد، چرا که ممکن است طولانی و خستهکننده به نظر برسد. کریمی در «کمدی انسانی» زندگی مردی را از اولین باری که چهار دست و پا از پلههای خانه مادریاش بالا میرود و زمین میخورد تعریف میکند تا روزی که به بهشت میرسد. محمدهادی کریمی از طریق این روایت به شیوهای نمادین، داستان زندگی ملتی را میگوید که بدهبستانهای سیاسی روزگارش را رقم میزند و بالا و پایین شدن احوالات مردمی که اسیر هیچاند را بازگو میکند.
کریمی برای این روایت سمبلیک به سراغ زندگی پسرکی میرود که در اواسط دهه ۲۰ متولد میشود و علیرغم تفاوتهایش با دیگر کودکان یاد میگیرد همرنگ جماعت شود و مثل دیگران رفتار کند. تفاوت این کودک از اولین روزهای زندگیاش شروع میشود که شیشه شیرش را بهجای دست راست با دست چپ میگیرد. چپدست بودن این کودک آغاز ناکامیهای وی در جامعه است، جامعهای کوچک مثل مدرسه یا حتی کوچکتر از آن در خانه. این کودک کمکم یاد میگیرد مثل بقیه رفتار کند و دست راستش را به کار گیرد. او بزرگ میشود و درست زمانی که در مسیر موفقیت قرار دارد در اثر اتفاقی دست راستش فلج میشود و حالا او باید دوباره یاد بگیرد چگونه چپدست زندگی کند.
کریمی هوشمندانه در روایتش از هیچ نامی برای کاراکترهایش استفاده نکرده است و این موضوع کمک بیشتری میکند تا باور کنیم روایتی که شاهدش هستیم، کلیت بیشتری از زندگی یک فرد ناشناس دارد. اشکال کار کریمی این است که علیرغم خاصیت نمادین کاراکترها نتوانسته شخصیتهایش را خوب بپروراند و این شخصیتها در حد کاراکترهایی سطحی و تیپهایی غیرقابلباور باقیماندهاند. مسلماً بازیهای بازیگران هم کمکی به این مهم نکرده است.
بازی شخصیت اصلی آرمان درویش که قبلاً در «چهارشنبه» نقشآفرینی قابل قبولی داشت، بسیار ضعیف و نچسب است و این در مورد سایر بازیگران، چون هستی مهدوی فر و لیلا زارع هم صدق میکند؛ اما ضعیفترین بازی بیشک متعلق به نیکی کریمی است که باوجود حضور کوتاهش در یک سکانس حساس بیننده را به خنده وامیدارد. فقط هومن سیدی است که توانسته تا حدی کاراکتر بیمنطقش را غیرقابلقبول کند.
مطمئناً کریمی موضوع حساسی را انتخاب کرده است، مخصوصاً اینکه تحولات این شخصیت تا دوران انقلاب ادامه پیدا میکند؛ اما رویکرد محافظهکارانه وی در تمام فیلم چیزی است که «کمدی انسانی» را از هدف اصلیاش دور میکند و آن را به یک فیلم معمولی و بعضاً حوصله سر بر تبدیل میکند. طراحی صحنه و لباس هم مانند دیگر اجزای فیلم ضعیف است و کمکی به فضاسازی کریمی نمیکند. دیالوگهای کلیشهای، شخصیتهای غیرقابلباور در فضای داستانی که هیچ شباهتی به واقعیت ندارد، «کمدی انسانی» را به فیلمی بیهویت و سرگشته تبدیل کرده است. این محافظهکاری و در خط کلیشه حرکت کردن در سکانس پایانی فیلم به اوج خود میرسد.
جایی که قهرمان اصلی فیلم بذر سعادت را در جام شراب میکارد و با جوانه زدن این بذرها، بعد از اسیر بودن در یک دوره موفقیت و شکست، نهایتاً به کمال میرسد؛ اما جالبترین مسئله این است که کریمی خود عنوان کرده «کمدی انسانی» قرار است یک کمدی موقعیت از زندگی تراژیک قهرمانش باشد. مسلماً «کمدی انسانی» دارای رگههای از تراژدی است، اما بههیچوجه کمدی نیست. «کمدی انسانی» علیرغم همه ضعفها و کاستیهایش تلخ است و این تلخی را به بیننده منتقل میکند و هیچچیز خندهداری در این موضوع وجود ندارد.
کریمی علیرغم شکستش در پرورش موضوع، همانقدر که در انتخاب تم اصلی داستانش موفق عمل کرده در حفظ وحدت و انسجام فیلم هم خوب عمل کرده است. مخصوصاً اینکه فیلم با فضایی رئالیستی شروع میشود و تا اواسط فیلم رنگ و بوی یک فیلم زندگینامهای را دارد، اما کمکم به فضای انتزاعی و نمادین خود بیشتر نزدیک میشود و درنهایت در همین فضا پایان مییابد.
او بهخوبی توانسته این انتقال را نامحسوس کند و در نهایت بیننده را با تصویر کلی روبرو کند و فقط از همین طریق است که محتوای فیلمش را به بیننده منتقل میکند. در نهایت باید گفت: «کمدی انسانی» فیلمی است که در صورت پرداخت مناسب میتوانست یکی از بهترین آثار سینمای ایران باشد که متأسفانه قربانی مصلحتاندیشی و محافظهکاری فیلمسازش شده است.
۰