نگاهی به فیلم "رگ خواب"

نعمت الله کارگردان خوبی است و فیلم هایش با فروش بالایی در اکران رو به رو میشود. او از چهرههای ستاره سینما زیاد در کارهایش استفاده میکند و این یکی از دلایل فروش بالای این آثار است.
کد خبر :
۴۹۷۰۰
بازدید :
۵۶۵۳
فرادید | با اینکه مدت زمان زیادی از اکران و توزیع فیلم "رگ خواب" در شبکه خانگی گذشته است، اما باز میتوان با نگاهی متفاوت درباره این فیلم صحبت کرد. فیلمی سراسر سیاهی تلخی و آزار که البته در پرونده کاری حمید نعمت الله چیز عجیبی نیست.
به گزارش فرادید؛ حمید نعمت الله با سابقه فیلم هایی، چون بوتیک، بی پولی، آرایش غلیط و رگ خواب نشان داده که به تم عجیبی در کارهایش علاقمند است. او با نشان دادن سیاه ترین، تلخترین و گاهی زجرآورترین صحنهها دوست دارد کارهایی متفاوت بسازد.
نعمت الله کارگردان خوبی است و فیلم هایش با فروش بالایی در اکران رو به رو میشود. او از چهرههای ستاره سینما زیاد در کارهایش استفاده میکند و این یکی از دلایل فروش بالای این آثار است. از طرف دیگر او در دو فیلم آخرش " رگ خواب " و "آرایش غلیط" دست به کار جالبی زد. او از آهنگساز و خوانندهای در کارش استفاده کرد که تنها نامشان برای فروش سرسام آور یک اثر کفایت میکند.
سهراب پورناظری و همایون شجریان در کنار هم به تازگی زوج هنریای را ساخته اند که کارهای ماندگاری به جای گذاشتند و مخاطبان را راضی کرده اند. حال این زوج در چند کار اخیر با نعمت الله همکاری کرده اند و این موضوع باعث شده تم تلخ فیلمهای او در زیر صدای همایون شجریان رنگ ببازد و اکثر مخاطبان برای شنیدن صدا و کار جدید این زوج راهی سینما شوند و سرانجام با دلخوری از دیدن فیلمی خسته کننده سالن را ترک کنند. به نظر میرسد اگر صدای همایون شجریان را از فیلمهای جدید نعمت الله بردارند فیلمها با اسقبال روبه رو نمیشود.

فیلم شناسی حمید نعمت الله
بوتیک ۱۳۸۲
این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول از بیست و دومین جشنواره فیلم فجر شد. در این فیلم بازیگرانی، چون گلشیفته فراهانی، محمدرضا گلزار، حامد بهداد، رضا رویگری، افسانه چهره آزاد و… به ایفای نقش میپردازند. این فیلم به اعتقاد بسیاری از منتقدان و کارشناسان سینمای ایران بهترین بازی محمدرضاگلزار بود. البته قبل از فیلم آتش بس.لازم به ذکر است که اولین جرقه معروف شدن حامد بهداد در سینما با بازی در این فیلم در کنار محمدرضاگلزار اتفاق افتاد، زیرا گلزار در آن موقع به بازیگری شناخته شده تبدیل شده بود.
اتی (احترام) سهم خود را از خانه اجاره ایی که با دوستانش اجاره کرده نپرداخته و صاحب خانه قصد دارد آنها را بیرون کند. جهانگیر جوانی که در بوتیک کار میکند مبلغ مورد نیاز اتی را فراهم میکند. اما اتی با آن مبلغ تصمیم میگیرد به خارج برود. سعی اتی برای تهیه کسری پولی که برای خارج رفتن نیاز دارد اتی را در موقعیت خطیری قرار میده.
تلخی در فیلم سازی از همین جا شروع میشود. زندگی سخت این دختر که او را وادار به کار کردن میکند. عذابی که او میکشد برای امرار معاش و سرانجام سیاهی که دارد مهر سینمایی حمید نعمت الله شد. ظاهرا فروش بالای این فیلم او را وادار کرد که در همین قالب باقی بماند.
بی پولی ۱۳۸۷
این فیلم در شهریور ۱۳۸۸ برروی پرده سینما رفته بود. داستان فیلم دربارهٔ زوجی جوان است که درگیر یک دوره بیکاری و بیپولی میشوند و سعی در حل مشکلات دارند، اما تلاش آنها اوضاع را پیچیدهتر میکند.
حضور بهرام رادان، لیلا حاتمی ، رضا رشید پور، حبیب رضایی، امیر جعفری، سیامک انصاری، بابک حمیدیان در این فیلم نشان میدهد کارگردان به بازی گرفتن از ستارهها علاقه زیادی دارد، اما از طرف دیگر به سیاه نمایی و نشان دادن بدترین شرایط زندگی یک زوج هم بی علاقه نیست. دقیقا نمیتوان گفت چرا حمید نعمت الله این سبک را در کار حود ثابت نگه داشته و مدام خود را تکرار میکند.
آرایش غلیظ ۱۳۹۲
حمید نعمتالله برای این فیم جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران جشنواره سی و دوم فیلم فجر را دریافت کرد. همچنین این فیلم در رشتههای بهترین بازیگر نقش اول مرد (حامد بهداد) ، بهترین موسیقی، بهترین تدوین و… کاندیدا شده بود. خوانندهٔ تیتراژ پایانی این فیلم سینمایی همایون شجریان است. او این بار نوع جدیدی از خواندن را تجربه کردهاست که به حال و هوای فیلم شباهت دارد.
جوانی بار قاچاق ترقه و فشفشههای چهارشنبه سوری یکی از دوستانش را بالا میکشد و از طریق دختری که دوستش دارد تلاش میکند آنها را بفروشد.
در این فیلم هم زن داستان ( طناز طباطبایی ) با قدم گذاشتن در راهی خلاف عرف و شرع سعی میکند زندگی خود را سامان دهد. او در این نقش ظاهرا یکی از نقشهای جا افتاده سینمای نعمت الله است و به تصویر کشیدن ناملایمت برای یک زن و درد و رنج بازیگر برایش جالب است.
رگ خواب ۱۳۹۴
در نهایت فیلم پر از صحنههای دلخراش که اصلا با چهره ملایم وآرام لیلا حاتمی همخوانی ندارد. او یک بار دیگر در فیلم آب و آتش نقش زنان خیابانی را بازی کرد و ناموفق بود، اما باز هم این بار برای بازی در نقش زنی بی سرپناه، آشفته و در نهایت کارتون خواب تن به این نقش داده که اصلا برای او مناسب نیست.همین طور انتخاب کوروش تهامی بازیگر آرام سینمای ایران هم در مقابل او همین حس را ایجاد می کند. این دو اصلا برای این نقش های سیاه مناسب نیستند.

دلیل اینکه حمید نعمت الله دوست دارد این تم تلخ و پر آزار را در سبک کاری اش ثبت کند مشخص نیست، اما به نظر میرسد با توجه به این سابقه او قصد ندارد جایگاهش را در سینما تغییر دهد. او در فیلم رگ خواب به قدری فضای دور از ذهن و سنگینی را به تصویر کشیده که اگر در میانه و پایان بندی فیلم صدای همایون شجریان به داد مخاطب نرسد قطعا سرسام میگیرد.
نشان دادن ذلالت یک زن در مقابل مردان، نیاز او تنها به دیده شدن توسط هر مردی که تحقیرش کند، خوار و خفیف کردن او تا سر حد مرگ چه جذابیتی میتواند در سینمای ما داشته باشد؟ آیا موضوعات سینمایی ما تا این حد دچار کمبود شده که مخاطب پای فیلمی بنشیند و از حقارت یک زن لذت ببرد؟
درست است که ح مید نعمت الله کارگرذان سرشناسی است، اما ساخت اینگونه فیلمها و ادامه دادن این روند میتواند به زودی او را به سایه بکشاند. چون به نظر میرسد مخاطب تا یک زمانی برای شنیدن صدای همایون شجریان راضی به دیدن این فیلمها میشود و سرانجام تصمیم میگیرد در خانه بنشیند وسی دی صوتی او را گوش دهد. تا اینکه ذهن و روح خود را با این تصاویر عذاب اور و تلخ اشفته کند.
فیلم مووی در این باره نوشته:
برجستهترین فیلمسازان تاریخ سینما در شخصیت پردازی کاراکترها به تمام جزئیاتی که ممکن است به توضیح گوشهای از رفتار شخصیتها بپردازد توجه ویژه داشته اند تا بتوانند با قرار دادن نشانههایی قابل اتکا بخشی از روابط علت و معلولی فیلم را از این طریق برای مخاطب توضیح دهند. این جزئیات میتواند تلفن همراه شخصیت ها، خودروهای مورد استفاده، شغل و یا نوع پوشش آنها باشد. همچنین توجه لوکیشنهای فیلمبرداری از دیگر عواملی بوده است که توان تاثیرگذاری زیادی در منظر نگاه مخاطب بر اتفاقات فیلم دارد و میتواند بر فضا سازی اثر تاثیر بسزایی گذارد. از نمونههای خوب استفاده از تمام عوامل مذکور در راستای فضاسازی اثر، میتوان به فیلم "فارگو" ساخته برادران کوئن اشاره کرد. از نگاه نگارنده توجه به مسائل اینچنینی میتواند یکی از عوامل تمییز دهنده آثار منسجم از آثار سرسری باشد.

"رگ خواب" از جمله آثاری است که توجه به جزئیات اینچنینی در آن به وفور مشاهده میشود. از فست فودی خانم منصور-محل آشنایی لیلا و مینا- که تداعی کننده رابطه و زندگیهای پرشتاب امروزی و علاقه به پیشرفتهای لحظهای و زودگذر است تا انتخاب گربه به عنوان نمادی از رفتارهای کامران. اما نکته مغفول مانده استفاده از این نشانهها برای پیشبرد داستان است. به معنایی جناب نعمت الله از این نشانهها صرفا برای معرفی شخصیتها بهره برده است نه چیزی بیش از این. اتفاقی که میتوانست مسیر فیلم را به ویژه در بخش دوم فیلم تغییر دهد.
از نکات برجسته دیگر "رگ خواب" میتوان به ریتم مناسب و متناسب با هر بخش داستانی، استفاده صحیح از موسیقی، بازی خوب بازیگران و بهره گیری درست از لوکیشنها اشاره کرد که فرسنگها با آثار قبلی فیلمساز فاصله دارد.
تم اصلی داستان پیرامون مسائل زنان جامعه و سوء استفادههای عاطفی از آنها که منجر به بروز شرایط بحرانی میگردد شکل میگیرد. در نیمه ابتدایی فیلم اوج گیری رابطه مینا و کامران و سپری شدن رویاگونه اتفاقات به یاری استفاده از لوکیشنهای جذاب، ریتم تند و قابهای چشم نواز به خوبی نمایش داده شده است و مقدمات لازم برای ارائه تلنگر داستان مهیاست. اما متاسفانه فیلم به یکباره مسیر خود را تغییر میدهد و به جای ارائه دلایل منطقی برای روایت داستان توجه مخاطب را -به یاری بازی خوب لیلا حاتمی - به مظلومیت بانوان در جامعه جلب میکند و فکت سینمایی برای سوالاتی که در ذهن مخاطب شکل گرفته ارائه نمیکند. سوالاتی نظیر:
چرایی بازنشگتن مینا به آغوش خانواده با وجود درگیر شدن با شرایط اسفناکی این چنینی
چرایی حضور کامران در کنار مینا در حالی که شرایط حضور در کنار مدیر خود را دارد و نشانی هم از هرزه گردی در او وجود ندارد.
سوالاتی از این دست با پاسخهایی از ذهن مخاطب پاسخ داده میشود، اما بر اساس برداشتهای عاطفی از صحنههای به یادگار مانده در حافظه بصری آنها نه کتهای قابل دفاع سینمایی. در حقیقت جناب نعمت الله در نیمه دوم فیلم به جای نمایش اغناپذیر چرایی و چگونگی این فاصله به ارائه عواقب تلخ انتخابهای نادرست میپردازد و با تمرکز بر آن، جنبه بازدارنگی و عبرت آموزی داستان را برجستهتر میکند. این مسئله نشان از نگاه مصلحانه و دغدغهمند ایشان در رابطه با مسائل زنان در جامعه را دارد، اما اگر فیلم به تکمیل روایت خود میپرداخت و به مخاطب اجازه میداد که خود این برداشتها را داشته باشد به طور حتم توان نفوذ اثر در حافظه سینمایی مخاطبان چند برابر میشد.

جناب نعمت الله تلاشهایی برای صمیمیتر کردن روابط مینا و کامران - مانند صحنههای حضور در انبار- انجام داده است و با بهره گیری از امکانات دوربین شگردهایی برای واقعی کردن مسائلی مانند حجاب مقابل محارم و حضور زن و شوهر در کنار یکدیگر که همواره مورد نظر فیلمسازان بوده اندیشیده است که به نظر میرسد با ممیزیهایی در زمان اکران مواجه شود و البته حذف آنها لطمه جدی به اثر نخواهد زد. اما نکته قابل طرح در این زمینه نداشتن نگاه رادیکال به مسائل است. نکتهای که در رویکرد فیلمساز به دغدغههای خود از بوتیک تا رگ خواب ادامه داشته و گاهی نظر مساعد خبرگان را هم به خود جلب کرده است.
در مجموع رگ خواب نعمت الله پتانسیل تبدیل شدن به یکی از آثار برجسته جشنواره سی و پنجم را دارا بود که به دلیل اشتباه در انتخاب ررویکرد پرداخت به موضوع، به اثری متوسط تقلیل یافته است. امید است جناب نعمت الله با ساختاری منسجمتر به طرح موضوعات اجتماعی که از مشکلات واقعی جامعه مانند طلاق بپردازند و جای خالی آثاری این چنینی را برای سینمای ایران پر نمایند. آثاری که مخاطب را با امید به آینده راهی مسیرهای تازه نماید.
۰