تهران و میدانهای نیمه جان
در تهران با اجرای طرح تفصیلی جدید، هویت بسیاری از میدانهای مهم و تاریخی شهر مانند میدانهای ولیعصر، فردوسی، انقلاب، تجریش، صادقیه و خیابانهای تاریخی و رویدادساز انقلاب، ولیعصر، شریعتی، مطهری، جانبازان و ستارخان و... با ساخت پاساژهای غولپیکر و تبدیل آنها به خیابانها و میدانهایی که زشتترین فضای شهری اروپا لقب گرفتهاند، مورد اهانت و تهدید قرار خواهند گرفت. «نوربرگ شولتز» بر این باور بود که خیابان در گذشته یک جهان کوچک بود، جایی که شخصیت محله و شهر در یک فرم به هم پیوسته به بازدیدکنندگان نمایش داده میشد.
کد خبر :
۶۶۰۲۴
بازدید :
۱۱۴۹
صمد محمدی سماکوش | میدانها نماد مدنیت و یکی از برجستهترین نشان درجه توسعهیافتگی شهرها بهشمار میآیند. میدانها آینه تمامنمای شخصیت، هویت و اصالت شهرها هستند.
سیاحان، غریبهها و میهمانان با حضور یا عبور از میدانهای شهر، علاوه بر ثبت تصویری از چهره کانونیترین نقاط شهر در خاطره خویش، به جایگاه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فرآیند تغییر و تحولات و میزان عزم و صلابت مدیران شهر در عمران و آبادی و حفظ مواریث تاریخی و فرهنگی آن پی خواهند برد.
غریبهها برای درک و شناخت همهجانبه شهر، هیچ مکانی را مناسبتر از میدانها نخواهند یافت. میدانها یکی از نشانههای مهم شهر برای قرارهای دوستانه و ملاقات با افرادی است که با شهر آشنایی ندارند.
میدانها کانون داد و ستد، عرضه محصولات، افکار، گردهمایی، برگزاری مراسم ملی و مذهبی، محل نمایش مشاهیر، قهرمانان و اسطورههای ملی و همچنین مکانهایی برای شادابی، زیباسازی و جاذبههای بصری شهرها هستند. میدانها یکی از بزرگترین قلمرو عمومی شهرها بهشمار میآیند که وقتی تازهواردی به شهر وارد میشود، تمام خیابانهای شهر او را به این نقطه هدایت میکند و کیفیت شهر از دریچه میدانهای مهم آن مورد شناسایی و ارزشگذاری قرار میگیرد.
«کوین لینچ» معتقد است، یک مجموعه کالبدی بههم پیوسته و قابل فهم تصویری دقیق ارایه میدهد و نقش اجتماعی ایفا کرده و برای سمبلها و خاطرات مشترک جوامع بشری مواد خام تولید میکند. «کلیف موتین» نویسنده کتاب طراحی شهری (خیابان و میدان) معتقد است، طراحان شهری وظیفه دارند فضاهایی با ذهن قوی خلق کنند. میدانهای خوب، فضاهای زنده و شاداب شهری هستند که مردم تمایل دارند در آنجا مکث کنند و حضور داشته باشند، نه آنکه از آنجا بگریزند.
میدان، فضایی است تهی که دور تا دور آن را ساختمانهایی همچون تابلوهای یک نمایشگاه احاطه کرده، طوری که حداکثر دید برای تماشاچیان میسر است. موتین، همچنین به نقل از «ویتروویوس» نویسنده و معمار یونان باستان میافزاید، میدانها باید برای ساکنانش تناسبی داشته باشد، آنها نباید آنچنان کوچک و غیرمفید باشند و نه آن چنان فراخ همچون صحرایی خالی از جمعیت. میدان در شهر مانند یک اتاقنشیمن برای یک خانواده است.
در این اتاق بهترین تزیینات و امکانات قرار داده میشود. اگر ارتفاع میدان به نسبت عرض زیاد شود ممکن است احساس افسردگی ایجاد کند و اگر برعکس خیلی کم شود، احساس آسیبپذیری بهوجود میآید.
در شهرها ساختن فضایی مخصوص برای پیادهها و ایجاد محیطی امن، طوری که احساس راحتی به وجود آید، ضروری است. کولین بوکانن میگوید؛ قدم زدن مکمل بسیاری از حرکتهاست، همانند نگاه کردن به ویترین مغازهها، لذت بردن از یک صحنه یا سخن گفتن با مردم.
در شهرها ساختن فضایی مخصوص برای پیادهها و ایجاد محیطی امن، طوری که احساس راحتی به وجود آید، ضروری است. کولین بوکانن میگوید؛ قدم زدن مکمل بسیاری از حرکتهاست، همانند نگاه کردن به ویترین مغازهها، لذت بردن از یک صحنه یا سخن گفتن با مردم.
در مجموع انسانی که بتواند آزادانه قدم بزند و با آرامش به اطراف نگاه کند کیفیت یک فضای شهری را بهتر درک میکند. «لوکوربوزیه» یکی از پیشگامان معماری سبک مدرن، با نقد رفت و آمد سریع در خیابانهای شهر معتقد است؛ خیابان نباید هیچوقت عرصه تاخت و تاز ماشینهای با سرعت بالا باشد و مفهوم شهر به منزله محصول عملکردهای شهر نباید تحتتاثیر حمل و نقل و در نتیجه محروم کردن خیابان از نقش اصلی آن باشد. صاحبنظران بر این عقیدهاند که امروزه میدان برخلاف گذشته مکانی برای تظاهرات اجتماعی نیست و بیشتر به عنوان تسهیل حرکت خودرو پیشبینی میشود.
احداث زیرگذر و زیر و زبر کردن میدانهای توحید و رسالت از مصادیق بارز از دست رفتن مختصات اجتماعی پویا و سرزنده میدانهای شهری و ترجیح تقاطعهای ترافیکی بر میدانهای پیاده است. فقدان تجهیزات و اسقرارسازههای فلزی میدان امام حسین نماد نوستالژیزدایی، از بین رفتن خاطرههای جمعی و تاریخ رویدادهای سرنوشتساز و خالی شدن از جنب و جوش زندگی در یک میدان شهری است.
میدان با حضور مردم معنا پیدا میکند و زمینهای است برای حضور هر چه بیشتر شهروندان در عرصههای اجتماعی. موفقترین میدانهای شهری، آنهایی هستند که علاوه بر عملکرد قوی و شناخته شده، از فعالیتهای گوناگونی در ساختمانهای پیرامون بهره بردهاند. گسترههای درهم پیچیدهای از مجموعههای اداری-تجاری که وقتی فعالیتهای روزانه آنها تعطیل میشود، قسمتی از زندگی شبانه را از دست داده و به انزوا دعوت میکنند.
نظریهپردازان طراحی شهری تاکید دارند، میدانهای کوچک و راحت قرون وسطایی پناهگاه امنی بودند که مردم میتوانستند آنجا بایستند یا از شلوغی دیوانهوار زندگی جدید شهری به آنجا بگریزند. اینها با میدانهای غولپیکر جدید که از تهی بودن خمیازه میکشند و احساس دلتنگی و افسردگی دارند در تضادند. قطعا میدانهای بزرگ تاثیر مهلکی روی ساختار اطراف خود دارند.
نظریهپردازان طراحی شهری تاکید دارند، میدانهای کوچک و راحت قرون وسطایی پناهگاه امنی بودند که مردم میتوانستند آنجا بایستند یا از شلوغی دیوانهوار زندگی جدید شهری به آنجا بگریزند. اینها با میدانهای غولپیکر جدید که از تهی بودن خمیازه میکشند و احساس دلتنگی و افسردگی دارند در تضادند. قطعا میدانهای بزرگ تاثیر مهلکی روی ساختار اطراف خود دارند.
باززندهسازی مراکز شهری فقط در پرتو ایجاد واحدهای کوچک تجاری ممکن است. بهترین مقیاس و تناسب در ابعاد عمودی تا سالهای اخیر، مقیاس انسانی دو، سه یا چهار طبقه است که با پا از ارتفاع آن بتوان بالا رفت. کلیف موتین معتقد است؛ در اروپا هماهنگی عادی تناسبات با افزایش میزان توسعه، دچار تحول و دگرگونی شد، زمینها تجمیع و به شکل یک قطعه زمین بزرگ برای نیازهای توسعه ساماندهی شدهاند و در نتیجه مقیاس انسانی از دست رفت و زشتترین خیابانهای اروپایی پدید آمد.
با این وصف در تهران با اجرای طرح تفصیلی جدید، هویت بسیاری از میدانهای مهم و تاریخی شهر مانند میدانهای ولیعصر، فردوسی، انقلاب، تجریش، صادقیه و خیابانهای تاریخی و رویدادساز انقلاب، ولیعصر، شریعتی، مطهری، جانبازان و ستارخان و... با ساخت پاساژهای غولپیکر و تبدیل آنها به خیابانها و میدانهایی که زشتترین فضای شهری اروپا لقب گرفتهاند، مورد اهانت و تهدید قرار خواهند گرفت. «نوربرگ شولتز» بر این باور بود که خیابان در گذشته یک جهان کوچک بود، جایی که شخصیت محله و شهر در یک فرم به هم پیوسته به بازدیدکنندگان نمایش داده میشد.
خیابان، بخشی از یک مقطع تاریخی با جزییات کامل بود. افزون بر آن، حتی طرح رنگ در خیابان یا میدان ممکن است اثر قابلتوجهی بر شخصیت و ظاهر آن داشته باشد، میتواند به یکپارچگی خیابان یا میدان کمک کند یا ممکن است باعث از بین رفتن وحدت آن شود. میدان جایی برای نصب مجسمههای باشکوه، آبنما، روشنایی، محل ملاقات و شناخت مردم با همدیگر است و همانگونه که هانری لفور میگوید میدانها، خیابانها و معابر شهری، مجسمهها و ساختمانها فضای بازنمایی شده قدرت و ایدئولوژی حاکم است. میدانها روایتگر قصههای تاریخی، حماسی یا تراژیک در شهرها هستند، روایتگر رویدادهایی که در صفحات تاریخ شهر حک شده اند.
«ژان بودریار» فیلسوف و جامعهشناس و نویسنده کتاب «امریکا»، در مقایسه خیابانهای اروپا و امریکا مینویسد؛ خیابانهای اروپا در موج ناگهانی جمعیت، در لحظات تاریخی انقلاب و سنگربندیها زندگی میکنند، اما خیابانهای امریکا این لحظات تاریخی را تجربه نکردهاند.
«ژان بودریار» فیلسوف و جامعهشناس و نویسنده کتاب «امریکا»، در مقایسه خیابانهای اروپا و امریکا مینویسد؛ خیابانهای اروپا در موج ناگهانی جمعیت، در لحظات تاریخی انقلاب و سنگربندیها زندگی میکنند، اما خیابانهای امریکا این لحظات تاریخی را تجربه نکردهاند.
در تهران با اجرای طرح تفصیلی جدید و افزایش ارتفاع شش، هفت تا یازده طبقه ساختمانهای پیرامون میدانها و خیابانهایی که انبوهی از رویدادهای تاریخی و اجتماعی را که در متن خود نهفته دارند، شاهد نشو و نمای ساختمانهای بیقواره، تخریب مراکز اجتماعی، فضاهای دلپذیر و با نشاط، انقطاع تاریخی با هویت گذشته، از بین رفتن خاطرات جمعی و زشتی سیمای بصری خواهیم بود. ساختمان بلند بانک شهر در میدان فردوسی تهران نمونه بارز این وضعیت است
نظریه پردازی به نام «مولاغازی عزیزول» یادآور میشود که غفلت از تاریخ، غفلت از خاطره ای است که مرهون گذشتگانمان است. بنابراین برابر با انکار خویشتن خواهد بود. این امر خودکشی است. مایه تاسف خواهد بود اگر جنگها، شورشها و دیگر چیزها که نمایشگر روزهای درخشان هستند فراموش شوند. این چیزها باید به یادآورده شوند تا اهمیت آنها از بین نرود.
میدانها و خیابانهای اصلی شهر مکانهای مهمی برای ملاقات عمومی و مراکز مجموعههای شهری هستند. بودریار در انتقاد تندی از وضعیت تنهایی و انزوا در نیویورک مینویسد؛ در نیویورک شمار افرادی که در خیابانها به تنهایی فکر میکنند، به تنهایی آواز میخوانند و به تنهایی غذا میخورند و حرف میزنند، حیرتآور است.
میدانها و خیابانهای اصلی شهر مکانهای مهمی برای ملاقات عمومی و مراکز مجموعههای شهری هستند. بودریار در انتقاد تندی از وضعیت تنهایی و انزوا در نیویورک مینویسد؛ در نیویورک شمار افرادی که در خیابانها به تنهایی فکر میکنند، به تنهایی آواز میخوانند و به تنهایی غذا میخورند و حرف میزنند، حیرتآور است.
با وجود این با یکدیگر جمع نمیشوند، کاملا برعکس تفریق میشوند. منظره انزوای انسانی که غذایش را در ملأعام، روی دیواری، یا روی کاپوت اتومبیلش، یا در کنار نردهای به تنهایی میخورد، غمانگیزترین منظره در جهان است. غمانگیزتر از فقر، غمانگیزتر از گدایی.
انسانی که در ملأعام به تنهایی غذا میخورد از تمام اینها غمانگیزتر است. اگر طرحهای توسعه شهری در تهران و برخی کلانشهرها از منظر اجتماعی مورد اصلاح و بازنگری بنیادی قرار نگیرند، پاتوقها و مکانهای گردهمایی در مقیاس محلهها و واحدهای همسایگی و در مقیاس گردشگاههای شهری شکل نگیرند و روابط اجتماعی بازتولید نشود، شاهد همان مختصاتی خواهیم بود که بودریار برای نیویورک به تصویر کشیده است.
البته برای تهران ممکن است افراد به تنهایی در گوشهای از خیابان یا روی دیوارها یا کاپوت اتومبیلهایشان به تنهایی غذا نخورند، اما مجبور خواهند بود به تنهایی در خانههای خلوت و محقر، کنشگرانه و با میل خود به حصر درآیید و این وضعیت واقعا اسفناک است.
در جوامعی که بر اثر عوامل مختلف نظیر طلاق، تجرد قطعی، کوچکتر شدن مقیاس خانواده و از دست رفتن روابط اجتماعی، تنهایی و گمنامی در حال رشد است، توسعه فضاهای پیادروی، باززندهسازی قهوهخانهها و پاتوقها و ایجاد تمهیدات فضایی برای کنشهای جمعی، خلق مکانهایی برای اطراق کردن، آشنا شدن، غذا خوردن، قدم زدن، مکث کردن و نشستن یک امر حیاتی است.
در جوامعی که بر اثر عوامل مختلف نظیر طلاق، تجرد قطعی، کوچکتر شدن مقیاس خانواده و از دست رفتن روابط اجتماعی، تنهایی و گمنامی در حال رشد است، توسعه فضاهای پیادروی، باززندهسازی قهوهخانهها و پاتوقها و ایجاد تمهیدات فضایی برای کنشهای جمعی، خلق مکانهایی برای اطراق کردن، آشنا شدن، غذا خوردن، قدم زدن، مکث کردن و نشستن یک امر حیاتی است.
شهر باید فرصتهایی را هم برای گشت و گذار، پرسه زدن و حتی گم شدن مهیا کند. شهر باید با تولید و تکثیر فضاهای پیادهروی خیابانها و میدانها، معاشرت و گفتگو و کنشهای جمعی را تشویق و ترغیب کند.
شکلگیری بورس مغازههای فستفود، کافیشاپ و رستورانها، در برخی از خیابانهای شهر تهران، نشان استقبال و نیاز مبرم به گردشگری و تامین اوقات فراغت در شهر است. به زبان علم اقتصاد، فیالواقع تقاضای این عملکردهاست که عرضه آنها را تعیین کرده است. توسعه فضاهای عمومی در میدانها و خیابانهای اصلی موجب ایجاد روابط دوستانه در یک فضای دموکراتیک خواهد شد.
آنتونی گیدنز در کتاب «تحول صمیمیت» اشاره میکند؛ دموکراتیک بودن رابطه دوستانه نه تنها ممکن است به دموکراتیک بودن روابط بین شخصی بهطور اعم منجر شود، بلکه میتواند به دموکراتیک بودن «نظم نهادی» هم بکشد. وقتی حوزه فعالیتهای عمومی، کوچک و کوچکتر شوند و شهرها به جای آنکه مکانهایی برای گردهماییهای عام باشند، به صورت شبکهای از گذرگاههای عمومی درآیند، پدیده «مرگ رسمی زندگی عمومی» رخ خواهد داد که گیدنز به نقل از سی نت نسبت به آن هشدار میدهد.
توسعه پیادهروی و گذران اوقات فراغت در میدانها و خیابانهای شهر به معنای کشاندن روابط اجتماعی و معاشرت از فضاهای مجازی به دنیای واقعی و عرصههای عمومی زندگی اجتماعی است. یک دلیلِ استقبال از دوستیابی و گشت و گذار در فضاهای مجازی، نگرانی و تهدیداتی است که به صورت بالقوه در روابط چهره به چهره در دنیای واقعی، چه در زندگی همسایگی و چه در فضای کسب و کار وجود دارد. در بسیاری از مواقع برونرفت از تنش روابط در فضاهای واقعی زندگی اجتماعی پیچیدهتر و پرهزینهتر از فضای مجازی است.
توسعه پیادهروی و گذران اوقات فراغت در میدانها و خیابانهای شهر به معنای کشاندن روابط اجتماعی و معاشرت از فضاهای مجازی به دنیای واقعی و عرصههای عمومی زندگی اجتماعی است. یک دلیلِ استقبال از دوستیابی و گشت و گذار در فضاهای مجازی، نگرانی و تهدیداتی است که به صورت بالقوه در روابط چهره به چهره در دنیای واقعی، چه در زندگی همسایگی و چه در فضای کسب و کار وجود دارد. در بسیاری از مواقع برونرفت از تنش روابط در فضاهای واقعی زندگی اجتماعی پیچیدهتر و پرهزینهتر از فضای مجازی است.
در شبکههای مجازی افراد میتوانند طرف گفتوگوی خود را حداکثر با یک بلاک در وسایل الکترونیکی از صحنه زندگی خود محو نمایند. اما حذف یکطرفه روابط در دنیای واقعی اگر طرف دیگر مجاب نشود و موجب غیظ و غضب وی گردد، ممکن است لطمات جبرانناپذیر به شخص وارد کرده و امنیت روانی افراد تهدید شود.
دیدارها و روابطی که در فضاهای عمومی شهر، چون میدان و خیابان شکل میگیرند، از این زاویه ویژگیها و محاسن دنیای مجازی را دارند. این روابط اگرچه چهره به چهره است، اما در مرحله مقدماتی و در سطح آشنایی سست و ناپایدار است، اساسا درگیر جبر جغرافیایی نیست و هر آینه به اختیار هر یک از طرفین قابل فسخ است. فقدان فضای عمومی فعال و جذاب موجب افراط در استفاده از فضای مجازی و پناه بردن به آن میشود.
همچنین مناسبات در فضاهای عمومی میدانها و خیابانها مانند روابط دوستانه دوران کودکی اساسا درگیر تضاد منافع و مبادله قدرت نیست و در یک فضای آزاد، به دور از نظم خشک و انعطافناپذیر دیوانسالاری و رقابتهای فرساینده زندگی روزمره جریان دارد.
شهر توانمند و هویتبخش، شهری است که قابلیت تبدیل همسایگان غریبه به آشنایان همسایه را داشته باشد، میدانی باشد برای آشنایی و مواجهه افراد ناشناس و غریبه. شهر عرصه تعاملات و برخوردهای اجتماعی است و میدانها و خیابانها نقش مهم در تامین این ضرورت کارکردی ایفا میکنند.
در تهران حق مردم به شهر اقتضا میکند، هویت تاریخی و فرهنگی حفظ و احیا شود، عملکرد و کارایی میدانها ارتقا یابد، جلوههای زیبا و بانشاط بصری خلق شوند، از استقرار کاربریهای نامتناسب و ناهمخوان پرهیز شود، الگوهای ارزشمند معماری و شهرسازی رعایت شوند، تصاویر صحنههای تاریخی و اجتماعی بزرگ که در حافظه جمعی ثبت شدهاند، قابل بازخوانی باشند و همه اینها مستلزم بازنگری بنیادی تراکمهای سنگین طرح تفصیلی در بسیاری از میدانها و خیابانهای شهر است.
در تهران حق مردم به شهر اقتضا میکند، هویت تاریخی و فرهنگی حفظ و احیا شود، عملکرد و کارایی میدانها ارتقا یابد، جلوههای زیبا و بانشاط بصری خلق شوند، از استقرار کاربریهای نامتناسب و ناهمخوان پرهیز شود، الگوهای ارزشمند معماری و شهرسازی رعایت شوند، تصاویر صحنههای تاریخی و اجتماعی بزرگ که در حافظه جمعی ثبت شدهاند، قابل بازخوانی باشند و همه اینها مستلزم بازنگری بنیادی تراکمهای سنگین طرح تفصیلی در بسیاری از میدانها و خیابانهای شهر است.
خوشبختانه اکنون طرح ساماندهی میدانها و خیابانهای اصلی و همچنین طرح توسعه فضاهای همگانی و میدانهای پیاده توسط شورای اسلامی و شهرداری تهران در دستور کار قرار دارد. طرح تفصیلی تهران در دورهای تهیه شد و به تصویب رسید که گرایشات شدیدی برای افزایش تراکم ساختمانی و درآمدزایی ناشی از فروش تراکم بر فضای ذهنی شهر و مدیریت حاکم بود.
تا آنجا که بسیاری از منتقدین آن دوران تهران را «تبدیل شدن شهر به کارگاه ساختمانی» تشبیه کردهاند. طرح ساماندهی درصدد است تا آرامش و تعادل را به حیات اجتماعی میدانها و محورهای تاریخی و رویدادساز شهرها برگرداند و به استعلای هویت شهری کمک کند.
۰