نگاهی به نمایش "من"
بیان تجسمی و تصویری این اندیشهها و آرا خیلی از لحاظ عاطفی تأثیرگذار بود. نقش بسیار مؤثر حرکات در این اجرا بسیار قوی بود و این اثر عاطفی را روی مخاطب افزایش میدهد. اگر مخاطب بتواند بیش از آنچه میشنود، در صحنه ببیند، اثر عاطفیاش بیشتر است و ما اینجا بیش از آنچه میشنیدیم، میدیدیم.
کد خبر :
۴۷۷۲۳
بازدید :
۱۵۱۰
مصطفی ملکیان | خیلی خوشحالم که موفق شدم به دیدن اجرای نمایش «من...» کار فرهاد تجویدی بیایم. به صداقت باید عرض کنم که چهار ویژگی بسیار شاخص در این اجرا دیدم.
ویژگی اول
یکی از بزرگترین وظایف یک روشنفکر، یک فرهیخته، یک مصلح اجتماعی و یک متفکر این است که اجازه ندهد در جامعهاش مسائل با شبه مسائل خلط شوند. چون اگر مسائل با شبهمسائل خلط شوند، آنکه از بین خواهد رفت، مسائل است.
شبهمسائل یعنی مسائلنماها یا مسائل کاذب میآیند و جای مسائل واقعی را میگیرند و جامعه روزبهروز افت بیشتر و بیشتر و بیشتری میکند. حال آنکه در کتابها، رسالهها و مقالههایی که نوشته میشوند، سخنان پرطمطراق، پر از ترمینولوژی و مصطلحات قلمبهسلمبه گفته میشود؛ اما افت جامعه روزبهروز بیشتر و بیشتر میشود.
در این نمایش به مسائلی پرداخته شده بود که هر منصفی که در عین انصاف از مسائل جامعه آگاه باشد، میبیند که هیچکدامشان مسئلهنما نیستند؛ بلکه مسائلی هستند که با گوشت، پوست و خونمان ادراکشان میکنیم.
ویژگی دوم
درباره مسائل اجتماعی به جای اینکه به بالادستیها و نهادهای سیاست و قدرت توجه کنیم، به خودمان توجه کنیم و اینکه مشکلات به دست خود ما باید حل شوند. در این نمایش، حل مسائل به دیگران ارجاع داده نشده بود. کسانی که مشکل داشتند، باید مشکل و مسئله خود را حل میکردند. تمام مسئله این بود که خودمان حلّال مسئلهایم و خودمان باید مشکلاتمان را رفع کنیم.
ویژگی سوم
این نمایش ریشهشناسی مسائل و مشکلات بود. توجهدادن به اینکه بزرگترین مشکل و مسئله جامعه این است که هر کسی فقط به فردیت خودش میپردازد، بدون آنکه به عضویت (membership) خود در جامعه توجه کند.
به تعبیر دیگر همان چیزی که فرزانگان و عارفان پیشین «انانیت» و «نفسانیت» مینامیدند و امروزه در روانشناسی و رواندرمانگری، ایگو (ego) و بزرگشدن یا متورمشدن ایگو خوانده میشود.
در این نمایش نشان داده میشود به دلیل اینکه ایگو (ego) خودمان بزرگ است و بر «انانیت» خودمان تکیه میکنیم، نهتنها در حل مسائل خودمان موفق نیستیم؛ بلکه مسائلمان را بیشتر و بیشتر میکنیم.
به نظرم این نکته بسیار مهمی بود. توجه به من گفتنها و منممنمکردنهایی که مشکل ایجاد کرده و اگر بخواهیم مشکلات را حل کنیم، باید اول روی همینها دست گذاشته شود و این به نظرم امتیاز بزرگی بود.
و، اما ویژگی چهارم
بیان تجسمی و تصویری این اندیشهها و آرا خیلی از لحاظ عاطفی تأثیرگذار بود. نقش بسیار مؤثر حرکات در این اجرا بسیار قوی بود و این اثر عاطفی را روی مخاطب افزایش میدهد. اگر مخاطب بتواند بیش از آنچه میشنود، در صحنه ببیند، اثر عاطفیاش بیشتر است و ما اینجا بیش از آنچه میشنیدیم، میدیدیم.
در اجراهایی که در سالهای اخیر دیدهام، در خاطرم نیست که واقعا به این زیبایی از بیان کم شده و به حرکت (جنبش) افزوده شده باشد. بدون اینکه قصد چاپلوسی و تملق داشته باشم، به همه اهل اندیشه اجتماعی، همه کسانی که دلسوز جامعهشان هستند، همه کسانی که واقعا و از صمیم قلب میخواهند وضع جامعه بهتر باشد، برای ملت و برای وطن خودشان دلشان میسوزد، توصیه میکنم هم این اجرا را ببینند، هم به ادامه اینگونه اجراها در تئاتر کمک کنند.
جالب نیست که برای اینکه حیثیت و پرستیژ اجتماعی داشته باشیم، به دیدن نمایشهایی برویم که نویسندههایش از بهترین نمایشنامهنویسان غرباند؛ اما مسائلش مسائل ما نیستند. بهتر است اینجا هم «انانیت» خود را فراموش کنیم و بیاییم سراغ اینگونه اجراها.
از این لحاظ، من نه فقط این نمایش؛ بلکه همه نمایشهایی را که از این جنس و قماشاند، توصیه میکنم. دوستان و دلسوزان جامعه این نوع نمایشها را تقویت کنند، هم با شرکتشان در تئاترها و هم با کمکرسانی فکری به نویسندگان و کارگردانان و بازیگران اینگونه اجراها.
واقعا چندین سال است که تئاتر به این خوبی ندیده بودم و امیدوارم بقیه هم در این لذت شریک بشوند. از این نظر بسیار خوشحالم.
۰