دور دنیا در ۷۲ روز!
«نیلی بلای»، روزنامهنگار جنجالی نیویورکتایمز برای به چالش کشیدن کتاب معروف «دور دنیا در ۸۰ روز» تصمیم عجیبی گرفت و با ماجراهای زیادی روبهرو شد.
هنگامی که همسر «ژول ورن» در ستایش «نیلی»، روزنامهنگار جنجالی گفت: «او قهرمان کتاب «دور دنیا در هشتاد روز» را به سخره خواهد گرفت»، کسی تصور نمیکرد کمتر از ۷۰ روز بعد این پیش گویی به حقیقت بپیوندد!
به گزارش nytimes؛ داستان از زمانی شروع شد که «ژول ورن» شرطی ۲۰ هزار پوندی را برای سفر به دور دنیا در کتاب معروف خود به نام «سفر دور دنیا در هشتاد روز» قرار داد.
این کتاب که در سال ۱۸۷۳ میلادی به چاپ رسید، ایده مناسبی بود برای روزنامهنگار جنجالی آنروزهای نیویورکتایمز تا پس از ماجرای گزارش معروفاش از آسایشگاهروانی جزیره بلکولز راهی ماجراجویی جدید شود، اما این تصمیم از همان لحظه ابتدایی با دردسر مواجه شد: «ابدا، این کار مردانه است و بهتر است یک مرد آن را انجام دهد.
زنان بدون همراه داشتن چند مرد و چند چمدان نمیتوانند به چنین سفری بروند»، این واکنش سردبیر نیویورکتایمز به درخواست «نیلی بلای» برای این سفر بود، اما هنگامی که او با قاطعیت این جملهها را در رد درخواست سفر به دور دنیای این روزنامهنگار جنجالی بیان میکرد، باورش نمیشد که ۲ روز بعد «نیلی» تنها و فقط با یک چمدان راهی این سفر پر ماجرا شود.
ماجرایی از این قرار: «شکستن رکورد فیلئاس فوگ، قهرمان رمان ژولورن، یعنی سفر به دور دنیا، آن هم در کمتر از ۸۰ روز». در پرونده امروز زندگیسلام، به ماجراهایی که «بیلی» در سفر به دور دنیا در ۷۲ روز با آنها روبهرو شده، خواهیم پرداخت.
نوشتن وصیتنامه قبل از شروع این سفر
با همه آنچه در مقدمه این مطلب مطرح شد، سرانجام الیزابت جین کوکران معروف به نیلی بلای، سفرش را بر خلاف انتظار با یک چمدان پر شده از دو کلاه مسافرتی، سه روبند، یک جفت دمپایی، وسایل نوشتن، سوزن و نخ، یک لباس مجلسی، یک فلاسک کوچک، فنجان، مقداری لوازم آرایشی و فقط با ۲۰۰ پوند در بامداد ۱۴ نوامبر ۱۸۸۹ از کشتی بخار آگوستا ویکتوریا بندر نیوجرسی آمریکا آغاز کرد.
او که هرگز به سفر دریایی نرفته بود، فقط با زبان انگلیسی آشنا بود و به تازگی از سردردهای شدید هم رنج میبرد. او بهتر از هر فردی از دشواری تکمیل این سفر در کمتر از ۸۰ روز و خطرات آن خبر داشت بنابراین وصیتنامهای قبل از خروج از خانه و آغاز این سفر خطرناک و طولانی نوشت و برای مادرش فرستاد. با این حال، او قبل از سفرش به خبرنگاران گفته بود: «من هیچ ترسی از مرگ ندارم.»
دریازدگی، اولین مانع
با وجود چهره شجاعی که «بیلی» برای خبرنگاران، دوستان و خانواده بهجا گذاشته بود، میدانست که خطرات بالقوه زیادی را در پیش رو دارد. اولین چالش او سازگاری با زندگی روی دریا بود.
او بیش از ۲۰ ساعت از روز اول حضورش در کشتی را دریازده شده بود، اما پس از بهبودی، یک هفته کامل فرصت داشت تا قبل از رسیدن به اولین مقصد یعنی لندن، زندگی را در یکی از بهترین کشتیهای اقیانوس پیمای آن زمان در جهان تجربه کند.
این هفت روز آنقدر او را با ساکنان کشتی اخت کرده بود که بعدها در کتاب خاطراتش نوشت: «هفت روز قبل، هیچیک از مسافران را نمیشناختم، اما حالا متوجه شدم، خیلی زود باید از آنها جدا شوم و از جدایی بسیار ناراحتم»، اما احساسات او هرچه که بود، هیچ وقفهای در سفر او ایجاد نکرد و مصمم بود که مسیر را هرچه زودتر به سمت مقصد بپیماید.
پیشنهاد وسوسهبرانگیز دیدار با ژولورن در پاریس
در ساعت ۲:۳۰ صبح روز یک شنبه، «بیلی» از کشتی آگوستا ویکتوریا در تاریکی پیاده شد. یک یدککش او را از جایی که در کانال انگلیسی پیاده شده بود، به اسکله فرسوده ساوتهمپتون برد و از آن جا با قطار پستی مخصوصی به لندن رفت. همانجا بود که خبرنگار لندنی، نامهای از خالق کتاب «دور دنیا در ۸۰ روز» را به وی داد.
نامهای که در آن ژول ورن به شدت تحتتأثیر جسارت بلای قرار گرفته بود و از او دعوت میکرد تا به اتفاق همسرش در فرانسه با او ملاقات کند. این پیشنهاد وسوسه انگیز، هرچند علیه برنامه پر مشغله سفر او بود، اما او به بهای از دست دادن دو شب خواب، سوار قطاری به مقصد پاریس شد.
ملاقاتی با معروفترین نویسنده آن روزهای دنیا، مردی نسبتاً کوتاه قد، با چشمانی مهربان، ریشی پر و موهای سفید و البته با کمک مترجم، دیداری شد پر از الهام برای ادامه سفرش.
از اروپا تا سرزمین فراعنه
از سرزمین روم تا قلب اهرام مصر کمتر از ۱۰ روز. نه این یکی از تبلیغات امروزی رسانههای جهان نیست. این خلاصه سفر نیلی است از دنیای غرب به دنیای شرق. او در حالی وارد بخشی از جهان شد که در آمریکا و اروپای غربی به آن «شرق» میگویند، جایی که بیشتر سفر خود را در آن جا سپری کرد.
بسیاری از مردم در آن زمان بر این باور بودند که بین دنیای به اصطلاح «متمدن» غرب و جهان «عجیب» شرق تفاوت وجود دارد. اگرچه بلای در روزهای پیش روی سفرش چیزهای زیادی را میدید که ناآشنا و دیدنی بودند، اما از طریقی هم، او به سرزمینی کاملاً ناشناخته سفر نمیکرد؛ هر بندری که او از مصر تا چین بازدید میکرد، بخشی از امپراتوری انگلیس بود.
کشف نحوه دزدیدن بنادر توسط انگلیسیها
کشتی بخاری که نیلی را حمل میکرد، پس از چند روز سفر به سمت جنوب در امتداد سواحل عربستان، از باب المندب (دروازه اشک) عبور کرد و از آن جا به سمت شرق به سمت شهر بندری عدن یمن رفت. اگرچه «بیلی» در چند هفته اول سفرش مکانهای جالب زیادی را دید، اما هیچیک از آنها به اندازه عدن برایش غیرعادی به نظر نمیرسید.
او به دلیل گرمای شدید و برخلاف هشدارها، تصمیم گرفت با تعدادی از مسافران از عدن دیدن کند. او بعدها با توصیف این شهر به عنوان دروازه هند، از نفوذ انگلیس بر بیشتر بنادر مهم دنیا نوشت: «در طول سفرم بیش از هر زمان دیگری متوجه شدم که چگونه انگلیسیها تقریباً همه بنادر دریایی مطلوب را دزدیدهاند».
کمک گرفتن از گاری، الاغ و ... برای ادامه سفر
اگرچه تلاش او برای دور زدن جهان در کمتر از ۸۰ روز به طور معمول مانع از توقف او میشد، اما پس از تقریبا یک ماه سفر بدون توقف، بیلی به استراحت نیاز داشت. در طول سفر نقاط خاصی در برنامه او وجود داشت که در آن او مجبور بود برای گرفتن سریعترین کشتی مکث کند.
یکی از این توقفها در کلمبو، پایتخت مستعمره جزیره بریتانیای سیلان که اکنون سریلانکا نامیده میشود، بود. بعد از آن هنگکنگ و ژاپن بود. سفر «بلای» علاوه بر کشتیهای بخار و قطارها به این اشکال غیرعادی حمل و نقل، از جمله جینریکشا (وسیله نقلیه گاری مانندی که برای حمل بار استفاده میشود)، قایقی به نام کاتاماران و یک الاغ به نام گلادستون هم شامل میشد.
ماجراجویی در دل ماجراجویی
ماجراجوییهای «بلای» تمامی نداشت. او فارغ از تجربه معاشرت با بومیان و تجار منطقه، بازدید از معابد بودا و مکانهای تفریحی هر شهر در هنگکنگ تصمیم گرفت قله ویکتوریا- کوهی بر مرکز جزیره این کشور- راهم فتح کند.
او بعدها در توصیف این قله و خلیج آن نوشت: «منظره قله ویکتوریا بینظیر است. انگار بین دو بهشت معلق هستم. هر یک از این چندین هزار قایق پس از تاریکی نوری را به همراه دارد، به نظر میرسد این چراغها با چراغهای خیابانها و خانهها، آسمانی پر از ستارهتر از آسمان بالا را به نمایش میگذارند.»
او بعد از آن به ژاپن رفت، در آن جا بود که از یک طرف سازههای باشکوهی مانند مجسمه عظیم بودا در شهر کاماکورا در جنوب یوکوهاما و از طرف دیگر رشد فزاینده ژاپن بعد از سقوط امپراتوری او را به کل شگفتزده کرده بود. دیگر او به پایان سفرش نزدیک شده بود.
بازگشت به مبدأ بعد از ۷۲ روز ۶ ساعت، ۱۱ دقیقه و ۱۴ ثانیه
سفر «بیلی» بعد از چاپ گزارش خبرساز، جنجالی و افشاگریهایش از وضعیت یک آسایشگاهروانی در جزیره «بلک ولز» باعث علاقه رسانهها به او شده بود. معروفترین و پرتیراژترین روزنامههای آن زمان، جغرافیای تمام کشورهایی که بلای از آنها بازدید کرده بود، چاپ کردند.
آنها حتی مسابقه تخمین زمان پایان سفر او را هم در بین مخاطبانشان برگزار کردند. بیلی سرانجام در تاریخ ۲۵ ژانویه ۱۸۹۰ با ثبت رکورد باورنکردنی ۷۲ روز، ۶ ساعت و ۱۱ دقیقه و ۱۴ ثانیه و طی مسیری بیش از ۴۰ هزار کیلومتر در میان سیل جمعیت تشویقکننده، به مبدأ سفر خود بازگشت.
سفری پر از ماجرا که هرچند، تلاشهای مختلفی برای تکرار آن صورت گرفت، اما با این حال، سفر او اولین سفری است که داستان «ژول ورن» را در زندگی واقعی تقلید میکند. سفری که جدا از اثبات شایستگیهای این روزنامهنگار، موجب شد برای همیشه به این سفر لقب «سفری شایسته برای یک ملکه» بدهند.
منبع: خراسان