شش نویسنده‌ای که دنیای عادی را با تخیلات غیرعادی تزئین کردند

شش نویسنده‌ای که دنیای عادی را با تخیلات غیرعادی تزئین کردند

سبک رئالیسم جادویی از این جهت با فانتزی فرق دارد که چارچوب روایتش در دنیایی روزمره و عادی پیش می‌رود اما در عین حال اموری تخیلی و جادویی در این دنیا اتفاق میافتد که می‌تواند مرز واقعیت و خیال را کمرنگ کند.

کد خبر : ۱۵۶۳۲۸
بازدید : ۸۸۱

فرادید| رئالیسم جادویی سبکی در ادبیات است که در آن، روایت دنیای واقعی با عناصری جادویی و خیال‌انگیز آمیخته می‌شود. جاذبۀ این سبک در مبهم کردن مرز بین واقعیت و تخیلات عجیب و غریب است. اما این سبک همچنان با سبک رمان‌های فانتزی متفاوت است زیرا همۀ وقایعش، هر چقدر هم غیر عادی باشند، در چارچوب دنیایی عادی و رومزمره اتفاق می‌افتند.

به گزارش فرادید، در این مطلب، پنج نویسندۀ درخشان و تاثیرگذار را معرفی می‌کنیم که آثارشان چنین حال و هوایی دارند و شاید بتوان آن‌ها را از برجسته‌ترین نویسندگان سبک رئالیسم جادویی به حساب آورد. 

1. گابریل گارسیا مارکز 

1

عکس گابریل گارسیا مارکز، مجله لندن، با جلد اول صد سال تنهایی (۱۹۶۷) 

گابریل گارسیا مارکز بارها تأثیر بورخس بر آثارش را تصدیق کرد و به گفته جیمز وود: «از آنجا که نام گارسیا مارکز مترادف با جنبش ادبی آمریکای لاتین شد، او و بورخس اغلب با هم اشتباه گرفته می‌شدند».

با این حال، گارسیا مارکز نویسنده‌ای عمیقاً اصیل بود که سبک رئالیستی جادویی را که بورخس پیشگام آن بود، به طور مشخص از آن خود کرد. او در رمان «صد سال تنهایی» خود در سال ۱۹۶۷ از ساختار رندنامه (پیکارسک) یا اپیزودیک برای روایت داستان چندنسلیِ خانواده بوئندیا در شهر خیالی ماکوندو استفاده می‌کند. او در دنیای رنگارنگی که طرح‌ریزی کرده، حتی پیش‌پا افتاده‌ترین رویدادها را با سحر و جادو (مانند زمانی که رمدیوس زیبا که ظاهراً برای این دنیا بیش از حد زیباست، در حالی که ملحفه‌ای را تا می‌کند به بهشت عروج می‌کند) و رقت عاطفی عمیق (مانند زمانی که خون یک پسر مرده تا پای مادر داغ‌دیده‌اش می‌چکد) القا می‌کند. 

مسلماً، آثار گارسیا مارکز، نویسنده‌ای که نزدیک‌ترین ارتباط را با رئالیسم جادویی دارد و یکی از استعدادهای اصلی جنبش آمریکای لاتین است، باید در لیست خواندن همۀ علاقمندان به داستان باشد! 

2. ایزابل آلنده

2

ایزابل آلنده

به گفته خود ایزابل آلنده، همه نویسندگان بزرگ جنبش ادبیات آمریکای لاتین بوده‌اند بر او تاثیر گذاشته‌اند: گابریل گارسیا مارکز، ماریو وارگاس یوسا، خولیو کورتاسار، خورخه لوئیس بورخس، اکتاویو پاز، خوان رولفو، خورخه آمادو و غیره.

با این حال، آلنده خود یک شخصیت مهم در جنبش آمریکای لاتین است و به نخستین نویسنده زن رئالیست جادویی مشهور بین‌المللی تبدیل می‌شود. به پاس قدردانی از دستاوردهای او، سال ۲۰۰۴ از او در آکادمی هنر و ادبیات آمریکا تجلیل کردند. سال ۲۰۱۰ نیز جایزه ملی ادبیات در زادگاهش، شیلی به او اهدا شد. 

شاید آلنده بیشتر به خاطر نخستین رمانش در سال ۱۹۸۲ به نام «خانه ارواح» معروف باشد که نخستین بار در بوئنوس آیرس پس از رد شدن توسط چندین ناشر اسپانیایی زبان دیگر، منتشر شد. «خانه ارواح» از دو منظر تجاری و انتقادی به موفقیت رسید و از آن زمان به بیش از بیست زبان ترجمه شده است. 

خانه ارواح با الهام از خبر مرگ پدربزرگ ۱۰۰ ساله آلنده، داستان سه نسل از یک خانواده را دنبال می‌کند و زندگی آن‌ها را در مقابل تحولات سیاسی شیلی پس از استعمار به تصویر می‌کشد. آلنده علاوه بر اینکه شاهدی تاریخی از این دوران پرتلاطم در تاریخ اجتماعی و سیاسی شیلی است، عناصر رئالیسم جادویی، مانند کلارا دل واله (که قسمت اول رمان روی او متمرکز است) را در هم می‌آمیزد، که قدرت‌های ماوراء‌الطبیعه‌‌اش به او اجازه می‌دهد آینده را ببیند و اشیاء را تنها با قدرت ذهنش جابجا کند. 

3. میخائیل بولگاکف

3

میخائیل بولگاکف

میخائیل بولگاکف سال ۱۸۹۱، درست هشت سال پیش از بورخس، به دنیا آمد، اما در سال ۱۹۴۰ در حالی که شهرت بورخس با انتشار کتاب‌های Ficciones و El Aleph رو به افزایش بود، درگذشت. با این حال، اگر از آثار بورخس و سایر نویسندگان رئالیسم جادویی لذت می‌برید، ممکن است از آثار بولگاکف، نویسنده اهل شوروی نیز خوشتان بیاید. 

امروزه بولگاکف بیشتر به خاطر رمان «مرشد و مارگاریتا»، رمانی تمثیلی که فساد و ناهماهنگی شناختی در قلب جامعه شوروی را بررسی می‌کند، شناخته می‌شود. رمان زمانی آغاز می‌شود که شیطان (پروفسور وُلَند) در دهه ۱۹۳۰ به مسکو سفر می‌کند و در بحث یک شاعر و منتقد (که هر دو از اعضای نخبگان ادبی شوروی هستند) درباره بهترین روش انکار وجود عیسی مسیح مشارکت می‌کند؛ همانطور که با الحاد رسمی اتحاد جماهیر شوروی مطابقت داشت. پس از به چالش کشیدن سیستماتیک و از بین بردن ایدئولوژی که جامعه شوروی بر اساس آن ساخته شده بود، وولند مسکو را ترک می‌کند. 

بولگاکف رمان «قلب سگ» را نیز نوشت که در آن، برداشت بسیار طنزآمیز خود را از بلشویسم و انقلاب اکتبر ارائه می‌کند. استان این رمان از این قرار است که سال ۱۹۲۴ در مسکو، یک سگ ولگرد پس از اینکه فیلیپ فیلیپوویچ پرئوبراژنسکی، جراح موفق از روی ترحم به او سوسیس می‌دهد، او را تا آپارتمانش دنبال می‌کند. با این حال، جراح از سگ برای انجام یک آزمایش علمی استفاده می‌کند و بیضه‌ها و غده هیپوفیز مردی که اخیراً درگذشته را به بدن سگ پیوند می‌زند؛ نتیجه یک موجود ترکیبی انسان-حیوان است که زندگی جراح را به جهنم تبدیل می‌کند. 

4. کارلوس فوئنتس

4

کارلوس فوئنتس، سال ۲۰۰۹

کارلوس فوئنتس ماسیاس که با دو نام نخستش شناخته می‌شود، رمان‌نویس و مقاله‌نویس مکزیکی بود. آثار او که یکی از تحسین‌برانگیزترین نویسندگان جهان اسپانیایی زبان به شمار می‌رود، از جمله مرگ آرتمیو کروز (۱۹۶۲)، آئورا (۱۹۶۲) و ترا نوسترا (۱۹۷۵)، نقشی کلیدی در جنبش آمریکای لاتین دهه ۱۹۶۰ و ۷۰ ایفا کردند، جنبشی که شهرت بین‌المللی بورخس به تسریع آن کمک کرده بود. 

بورخس یکی از نویسندگان زیاد آمریکای لاتین است که فوئنتس از او به عنوان کسی که بر نوشته‌هایش اثر گذاشته یاد کرده است، در کنار نویسندگان دیگری مثل آلخو کارپنتیر، خوان کارلوس اونتی و میگل آنجل آستوریاس. به غیر از آمریکای لاتین، او متاثر از مدرنیست‌های اروپایی از جمله مارسل پروست نویسنده فرانسوی، جیمز جویس نویسنده ایرلندی و ویرجینیا وولف نویسنده بریتانیایی هم بوده است. فوئنتس با تکیه بر این تأثیرات، به یکی از برجسته‌ترین نویسندگان مکزیک در تمام دوران تبدیل شد.

5. فرانتس کافکا

5

فرانتس کافکا، ۱۹۲۳

فرانتس کافکا، نویسنده آلمانی زبان اهل چکوسلواکی، تأثیر عمده‌ای بر بورخس و در واقع بر کل جنبش رئالیسم جادویی داشت.

یکی از آثار بهتر شناخته‌شده‌ی کافکا رمان مسخ (۱۹۱۵) است. در این رمان، گرگور سامسا، یک فروشنده معمولی، از خواب بیدار می‌شود و متوجه می‌شود یک‌شبه به یک حشره بسیار بزرگ تبدیل شده است. رئیس و خانواده‌اش همگی از ظاهر جدید او وحشت‌زده شده و با او با تحقیر و ظلم رفتار می‌کنند. او در اتاقش حبس شده و از آنجا که قبلا نان‌آور اصلی خانواده‌اش بود، سایر اعضای خانواده شغل خودشان را دنبال می‌کنند و او را بیش از پیش فراموش می‌کنند.

مترجم: زهرا ذوالقدر

۱
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید