جمال میرصادقی؛ دست پر بعد از سالها انتظار
آنچنان که خودش تأکید دارد این نخستین مرتبهای است که طی تمام سالهای فعالیت حرفهای اش بخش قابل توجهی از کتابهای او با کمترین حذف و اصلاح از سوی بررسهای اداره کتاب روانه کتابفروشیها شدهاند.
کد خبر :
۶۹۵۵۴
بازدید :
۲۵۹۱
مریم شهبازی | سالهاست مینویسد، از داستان کوتاه و رمان گرفته تا ترجمه آثار ادبی. آنچنان که حدود ۸۰ عنوان کتاب به قلم او روانه کتابفروشیها شده، با این حال چیزی که بیش از همه منجر به شهرت جمال میرصادقی میان اهالی ادبیات و فرهنگ شده کتابهایی است که در زمینه تئوریها و مسائل مرتبط با ادبیات داستانی نوشته است؛ آثاری همچون «جهان داستان ایران»، «راهنمای رمان نویسی»، «زوایه دید در داستان» و «شناخت داستان».
بواسطه همین کتابها و کارگاههای داستاننویسی اش او را یکی از نویسندگان و محققان مؤثر در ادبیات داستانی امروز میدانند که کتابهایش برای بسیاری از علاقهمندان حکم مرجع دارد. از همین رو اغراق نیست اگر بگوییم بسیاری ازنویسندگان امروزمان، حتی آنهایی که اسم و رسمی دارند خود را با واسطه یا بیواسطه از شاگردان این پیشکسوت ادبیات معاصرمان میدانند.
برخی از آثاری که امسال برای نخستین مرتبه شاهد عرضه آنها به قلم میر صادقی در نمایشگاه کتاب تهران هستیم برای سالهای بسیار اسیر گیرو دارهای اداره کتاب بودهاند، برخی ۱۵ سال، برخی ۱۰ سال و تعدادی از آنها هم پنج سالی در انتظار مجوز نشر به سر بردهاند.
با این حال میرصادقی همانطور که خودش تأکید دارد امسال دست پر به نمایشگاه آمده و این مسأله را هم ناشی از نگاه مدیر اداره کتاب فعلی میداند و خوشحال که به اصطلاح کتابهایش چندان زخمی نشده اند! به بهانه برپایی سی و دومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران درباره تازهترین آثار این استاد ادبیات فارسی در گپ و گفتی که با او داشتیم بخوانید.
تا جایی که پیشتر هم گفته اید تعدادی از آثار شما سال هاست که در انتظار مجوز نشر هستند، گویا موفق به دریافت مجوز نشر برخی از آنها شده اید، شاهد عرضه کدام یک از آنها در نمایشگاه کتاب هستیم؟
تا جایی که پیشتر هم گفته اید تعدادی از آثار شما سال هاست که در انتظار مجوز نشر هستند، گویا موفق به دریافت مجوز نشر برخی از آنها شده اید، شاهد عرضه کدام یک از آنها در نمایشگاه کتاب هستیم؟
نمایشگاه کتاب سی و دومین دوره در حالی برپا شده که تعدادی از کتاب هایم که سال هاست در گیر و دار اصلاحیه و حذفیات عجیب و غیرقابل درک ماندهاند بالاخره مجوز گرفته و در آن عرضه شدهاند.
از همین بابت خوشحالم که بگویم بالاخره دست پر به نمایشگاه آمده ام. این اتفاق هم نشأت گرفته از نگاه متعادلتر مسئول فعلی بخشی است که ممیزی و بررسی کتابها با مدیریت او در معاونت فرهنگی انجام میشود. البته محمد جواد مرادی نیا، مدیر فعلی اداره کتاب معاونت فرهنگی حدود پانزده سال قبل مسئولیتی در ارشاد داشت؛ برای صحبت درباره تعدادی از کتابهایم که سالهاست پشت سد ممیزی ماندهاند از من خواست به ارشاد بروم.
در زمان وزارت هیچ کدام از آقایان محمد حسین صفارهرندی، سید محمدی حسینی و علی جنتی در ارشاد مشکل کتابهای من حل نشد، واهمهای ندارم که بگویم همه کتابهایی که از من در آن دوران منتشر شدهاند زخمی و مبتلا به اصلاحیه و حذفیات بیاساس هستند. آنچنان که برخی کتابهای آن سال هایم با حذفهای ۳۰ صفحهای و حتی بیشتر هم منتشر شدهاند و هنوز هم نمیدانم چرا! متأسفانه طی این دههها، اغلب افرادی به مدیریت اداره کتاب میرسیدند که بدون دانش کافی مانعهای بیاساس بر سر انتشار آثار میگذاشتند.
تازه این سختگیریها در شرایطی بوده که مردم ما اصلاً اهل کتاب و کتابخوانی نیستند. هرچند حالا که چند کتاب از آن آثار پشت ممیزی ماندههایم منتشر شدهاند اوضاع و احوال نشر بواسطه شرایط اقتصادی مردم به مراتب بدتر از گذشته شده است.
طی تمام این سالها هر از چندی که برخی مسئولان قبلی اداره کتاب پیغام میدادند که برای گفتگو به وزارت ارشاد بروم، اما هیچگاه قبول نکردم چراکه میدانستم بیحاصل است. با این حال بواسطه شناختی که از آقای مرادی نیا داشتم وقتی تماس گرفت که برای گفتگو درباره برخی از این کتاب هایم بروم پذیرفتم و حالا برخی کتاب هایم بعد سالها منتشر شدهاند.
و از میان کتابهای منتشر نشده شما بالاخره کدام یک از آنها مجوز نشر گرفته اند؟
کتابهای متعددی هستند، اما از میان آنها سه عنوان بیش از سایرین برایم اهمیت دارد، «عاشقانهها و سراب ها» مجموعه داستانی پنجاه و پنج داستانی است که در حدود پانصد صفحه دارد.
این مجموعه در بردارنده داستانهایی عاشقانه است که در برخی از آنها به جنبههای مثبت عشق پرداختهام و در مابقی هم به ماجراهای عاشقانهای پرداختهام که در نهایت به سرخوردگی میانجامند و از همین بابت است که در عنوان کتاب با «سرابها» هم مواجه میشوید.
این مجموعه داستان چند سال منتظر مجوز نشر بود؟
بیش از پنج سال منتظر مجوز نشر آن بودهام که بهتازگی با همکاری انتشارات «صدای معاصر» روانه نمایشگاه کتاب شده است. اما کتاب دیگری که آن هم بعد از سالها مجوز نشر گرفته و به نمایشگاه کتاب رسیده است «زاویه دید در قصه ها» نام دارد.
از اهمیت قصههای شرقی همین بس که بدانید اغلب این قصهها از شرق به غرب رفتهاند، داستانهایی که از جمله آنها میتوان به «افسانههای هزار و یک شب» و «کلیله و دمنه» اشاره کرد که به آن سو رفته و بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان را تحت تأثیر خود قرار دادهاند. قصه برخلاف دیگر گونههای داستانی اغلب جنبههای عام و روانشناسی دارند و از سویی تفاوت بسیاری هم با داستان کوتاه، رمان و سایر انواع داستانها دارد که علاقه مندان میتوانند در این کتاب با جزئیات این مسأله آشنا شوند.
تا پیش از دوره مشروطه که هنوز داستاننویسی به شیوه مدرن وارد کشورمان نشده بود، قصه نقش پررنگی در ادبیات داستانیمان ایفا میکرد. در این کتاب بخشی از قصههای بسیار خواندنی قبل از مشروطه را آوردهام که همه آنها در دایره جغرافیایی کشور خودمان خلق شدهاند.
ادبیات فارسی از نظر قصه بسیار غنی است با این حال هنوز اقدامی جدی جهت بهره گرفتن از آنها صورت نگرفته، درست برخلاف کشورهای غربی که از داشتههای ادبی خود حتی در صنعتهایی نظیر سینما هم بهره بسیار بردهاند و موفق به جذب مخاطبان جهانی شدهاند. یکی از نکاتی که درارتباط با قصههای ایرانی در این کتاب آوردهام و جای بحث دارد ویژگی «خرق عادت» است، کارهایی که در شرایط عادی و بر اساس منطق ما انسانها به هیچ وجه امکان انجام آنها نیست.
جالب است که بدانید اغلب قصههای مطرح گذشتهمان هیچ یک نویسنده مشخصی ندارند بلکه گذارنده دارند. قصههایی که برخی از آنها حتی از قرنهایی همچون هفتم و هشتم باقی مانده و به زمان حاضر رسیدهاند.
این کتاب در ادامه اثری است که پیشتر با عنوان «زاویه دید در داستانها» از شما در دسترس علاقهمندان قرار گرفته بود؟
شاید به نوعی بتوان گفت که بله، در کتابی که به آن اشاره کردید به انواع داستانها پرداخته بودم. اما کتاب دیگری که آن هم مجوز گرفته، اما اطمینان ندارم بهدلیل مشکلات کاغذ و گرانی آن در نمایشگاه عرضه شده باشد، «فرهنگ داستان» است. هر داستان در دستهبندی خاصی جای میگیرد که از جمله آنها میتوان به داستانهای واقع گرا، ناتورالیستی، غنایی و... اشاره کرد، در این کتاب با ذکر نمونه به هر یک از این موارد پرداختهاند که در نهایت اثری ۶۰۰ صفحهای شده است.
وقتی از لفظ داستان استفاده میکنیم باید بدانیم که شامل تمام انواع ادبیات داستانی از جمله رمانس، داستان کوتاه، قصه و... میشود تا پیش از مشروطه و قبل از ورود ادبیات داستانی مدرن به کشورمان ما با چنین تنوعی روبهرو نبودیم.
علاوه بر این چند مجموعه داستان دیگرم هم به تازگی مجوز نشر گرفته، «بوی خوش یاسهای امین الدوله» و «گلهای سرخ بر آب» عنوان دو اثر دیگر است که با همکاری نشر «اشاره» در اختیار علاقهمندان قرار گرفتهاند. «گلهای سرخ برآب» علاوه بر حدود بیست داستان کوتاه شامل تفسیر تئوری هر کدام از آنها هم هست. این دو کتاب برخلاف سایر آثارم زمان چندانی درگیر ممیزی نبودند.
البته چند اثر دیگرم هم مجوز نشر گرفتهاند، یکی از آنها که همین روزها منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته مجموعه داستان «پرنده از سر درخت پرید» است که با همکاری «نشر شالان» منتشر شده است.
این کتاب در بردارنده داستانهایی واقعگرا و همچنین خیالی است که برخی از آنها کوتاه هستند. البته در میان داستانهای این مجموعه داستانی بهنام «ورطه» هم جای گرفته که جنبه فلسفی دارد که در آن از منظر اگزیستانسیال به سرنوشت انسان و مسأله اختیار پرداختهام.
سرانجام «زنان داستان نویس» به کجا رسیده؟ بالاخره موفق به دریافت مجوز نشر آن شدهاید؟
اتفاقاً یکی از خبرهای خوب در ارتباط با همین کتاب است که بالاخره بعد از پانزده سال از سد ممیزی عبور کرده است. «زنان داستان نویس نسل سوم» دربردارنده ۶۶ داستان از نویسندگان زن کشورمان است، از هر کدام یک داستان انتخاب کردهام و به همراه آنها تفسیر و نکات تئوری مرتبط با هر یک را هم نوشتهام.
این اثر را به همه زنان سرزمینم تقدیم کردهام، این کتاب در راه انتشار با مشکلات متعددی روبهرو شد آنچنان که حتی یک مرتبه مقدمه کتاب را هشت سال پیش دوباره از نو نوشتم. ایراداتی به این کار میگرفتند که هنوز هم از آنها در تعجب هستم، میگفتند فلان صفحه فلان داستان کتاب را عوض کن! این در حالی است که من حق ندارم در داستان نویسنده دیگر دست ببرم!
طی تمام سالهایی که مشغول فعالیت در حوزه کتاب هستم این نخستین مرتبهای است که چنین سد بزرگی از مقابل کتاب هایم تا حدودی کنار رفته است. این کتاب البته چند ماهی است که منتشر شده، نسل اول زنان داستان نویس سیمین دانشور است، نسل دوم پنج نویسندهای هستند که از جمله آنها میتوان به شهرنوش پارسیپور، غزاله علیزاده و میهن بهرامی اشاره کرد.
اما در نسل سوم بیاغراق شگفت انگیز هستند چراکه در این دوره ما با انبوهی از زنان نویسنده روبهرو هستیم، آنچنان که برای تألیف این کتاب ناچار به مطالعه آثار بسیاری شدم، البته چند داستان از این کتاب به اجبار ممیزی حذف شده که یکی از آنها از خانم ارسطویی و دیگری هم از خانم سلیمانی بود. این کتاب با همکاری نشر مروارید در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
اطلاعی از عرضه چاپ جدید آثار گذشتهتان در نمایشگاه کتاب دارید؟
نه به طور دقیق نمیدانم، اما اگر اشتباه نکنم چاپ دوم «عرق ریزان روح» که سال ۸۸ منتشر شده بود و در بردارنده توصیههایی به نویسندگان جوان در زمینه داستاننویسی است هم در همین ایام منتشر شده است. این کتاب ۵۱ فصل را شامل میشود و بیشتر مناسب افرادی است که زمان چندانی از ورود آنان به عرصه نویسندگی نمیگذرد.
این طور نیست که بگویم سالهای گذشته کتابی برای نمایشگاه نداشتهام، اما مسأله اینجاست که آنها در شرایطی منتشر میشدند که اغلب زخمی شده از ممیزیهای بیاساس بودند و خوشحال هستم که بگویم برای نخستین مرتبه کتاب هایم اینچنین منتشر شدهاند. نه فقط این سالها، بلکه حتی پیش از انقلاب هم آثارم با چنین مشکلاتی روبهرو بودند.
علاوه بر کتابهایی که بهنام برخی از آنها اشاره شد به تازگی ترجمهای هم از من منتشر شده که پیشتر سیزده مرتبهای از سوی مترجمان دیگر روانه بازار نشر شده و «جاناتان مرغ نوروزی» نوشته «ریچارد باخ» نام دارد که دیگران آن را «مرغ دریایی» ترجمه کرده بودند. البته من چندان با این عنوان برای اسم کتاب موافق نیستم. این کتاب هم با همکاری «انتشارات صدای معاصر» منتشر شده است.
این روزها مشغول کار روی چه کتابی هستید؟
هماکنون شش رمان آماده چاپ دارم که به گمانم ناشر موفق به انتشار دو عنوان آنها نشود. علاوه بر این مجموعهای از داستانهای کوتاه کوتاهم که در بردارنده بیش از پنجاه داستان است با عنوان «بچههای آفتاب» هم آماده انتشار است که هنوز این مجموعه را به ناشر ندادهام.
منبع: ایران
۰