سه فلسفه زندگی در کتاب مقدس
به باور نویسنده، این سه کتاب هر یک گرایشی را انتقال دادهاند: کتاب جامعه نگاهی منفی به جهان دارد و در بردارنده نوعی پوچانگاری است، کتاب ایوب که مشهور است به شر و رنج جهان توجه دارد و غزل غزلهای سلیمان نیز موضوعی عاشقانه دارد.
کد خبر :
۷۲۹۸۹
بازدید :
۲۲۸۴
محسن آزموده | ملال، رنج و عشق سه درونمایه مشترک در زندگی انسانی هستند. عموم آدمها، اگر نگوییم به تحقیق همه ایشان، روزها و ساعتهایی از زندگی دچار کسالت، ملالت و احساس عمیق بیهودگی و پوچی میشوند، لحظاتی به دلایل مختلف درونی و بیرونی، رنجیدهخاطر میشوند و از درد و مصیبت میرنجند و احتمالا روزگاری را به عشق و عاشقی میگذرانند.
بگذریم کهای بسا هستند، آدمیانی که سراسر زندگیشان در رنجاند یا گرفتار ملال، یا در حال عشقورزی. این ۳ مضمون کهن که بنا به آنچه گفته شد، عمری به درازنای سن و سال انسان دارند و با سرشت او در هم آمیختهاند در آثار ادبی و هنری و فرهنگی که در طول تاریخ از سوی انسان صادر شده نیز به کرات و به شیوههای گوناگون بازتاب یافتهاند.
پس جای تعجب نیست که ردپای این ۳ مضمون را در آنچه به تعبیر مسلمانان، یهودیان و مسیحیان، کتاب مقدس میخوانند، بیابیم. «کتاب مقدس» عنوان عام مجموعه کتابهای مقدس مسیحیان و یهودیان است. عهد عتیق از ۳۹ کتاب و عهد جدید از ۲۷ کتاب تشکیل شده است. ۳ درونمایه ملال، رنج و عشق به ترتیب در ۳ کتاب جامعه، ایوب و غزل غزلها از کتاب مقدس به طور خاص مورد بحث قرار گرفته است.
کلیمیان و نصارا این ۳ کتاب را منسوب به سلیمان و ایوب میدانند، دو شخصیت محترم نزد ایشان که البته نزد آنها نبی نیستند. پر واضح است که در نگرش اسلامی و در قرآن کریم، حضرت سلیمان (ع) و حضرت ایوب (ع) نه فقط محترم و بزرگوارند که به مقام شامخ نبوت نایل آمدهاند.
همچنین نگرش اسلامی نسبت به داستان انبیا پیشین با روایت یهودیان و مسیحیان تفاوتهای اساسی دارد و مطابق دید مسلمانان، کتاب مقدس این دو دین ابراهیمی با آنچه امروز کتاب مقدس خوانده میشود، تفاوتهای اساسی دارد و دچار تغییر و تحولات جدی شده است بنابراین بسیاری از آنچه در کتاب مقدس کنونی روایت شده با روایت اسلامی مباینت دارد و مورد پذیرش مسلمانان نیست.
با این همه نظر به اهمیت و تاثیر این روایت تحریف شده از کتاب مقدس باید آن را شناخت و با ابعاد گوناگونش به نحو انتقادی مواجه شد. به تازگی نشر کرگدن، کتاب «سه فلسفه زندگی» نوشته پیتر کریفت را با ترجمه بتول قزلبیگلو منتشر کرده است.
نویسنده این کتاب که در فاصله کوتاهی به چاپ دوم رسیده، شرحی خواندنی و جذاب از ۳ کتاب جامعه، ایوب و غزل غزلهای سلیمان ارایه میدهد و آنها را با توجه به نیازهای انسان مدرن و دغدغههای مبتلابه او بازخوانی میکند. به این مناسبت نشستی در کافه گالری ۱۹۳۰ با حضور حسین خندقآبادی و لیلا هوشنگی از پژوهشگران ادیان و عرفان برگزار شد که گزارش آن از نظر میگذرد. در این نشست شماری از اساتید فلسفه همچون مالک حسینی، محمدمنصور هاشمی، حسین شیخرضایی، بابک عباسی و... نیز حضور داشتند.
حسین خندقآبادی پژوهشگر فلسفه و کلام: کتاب «سه فلسفه زندگی» نوشته پیتر کریفت درباره ۳ کتاب عهد عتیق یعنی کتاب جامعه، کتاب ایوب و غزل غزلهای سلیمان است. عهد عتیق برای مسیحیان به اندازه عهد جدید و انجیل محترم است.
حسین خندقآبادی پژوهشگر فلسفه و کلام: کتاب «سه فلسفه زندگی» نوشته پیتر کریفت درباره ۳ کتاب عهد عتیق یعنی کتاب جامعه، کتاب ایوب و غزل غزلهای سلیمان است. عهد عتیق برای مسیحیان به اندازه عهد جدید و انجیل محترم است.
خشها و کتب مختلف کتاب مقدس را به صورت موضوعی تقسیم کردهاند که شامل تورات و کتابهای تاریخی، کتابهای انبیا، اشعار و حکمت سپس اناجیل و اعمال رسولان و نامهها و مکاشفه یوحناست. سه کتابی که در کتاب کریفت مورد بحث قرار گرفته از بخش اشعار یا حکمتها اخذ شده است.
به باور نویسنده، این سه کتاب هر یک گرایشی را انتقال دادهاند: کتاب جامعه نگاهی منفی به جهان دارد و در بردارنده نوعی پوچانگاری است، کتاب ایوب که مشهور است به شر و رنج جهان توجه دارد و غزل غزلهای سلیمان نیز موضوعی عاشقانه دارد.
پیتر کریفت این سه کتاب را با ترتیب مورد نظر خودش آورده است در حالی که در خود کتاب مقدس، اول کتاب ایوب و بعد کتاب جامعه ارایه شده است. اما پیتر کریفت کوشیده با ترتیبی که خودش اخذ کرده (جامعه، ایوب، غزل غزلها) ایده خودش را ارایه کند.
یهودیان دوران کتابهای حکمت را دوران اوج خودشان میدانند زیرا این کتابها مربوط به دوران حکومت داود نبی و سلیمان نبی است. دو کتاب جامعه و غزلها (مثل کتاب امثال و بخشی از کتاب مزامیر) به سلیمان منتسب است، اما کتاب ایوب به قبل از دوران داود بازمیگردد.
یهودیان دوران کتابهای حکمت را دوران اوج خودشان میدانند زیرا این کتابها مربوط به دوران حکومت داود نبی و سلیمان نبی است. دو کتاب جامعه و غزلها (مثل کتاب امثال و بخشی از کتاب مزامیر) به سلیمان منتسب است، اما کتاب ایوب به قبل از دوران داود بازمیگردد.
البته نویسنده برای بحث از فلسفه زندگی میتوانست از مزامیر داود و امثال سلیمان که آثاری حکمتآمیز هستند نیز استفاده کند، اما مشخصا ۳ کتاب جامعه، ایوب و غزلها بیشتر با ایده نویسنده متناسب هستند. پیتر کریفت (متولد ۱۹۳۷) استاد فلسفه و نویسنده کاتولیک شده امریکایی، نویسنده بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینه فلسفه، الهیات و کلام مسیحی است. او کاملا مدافع مسیحیت است و حتی در خوانش خود از کتاب مقدس میکوشد این آثار را به مسیحیت سوق بدهد.
کتاب جامعه
کتاب جامعه از کتب عهد عتیق منتسب به سلیمان است که در آن صحبت از بطالت کل زندگی و کل دنیا مطرح میشود، کسانی که دنبال ثروت میروند، کار بیهوده میکنند، آنقدر که حتی میگوید، من گوینده حتی به دنبال حکمت رفتم و دیدم آن هم بیهوده است. آنها هم که به جستوجوی کار خیر میروند، تلاششان پوچ است زیرا آنها که کار خیر میکنند و آنها که کار بد میکنند هر دو میمیرند.
کتاب جامعه
کتاب جامعه از کتب عهد عتیق منتسب به سلیمان است که در آن صحبت از بطالت کل زندگی و کل دنیا مطرح میشود، کسانی که دنبال ثروت میروند، کار بیهوده میکنند، آنقدر که حتی میگوید، من گوینده حتی به دنبال حکمت رفتم و دیدم آن هم بیهوده است. آنها هم که به جستوجوی کار خیر میروند، تلاششان پوچ است زیرا آنها که کار خیر میکنند و آنها که کار بد میکنند هر دو میمیرند.
گوینده کتاب در نهایت میگوید تنها کاری که میشود کرد، خوردن، آشامیدن و لذت بردن است زیرا اینها نعمات خداوند است و ما نمیتوانیم کاری کنیم. آغاز و انجام کتاب جامعه، کوبنده است، کتاب این گونه شروع میشود: «بیهودگی، بیهودگی، همه چیز بیهودگی است» و به همین سان نیز تمام میشود.
در انتهای کتاب البته تاکید میشود که باید خداترس بود. برخی معتقدند این بخش به کتاب افزوده شده تا از شدت آن پیام پوچگرا بکاهد.
نویسنده در وهله اول میگوید یک خواننده ممکن است به نظرش برسد، گنجانده شدن این کتاب در متن کتاب مقدس خیلی جرات میخواهد یعنی خاخامهایی که این متن را در این کتاب گنجاندند خیلی شجاعت داشتند، اما کریفت میگوید کسی که راجع به بیهودگی و بطالت سخن میگوید، خودش گرفتار آن نیست.
نویسنده در وهله اول میگوید یک خواننده ممکن است به نظرش برسد، گنجانده شدن این کتاب در متن کتاب مقدس خیلی جرات میخواهد یعنی خاخامهایی که این متن را در این کتاب گنجاندند خیلی شجاعت داشتند، اما کریفت میگوید کسی که راجع به بیهودگی و بطالت سخن میگوید، خودش گرفتار آن نیست.
یعنی کسی که به این فهم رسیده که زندگی سراسر بطالت است یک پله بالاتر قرار گرفته و در نتیجه از آگاهی گوینده این کتاب دفاع میکند. یعنی گوینده کتاب جامعه (که برخی میگویند سلیمان است) معتقد است که هر چیز دیگری جز حیات دینی بطالت است بنابراین کتاب به شکل سلبی به سود الهیات است. در کتاب جامعه هیچ پاسخی ارایه نمیشود، اما پیتر کریفت معتقد است مابقی کتاب مقدس، پاسخ این کتاب است.
کتاب ایوب
کتاب ایوب درباره رنج بشر و حضور شر در عالم است و بیش از سایر کتابهای کتاب مقدس راجع به آن بحث شده است. ایوب زندگی خوشی داشت و چنانکه در کتاب مقدس یهودیان آمده، شیطان به خدا گفت که خوبی ایوب به دلیل خوشیهایی است که به او دادهای.
کتاب ایوب
کتاب ایوب درباره رنج بشر و حضور شر در عالم است و بیش از سایر کتابهای کتاب مقدس راجع به آن بحث شده است. ایوب زندگی خوشی داشت و چنانکه در کتاب مقدس یهودیان آمده، شیطان به خدا گفت که خوبی ایوب به دلیل خوشیهایی است که به او دادهای.
خدا نیز همه مال و اموال و فرزندان ایوب را از او میگیرد حتی ایوب، سلامت جسمانیاش را از دست میدهد و خاکسترنشین به وضع رقت باری دچار میشود، اما همچنان سخنی علیه خدا نمیزند و صبر میکند. این آزمایشها به تدریج سختتر میشود تا جایی که ایوب، به گفته کتاب مقدس یهودیان، از خدا میپرسد که من چه کردهام و خدا نیز در گردبادی بر او متجلی میشود و نعمتهایش را یادآور ایوب میکند و ایوب نیز توبه میکند و میگوید، اشتباه کردهام که چنین سخنانی گفتم.
پیتر کریفت میگوید بعد از عبور از بطالت، دچار دردسرهایی شدیم و وضع رقتبار بشر را دیدیم، اما در انتها به خدا امید داریم. این پیام کتاب مقدس به انسانها در کتاب ایوب است.
پیتر کریفت میگوید بعد از عبور از بطالت، دچار دردسرهایی شدیم و وضع رقتبار بشر را دیدیم، اما در انتها به خدا امید داریم. این پیام کتاب مقدس به انسانها در کتاب ایوب است.
بعد از این وارد مرحله بعدی یعنی «غزل غزلهای» سلیمان میشویم که یک منظومه غنایی عاشقانه است و نویسنده میگوید آنچه باید در زندگی به دنبالش باشیم، بنا به گفته غزلها، عشق است و بهترین تجلی این عشق نیز در عیسی است. یعنی از اینجا نویسنده وارد بحث مسیحیت میشود. به عبارت دیگر پیتر کریفت این سه فلسفه زندگی را معرفی میکند و بهترین حالت را عشق به مسیحیت و عیسی میخواند.
مهمترین کتابهای معنوی
پیتر کریفت معتقد است که ما در دنیا غیر از این سه فلسفه زندگی نداریم و اینها مهمترین کتابهای معنوی دنیا هستند و چکیده معنویت همه ادیان در این سه کتاب است. از دید او کتاب «جامعه» همچون غروب، کتاب «ایوب» همچون شب و کتاب «غزل غزلها» همچون صبح است.
مهمترین کتابهای معنوی
پیتر کریفت معتقد است که ما در دنیا غیر از این سه فلسفه زندگی نداریم و اینها مهمترین کتابهای معنوی دنیا هستند و چکیده معنویت همه ادیان در این سه کتاب است. از دید او کتاب «جامعه» همچون غروب، کتاب «ایوب» همچون شب و کتاب «غزل غزلها» همچون صبح است.
او از تعابیر دانته بهره میگیرد و میگوید کتاب جامعه مثل «دوزخ» است، کتاب ایوب مثل «برزخ» است و کتاب غزل غزلها همچون «بهشت» است.
او میگوید جامعه مربوط به دوران پیشامسیحیت، ایوب مربوط به دوران اوج معنویت مسیحیت و غزل غزلها نیز مربوط به دوران پسامسیحیت است. از کتاب جامعه یاد میگیریم که ایمان داشته باشیم، از کتاب ایوب امید را فرا میگیریم و از کتاب غزلها نیز عشق را میآموزیم. این سه (ایمان، امید و عشق) خلاصه فضیلتهای مسیحی است.
از عنوان کتاب یعنی «سه فلسفه زندگی» چنین برمیآید که انگار اینها میتوانند سه فلسفه مستقل زندگی باشند، اما ایده اصلی نویسنده نوعی تطور است، یعنی ما از حالت بیهودگی کتاب جامعه باید به جلو حرکت کنیم و بعد از گذر از رنجهای ایوب به عشق در غزل غزلها میرسیم.
از عنوان کتاب یعنی «سه فلسفه زندگی» چنین برمیآید که انگار اینها میتوانند سه فلسفه مستقل زندگی باشند، اما ایده اصلی نویسنده نوعی تطور است، یعنی ما از حالت بیهودگی کتاب جامعه باید به جلو حرکت کنیم و بعد از گذر از رنجهای ایوب به عشق در غزل غزلها میرسیم.
از این جهت کتاب «سه فلسفه زندگی» جالب است زیرا به سه کتاب مهم پرداخته و به خواننده کمک میکند با آنها آشنا شود. شاید نتوان تعابیر اغراقآمیز نویسنده در مورد اهمیت و بزرگی این سه کتاب (جامعه، ایوب و غزل غزلها) را پذیرفت، اما انصافا لااقل بابت قدمت این کتابها که این مطالب در آنها مطرح شده، قابل توجه هستند.
انتساب غزل غزلها به سلیمان
یک مشکل کتاب جامعه انتساب آن به سلیمان است. بسیاری از مسیحیان و یهودیان با این پرسش مواجه هستند که آیا واقعا این سخنان متعلق به سلیمان است؟ بسیاری معتقدند که این کتاب به سلیمان متعلق نیست و نهایتا فردی با نام مشابه این سخنان را گفته است. اینها معتقدند آن جملات پایانی هم افزوده است به نظر من مشابه مضامین این جملات در سایر بخشهای کتاب نیز هست. همین طور در مورد پرسش و پاسخ ایوب با خدا بحث هست.
انتساب غزل غزلها به سلیمان
یک مشکل کتاب جامعه انتساب آن به سلیمان است. بسیاری از مسیحیان و یهودیان با این پرسش مواجه هستند که آیا واقعا این سخنان متعلق به سلیمان است؟ بسیاری معتقدند که این کتاب به سلیمان متعلق نیست و نهایتا فردی با نام مشابه این سخنان را گفته است. اینها معتقدند آن جملات پایانی هم افزوده است به نظر من مشابه مضامین این جملات در سایر بخشهای کتاب نیز هست. همین طور در مورد پرسش و پاسخ ایوب با خدا بحث هست.
البته در مورد سلیمان برخی یهودیان معتقدند که خطا نیز کرده است. اما کتاب ایوب از این نظر کمتر مشکل دارد و تقریبا این مساله شر همیشه مطرح است. در غزل غزلها نیز وجه جسمانی عشق خیلی پررنگ است و از این جهت مورد بحث قرار گرفته است.
همچنین در غزل غزلها نیز مثل کتاب جامعه در نهایت پاسخی داده نمیشود که آیا عشق خوب است یا خیر. فقط روایت عاشقانه دو نفر بیان میشود. در کتاب ایوب هم وقتی ایوب آن همه رنج میبیند و شکایت میکند در نهایت پاسخی داده نمیشود. فقط خواننده بیرونی میداند این رنجها گویا آزمایشی الهی برای ایوب بوده است.
بنابراین در خود این سه کتاب، پاسخ روشنی به وضعیتها داده نمیشود و این کار الهیاتدانها بوده که دیدگاه خود را بیان کنند. مثلا یهودیان در مورد غزل غزلها میگفتند این کتاب ماجرای عشق میان خداوند و قوم برگزیده یعنی یهودیان بوده است، اما مسیحیان با این دیدگاه مخالف و معتقد بودند این ابراز علاقه عیسی به کلیسا یعنی کل جامعه مسیحیان است.
یعنی پیروان این دو دین با این تمهیدات کوشیدهاند، پیامی متناسب با دفاع از دیانت خودشان به این کتابهای سه گانه منتسب کنند. پیتر کریفت هم همین کار را میکند، اما من با نویسنده از این حیث هم رای نیستیم.
سه حالت روانشناختی
در نهایت اینکه معتقدم این سه کتاب بسیار خواندنی هستند. اما به هر حال درباره انتساب این کتابها بین خود الهیدانان مسیحی شک هست یعنی چنین نیست که یهودیان مسلم بدانند که این کتابها مربوط به سلیمان و ایوب است، اما آنچه قطعی است نکاتی که مطرح کردهاند از نظر قدمت اهمیت دارد. فارغ از این نقد تاریخی، این سه گرایش یعنی گرایش به بطالت، گرایش به رنج و شرور عالم و گرایش به عشق و محبت را در میان همه ادیان و سنتهای کهن میتوان یافت و این گرایشها حتی اگر در متن کتابهای مقدس دیگر نیامده باشند در آثار و آرای متفکران هر دینی آمدهاند.
سه حالت روانشناختی
در نهایت اینکه معتقدم این سه کتاب بسیار خواندنی هستند. اما به هر حال درباره انتساب این کتابها بین خود الهیدانان مسیحی شک هست یعنی چنین نیست که یهودیان مسلم بدانند که این کتابها مربوط به سلیمان و ایوب است، اما آنچه قطعی است نکاتی که مطرح کردهاند از نظر قدمت اهمیت دارد. فارغ از این نقد تاریخی، این سه گرایش یعنی گرایش به بطالت، گرایش به رنج و شرور عالم و گرایش به عشق و محبت را در میان همه ادیان و سنتهای کهن میتوان یافت و این گرایشها حتی اگر در متن کتابهای مقدس دیگر نیامده باشند در آثار و آرای متفکران هر دینی آمدهاند.
گویی این سه، سه گرایش روانشناختی در دل همه انسانهاست که در ادیان خودش را به صورت سه تیپ بروز کردهاند حتی میتوان گفت: این سه حالت روانشناختی در درون هر انسانی نیز هست. یعنی هیچ بعید نیست که یک انسان زمانی عاشق باشد، بعد دورانی درگیر شرور شود و در نهایت در پیری به این بیندیشد که گویی همه زندگی بطالت و بیهودگی بوده است.
بنابراین از آنجا که این سه حالت در همه انسانها هست، انتظار ظهور و بروز آن نیز در ادیان، انتظار بعیدی نیست و در نتیجه در کتاب مقدس یهودیان نیز راه پیدا کرده است. مثلا در ادیان هندو گرایش به عمل، گرایش به معرفت و گرایش به محبت سه گرایش شناخته شده، هستند که قابل انطباق با سه کتاب حاضر از عهد عتیق هستند حتی در عالم اسلامی رنجدیدگی را میتوان در مصیبتنامه عطار، بطالت را در رباعیات خیام و عشق را در مولانا دید.
رویکرد هستی گرایانه
لیلا هوشنگی، پژوهشگر: کتاب «سه فلسفه زندگی» اثری بسیار زیبا و خواندنی و سلیس و شیوا و پر از تمثیل است. او در معرفی ۳ کتاب از کتاب مقدس بیشترتصویرپردازی (فوتوگرافی) میکند و مرا به یاد کتاب رفیق اعلی از کریستین بوبن (ترجمه پیروز سیار) میاندازد که در مقدمهاش آن را کتابی از جنس هوا معرفی کرده است.
رویکرد هستی گرایانه
لیلا هوشنگی، پژوهشگر: کتاب «سه فلسفه زندگی» اثری بسیار زیبا و خواندنی و سلیس و شیوا و پر از تمثیل است. او در معرفی ۳ کتاب از کتاب مقدس بیشترتصویرپردازی (فوتوگرافی) میکند و مرا به یاد کتاب رفیق اعلی از کریستین بوبن (ترجمه پیروز سیار) میاندازد که در مقدمهاش آن را کتابی از جنس هوا معرفی کرده است.
کتاب حاضر نیز از جنس سنگهای کف رودخانه است که آب آن را ساییده و لمس کرده است. کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان ۳۹ کتاب یا دو بخش دارد: عهد قدیم و عهد جدید. البته پیتر کریفت، کاتولیک است و به ۳۹ بخش کتاب مقدس قائل است وگرنه مجموعه عهد قدیم پروتستانها ۱۱ یا ۱۳ کتاب اضافه تحت عنوان «اسفار مشکوک» (apocrypha) دارد که در فارسی تحت عنوان قانون ثانی ترجمه شده است.
پیتر کریفت ۳ کتاب ایوب، جامعه و غزلها از ۵ کتاب حکمت (ایوب، جامعه، غزل غزلها، مزامیر و امثال سلیمان) را برگزیده و به دو کتاب دیگر کمتر ارجاع میدهد. در حالی که مزامیر به عنوان ادعیهای برای یهودیان بسیار اهمیت دارد. روش او هستیگرایانه است و چنین دریافته که در دعا کمتر میتواند از این رویکرد بهره بگیرد.
مولف در این چاپ مشخص نکرده از کدام چاپ استفاده کرده است. یک چاپ معتبر مربوط به انتشارات ایلام است که از ۱۹۹۵ تا الان تجدید چاپ میشود. اهمیت ترجمه از آن حیث است که خود پیتر کریفت به اهمیت آن تاکید کرده است.
مولف در این چاپ مشخص نکرده از کدام چاپ استفاده کرده است. یک چاپ معتبر مربوط به انتشارات ایلام است که از ۱۹۹۵ تا الان تجدید چاپ میشود. اهمیت ترجمه از آن حیث است که خود پیتر کریفت به اهمیت آن تاکید کرده است.
در فارسی گزارش بسیار مفیدی را زنده یاد قاسم هاشمینژاد از کتاب ایوب تحت عنوان «آلام ایوب» ارایه کرده و در آن به روایتهای این داستان در متون قدیمی فارسی نیز اشاره شده است زیرا در سنت یهودی، داود و سلیمان و ایوب نبی نیستند. در تقسیمبندی کتاب مقدس، کتب حکمت (همین ۵ کتاب) در مقابل کتب انبیا قرار میگیرند.
بیتوجه به تاریخ
عهدین (عهد عتیق و عهد جدید) متنی سرشار از تنوع در سبک است و ژانرهای گوناگون دارد. مثلا غزل غزلها کاملا تغزلی است. بیان کتب حکمت نیز با سایر کتب متفاوت است. کتاب مقدس بیشترین ترجمهها و تفسیرها را به ۱۸۰ زبان دارد و آثار مربوط به آن یک رده کتابشناسی کنگره (BS) را به خود اختصاص داده است.
بیتوجه به تاریخ
عهدین (عهد عتیق و عهد جدید) متنی سرشار از تنوع در سبک است و ژانرهای گوناگون دارد. مثلا غزل غزلها کاملا تغزلی است. بیان کتب حکمت نیز با سایر کتب متفاوت است. کتاب مقدس بیشترین ترجمهها و تفسیرها را به ۱۸۰ زبان دارد و آثار مربوط به آن یک رده کتابشناسی کنگره (BS) را به خود اختصاص داده است.
البته پیتر کریفت در کتاب حاضر به نویسنده این ۳ کتاب و تاریخ آنها توجه ندارد و به هیچ عنوان با تاریخ به مفهوم تاریخ زمینی سر و کار ندارد و نوعی تاریخ معنوی یعنی ۳ دوره شرک، مسیحی و پسامسیحی را برمیشمارد. او حتی تعبیر قرون وسطا را دروغ متفکران رنسانس میداند و معتقد است انسان مدرن، کسی است که بهشت را رد کرده، دوزخ را انتخاب کرده و او را به برزخ نیز راه نمیدهند. با این مثالها تاکید دارد که کاری به نقد تاریخی ندارد.
همچنین در تقسیمبندی کتاب مقدس، کتب انبیا شامل پیشگوییهای انبیاست و کلام آنها الهی است که از زبان انبیا بیان میشود، اما کتب حکمت، کلام بشری هستند. به تعبیر پیتر کریفت در این ۳ کتاب شاهد غیاب وحی الهی و سکوت خداوند هستیم یعنی در این ۳ کتاب، انسان سخن میگوید و به دلیل همین انسان محوری برای انسان امروز جذاب هستند.
همچنین در تقسیمبندی کتاب مقدس، کتب انبیا شامل پیشگوییهای انبیاست و کلام آنها الهی است که از زبان انبیا بیان میشود، اما کتب حکمت، کلام بشری هستند. به تعبیر پیتر کریفت در این ۳ کتاب شاهد غیاب وحی الهی و سکوت خداوند هستیم یعنی در این ۳ کتاب، انسان سخن میگوید و به دلیل همین انسان محوری برای انسان امروز جذاب هستند.
رویکرد پیتر کریفت در این کتاب، که با بیان گابریل مارسل آغاز میشود، اگزیستانسیالیستی است و دایما تقابل و تضاد ایجاد میکند. کتب حکمت به بیان پیتر کریفت لطف تاریک و کتب انبیا لطف روشن هستند.
او دایم با این تضادها جذابیت کارش را نشان میدهد. او میگوید، کتاب «جامعه» در تاریکی خیرهکنندهاش روشن است زیرا سراسر بحث از بیهودگی و ملالت است و بحثهای جالبی راجع به هیچ دارد. نویسنده همچنین در بحث خود تسلط شگفتانگیزش به سایر آثار و نویسندگان را نشان میدهد.
آزادی در سایه ایمان
پیتر کریفت با اعداد و سهگانهها بازی میکند و ۳ مشرب متافیزیکی یعنی ملالت، ناامیدی و لذت و ۳ فضیلت الهی یعنی ایمان، امید و بخشش را مطرح میکند و میکوشد، هدف زندگی را با آن نشان بدهد و توضیح دهد که اگر انسان ایمان بیاورد از این بیهودگی و رنج رها میشود و به لذت عشق نایل میشود. او میگوید با کتاب جامعه که مثل قایقی قراضه است به سراغ کشتی نوح میرویم. او میگوید وقتی پرسشی نیست چقدر پاسخ دادن بیمعناست.
آزادی در سایه ایمان
پیتر کریفت با اعداد و سهگانهها بازی میکند و ۳ مشرب متافیزیکی یعنی ملالت، ناامیدی و لذت و ۳ فضیلت الهی یعنی ایمان، امید و بخشش را مطرح میکند و میکوشد، هدف زندگی را با آن نشان بدهد و توضیح دهد که اگر انسان ایمان بیاورد از این بیهودگی و رنج رها میشود و به لذت عشق نایل میشود. او میگوید با کتاب جامعه که مثل قایقی قراضه است به سراغ کشتی نوح میرویم. او میگوید وقتی پرسشی نیست چقدر پاسخ دادن بیمعناست.
به نظر پیتر کریفت ۳۶ کتاب دیگر کتاب مقدس پاسخ الهی و این ۳ کتاب پرسش است. او نخست به پوچی میپردازد و نشان میدهد که به خصوص انسان مدرن با ایمان میتواند از آن پوچی رهایی یابد. البته او این سخن را در لفافه و زیبا بیان میکند
. او تعبیر زیبایی درباره گناه دارد و آن را اثبات آزادی انسانها میداند و میگوید کسانی که انسان را از گناه مبرا دانستهاند، او را از آزادی محروم کردهاند البته پیتر کریفت از آزادی در سایه ایمان سخن میگوید.
کریفت کتاب ایوب را چنین آغاز میکند که میگوید یک زیبایی هراسانگیز و رازآلودگی تمسخرآمیزی دارد. ما ایوب را بر اساس سنت اسلامی خواندهایم در حالی که آن روایت ۹۰ درصد با روایت کتاب ایوب در کتاب مقدس است. نگاه جدید به این کتاب را نزد کارل گوستاو یونگ میبینیم. یونگ در پاسخ به ایوب نشان میدهد که این کتاب برای انسان امروزی اهمیت دارد و میتواند پاسخگوی دغدغههای او باشد در کنار همه اینها هسته اصلی بحث ایوب، ایمان است.
کریفت کتاب ایوب را چنین آغاز میکند که میگوید یک زیبایی هراسانگیز و رازآلودگی تمسخرآمیزی دارد. ما ایوب را بر اساس سنت اسلامی خواندهایم در حالی که آن روایت ۹۰ درصد با روایت کتاب ایوب در کتاب مقدس است. نگاه جدید به این کتاب را نزد کارل گوستاو یونگ میبینیم. یونگ در پاسخ به ایوب نشان میدهد که این کتاب برای انسان امروزی اهمیت دارد و میتواند پاسخگوی دغدغههای او باشد در کنار همه اینها هسته اصلی بحث ایوب، ایمان است.
خداوند در این کتاب میخواهد به شیطان نشان بدهد که هر چقدر هم نعمات را از ایوب بگیرد خللی در ایمان او پدید نمیآید. از آنجاست که محاجه ایوب با خدا شروع میشود. یعنی انسانها در زندگی روزمره در وضعیتهای ناگوار و سخت میتوانند دردمندانه با خدا سخن بگویند.
مساله شر
در کتاب ایوب مساله شر و ۴ پاسخ او به آنها مطرح میشود. نحوه استدلالی بسیار جالب است یعنی در عین حال که میخواهد با قیاس منطقی بحث را پیش ببرد، اما در نهایت میخواهد با تعریف مفهوم ایمان مخاطب را مجاب کند. پرسش مساله شر این است که چرا خداوند که خیر محض و قادر مطلق است، شر را آفریده است؟ دوستان خردمند ایوب در وهله اول به او میگویند که تو انسان خوبی نیست و به همین دلیل به این وضعیت دچار شدهای.
مساله شر
در کتاب ایوب مساله شر و ۴ پاسخ او به آنها مطرح میشود. نحوه استدلالی بسیار جالب است یعنی در عین حال که میخواهد با قیاس منطقی بحث را پیش ببرد، اما در نهایت میخواهد با تعریف مفهوم ایمان مخاطب را مجاب کند. پرسش مساله شر این است که چرا خداوند که خیر محض و قادر مطلق است، شر را آفریده است؟ دوستان خردمند ایوب در وهله اول به او میگویند که تو انسان خوبی نیست و به همین دلیل به این وضعیت دچار شدهای.
ایوب برآشفته میشود و اعتراض میکند. در ادامه میگویند، خداوند قدرت دارد، اما عدالت ندارد که این هم مورد قبول نیست. سومی این است که خداوند قدرت مطلق ندارد که این هم پذیرفتنی نیست. گزینه نهایی انکار وجود خداست. در نهایت پیتر کریفت میگوید، مشکل ایوب این است که مثل دوستان خردمندش فقط حرف میزند و گوش نمیکند. در واقع کریفت به خردگراها طعنه میزند.
اتفاقا وقتی ایوب سکوت میکند خدا او را مخاطب قرار میدهد و بیش از ده- پانزده باب خدا سخن میگوید. خدا در این بابها در پاسخ به ایوب با تحکم او را خطاب قرار میدهد و میگوید، وقتی من جهان را خلق میکردم، تو کجا بودی؟ کریفت در این بحث به تعارض ایمان و عقل اشاره نمیکند و با رویکردی هستیگرایانه به جای آن تعارض ایمان و عقل از تعارض ایمان و تجربه سخن میگوید.
او میگوید برخلاف قرون وسطا که در استدلال قوی بودند، اما خودکاوی روانشناختی نداشتند و توجه به احساس و تجربه ضعیف بود در عصر مدرن، آن خودکاوی و توجه به احساس و تجربه قوی است، اما در استدلال ضعیف هستند. در کتاب ایوب به تجربههای جدید و مدرن تاکید میشود. نویسنده به اعداد فرد ۳، ۵ و ۷ علاقه دارد. از ۵ مشقت و ۵ کار بیهوده یاد میکند و مباحث اخلاق قدیم و جدید را مطرح میکند.
عشق به نیرومندی مرگ
در کتاب «غزل غزلها» اشاره میشود که سلیمان بیش از ۹۰۰ زن داشته است. زمانی سلیمان این کتاب را نوشته که ۸۰ زن دایم و ۲۰ زن متعه داشته، اما در آخر سلطنت ۷۰۰ زن دایم و ۳۰۰ زن متعه داشته است. پیترکریفت میگوید آنچه سلیمان دنبالش بود، لذت بود، اما لذت او را اقناع نکرد. در نهایت سلیمان به دنبال عشق رفت. تعبیر پیتر کریفت از این داستان همان تفسیر مسیحی داستان سلیمان است: سلیمان پسر خدا نیست، خدا پدر او نیست.
عشق به نیرومندی مرگ
در کتاب «غزل غزلها» اشاره میشود که سلیمان بیش از ۹۰۰ زن داشته است. زمانی سلیمان این کتاب را نوشته که ۸۰ زن دایم و ۲۰ زن متعه داشته، اما در آخر سلطنت ۷۰۰ زن دایم و ۳۰۰ زن متعه داشته است. پیترکریفت میگوید آنچه سلیمان دنبالش بود، لذت بود، اما لذت او را اقناع نکرد. در نهایت سلیمان به دنبال عشق رفت. تعبیر پیتر کریفت از این داستان همان تفسیر مسیحی داستان سلیمان است: سلیمان پسر خدا نیست، خدا پدر او نیست.
خدا خلأ او و ناشناخته اوست. یعنی مسیح این جنبههای مثبت را دارد که سلیمان ندارد. در نهایت ۲۶ تعبیر برای عشق بیان میکند. البته این مباحث درباره عشق در مقایسه با ادبیات عرفانی و عاشقانه و تغزلی ما چیزی برای گفتن ندارد. با این همه تقسیمبندیهای پیتر کریفت درباره عشق بسیار جالب است زیرا بسیار انسانمحور است و در بطن زندگی مدرن معنا پیدا میکند. عشق از دید او غزل غزلها یعنی بهترین غزلهاست.
عشق آزاد است، گفتگو و اتفاق غیرمنتظره است. عشق به نیرومندی مرگ است. همچنین پیتر کریفت معتقد به تبعیض جنسیتی است. لائودسه در دائودجینگ شعری دارد به نام «بر کنار ایستادن» و مردمان سرزمینهای کوچک را توصیف و شرحی آرمانی ارایه میکند و در نهایت میگوید: «مردمان ولی به پیری میرسند و میمیرند بیآنکه با یکدیگر رفتوآمد کرده باشند.» این کتاب عاملی است برای اینکه ما با سنتهای دیگر هم رفتوآمد و تعامل کنیم.
۰