همه راه‌ها به تخت جمشید ختم می‌شود؛ ۵ دستاورد بزرگ هخامنشی برای جهان!

همه راه‌ها به تخت جمشید ختم می‌شود؛ ۵ دستاورد بزرگ هخامنشی برای جهان!

امپراتوری هخامنشی را بسیاری به عنوان نخستین دولت یا کشور به معنای تقریبی امروزی می‌شناسند. این امپراتوری نقش بزرگی در شکل گیری تمدن امروزی داشته، اما کمتر به آن پرداخته شده است.

کد خبر : ۱۲۶۹۸۲
بازدید : ۹۰۸۷

معمولا گفته می‌شود که تاریخ را برندگان می‌نویسند، اما وقتی به دنیای باستان نگاه می‌کنید، دقیق‌تر است که بگوییم تاریخ توسط مورخان نوشته شده است. هرودوت و توسیدید، از نخستین کسانی بودند که به جای افسانه بافی، تلاش کردند به شکلی روشمند تاریخ نگاری کنند، اما از آنجا که یونانیان از تاریخ نگاری برای تخریب دشمنان خود استفاده می‌کردند، تصویری درست از امپراتوری ایران نیز توسط آن‌ها ارائه نشده است و این موضوع حتی تا امروز نیز ادامه داشته است و درک اروپامحور از تاریخ جهان موجب شده است تا کمتر به نقش و خدمات امپراتوری هخامنشیان -امپراتوری ایران یا آن طور که در غرب بیشتر شناخته می‌شود، امپراتوری پارس- پرداخته شود. دستاورد‌های امپراتوری ایران حتی در امپراتوری‌های پس از آن، همچون امپراتوری روم و خلافت اسلامی نیز جریان داشت.

مجله اینترنتی «بیگ ثینک» به همین مناسبت به پنج دستاورد بزرگ امپراتوری هخامنشی برای تمدن بشری پرداخته است.

همه راه‌ها به تخت جمشید منتهی می‌شود

جاده‌ها قدمتی طولانی دارند. مصر و سومر راه داشتند. هِک، اولین سکونتگاه‌هایی که در تاریخ ایجاد شده‌اند احتمالاً از چند قلوه سنگ برای سنگفرش کردن جاده استفاده می‌کردند. با وجود این، ایرانی‌ها جاده سلطنتی را معرفی کردند. در زمان سلسله هخامنشیان (۵۵۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد)، ایرانی‌ها شبکه‌ای از ۲۵۰۰ کیلومتر جاده را از استان‌های مرزی به تخت جمشید، قلب تپنده پایتخت ساختند. رومی‌ها که به جاده‌های خود معروف بودند، ساخت راه‌های خود را از ایرانیان آموختند و الگوبرداری کردند. چنین شبکه‌ای برای یک امپراتوری سازمان یافته، کارآمد و یکپارچه ضروری بود. بدون جاده‌های خوب، بیشتر «امپراتوری‌ها» صرفاً مجموعه‌ای از رعیت‌های دامدار پراکنده و موقت هستند.

ساتراپی‌ها

دلیل اینکه جاده‌ها برای ایران بسیار مهم بوده اند، جاه طلبی عظیم آن‌ها بود. ایران صرفاً یک امپراتوری نظامی نبود که با شمشیر اداره شود؛ یک قدرت متمرکز و یکپارچه با یک بوروکراسی خوش ساخت و یک زیرساخت سیاسی کارآمد بود. همه این‌ها از طریق سیستم «ساتراپی» آن‌ها اجرا می‌شد.

ساتراپ یک فرماندار محلی بود که توسط امپراتور منصوب می‌شد و به او آزادی‌های منطقه‌ای خاصی داده می‌شد تا کاری که بهتر بود را انجام دهد - تا زمانی که به نفع امپراتوری باشد. تقریباً ۲۰ ساتراپی در بیش از ۵ میلیون کیلومتر مربع از امپراتوری وجود داشت. این یک تفویض قدرت کامل نبود (مثلاً «تا زمانی که مالیات می‌پردازی هر کاری می‌خواهی بکن»)، اما در عوض، منطقه اداری گلدیلاکس (همه چیز به اندازه) را پیدا کرد که حکومت مؤثر، اما با نظارت منظم را تسهیل می‌کرد. به خاطر ساتراپی‌ها است که ایران اغلب به عنوان اولین «کشور» شناخته می‌شود.

نامه‌هایی به داریوش

ایرانیان یک سیستم پستی رسمی و کارآمد به نام «چاپار خانه» اختراع کردند. مصریان و آشوریان خدمات نوشتاری و پیک داشتند، اما تنها در زمان داریوش اول (۵۴۸-۴۸۶ پیش از میلاد) بود که جهان اولین شبکه سامانه‌های پیامرسانی سریع و پست خانه‌ای خود را به دست آورد. یک پستچی ایرانی حامل بسته بر اسبی می‌پرید، آن را تا حد خستگی می‌راند و سپس در محلی برای تعویض (که تقریباً یک روز با هم فاصله داشتند)، اسب‌ها را عوض می‌کرد. بعد از یک صبحانه سریع شامل انجیر روی نان تخت، اسبی تازه می‌آوردند و در سریع‌ترین زمان به تاخت در جاده برمی گشتند. همه این‌ها بسیار سریعتر، بسیار ایمن‌تر و بسیار مؤثرتر از هر چیزی بود که قبلاً انجام شده بود.

مدارا در امپراتوری ایران

در زمان امپراتوران بزرگ هخامنشی، مردم سرزمین‌های تسخیر شده مجاز بودند تا زمانی که ثبات امپراتوری را بر هم نزند، عقاید و اعمال مذهبی خود را حفظ کنند. امپراتوری ایران سه قاره را در بر می‌گرفت و یک فدراسیون متنوع و متکثر از قبایل، قومیت‌ها و هویت‌های مذهبی پرشمار بود. کاملا پذیرفته شده بود که در دیگ جوشان فرهنگی تخت جمشید، یک یهودی، مانوی یا زرتشتی درباره الهیات بحث کنند. (دین رسمی ایران زرتشتی بود که با ۴۰۰۰ سال قدمت، احتمالاً قدیمی‌ترین دین توحیدی است.)

در نتیجه، شهر‌های ایرانی منبع نوآوری‌های علمی، فلسفی و فناوری بزرگی شدند. امپراتوری‌های پیش از ایرانیان، مانند مصریان و آشوری‌ها، مردم را مجبور می‌کردند که در برابر خدایان آن‌ها تعظیم کنند و راه‌های آن‌ها را در پیش بگیرند. آن طور که در تورات آمده است، بابلی‌ها یهودیان را مجبور کردند تا پرستش را متوقف کنند. ایرانیان اصلی‌ترین مدعیان مهمی هستند که به «مدارا»، تا جایی که در دنیای باستان می‌توانست وجود داشته باشد، نزدیک بودند.

فضا‌های سبز و باغ

دلیل اینکه بیشتر خانه‌ها دارای باغچه یا حیاط هستند، احتمالاً به خاطر ایرانی هاست. مصریان واحه‌های شگفت‌انگیزی داشتند، بابلی‌ها باغ‌های معلق خود را داشتند، اما ایرانی‌ها باغ‌ها را در محوریت قرار دادند. ایرانی‌ها باغ را «بهشت روی زمین» می‌دیدند و هرکسی که می‌توانست، طراح باغ یا باغبان استخدام می‌کرد تا مطمئن شود که چیزی سرسبز و دوست‌داشتنی همیشه در چشم انداز خانه وجود دارد. بر اساس تاریخ هرودوت، خشایارشا یکم «باغی داشت که از هر نوع درختی میوه‌ای در آن بود.»

باغ‌های ایرانی یا «چهار باغ» اغلب دارای طیف گسترده‌ای از حیات گیاهی و آب‌های روان بود. آن‌ها مکان‌هایی برای تفریح، و همچنین تفکر، بحث و تجارت بودند. باغ‌های اسلامی اندلس در اسپانیا و باغ‌های مغول در هند بر پایه باغ‌های ایرانی بنا شده بودند. در همین حال، لوکولوس، دولتمرد رومی، زمانی که در یک مأموریت دیپلماتیک در ترکیه امروزی بود، این باغ‌ها را از نزدیک دید. او وقتی به خانه برگشت، با «باغ‌های لوکولوس» کمی از ایران را به رم آورد. این باغ‌ها از آنجا ادامه پیدا کردند و راه خود را در سراسر امپراتوری روم و در قلب اروپایی‌ها طی کردند.

ایرانی، اما با نام دیگری

ایران چیز‌های زیادی به دنیا داده است. برای نیم هزاره مرکز جهان بود. ایران اولین امپراتوری‌ای بود که جاه طلبی واقعی داشت: جمع کردن بسیاری از مردم در یک دولت. ایران یکی از اولین امپراتوری‌هایی بود که تشخیص داد تنوع و چندفرهنگی می‌تواند یک نقطه قوت باشد. با این حال، هنوز اغلب در بحث‌های تاریخی نادیده گرفته می‌شود. از بسیاری جهات و با طنز تاریک، بخشی از این امر به دلیل موفقیت نوآوری‌های ایران است.

جاده ها، خدمات پستی و بوروکراسی اداری متمرکز به امپراتوری‌های بعدی که بیشتر در مورد آن‌ها صحبت می‌شود، مانند روم و خلافت عباسی، به ارث رسیده اند. اما ما نباید ایران را فراموش کنیم، از آنجا تمدن مدرن آغاز شد.

منبع: پارسینه

۳
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید