شهرداری؛ جایگاه اجتماعی یا سکوی پرش؟
دومین رویکرد این است که جایگاه شهرداری باید بیش از آنکه سیاسی دیده شود اجتماعی باشد. این یک نکته استراتژیک است. در کشور ما که همهچیز بیشازحد سیاسی است سهل است که نهتنها شهرداری، بلکه حتی جایگاه مدیریت بهشتزهرا و پسماند زباله هم سیاسی باشد، ولی رویه افراطی گذشته دلیلی برای ادامه ندارد.
کد خبر :
۵۵۵۳۲
بازدید :
۱۰۷۲
کریم ارغندهپور | انتخاب شهردار تهران آزمون مهم اصلاحطلبان در روزهای آینده است. اجازه دهید ابتدا بگوییم شهردار مطلوب چه ویژگیهایی نباید داشته باشد تا بعد از خلال همین نبایدها، بایدها هم روشن شود. پیش از هرچیز باید درباره دو رویکرد صحبت شود.
اولا شهرداری یک نقطه پرش نیست؛ یعنی کسی که به آنجا میآید نباید آن جایگاه را بهعنوان سکویی برای پرشهای بعدی ببیند. احمدینژاد و قالیباف هر دو چنین بودند. آنها در جایگاه شهرداری به صندلی ریاستجمهوری چشم داشتند.
اگر شهرداری بسامان بود اشکال زیادی نداشت، ولی بهاینترتیب مشکلات دوچندان شد و دقیقا بههمیندلیل پارهای عملکردها و تصمیمات در شهرداری تبلیغاتی و بیشازحد سیاسی دیده شد. نهاد شهرداری در ذات خود یک نهاد اجتماعی و محل خدمترسانی به مردم است و مسائلش بهخودیخود آنقدر بزرگ است که در حاشیه نهادهای دیگر یا در مقابل آنها دیده نشود.
دومین رویکرد این است که جایگاه شهرداری باید بیش از آنکه سیاسی دیده شود اجتماعی باشد. این یک نکته استراتژیک است. در کشور ما که همهچیز بیشازحد سیاسی است سهل است که نهتنها شهرداری، بلکه حتی جایگاه مدیریت بهشتزهرا و پسماند زباله هم سیاسی باشد، ولی رویه افراطی گذشته دلیلی برای ادامه ندارد.
ما باید تمرین کنیم که مثلا در جایگاه فرهنگی، فرهنگ را در اولویت بنشانیم. اگر مدیریت صداوسیمای ما در بخشهای فرهنگی چنین میکرد امروز در این وضعیت نبود. همچنین بخشهای اجتماعی و شهرداری امروز دقیقا در همین مرتبه آزمون است. به نظر من بیرونآوردن شهرداری از ذیل سیطره سیاسی و بردن آن در ذیل الزامات اجتماعی امروز مهمترین حرفهایترین و فوریترین ضرورت و آزمون اصلاحطلبان است.
در شهرداریای که برایش جایگاه اجتماعی اولویت دارد، شما بهجای بیلبوردهای بزرگ دعوا بر سر برجام، باید اولویتهای شهر را ببینید. تهران امروز از مشکلات بزرگی رنج میبرد.
فساد در بخشهای مختلف آن رخنه کرده و باید پاک شود. این کار سادهای نیست. شهردار و شورای شهر باید با کمک نهادهای دیگر در این زمینه شبانهروز تلاش کنند. درعینحال در یک نگاه واقعگرایانه نمیتوان گفت: شهردار در سه سال باقیمانده میتواند در همه زمینهها شهرداری را کاملا بسامان کند.
بههمینخاطر باید ابتدا مشکلسنجی کرد بعد با توجه به منابع و امکانات و توان، امور را اولویتبندی و به جامعه اعلام کرد که نهایتا اقدامات قابلارزیابی باشند. با این توضیحات همین که بتوان نسبتا چهرهای عقلانی، اجتماعی و منسجم از شهرداری به دست داد به نظرم کار نهایتا موفق خواهد بود.
در برابر به همان اندازه که شورا و شهردار نزاع کنند و چشم شهردار بهجای رفع مشکلات بزرگ شهری در گرو کسب جایگاههای دیگر و گستراندن قدرت خود باشد، شهرداری معیوب و ناکارآمد خواهد شد.
خوشبختانه در روزهای گذشته بر بسیاری از اولویتهایی که برشمردم، پارهای اعضای شورا نیز تأکید کردهاند که جای امیدواری است و باید بیشتر هم بشود.
۰