ستایشگران و مخالفان ترانه جنجالی چاوشی چه می‌گویند؟

ستایشگران و مخالفان ترانه جنجالی چاوشی چه می‌گویند؟

حالا محسن چاوشی، اما همه را غافلگیر کرده. همانطور که در اوایل دهه ۹۰ شمسی با روی آوردن به اشعار کلاسیک فارسی برند خودش را احیا کرده بود. اما کسانی هستند که ترانه خوزستان را طرد می‌کنند. به نظر آن‌ها متن ترانه شعاری و متظاهرانه است. تکرار کلمات آن هم کلماتی که به شکل عادی و روزمره بار معنایی خشن و ثقیلی دارند نباید به عنوان یک امتیاز برای این ترانه در نظر گرفته شود.

کد خبر : ۵۷۹۳۳
بازدید : ۲۵۲۹۳
نگاهی به دریفت چاوشی با یک آهنگ اعتراضی///// گزارش خیلی جالبی بود به نظرم
علی رستگار | همزمان با سالگرد آزادسازی خرمشهر
از آنجا که ترانه اعتراضی در موسیقی پاپ فارسی بعد از انقلاب حکم کیمیا دارد «خوزستان» جایگاه ممتازی در تاریخ موسیقی پاپ ایران پیدا می‌کند. البته که هواداران دو آتشه چاوشی سال‌ها پیش از او انتظار داشتند ترانه‌های اجتماعی بخواند. او را به دلیل کاراکتر صدایش و احتمالا سبک زندگی خاصش در سال‌های اول، با خواننده‌هایی مثل فرهاد مهراد مقایسه می‌کردند. اما او ترجیح میداد به عنوان یک خواننده عامه پسند استانداردهایش را حفظ کند.
حالا محسن چاوشی، اما همه را غافلگیر کرده. همانطور که در اوایل دهه ۹۰ شمسی با روی آوردن به اشعار کلاسیک فارسی برند خودش را احیا کرده بود. اما کسانی هستند که ترانه خوزستان را طرد می‌کنند. به نظر آن‌ها متن ترانه شعاری و متظاهرانه است. تکرار کلمات آن هم کلماتی که به شکل عادی و روزمره بار معنایی خشن و ثقیلی دارند نباید به عنوان یک امتیاز برای این ترانه در نظر گرفته شود.
نگاهی به دریفت چاوشی با یک آهنگ اعتراضی///// گزارش خیلی جالبی بود به نظرم
شیوه اجرای چاوشی هم بر این طریقه افزوده است. او ترجیح داده که در بسیاری از دقایق اجرای این ترانه تقریبا دکلمه کند. به نظر منتقدان ملودی ترانه کاملا زیر آوار کلمات درشت حسین صفا نابود شده است و از شمایل یک ترانه معترض و یا مرثیه گونه خیلی دور است.
در تاریخ موسیقی پاپ ایران ترانه‌هایی مثل بوی گندم، یا ترانه‌های بسیاری از فرهاد مهراد و یا فریدون فروغی بار اعتراضی مناسبی داشتند. بهترین ترانه اعتراضی پس از انقلاب مطمئنا به ترانه زیبای مشکوکم با صدای مانی رهنما و موسیقی بابک بیات و شعر شهین حنانه برمی گردد.
هرچه هست خوزستان تاثیری صاعقه آسا بر فضای مجازی و اهالی موسیقی و مهم‌تر از آن جوانان خوزستان گذاشته است و مطمئنا در روز‌های آینده بازهم درباره این ترانه حرف‌های فراوانی ردو بدل خواهد شد. اما بیایید به این ترانه به شکل مشخص‌تر و واضح تری بپردازیم و بقیه رویکرد انتقادی را به بعد موکول کنیم.
نگاهی به دریفت چاوشی با یک آهنگ اعتراضی///// گزارش خیلی جالبی بود به نظرم

1. ترانه خوزستان از چند جهت حائز اهمیت است؛ اول اینکه محسن چاوشی خودش متولد خرمشهر است. او قبل‌تر چند ترانه دیگر از جمله «بازار خرمشهر»، «نخل‌های بی سر» و «بچه‌های اهواز» در وصف زادگاهش خوانده بود، اما این یکی تفاوت آشکاری با قبلی‌ها دارد.
در واقع ترانه «خوزستان» بیشتر از اینکه نوعی مرثیه بری خوزستان باشد رنگ و بوی اعتراض دارد با ارجاعاتی روشن به شرایط استان خوزستان ۳۰ سال پس از پایان جنگ. هنوز در مناطق شهری استان خوزستان آثار ویرانی جنگ مشهود است. این استان با 14.9 درصد نرخ بیکاری یکی از سه استان دارای بالاترین نرخ بیکاری در کشور است و نرخ مشارکت اقتصادی در این استان به مراتب پایین‌تر از استان‌های با شرایط مشابه است.
ضمن اینکه مسائل زیست محیطی مثل گرد و غبار هم گریبانگیر مردمی شده که در سال‌های دفاع مقدس قهرمانانه ایستادگی کردند.
2. محسن چاوشی برای فضاسازی اثر جدیدش از نوحه «ممد نبودی ببینی» استفاده می‌کند. نوحه مشهوری که سه دهه پیش توسط دو مداح مشهور متولد خرمشهر یعنی حسین فخری و بعدتر غلام کویتی پور اجرا شد.
در ستایش جانفشانی محمد جهان آرا و شهدای آزادسازی خرمشهر. مطلع ترانه چاوشی هم در وصف تنهایی خوزستان است و ابتدا گمان می‌کنیم ایده این ترانه صرفا محدود به مهجوریت خوزستان است، اما کمی که جلوتر می‌رویم می‌بینیم مایه اصلی و موتیف تماتیک این اثر در حقیقت اعتراض و ابراز نارضایتی از وضع موجود است.
جایی که خواننده می‌گوید: «از خاکت از نفتت از خونات شب دستش رنگینه رنگینه/ای قاضی‌ای قاضی‌ای قاضی شب جرمش سنگینه سنگینه»
یا جای دیگری می‌گوید: «این ظلمه وقتی که زالو‌ها تو جیب این مردم می‌لولند/ وقتی که خیلی از این مردم بی پول بی پول بی پولند»
جالب است بدانید چندی پیش وقتی از یکی از نوحه خوان‌های دوران دفاع مقدس خواستیم درباره خرمشهر اظهار نظر کند گفت: هر چه من بخواهم بگویم چاوشی در این آهنگش گفته است. در ادامه این شکوائیه از دو کلید واژه آزادی و آبادی به عنوان مطالبه مردم نام برده می‌شود.
3. از اواسط دهه ۷۰ شمسی که موتور موسیقی پاپ راه افتاد اصلا ترانه اعتراضی‌ای از این جنس نداشتیم. چند سال اول که آهنگ‌ها بیشتر در وصف بهار و شمشاد و دریا بودند. بعد با ظهور خوانندگانی مثل شادمهر عقیلی و گروه آریان نوعی سانتی مانتالیسم پاستوریزه وارد موسیقی پاپ ایران شد که همان اوایل دهه ۸۰ شمسی فروکش کرد و بضاعت لازم برای مقابله با موسیقی لس آنجلسی را هم نداشت.
سال‌های میانی دهه ۸۰، اما دوباره ورق برگشت. با ظهور نسلی از خوانندگان زیرزمینی مثل خود محسن چاوشی محسن یگانه و بنیامین از داخل ایران و آرش لباف از اروپا، موسیقی لس آنجلسی به طرز غافلگیر کننده‌ای به محاق رفت.
تا اینجا باز هم خبری از موسیقی اعتراضی نبود. البته که موسیقی رپ فارسی در همین سال‌ها ظهور کرد و با استفاده از همین خلا موجود در موسیقی پاپ فارسی، مخاطبانی از تینیجر‌های نسل ملنیوم داخل ایران دست و پا کرد.
در این سال‌ها تا نیمه اول دهه ۹۰ شمسی موسیقی پاپ ایران به همان واکنش‌های عاطفی غلیظ محدود ماند. حتی مضمون ترانه خواننده‌ها و گروه‌های راک فارسی که خیلی پرطمطراق کارشان را آغاز کرده بودند هم از ابراز دلسردی نسبت به دنیا با اشارات نوستالژیک در آثار رضا یزدانی پیش‌تر نرفت.
4. محسن چاوشی از همان ابتدای شروع فعالیتش از سوی هوادارانش دعوت شده به خواندن ترانه‌های اعتراضی. دهه شصتی‌ها که دوران جوانی شان مصادف شد با ظهور پدیده محسن چاوشی انگار که شمایل یک قهرمان را در او جست و جو می‌کردند.
شاید به خاطر کاراکتر خاص صدای او بود یا سبک زندگی مرموزش و اینکه تا سال‌ها دوست نداشت هیچ عکسی از او منتشر شود. انگار او آگاهانه دوست داشت با سیاق زندگی سایر سلبریتی‌ها فاصله گذاری کند تا هم محبوب انتلکت‌ها باشد و هم عامه مردم برای او هورا بکشند.
نگاهی به دریفت چاوشی با یک آهنگ اعتراضی///// گزارش خیلی جالبی بود به نظرم
خب واضح بود که قدم زدن روی این مرز نمی‌تواند خیلی دوام داشته باشد. خود ما در نشریه‌ای اواخر دهه ۸۰ درباره او تیتر زدیم «اسطوره نارس»، چون هواداران دو آتشه چاوشی توقع داشتند او اهنگ‌های اجتماعی بخواند، اما خودش ترجیح میداد صرفا استانداردهایش را به عنوان یک خواننده عامه پسند حفظ کند.
چاوشی البته اندکی بعد متوجه این شکاف بین طرفدارانش شد و از اوایل دهه ۹۰ با یک تصمیم بجا و درست به استفاده از شعر‌های کلاسیک فارسی روی آورد. چاوشی با این ترفند هم خودش را در مارکت موسیقی بالا نگه داشت و هم باردیگر تحسین طیف سخت گیر‌تر چاوشیست‌ها را برانگیخت.
آلبوم من خود سیزدهم در سال ۹۱ و امیر بی گزند محصول این دوره کاری چاوشی است. حالا بعد از گذشت چند سال یکبار دیگر محسن چاوشی در مسیر کاری اش دریفت کرده. این بار یک آهنگ اعتراضی و اندکی خشمگین.
منبع: روزنامه هفت صبح
۰
نظرات بینندگان
  • ناشناس ارسالی در

    با تمام احترام..سبک ترانه بیشتر به درد عمو پورنگ میخوره تا چاووشی..بعدشم وقتی از سبک اعتراضی مقاله نوشتید..جا داشت که از یاس هم اسم می اوردید

تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید