پوپولیسم و حرف‌های مفت

پوپولیسم و حرف‌های مفت

اما حرف مفت در پی بازنمایی و قبولاندن دروغ نیست؛ حرف مفت اساسا به حقیقت کاری ندارد و آن را کناری می‌نهد؛ از این رو حرف مفت بسیار خطرناک است؛ چون آن‌ها که حرف مفت می‌زنند، رفته‌رفته به حقیقت بی‌توجه می‌شوند و این عادت می‌تواند به یک مهارت بدل شود.

کد خبر : ۵۹۹۵۰
بازدید : ۱۲۲۰
پوپولیسم و حرف‌های مفت لیلی فرهادپور |

۱- حتما به یاد دارید که دقیقا ۱۰ سال پیش، چپ و راست آقای احمدی‌نژاد را با اتهام پوپولیست‌بودن و عوام‌گرایی و عوام‌فریبی محکوم می‌کردیم و البته حق هم داشتیم. اما اگر صادق باشیم همان‌موقع (و اکنون نیز هم) گاهی که به نفع‌مان بود (یا باشد) طرفدار رفتار‌ها یا شعار‌هایی از جنس پوپولیستی می‌شدیم.
یادتان هست چطور از شنیدن شعار «دکتر برو دکتر» یا شعار «بدون هیچ دلیلی، ...». لبخند بر روی لبانمان می‌نشست؟ آیا این شعار‌ها مصداق پوپولیست نبود! حکایت همین روزهایمان است. همین روز‌های بعد از قداره‌کشی‌های رئیس‌جمهور آمریکا و شروع تحریم‌های بی‌محابا و همه‌جانبه علیه ایران و حکایت رفتار کاملا پوپولیستی برخی که کاسه داغ‌تر از آش در «پوزیشن!» «اپوزیسیون» شده‌اند. چرا پوپولیستی؟ برای اینکه الان این «پوزیشن!» مد است و آنچه مد شود حتما از جنس عوام‌گرایی است، شک نکنید. (برای اینکه حرفم را بهتر منتقل کنم مجبورم به‌عنوان مزاح این کلمات را خارجی بیان کنم!)

۲- یک مصداق ملموس برای حرفم دارم؛ همین کاکتوس‌های رنگی وارداتی از تایلند. حتما دیده‌اید. (با شرمندگی اعتراف می‌کنم که خودم هم وقتی آمد ذوق کردم و یکی خریدم) این‌ها اکنون مد شده است و در همه گل‌فروشی‌ها، از شمال شهر گرفته تا پایین شهر (حتی دم بهشت‌زهرا) همه جا یافت می‌شوند و بسیار ارزان‌تر از کوچک‌ترین گلدان یاس رازقی است که الان فصلش است. انگار نه انگار که دلار می‌دهیم برای این کاکتوس‌های زشت رنگی. همین دلاری که‌ای وای سر می‌دهیم برای ۱۰‌هزارتومانی‌شدنش.

۳- فکر کنم سال گذشته بود که کتاب «در باب حرف مفت» نوشته هری فرانکفورت با ترجمه خوب محسن کرمی به بازار کتاب عرضه شد. در این کتاب نویسنده می‌گوید: «حرف‌مفت‌زن کسی است که قصد خودنمایی و جلوه‌فروشی دارد و می‌خواهد خود را از نظر مخاطبان بزرگ‌تر و مهم‌تر از آنچه هست جلوه دهد» و در جلسه نقد کتاب، محسن کرمی مترجم کتاب توضیح می‌دهد: «حرف مفت دو بدیل در کنار خود دارد: حرف راست و حرف دروغ. حرف راست، آن‌چه را در واقعیت وجود دارد، بازنمایی می‌کند؛ حرف دروغ جای‌گذاری یک بطلان به جای حقیقت است.
اما حرف مفت در پی بازنمایی و قبولاندن دروغ نیست؛ حرف مفت اساسا به حقیقت کاری ندارد و آن را کناری می‌نهد؛ از این رو حرف مفت بسیار خطرناک است؛ چون آن‌ها که حرف مفت می‌زنند، رفته‌رفته به حقیقت بی‌توجه می‌شوند و این عادت می‌تواند به یک مهارت بدل شود.
از دیگر سو حرف مفت برای مخاطبان نیز خطر‌هایی را به دنبال دارد؛ اگر آن‌ها حساسیت خود را نسبت به شنیدن حرف مفت از دست بدهند، پس از مدتی دیگر نمی‌توانند تفاوت میان حرف مفت و حرف حساب را دریابند».

۴- اینکه «اعتراض به وضع موجود، حق همه است»، یک حقیقت است، ولی اینکه «کاش رأی نمی‌دادیم!» تنها نوعی غرزدن است و از آنجایی که در معنی غرزدن آمده است: سخن‌گفتن از سر خشم، سخن‌گفتن اعتراض‌آمیز با کلماتی نامفهوم... بنابراین نمی‌توان این عمل را مثلا یک «کمپین» یا همان جنبش اعتراضی کرد و مدعی شد دلیل مشکلات امروز، رأی‌دادن ما بوده است. در یک کلام به این سهلی و سادگی که نمی‌شود «اپوزیسیون» شد.

۵- نگاه کنید الان همه در این مملکت شده‌اند اپوزیسیون (مخالف). همه مخالف‌اند. چه کسانی که قدرت را در دست دارند، چه کسانی که مخالف طیف دولتمردان‌اند و مهم‌تر از همه مردم عادی کوچه و بازار. آیا ما تازه یادمان افتاده (آن هم یهویی) که برخی مسئولان بی‌کفایت هستند؟ یعنی تا قبل از این تحریم‌های سفت و سخت، مسئولان ما دچار بی‌کفایتی و بی‌تدبیری نبودند؟ نباید پیش خودمان این سؤال را نجوا کنیم که ورای این همه غرزدن‌ها و اپوزیسیون‌شدن‌ها کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است؟

۶- سال‌هاست که بسیاری از خردمندان جامعه، مسئله فساد و رانت‌خواری را مطرح می‌کنند، ولی در این مدت «اپوزیسیونی»‌های جوزده، فقط منتظر بوده‌اند که رسانه‌های آن‌ور آبی، در پنل‌هایشان چه چیزی را به‌عنوان مشکل اصلی ما مطرح می‌کنند، تا آن‌ها هم همان را مطرح کنند. به زبان ساده‌تر ببینیم الان مد برای اعتراض و انتقاد چیست، تا ما هم گیر بدهیم به آن! انگار نه انگار که آنچه مملکت ما عمیقا درگیر آن است فساد است نه ناامنی، ارتشاست نه نبود آزادی بیان.

۷- البته بی‌تدبیری مسئولان جای خود دارد که مثلا در مقابل بالارفتن نرخ ارز، برای ارز دولتی ثبت‌نام می‌کنند و بعد لیست درمی‌آید که رانت‌خواران چگونه توانسته‌اند ارز دولتی بگیرند، ولی در مقابل، مثلا سوءاستفاده از ارز مسافرتی توسط مال‌اندوزانی که از آب کره می‌گیرند، به شکل مثلا ترتیب‌دادن تور‌های مقرون‌به‌صرفه! برای کشور‌های هزاریورویی (ارز مسافرتی برای کشور‌های دور!) و اینکه شما را دعوت می‌کنند که مجانی دو شب ببرنتان مثلا صربستان و در عوض ارز مسافرتی‌تان را بگیرند و مال خود کنند... خب دیگر ربطی به مسئولان ندارد خداوکیلی!

۸- برای همین مثال‌های ریزودرشت است که به نتیجه رسیدم آن‌موقع که آن شعار‌های عوامانه کذایی به مذاقمان خوش می‌آمد، داشتیم عادت به حرف مفت را رواج می‌دادیم.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید