جهنمی که به قربانیان مثل سگ غذا میدهند، بعد شکنجهشان میکنند تا بمیرند!
دهها نفر از زندانیان بر اثر شکنجه، ضرب و شتم یا خفگی مکانیکی از طریق خفه شدن یا جراحت جان خود را از دست داده اند و یا به دلیل عدم دسترسی به مراقبتهای پزشکی به حال خود رها شدهاند.
سازمانی حقوق بشری در السالوادور از مصاحبه با صدها نفر که به اشتباه بازداشت شده یا پس از اعلام بیگناهی آزاد شده اند وجود یک رژیم وحشت را در آن کشور توصیف میکند. یکی از بازماندگان تجربه خود را این گونه به یاد میآورد: آنان یک وعده غذایی حاوی لوبیا با یک تورتیلا به زندانیان میدادند. بعد درمانمان میکردند تا بهبود یابیم تا دوباره ما را ببرند تا کتک بزنند.
دهها نفر از زندانیان بر اثر شکنجه، ضرب و شتم یا خفگی مکانیکی از طریق خفه شدن یا جراحت جان خود را از دست داده اند و یا به دلیل عدم دسترسی به مراقبتهای پزشکی به حال خود رها شدهاند.
به گزارش ال پائیس، این نتیجه تحقیقات جامع "کریستوسال" سازمان حقوق بشر جامعه مدنی السالوادور درباره یک سال وضعیت استثنایی است که توسط دولت تحت ریاست "نایب بوکله" رئیس جمهور السالوادور در به اصطلاح "جنگ علیه باندها" اجرایی شده است.
این گزارش واضحترین تحقیق صورت گرفته در مورد وضعیت السالوادور تا به امروز است. نتایج آن گزارش وحشتناک است. آن سازمان برای نگارش گزارش مذکور با صدها نفر که در شرایط استثنایی ماهها در بازداشت به سر میبردند و پس از اعلام بیگناهی آزاد شدند و هم چنین با خویشاوندان زندانیانی که در همان بازه زمانی جان شان را از دست دادند مصاحبه کرده است. هم چنین، کریستوسال شهادتها را با اسناد پزشکی قانونی، اسناد پلیس و عکسها مقایسه کرد. مقامهای دولتی السالوادور اطلاعات رسمی را پنهان کرده و اصرار دارند که تمام موارد مرگ رخ داده در زندانها به دلایل طبیعی بوده اند.
گزارش تازه منتشر شده روایت بازماندگانی را ارائه میدهد که شکنجه را در زندان تجربه کردند. برای مثال، آنان مجبور بودند غذا را با دهان از روی زمین بردارند، شوک الکتریکی دریافت میکردند و در معرض اپیدمیهای درمان نشده قارچ پوستی قرار گرفتند.
"نوآ بولاک" مدیر کریستوسال میگوید: "تخلفات گسترده و سیستماتیک اکنون یک سیاست دولتی است. تعلیق حقوق و نظامی سازی دیگر یک استثنا نیست بلکه تبدیل به یک هنجار شده که زندگی تمام مردم السالوادور را تحت تاثیر قرار میدهد".
اعدام در زندانها
کریستوسال مرگ ۱۵۳ زندانی در بازداشتگاه ایالتی را در فاصله تاریخ ۲۷ مارس ۲۰۲۲ تا ۲۷ مارس ۲۰۲۳ میلادی مستند کرده. در ۷۵ مورد پارگی، هماتوم ناشی از ضرب و شتم، زخم از طریق اجسام نوک تیز و علائم خفگی یا خفه شدن در اجساد دیده شده است. بر اساس این گزارش مرگ ناشی از خفگی مکانیکی یکی از شایعترین علل مرگ است که در گزارشهای پزشکی قانونی ذکر شده بود.
یکی از بارزترین موارد مربوط به مردی ۳۰ ساله است که جسد او با برآمدگی گردن به خویشاوندانش تحویل داده شده است. اسناد پزشکی حاکی از آن است که وی در نتیجه "خفگی مکانیکی" جان خود را از دست داده است. کالبد شکافی مرد ۴۲ ساله دیگری که در سلول پلیس جان خود را از دست داد نیز علت مرگ را بر اثر "خفگی مکانیکی" ذکر کرده بود.
خفگی مکانیکی و خفگی غوطه ور به عنوان روشهای شکنجه در السالوادور توسط نیروهای امنیتی در طول جنگ داخلی مورد استفاده قرار گرفت. بولاک میگوید: "بسیار غم انگیز است که میبینیم دولت به نام امنیت ملی بار دیگر به بازداشتهای خودسرانه و شکنجه بازگشته است".
اجساد دیگر نشانههای دیگری از شکنجه را نشان دادند. در مورد مرد ۳۲ سالهای که جسدش به خانوادهاش تحویل داده شد کالبد شکافی علت مرگ را "ترومای شدید قفسه سینه از نوع کوفتگی" اعلام کرد. بر اساس این گزارش جسد دارای جراحات عمیق از ناحیه آرنج، ضربات در ناحیه ساعد و زخمی حدودا هشت سانتی متری در سمت چپ سر بود. در موارد دیگر، طبق تحقیقات صورت گرفته افراد به دلیل بیماریهای مرگبار و عدم دسترسی به مراقبت پزشکی یا به دلیل عدم دسترسی به دارو جان خود را از دست دادند. زن ۵۰ سالهای که در زمان بازداشت از بیماری کبدی رنج میبرد یکی از آن موارد بوده است.
در آن گزارش آمده است: "علیرغم آن که خانواده اش داروها را به زندان محل بازداشت او میبردند مسئولان زندان داروها را به او تحویل نداده بودند و زمانی که اعضای خانواده اش در مورد او سوالی میپرسیدند مقامهای زندان پاسخ میدادند که در صورت نیاز به دارو پزشک به آنان اطلاع خواهد داد".
اعداد پنهان
تحقیقات نشان داد که در ۳۹ مورد از ۱۵۳ مورد، کارشناسان پزشکی قانونی به وضوح علت مرگ را مشخص نکرده اند. مرد ۲۳ سالهای که در ۱۸ آوریل ۲۰۲۲ درگذشت از جمله این موارد است. در گزارش آمده است: "جسد دارای علائم ضربات به قسمتهای مختلف بدن، شکستگی در پاها و دستها و زخمهای طولانی از نوع سوختگی در پشت است". در آن گزارش آمده است که جسد در تابوت دربسته به خانواده داده شد. در گزارش پزشکی قانونی آمده که این یک مورد "مرگ ناگهانی" بوده است.
این گزارش هم چنین حاکی از آن است که در برخی موارد علت مرگ توسط پزشکان قانونی با وضعیت سلامت قبلی متوفی منطبق نیست. برای مثال، طبق نتایج کالبدشکافی یک زن ۴۲ ساله او بر اثر "شوک سپتیک ناشی از سرکوب سیستم ایمنی ناشی از کارسینوم بینی" و خفگی در نتیجه یک تومور فوت کرد، اما خانواده اش هرگز نمیدانستند که او مبتلا به سرطان بوده است. نتایج کالبد شکافی دیگری نشان میداد یک کشاورز ۴۴ ساله که به مدت چهار ماه بازداشت شده بود و در روزهای پایانی عمرش در بیمارستان بر اثر "ذات الریه" جان باخت. با این وجود، آثاری از زخم بر روی بدن اش دیده میشد و به قدری وزنش کاهش یافته بود که اعضای خانواده اش او را نمیشناختند.
واقعیت دیگری که ممکن است تعداد مرگ و میر را افزایش دهد آن است که برخی از زندانیان بدون اطلاع خانوادههای شان در گورهای دسته جمعی دفن میشوند. کریستوسال دست کم چهار مورد از این موارد را شناسایی کرده و در این باره میافزاید: "جسد یک مرد ۴۵ ساله که دچار ناتوانی ذهنی بوده با نام خانوادگی متفاوت در یک گور دسته جمعی دفن شده بود".
در گزارش فوت پزشکی قانونی اشاره شده که او بر اثر "اِدِم ریوی" فوت کرده است. با این وجود، عکسهای پزشکی قانونی نشان میدهند که جسد دچار اِدِم در صورت شده بود. افراد مصاحبه شونده اطلاع دادند که او در زندانی که در آن بازداشت بود مورد ضرب و شتم قرار گرفت لگدهایی به شکمش زده شد که باعث خارج شدن خون از بینی و دهان اش شده بود و همین موضوع باعث شد تحرک اش را از دست بدهد و نتواند غذا بخورد. در این گزارش آمده است که او تحت مراقبت پزشکی قرار نگرفت.
براساس این سند برخلاف خواسته خویشاوندان زندانیان دولت در شرایط استثنایی اطلاعی درباره محل نگهداری زندانیان نمیدهد و زندانیان در عمل قربانی ناپدید شدنهای اجباری میشوند که توسط دستگاه قضایی ثبت نشده است.
الکتروشوک، ضرب و شتم و سلولهای مجازات
این گزارش هم چنین داستانهای ترسناکی از زندانیان سابق را ذکر میکند که ماهها تحت شرایط استثنایی در زندان ماندند و در نهایت بی گناه اعلام شدند. براساس شواهد موجود در آن گزارش ازدحام بیش از حد، ضرب و شتم و بدرفتاری رفتارهای متداول روزانه در زندانهای السالوادور هستند.
مرد ۲۰ سالهای که در زندان ماریونا نگهداری شده بود به یاد میآورد که نگهبانی به نام "مونتانا" مدام زندانیان را به مرگ تهدید میکرد. او به زندانیان میگفت: "تنها اگر خوش شانس باشید زنده اینجا را ترک خواهید کرد". او میافزاید: "در حالی که زندانیان زانو زدند نگهبانان به آنان شوک الکتریکی میدادند". در گزارش آمده زمانی که زندانیان وارد محوطهای شدند که نگهبانان در آنجا حضور داشتند بار دیگر مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند. نوع دیگری از شکنجه در زندانهای بوکله به نظافت و شرایط زندگی زندانیان مربوط میشود. بر اساس این گزارش زندانیان در برخی موارد در طول یک روز تنها مجاز به نوشیدن یک فنجان آب هستند.
مرد ۲۰ سالهای که در ماریونا بازداشت شده بود موارد ذیل را به یاد میآورد: "یک روز نگهبانی با یک سطل غذا آمد و گفت: "گرسنه هستید"؟ وقتی زندانیان پاسخ دادند که گرسنه هستند نگهبان غذا را روی زمین انداخت زمینی که همراه با گِل و کثیفی بود. به آنان گفته شد:" شما فقط آن را با دهانتان میگیرید و اگر با دست بگیرید شما را بیرون میآورم و کتک میزنم" و پنج ثانیه به آنان مهلت داد تا غذا را با دهان بردارند.
او میافزاید:"ما گرسنه بودیم و او میگفت باید این گونه غذا بخوریم فقط با دهان. سپس حرکت کرد. نگهبان سپس گفت: "سگها گرسنه بودند".
در همان هفته نمایندگان خارجی یک سازمان حقوق بشر وارد زندان شدند، اما یک نگهبان از قبل به زندانیان هشدار داده بود که گلایهای از وضعیت شان نداشته باشند. نگهبان گفته بود: "فردا بازدیدکنندگان میآیند و اولین نفری که در مورد نوع رفتار در اینجا صحبت کند با شوک الکتریکی به قتل خواهد رسید".
یکی دیگر از انواع شکنجههایی که آن گزارش به نقل از بازماندگان به آن اشاره میکند سلولهای انفرادی بوده است. در آن گزارش آمده است: "این سلولها برای هر کسی که در شب شکایت میکند یا صحبت میکند یا دستورات نگهبانان را دنبال نمیکند گاهی اوقات بدون هیچ دلیلی مورد استفاده قرار میگیرد".
اومی افزاید: "سلولها بسیار کوچک و معمولا تاریک هستند و نوری در آن قابل مشاعده نیست. آن سلولها فاقد تختخواب هستند و برخی از آنها سرویس بهداشتی نیز ندارند. زندانیان در سلولها به ندرت آب آشامیدنی دریافت میکنند و اجازه حمام ندارند. در این گزارش آمده که تعداد زیادی از زندانیان تایید کرده اند که برخی از زندانیانی که به سلول انفرادی همراه با انزوا میروند دچار سوء تغذیه میشوند و یا اصلا زنده از آنجا بیرون نمیآیند".
یکی از بازماندگان تجربه خود را در سلول این گونه به یاد میآورد:"آنان یک وعده غذایی حاوی لوبیا با یک تورتیلا به زندانیان میدادند". وقتی آنجا را ترک کرد او را به منطقه سوء تغذیه بردند و در آنجا به خوبی با آنان رفتار کردند تا بهبود یابند و دوباره آنان را ببرند تا کتک بخورند. او حدود ۲۰ روز پس از حضور در آنجا سکته کرد وقتی از خواب بیدار شد او را به بیمارستان بردند دهانش کج شده بود و احساس لرزش و گزگز در صورت اش داشت.
دولت بوکله از ۲۷ مارس ۲۰۲۲ به عنوان پاسخی به خشونت باندهای تبهکار وضعیت استثنایی را در آن کشور اعلام کرده است. این اقدام پس از آن اتخاذ شد که MS-۱۳ و Barrio ۱۸ دو باند بزرگ آن کشور قتل عامهایی را سازماندهی کردند که تنها در یک مورد ۸۷ کشته در خیابانها بر جای گذاشت. بر اساس تحقیقات روزنامه نگاران این قتل عام به دلیل گسست پیمانی بود که بوکله از ابتدای دولتاش با باندها داشت که خشونت را در سطح پایینی حفظ کرده بود.
وضعیت استثنایی از ابتدای اجرای آن مورد انتقاد سازمانهای ملی و بین المللی حقوق بشر قرار گرفته است نه تنها به دلیل تمدید خودسرانه این اقدام فراتر از آن چه قانون اجازه میدهد بلکه بدان خاطر که در عمل نقض سیستماتیک حقوق بشر را مجاز میداند. بوکله هیچ گونه انتقادی در مورد کارزار خشونت بارش را نمیپذیرد و سازمانهای حقوق بشری را "مدافع باندها" خوانده است.
با این وجود، واقعیت نشان میدهد که همه تقریبا ۶۷۰۰۰ بازداشتی واقعا اعضای باند نیستند. به گفته مقامهای دولتی دست کم ۵ هزار نفر از آنان آزاد شده اند. برای مدافعان حقوق بشر این اقدام السالوادور را به گذشته بازمی گرداند. در تاریخ سالوادور اعمال وضعیت استثنایی تازگی ندارند و ابزار ترجیحی کنترل اجتماعی و سرکوب سیاسی دیکتاتوریهای نظامی گذشته هستند.
وضعیت امروز یک سناریوی آشنا، نگران کننده و دردناک از تاریکترین دوران تاریخ السالوادور است. خودسانسوری واضح است. مردم دیگر حرف نمیزنند. همه مردم سالوادور میدانند که هرگونه برخورد با یک افسر پلیس ممکن است به دستگیری منجر شود.
منبع: فرارو