تصاویر؛ مهندسی بینهایت: «شهر ارواح» فارستسیتی؛ پروژه صد میلیارد دلاری چین در مالزی

فارست سیتی، پروژه صد میلیارد دلاری مالزی و شرکتهای چینی، قرار بود دبی بعدی باشد، اما امروز بیشتر شبیه شهر ارواح است تا ابرشهری آیندهنگر.
فارست سیتی (Forest City) شهری است که با حمایت دولت مالزی و سرمایهگذاران چینی در تنگهی جوهور و در مرز سنگاپور ساخته شد تا به قطب جدید اقتصادی و مسکونی جنوب شرق آسیا تبدیل شود:
پروژهای عظیم واقع بر چهار جزیرهی مصنوعی، با برجهای مسکونی لوکس، خیابانهای عریض، مراکز خرید مجلل، مدرسههای بینالمللی و خطوط مترو برقی؛ پلهای فوق مدرن که جزایر را به هم متصل میکنند و باغهای عمودی که از دیوار برجها بالا میروند؛ ترکیبی از فناوری پیشرفته، طراحی سبز و وعدهی رفاه منطقهای؛ شهری که نه لزوماً برای مردم مالزی، بلکه برای هزاران خریدار چینی طراحی شده بود.

در طرح اولیه از فراز آسمان، نقشهی فارستسیتی مانند چهار برگ عظیم بر سطح آب دیده میشد؛ ساخت آن در سکوت آغاز شد، شبها کشتیهای عظیم میلیونها تن ماسه را در دریا میریختند تا زمین تازهای از دل آب پدیدار شود؛ رقابتی پنهان برای تصاحب فضا، سرمایه و آینده.
اما مسیر توسعهی فارست سیتی پیچیدهتر از تمامی تحلیلها و تخمینها پیش رفت. از افتتاح فاز اول پروژه تا به امروز اغلب آپارتمانها خالی و مراکز خرید تعطیل و بیمشتری ماندهاند و خیابانها در سکوتی عمیق فرورفتهاند. شهری که قرار بود نماد توسعه پایدار و همکاری منطقهای باشد، حالا بیشتر به منطقهای خاموش و بلاتکلیف شباهت دارد؛ شهری که رسانهها با یک واژه آن را توصیف میکنند: «شهر ارواح».

ایده و سرمایهگذاران اولیه
مذاکرات اولیه مقامات مالزی و چین برای ساخت یک منطقه توسعه اقتصادی ویژه «اسکندر» در جنوب ایالت جوهور، از سال ۲۰۰۶ آغاز شد و بخشی از برنامهی چین در راستای گسترش نفوذ این کشور در حوزهی املاک جنوب شرق آسیا بهشمار میرفت.
بااینحال طرح اولیه فارستسیتی نخستینبار در سال ۲۰۱۶ بهصورت عمومی رونمایی شد؛ زمانی که هلدینگ کانتری گاردن (Country Garden Holdings) در جشنی پرهیاهو با دعوت از نخستوزیر وقت مالزی، نجیب رزاق و حضور پررنگ سرمایهگذاران چینی، رسماً نقشهی راه این پروژهی صد میلیارد دلاری را به نمایش گذاشت.
مجاورت با اقتصاد قدرتمند سنگاپور اما هزینههای پایینتر مالزی، برای سرمایهگذاران جذابیت زیادی داشت
مجاورت با سنگاپور و اقتصاد قدرتمندش، موقعیت استراتژیک منطقه و هزینههای کمتر در خاک مالزی، فارستسیتی را به گزینهای جذاب برای سرمایهگذاری تبدیل میکرد.

بهاینترتیب شرکت چینی کانتری گاردن با ۶۰ درصد و شرکت مالزیایی Esplanade Danga 88 که تحت نفوذ و حامی منافع سلطان ابراهیم اسماعیل حاکم جوهور بود، کمتر از ۴۰ درصد سرمایهگذاری پروژه را در دست گرفتند: طرح فروش، حتی پیش از تکمیل اولین واحدها آغاز شد. بروشورها با تصاویر برجهای هوشمند و خانههای سبز در بازارهای شانگهای، پکن و شنژن پخش شدند.
فارستسیتی در اصل خریداران چینی را هدف قرار داده بود
نکتهی مهم این بود که فارستسیتی در اصل خریداران چینی را هدف قرار داده بود: واحدهای مجلل مسکونی برای ثروتمندان شانگهای و پکن که به دنبال بهرهبرداری از فرصتهای خارج کشور و اینجا بهطور خاص نزدیکی به سنگاپور بودند و مردم عادی که میتوانستند آپارتمانهای ساده اما هوشمند را پیشخرید کنند.
هزینههای اعلامشده بالاتر از آن بود که عموم شهروندان مالزی بتوانند روی مالکیت مسکن در این منطقه حساب کنند.
مشخصات
مقدار
ظرفیت نهایی جمعیت |
۷۰۰ هزار نفر |
تعداد واحدهای مسکونی |
۲۵۰ هزار واحد |
نرخ فروش و اشغال واحدها |
۱۵ درصد تا سال ۲۰۲۳ |
کل سرمایهگذاری |
۱۰۰ میلیارد دلار |
تعداد فرصتهای شغلی پیشبینیشده |
۲۲۰ هزار شغل |
تعداد ساکنین فعلی |
حدود ۹ هزار نفر |
تأمین مالی پروژه از سوی چین عمدتاً از طریق منابع داخلی شرکت کانتری گاردن و وامهای بانکی از نهادهای مالی چینی انجام شد. درحالیکه نهادهای مالزی این پروژه را «طرح منافع مشترک و دوستانه» دو کشور عنوان میکردند، وزارت بازرگانی و کمیسیون توسعه و اصلاحات ملی چین حامیان غیرمستقیم توسعهی فارستسیتی محسوب میشدند.
مشخصات جغرافیایی
مقدار
مساحت کل |
۲۱۲۴ هکتار (تقریبی) |
مختصات |
۱٫۳۶ درجه شمالی و ۱۰۳٫۵۹ درجه شرقی |
تعداد جزایر مصنوعی |
۴ جزیره |
مساحت جزیره اول |
۹۷۹ هکتار |
فاصله از سنگاپور |
۲ کیلومتر (از مرز آبی) |
فاصله تا جوهور بارو |
۱۵ الی ۲۰ کیلومتر |
فاصله تا شهر اسکندر پوتری |
کمتر از ۱۰ کیلومتر |
طراحی شهری
طرح جامع فارستسیتی شامل چهار جزیرهی مصنوعی با کاربریهای مختلف بود که مفهوم «شهر جنگلی» را منعکس میکرد؛ جایی که فضای سبز با محیط مصنوعی یکپارچه میشود. این طراحی بهعنوان الگویی جدید از توسعه شهری پایدار و دوستدار محیطزیست معرفی شد.

برشی از طراحی فارست سیتی
نظر به موقعیت مکانی تنگهی جوهور در واقع مهندسان و معماران بومی خالی در اختیار داشتند برای خلق شهری که میتوانست قوانین شهرسازی سنتی را دگرگون کند. فارستسیتی با هدفی متفاوت از ریشه طراحی شد؛ شهری که در آن مرز میان طبیعت و شهر محو میشود، سیستمهای مصنوعی با اکوسیستمهای طبیعی همزیستی میکنند و فناوری در خدمت رفاه سالم قرار میگیرد.
طراحی فارستسیتی بهعنوان الگوی جدید توسعه شهری پایدار معرفی شد
فلسفهی طراحی فارستسیتی بر چهار ستون استوار بود: یکپارچگی کامل با طبیعت، خودکفایی و پایداری، هوشمندسازی فراگیر و کیفیت استثنایی زندگی. بهجای آنکه طبیعت به حاشیه رانده شود، در قلب طراحی قرار گرفت. ساختمانها نه سازههایی بیروح، بلکه مانند موجوداتی زنده نفس میکشیدند و با محیط اطراف در تبادل مداوم بودند.
برای تحقق این چشمانداز بلندپروازانه، کنسرسیومی از بهترینهای جهان در زمینه معماری و شهرسازی گرد هم آمدند:
شرکت آمریکایی ساساکی اسوشیتس (Sasaki Associates) طرح جامع اولیه را ارائه کرد؛ گروه طراحی شهری چین (CUCD) تخصص خود در توسعه شهرهای نوین را به میان آورد و مؤسسه برنامهریزی شهری شانگهای (SUPI) دانش خود در زمینه توسعه پایدار را به اشتراک گذاشت.
چهار جزیره مصنوعی، هر یک با شخصیت و کارکردی متمایز، مجموعاً به مساحت ۱,۳۸۶ هکتار، با فرمی ارگانیک و منحنی طراحی شدند تا جریان طبیعی آب را مختل نکنند.
فلسفه طراحی فارستسیتی: یکپارچگی با طبیعت، خودکفایی و پایداری، هوشمندسازی فراگیر و کیفیت استثنایی زندگی
جزیرهی اول، بزرگترین قطعهی این پازل، قلب تپندهی فارستسیتی بهشمار میرفت و بلوار ساحلی مرکزی، برجهای مسکونی مملو از باغچههای عمودی و مرکز خرید بینالمللی قرار را در خود جای میداد. منطقه مرکزی تجاری (CBD) ضربان اقتصادی شهر را تنظیم میکرد، درحالیکه دهکدهی دریایی و محلههای مسکونی پریمیوم، فضاهای متنوعی را برای زندگی فراهم میآوردند.

جزیرهی دوم، بهشت گردشگری و اقامتهای لوکس، با هتلهای ۵ ستاره، زمین گلف و سواحل تفریحی شکل گرفت. جزیرهی سوم با کمپهای دانشگاهی و مراکز تحقیقاتی به نوآوری اختصاص یافت و جزیرهی چهارم نیز به صنایع سبز، لجستیک و زیرساختهای پنهان شهر تعلق داشت.
باغهای عمودی: وقتی ساختمانها نفس میکشند
یکی از مهمترین مشخصههای فارستسیتی رویکرد باغهای عمودی است که در ساختمانهای اصلی بهکار گرفته شد. برجها و آپارتمانها بهلطف سیستمهایی که «دیوار زنده» نامیده میشوند، از رشد گیاهان متنوعی بر سطوح عمودی خود میزبانی میکنند.
در هر ۳ تا ۴ طبقه، تراسهای وسیع مملو از گیاهان از نمای ساختمانها بیرون میزنند، گویی طبقات ساختمانها را باغچههای معلق در آسمان از هم جدا کردهاند. این تراسها علاوهبر مناظری چشمنواز، فضای سبز خصوصی و مشترکی را برای ساکنان فراهم میآورند تا طبیعت همواره در دسترس آنها باشد.




بامهای برخی از ساختمانها نیز پوشیده از گیاهان هستند، لایهای سبز که هم بهعنوان عایق حرارتی عمل میکند و مصرف انرژی را کاهش میدهد و هم محیطی دلنشین برای گذران اوقات فراغت نیز فراهم میآورد. ساختمانهای شاخص حتی به «ستونهای زنده» مجهز شدند: سازههای عمودی که به طور کامل با گیاهان پوشیده شده و همچون ریههای ساختمان عمل میکنند.
بازتعریف تحرک شهری
یکی دیگر از اهداف مهم ساخت فارستسیتی، کاهش چشمگیر نیاز به خودروهای شخصی بود. شبکه حملونقل به شکلی سهبعدی و با سطوحی مجزا برای عابران پیاده، دوچرخهسواران و وسایل نقلیه موتوری طراحی شد. شبکهای وسیع از مسیرهای پیادهروی و دوچرخهسواری با بیش از ۱۵۰ کیلومتر طول، سراسر شهر را در بر گرفت و تردد بدون خودرو را به گزینهای مطلوب تبدیل کرد.

برنامه تردد: استفاده حداکثری از سیستم حملونقل عمومی و الکتریکی
سیستم حملونقل عمومی تماماً الکتریکی، شامل شبکهی مونوریل درونشهری، اتوبوسهای برقی و قایقهای تندرو، دسترسی آسان به تمام نقاط شهر را فراهم میآورد. حتی زیرساختهای شهر با درنظرگرفتن آینده خودروهای خودران توسعه یافتند، با خیابانها و معابری که برای این فناوری نوظهور بهینهسازی شدهاند.
مدیریت یکپارچه منابع آبی
در شهری که از دل دریا سر برآورده، آب عنصری محوری دیده میشد. سیستم مدیریت آب فارستسیتی یکی از نوآورانهترین جنبههای طراحی آن است و با هدف جمعآوری، تصفیه و استفادهی دوباره بخش اعظم آب باران توسعه یافته است. بدین منظور شبکهای از کانالهای آبی مانند مویرگهای فراگیر در سراسر شهر تعبیه شدند که درعینحال بهعنوان عناصر اساسی مدیریت سیلاب نیز عمل میکردند.

هنر مهندسی ساخت جزایر مصنوعی
در فارستسیتی، همهچیز با دریا شروع شد و دریا، بزرگترین چالش مهندسان بود.
ساخت شهری بر بستر آبهای آزاد، نیازمند فرایندی پیچیده، پرهزینه و زمانبر بود که در مهندسی به آن «Land Reclamation» یا احیای زمین از دریا گفته میشود. در فارست سیتی، این کار با استفاده از لایروبی هیدرولیکی در مقیاسی انجام شد که نهتنها برای مالزی، بلکه حتی در جنوب شرق آسیا بیسابقه بود.

زمین مصنوعی طی مراحل پیشبارگذاری، زهکشی عمودی و تقویت تراکم دینامیکی استحکام لازم را پیدا میکرد
سپس، از طریق لولههای عظیم که گاهی طول آنها به چند کیلومتر میرسید، ماسه و گل به منطقه احداث جزیره پمپاژ میشد. خروجی این لولهها به نازلهایی ختم میشد که ماسه را به شکل لایهلایه بر روی آب تخلیه میکردند، تا زمین بهمرور از دریا سربرآورد.

در مرحلهی بعد این زمین تازهمتولدشده باید تحکیم میشد تا بتواند وزن ساختمانهای عظیم را تحمل کند. برای این منظور، از روشهای متعددی استفاده شد:
- پیشبارگذاری (Preloading): خاک تازهریختهشده ابتدا تحت فشار قرار میگرفت. لایههایی از سنگدانه یا خاک سنگین روی بستر ماسهای قرار میگرفت تا به مرور آب از منافذ خاک خارج و خاک متراکم شود. این فرایند گاهی ماهها طول میکشید.
- زهکشی عمودی (Vertical Drainage): هزاران لوله باریک ژئوسنتتیکی (معروف به PVD) به صورت عمودی در خاک فرو میرفتند تا آبهای حبسشده در عمق، سریعتر به سطح منتقل شوند. این فرایند سرعت تحکیم خاک را چند برابر میکرد.
- تراکم دینامیکی (Dynamic Compaction): در مناطقی که لایههای ماسهای ضخیم بود، وزنههایی با وزن چند ده تن از ارتفاع بالا به زمین انداخته میشدند. این ضربههای پیدرپی باعث فشردهشدن لایههای زیرین خاک و افزایش مقاومت باربری زمین میشدند.
همچنین قرار بود پردههای رسوبگیر در اطراف محلهای ساخت نصب شوند تا از پخش رسوبات و آلودگی آب جلوگیری کنند. برای جبران بخشی از تخریب اکوسیستم هم باید ساختارهای مرجانی مصنوعی را با مواد خاص در اطراف جزایر آماده میکردند تا زیستگاههای جدیدی برای آبزیان فراهم شود.
زیرساختهای آینده: انرژی، پسماند و ارتباطات
فارستسیتی در ابعاد فنی نیز آیندهنگری خیرهکنندهای دارد. شبکه برق و انرژی شهر با ظرفیت تولید ۱۰۰ الی ۲۰۰ مگاوات از منابع تجدیدپذیر (پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی) طراحی شده و شبکه هوشمند توزیع انرژی، با قابلیت بهینهسازی خودکار، توزیع برق را مدیریت میکند، درحالیکه سیستمهای ذخیره باتری، انرژی مازاد را برای استفاده در زمان اوج مصرف ذخیره میسازند.
۳۰ درصد از نماها و ۸۰ درصد از بامهای ساختمانها مجهز به پنلهای فتوولتائیک هستند تا انرژی خورشیدی را مستقیماً در محل مصرف تولید کنند. سیستم مدیریت پسماند شهر نیز با ظرفیت پردازش ۱,۵۰۰ تن پسماند روزانه، از جمعآوری پنوماتیک با تفکیک خودکار بهره میگیرد.
انرژی خورشیدی مستقیماً در محل مصرف تولید میشود
در قلب فارستسیتی، سیستمهای هوشمند شهری قرار دارند. بیش از دهها هزار سنسور هوشمند در سراسر شهر، اطلاعات را به مرکز کنترل یکپارچه منتقل میکنند که همزمان ترافیک، انرژی، امنیت و خدمات شهری را مدیریت مینماید. شبکه فیبر نوری و اینترنت همراه با پوشش کامل در تمام مناطق، ارتباطات بیوقفه را تضمین میکند، درحالیکه مرکز داده اصلی با قابلیت پردازش بالا، بر عملکرد بهینه همه سیستمها نظارت دارد.
چالشها و تعدیلها: چرا برنامه ساخت بارها به تأخیر افتاد
تا سال ۲۰۲۲، حدود ۴۰ درصد از مساحت کل جزیره اول ساخته شده بود: تقریباً ۱۵,۰۰۰ واحد مسکونی، شبکه جادهها، سیستمهای آب و برق و امکانات عمومی نظیر مرکز فروش، هتل چهارفصل، مدرسه بینالمللی و مرکز درمانی تکمیل و افتتاح شدند. اما چالشهای متعددی پیشرفت پروژه را کند کردند، عواملی که عمدتاً از تنشهای سیاسی ناشی میشدند.




بازی بزرگ: چالشهای سیاسی و تحولات ژئوپلیتیک فارست سیتی
فارستسیتی صرفا یک پروژهی ساختمانی نبود. این شهر مصنوعی از همان آغاز در قلب شبکهای پیچیده از منافع سیاسی، تنشهای دیپلماتیک و رقابتهای ژئوپلیتیک قرار داشت. بازیگران قدرتمندی چون چین، مالزی و سنگاپور، هر یک با دیدگاهها و اهداف متفاوت، سرنوشت این پروژه را رقم زدند.
سال ۲۰۱۶ وقتی توافقنامه ساخت فارستسیتی به امضا رسید، دولت چین تحت رهبری شی جینپینگ، «ابتکار کمربند و جاده» (Belt and Road Initiative) را تازه آغاز کرده بود. این برنامه عظیم اقتصادی و جغرافیایی با هدف گسترش نفوذ چین از طریق سرمایهگذاریهای زیرساختی در سراسر آسیا، آفریقا و اروپا طراحی شده بود.
فارست سیتی در اصل بخشی از طرح سرمایهگذاری «ابتکار کمربند و جاده» چین بود
فارستسیتی، گرچه رسماً پروژهای خصوصی به رهبری کانتری گاردن بود، اما در عمل به نمادی از این ابتکار تبدیل شد. درواقع این پروژه از منظر چین، دستاوردی چندوجهی محسوب میشد: کسب پایگاهی استراتژیک در تنگه مالاکا؛ یکی از مهمترین گذرگاههای تجاری جهان، نمایش قدرت مهندسی و فناوری چین و گسترش نفوذ اقتصادی در منطقهای که پیشازاین تحت نفوذ غرب قرار داشت.
دوران نجیب رزاق: اعطای مجوزها و وعده معافیتهای مالیاتی

در سوی دیگر این معادله، دولت مالزی به رهبری نجیب رزاق با آغوش باز از این سرمایهگذاری عظیم استقبال کرد. نجیب که از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۸ نخستوزیر مالزی بود، روابط نزدیکی با چین داشت و سرمایهگذاری آنها را مثبت ارزیابی میکرد. برای دولت او، فارستسیتی فرصتی طلایی بود: جذب میلیاردها دلار سرمایه خارجی، ایجاد صدها هزار شغل برای مالزیاییها و تقویت رقابتپذیری اقتصاد مالزی در برابر سنگاپور.
اما در پشتپرده، همهچیز به این سادگی نبود. درحالیکه رسانههای رسمی از بازی «برد-برد» صحبت میکردند، بسیاری از تحلیلگران نگران توازن نامتقارن قدرت در این همکاری بودند. قراردادهایی که بهسرعت و اغلب بدون مناقصه شفاف به شرکتهای چینی اعطا میشد، سؤالاتی را درباره منافع پنهان برانگیخت.
برای دولت مالزی، فارستسیتی فرصتی طلایی بود
در سطح محلی، سلطان ابراهیم اسماعیل، حاکم قدرتمند ایالت جوهور، نقشی کلیدی در پیشبرد پروژه داشت. با قدرت و نفوذ او در جوهور بسیاری از موانع بوروکراتیک برای پیشبرد سریع پروژه برداشته شد و سرمایهگذاران به مجوزهایی رسیدند که معمولاً به تأیید چندین نهاد فدرال نیاز داشتند؛ اقدامی که بعدها به منبع اختلافات تبدیل شد.
در فاصله تنها چندکیلومتری فارستسیتی، دولت سنگاپور از چندین منظر نگران پیشبرد این پروژه بود: اول، تأثیرات زیستمحیطی ساخت زمینهای مصنوعی وسیع بر جریانهای دریایی و اکوسیستم تنگه جوهور؛ دوم مسائل امنیتی ناشی از حضور گسترده چین در این منطقه استراتژیک و سوم، رقابت اقتصادی با بازار مسکن و تجاری سنگاپور.
نخستوزیری ماهاتیر محمد: «نه به شهر چینی»

اما اگر بخواهیم نقطه عطفی را در داستان فارستسیتی مشخص کنیم، بیتردید باید به ماه می ۲۰۱۸ اشاره کنیم: زمانیکه انتخابات تاریخی مالزی ورق سیاست را برگرداند و ائتلاف اپوزیسیون پاکاتان هاراپان به رهبری ماهاتیر محمد ۹۳ساله، قدرت را از حزب امنو (UMNO) و نجیب رزاق گرفت.
ماهاتیر که پیشازاین از ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۳ نخستوزیر مالزی بود، در کمپینهای انتخاباتی خود بهشدت از «فروش کشور به چین» انتقاد میکرد و پروژههای بزرگ چینی از جمله فارستسیتی را نمونههایی از «استعمار نوین» میدانست. او تنها چند روز پس از پیروزی گفت که با ایدهی ساختن «شهر چینی» و اسکان اتباع این کشور مخالف است و اجازهی فروش کشور مالزی را نمیدهد.
ماهاتیر محمد با ایده ساختن «شهر چینی» مخالف بود
ماهاتیر محمد محدودیتهای سختی را بر فروش ملک به خارجیها، بهویژه چینیها اعمال کرد و صدور ویزا برای خریداران را دشوارتر ساخت. تأثیرات این موضعگیری که مستقیماً مدل کسبوکار فارستسیتی را هدف قرار میداد، خیلی زود با کاهش غیرمنتظرهی فروش واحدها، افت ارزش سهام کانتری گاردن و نهایتاً تلاش سرمایهگذاران برای لغو قراردادهایشان روشن شد.
کانتری گاردن تلاش کرد خصوصیت «مالزیایی» پروژه را برجستهتر نشان دهد: تبلیغات جدید بر مزایای اقتصادی برای مردم محلی، اشتغالزایی داخلی و انتقال فناوری تأکید داشتند؛ چرخشی آشکار از تمرکز قبلی بر «سبک زندگی بینالمللی» و «دروازهای به آسیای جنوب شرقی».
موضع محیالدین یاسین: تلاش برای احیای پروژه
سال ۲۰۲۰ محیالدین یاسین با ائتلافی جدید به قدرت رسید و موضعی معتدلتر نسبت به سرمایهگذاریهای چینی اتخاذ کرد. دولت او تمایل داشت مناسبات با چین را بهبود بخشد و محدودیتهای اعمال شده توسط ماهاتیر را کاهش دهد. اما درست زمانی که فضای سیاسی برای فارستسیتی روبهبهبود میرفت، بحران همهگیری کووید ۱۹ فرارسید.
با وقوع همهگیری کرونا، محیالدین یاسین فرصت بهبود وضعیت فارستسیتی را از دست داد
محدودیتهای سفر بینالمللی عملاً جریان خریداران و سرمایهگذاران چینی را متوقف کرد و قرنطینهها، عملیات ساختوساز را برای ماهها به حالت تعلیق درآورد. همچنین بحران اقتصادی ناشی از همهگیری، بازار املاک را در سراسر آسیا با رکود مواجه کرد.
همزمان، اولویتهای دولت مالزی به سمت مقابله با بحران سلامت و اقتصادی معطوف شد و پروژههای عمرانی در اولویتهای پایینتر قرار گرفتند.
شهر در حالت انتظار
پروژه فارستسیتی از این زمان به بعد، عملاً وارد فاز رکود شد. نه پروژه بهطور رسمی لغو یا متوقف شد و نه توسعهی فعالی در آن دیده میشد. تبلیغات شرکت کانتری گاردن کاهش یافت، وبسایت پروژه کمتر بهروزرسانی شد و رسانهها با لحن محتاطانهتری به آن اشاره میکردند.

فارستسیتی در بحبوحه بحرانهای سیاسی، اقتصادی و محیطزیستی به شهری تاریک و نیمهمتروک تبدیل شد
آپارتمانهایی که ساخته شده بودند، همچنان عمدتاً خالی ماندهاند و برخی از خریداران پیشین، حتی به دنبال فروش دوباره یا واگذاری دارایی خود بودند.
حالا فارستسیتی دیگر فقط یک پروژهی پرچالش نبود، بلکه به شهری خاموش تبدیل شد که میان سیاست، اقتصاد و پاندمی گیر افتاده بود. آنچه در ابتدا یک معجزه مهندسی بود، حالا بیش از هر چیز به یک علامت سؤال عظیم در دل خلیج جوهور شباهت داشت.
تجربه زیسته ساکنان فارست سیتی
فارستسیتی امروز حسوحال عجیبی را القا میکند، درست مثل یک استراحتگاه تعطیلات متروکه:
در ساحل زمین بازی خالی و کهنهی کودکان را میبینید، انبوه بطریهای خالی، ماشینی قدیمی و رنگپریده و پلهای سفید و نمادین در کنار آب که رو به «ناکجا» کشیده شده است. شبها در میان جنگل آپارتمانهای مشابه، تکچراغهایی روشن میشود و فضا را موهومتر میکند. امکانات زندگی بسیار محدود هستند و تردد بدون ماشین، دشوار.
اگرچه بسیاری از واحدهای مسکونی این پروژه به فروش رفتهاند، اما نسبت بسیار کمی از خریداران واقعاً در آن اقامت دارند. براساس گزارش رسانههایی نظیر الجزیره، تنها بین ۵ تا ۱۵ درصد از واحدها در دورهای واقعاً ساکنینی داشتهاند و این میزان پس از بحران کرونا حتی کمتر هم شده است.
مشاورین املاک تخمین میزنند که ۸۰ درصد از ۹ هزار نفر ساکنین فعلی شهر مستأجر هستند و بسیاری از آنها در سنگاپور یا بندر کانتینری در جوهور کار میکنند.




برای مثال ایوون خاویر که یک آپارتمان دوخوابه کاملاً مبله را باقیمت ۱۸۲ دلار اجاره کرده، خلوت بودن شهر را دلیل اصلی انتخاب خود میداند و البته اشاره میکند این قیمت بهمراتب ارزانتر از اجارهبهای منازل مشابه در سنگاپور است، جایی که همسرش کار میکند.
خاویر نگرانی خود را خاموش بودن چراغها در شب و رفتوآمد افرادی که برای مشروبات ارزان به آنجا میآیند، ذکر میکند: «آنها هر شب کنار جاده توقف میکنند و مشغول نوشیدن میشوند، هرچند تابهحال شاهد وقوع جرمی نبودهام و منطقه را ایمن میدانم.»
نظمی حنفیه مهندس آیتی ۳۰ساله سال ۲۰۲۲ به فارستسیتی نقلمکان کرد و در آپارتمانی مشرف به دریا ساکن شد. شش ماه بعد او زندگی در شهر ارواح را دیوانهکننده میدانست: «من پس از یک سال موفق شدم از آنجا فرار کنم. دیگر اصلاً به پول ودیعه فکر نمیکردم، فقط باید از شهر خارج میشدم. شما در فارستسیتی کاملاً تنها هستید، خودتان میمانید و افکارتان.»
یک زن مغازهدار چینی که ۶ سال در فارستسیتی سکونت داشته میگوید باوجود همهی مشکلات میخواهد اینجا بماند: «چرا ادامه میدهیم؟ چون معتقدیم اگر طرح ویژه اقتصادی اجرا شود ممکن است اینجا به مکانی شبیه هنگکنگ و شنژن تبدیل شود.»
بااینحال سیارالاعظم سریفالدین معاون منطقهای فارستسیتی هنوز شرایط را قابلمدیریت میداند و میگوید «هنوز افرادی هستند که دوست دارند بیایند و از امکانات اینجا لذت ببرند، هرچند تا ۷۰ درصد املاک فروخته شده را چینیها خریدهاند.»
برای همین جای تعجب نیست که اغلب کارکنان جزیرهها چه در رستورانهای انگشتشماری که باز هستند و چه در مراکز اداری و تفریحی، به زبان ماندارین صحبت میکنند.
فارست سیتی قرار بود آینده را زودتر از موعد به مالزی بیاورد، اما بحرانهای پیاپی سیاسی، اقتصادی و زیستمحیطی مانع از این شدند که نقشهی راه توسعهی ۲۰ سالهی شهر محقق شود.
برخی معتقدند باوجود گزارشهای تاریکی که در دو سال گذشته از فارست سیتی منتشر شده، هنوز میتوان به پایان بهتر این شهر امید داشت:
آگوست سال ۲۰۲۳، انور ابراهیم نخستوزیر مالزی اعلام کرد از این شهر حمایت میکند و مشوقهای ویژهای از جمله ویزاهای چندبار ورود و نرخهای مالیاتی خاص برای آن در نظر گرفت. اوایل سال ۲۰۲۴ نیز مالزی و سنگاپور تفاهمنامهای در زمینهی توسعهی منطقهی اقتصادی ویژهی دو کشور امضا کردند.
بااینحال، آیندهی فارست سیتی همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. درحالیکه دولت مالزی تلاش میکند به هر ترتیب جان تازهای به پروژه بدهد، توسعهدهندگان املاک چین با بحران بدهی فزاینده دستوپنجه نرم میکنند. «شهر جنگلی» حالا به میدان نبردی برای بقا تبدیل شده و تغییرات آتی آن فراتر از سرنوشت یک پروژه، شاید الگوی آیندهی مشارکت اقتصادی آسیای شرقی را رقم بزند.
منبع: خبرآنلاین