۱۵ واقعیت باورنکردنی در مورد کوسهها که شما را حیرت زده میکند!
کوسهها صدها میلیون سال برای تکامل و تسلط بر دریا به عنوان شکارچیان فرصت داشته اند. هر چه بیشتر درباره آنها مطالعه میکنیم، با شگفتیهای بیشتری رو به رو میشویم.
فرادید | کوسهها هرگز در تخیلات رنگارنگ انسان جایی ندارند. آنها اغلب عجیب، ترسناک، قدرتمند، منحصر به فرد و خاص و... هستند. کوسهها صدها میلیون سال برای تکامل و تسلط بر دریا به عنوان شکارچیان فرصت داشته اند. هر چه بیشتر درباره آنها مطالعه میکنیم، با شگفتیهای بیشتری رو به رو میشویم.
به گزارش فرادید، در این گزارش چند نمونه از عجیبترین و خاصترین کوسهها را معرفی کرده ایم. تا پایان این مطلب همراه ما باشید تا از خواندن این ویژگیهای منحصر به فرد حیرت زده شوید.
کوسههای سر چکشی میدان دید ۳۶۰ درجهای دارند
سر چکشیها همانطور که از اسمشان معلوم است به خاطر داشتن سرهای عجیب و غریب در دنیای حیوانات مشهور هستند. مدتهاست که دانشمندان در مورد شکل سر و اینکه هدف از خلقت چنین سری چه بوده است کنجکاو هستند. از آنجایی که چشمان آنها روی نوک سر شان قرار دارد، دید دوچشمی بسیار خوبی دارند. چشمهای بیشتر کوسهها در دو طرف سرشان قرار دارند، نه در جلو، به این معنی که دید دوتایی خوبی ندارند. از سوی دیگر، کله چکشیها دید ۳۶۰ درجهای از جهان دارند.
تنها جایی که دیدِ سر چکشی نقطه کور دارد، مستقیماً بالا و زیر سر آن است. بینایی چشمگیر و دید دو چشمی به توضیح اینکه چرا این کوسهها با چنین مشخصات منحصر به فردی تکامل یافته اند کمک میکند.
کوسههای کلوچه بُر تکههای دایرهای شکل گوشت را از طعمههای زنده جدا میکنند
طول این کوسهها به کمتر از ۲ فوت (۰.۶ متر) میرسد، با این حال بزرگترین دندانها را نسبت به اندازه بدن در میان گونههای دیگر کوسهها دارند. چرا؟ چون آنها در حال حرکت گاز میگیرند.
تخصص کوسههای کلوچه بر این است که تکههای گوشت قربانی را در حالی که هنوز زنده است به صورت دایرهای از بدن بیرون میآورد. به نوعی، این یک استراتژی هوشمندانه برای شکا است. آنها یک جا طعمه را نمیخورند بلکه تکه تکه گوشت قربانی را در دهانشان نگه میدارند، طعمه آنها زنده میماند تا در آینده تبدیل به یک وعده غذایی دیگر شود. این یک بازی دو سر بُرد است، اما یک بُرد دردناک برای قربانی، چون با اینکه برای ساعتها زنده میماند اما زجر میکشد.
کوسه این شاهکار را از طریق دهان و دندانهایی بسیار تخصصی انجام میدهد. به سمت قربانی شنا میکند و مانند یک مکنده به آن میچسبد و لبهای مکندهاش مهر و موم محکمی را اطراف بدن قربانی ایجاد میکند. بعد دندانهای بزرگ پایینی آن در گوشت فرو میرود در حالی که بدن خود را تاب میدهد یک برش دایرهای ایجاد میکند. هنگامی که تکهای از گوشت جدا شود، طعمه میتواند فرار کند.
کوسههای کلوچه بر منبع غذایی مشخصی ندارند و تقریباً هر چیزی که در دریا شنا میکند را گاز میگیرند. همه چیز، از ماهی تن گرفته تا نهنگها، فوکها و دیگر گونههای کوسهها. گاهی جای زخمهای دایرهای شکل را میتوان رو بدن کوسههای شکارچی دید. حتی حمله آنها به یک انسان نیز به ور مستند ثبت شده است، زمانی که شناگر مسافتهای طولانی، مایک اسپالدینگ، در حین شنای شبانه در هاوایی بود، یک کوسه کلوچه بر ساق پایش را گاز گرفت.
جنین کوسه در تخم تهدید خطر را حس میکند
آسیب پذیرترین زمان برای بچه کوسه احتمالاً زمانی است که در داخل محفظه تخم گیر کرده است بدون اینکه بتواند از خطری که آن را تهدید میکند فرار کند. در واقع، به نظر میرسد که حتی جنینها هم میدانند که در موقعیت خطرناکی قرار دارند و از بد شانسی داخل یک کیسه چرمی گیر کرده اند تا هر شکارچی بتواند از آنها لذت ببرد؛ بنابراین در خلقت کوسهها یک استراتژی بقا ارائه شده است. با رشد جنین کوسه، محفظه تخم شروع به باز شدن میکند و در این مرحله، شکارچیان میتوانند این ماهیهای در حال رشد را از طریق میدانهای الکتریکی منتشر شده از حرکت آنها حس کنند.
اما جنینها هم برای مقابله به مثل میتوانند حرکت شکارچی را که در حال نزدیک شدن است حس کنند. اگر آنها وجود خطر را حس کردند و شکارچی در نزدیکی جنین قرار گرفت جنینها یخ میزنند، و حتی تنفس را متوقف میکنند تا ازدید شکارچیان پنهان شوند. محققان این رفتار را با بازسازی میدان الکتریکی شکارچیان آزمایش کردند و حرکت جنین را تا زمانی که خطر از بین رفت، زیر نظر گرفتند.
جنینهای کوسه ببری در رحم مادر یکدیگر را میخورند
برای کوسههای ببری، زندگی هیچ وقت آسان نیست، حتی در رحم مادر. مادههای این گونه دارای دو رحم هستند و در پایان هر فصل تولید مثل دو توله به دنیا میآورند. اما آنها تولید مثل را با بارداری حداقل ده جنین شروع میکنند. پس چه اتفاقی برای جنینها میافتد؟ اولین جنین کوسه ببری که از تخم خارج میشود سریعتر از خواهر و برادر خود رشد میکند و وقتی اندازه آن به حدود ۱۰ سانتی متر (۴ اینچ) برسد، شروع به کشتن و خوردن جنینهای دیگر میکند. هنگامی که تمام جنینهای خواهر و برادر خورده شد، بچه کوسه ببری شروع به خوردن تخمهای بارور نشده مادرش میکند.
کوسه گرینلند کندترین ماهی در حیات وحش است
کوسه گرینلند میتواند از نظر اندازه با کوسه نهنگ رقابت کند و با حداکثر اندازه حدود ۲۴ فوت (۷ متر) طول و اندازه متوسط ۸ تا ۱۴ فوت (۲ تا ۴ متر)، کوسه نهنگ و هر کوسه دیگری را شکست میدهد. اامااین ماهی بزرگ در یک رفتار دیگر نیز رکورد شکنی کرده واز نظر سرعت کندترین ماهی جهان لقب گرفهته است.
جای تعجب نیست، زیرا این حیوانات گرماگیرعمدتاً در آبهای سرد زندگی میکنند. در یک مطالعه اخیر، کوسههای گرینلند با سرعت حدود ۰.۸ مایل در ساعت (۱.۳ کیلومتر در ساعت) حرکت میکنند. این کمتر از یک سوم سرعت متوسطی است که یک انسان با آن راه میرود. هنگامی که آنها موتور سرعت خود را روشن میکنند، در حدود ۱.۷ مایل در ساعت (۲.۷ کیلومتر در ساعت) حرکت میکنند. به عبارت دیگر، احتمالاً شما میتوانید با نصف سرعت عادی خود راه بروید، ولی همچنان از یک کوسه گرینلند پیشی بگیرید.
اما سؤالی که پیش میآید این است: اگر آنها خیلی کند هستند، چگونه میتوانند فوکها را بگیرند و بخورند، طعمهای که اغلب در شکم آنها دیده شده است؟ دانشمندان فکر میکنند که این ماهی غول پیکر تنبل از حس بویایی عالی خود برای پیدا کردن فوکهای در خواب استفاده و به پستانداران به طور ناگهانی وبی خبر حمله میکند.
کوسه دهان بزرگ از کریل تغذیه میکند
این کوسه دهان بزرگ در مناطقی که کریل (به سختپوستانی اطلاق میشود که ظاهری همچون میگو دارند. این بیمهرگان در آبهای همه اقیانوسهای جهان یافت میشوند. نام «کریل» از واژهٔ نروژی krill به معنای «بچه کوچک ماهی» میآید) به وفور دیده میشود، گشت و گذار میکند و با دهان بزرگ خود غذا میخورند. این ماهی بزرگ یکی از سه کوسه بزرگی است که از کریلها تغذیه میکند مثل کوسه بالدار و کوسه نهنگ.
این گونه که به ندرت دیده میشود هنوز برای علم یک معماست. اولین نمونه از نوع کوسه دهان گنده تنها در سال ۱۹۷۶ توسط انسان ثبت شد. خوشبختانه، اطلاعات کمی در مورد زندگی کوسه دهان گنده در سال ۱۹۹۰ ارائه شد. دانشمندان یک مگادهان را در یک شبکه آبی پیدا کردند ودو روز کوسه را ردیابی کردند و متوجه شدند که در مهاجرت عمودی شرکت میکند.
در طول روز، کوسه در اعماق ۴۵۰ تا ۵۰۰ فوتی (۱۳۷ تا ۱۵۲ متری) اقیانوس بود. در شب، تا حدود ۴۰ فوت (۱۲ متر) زیر سطح دریا شنا میکرد. گشت و گذار شبانه به دنبال منبع غذایی، یعنی کریل ها. کوسههای دهان گنده از اولین روزی که صید شدهاند، گونههای کریل و دیگر طعمههای ریز را در شکم خود داشتند. از اولین نمونه در سال ۱۹۷۶، ۴۱ مگادهان صید شده است، و با هر صید، دانشمندان کمی بیشتر در مورد این گونه عجیب اطلاعات کسب میکنند.
کوسههای سفید بزرگ میتوانند هفتهها بدون غذا زنده بمانند
یکی از گونههای کوسه که به خاطر عادتهای غذاییاش در حیات وحش معروف است، کوسه سفید بزرگ است. این شکارچی قدرتمند کاملاً برای شکار طعمههای بزرگ تکامل یافته است. کوسه سفید به لطف روغن ذخیره شده در کبدش میتواند مدت زیادی بین وعدههای غذایی خود فاصله داشته باشد؛ چیزی در حدود سه ماه ثبت شده است.
این ویژگی به طور خاص برای مهاجرت آنها مفید است. به عنوان مثال، مادههایی که از سواحل کالیفرنیا تغذیه میکنند، در طول فصل تولید مثل به منطقهای معروف به کافه کوسه سفید، منطقهای در میانه راه بین هاوایی و کالیفرنیا میروند. ذخیره روغن فراوان در کبد به آنها کمک میکند تا این سفر طولانی را بدون ذرهای ناراحتی و درد در مناطقی از اقیانوس که غذای کمی در آن یافت میشود انجام دهند.
در عین حال، ادعاهایی مبنی بر اینکه کوسههای سفید به طور منظم هفتهها را بدون خوردن غذا میگذرانند، کمی مسئله دار است. یک مطالعه در سال ۲۰۱۳ از دانشگاه تاسمانی نشان داد که کوسه سفید بزرگ سه یا چهار برابر بیشتر از آنچه قبلاً تصور میشد غذا میخورند تا سطح بالایی از انرژی را که در طول شکار صرف میکنند حفظ کنند. این درک جدید از سطح فعالیت آنها به ما کمک میکند تا نقش حیاتی آنها را در اکوسیستمهای دریایی بهتر درک کنیم، زیرا کوسهها به تعادل جمعیت بزرگتر حیوانات کمک میکنند حتی بیشتر از آنچه قبلاً گمان میکردیم.
برخی از گونههای کوسه برای تولید مثل به زادگاه خود باز میگردند
کوسهها حافظه بلند مدت قویای دارند و جایی که برخی از گونههای کوسه برای زایمان انتخاب میکنند، دلیلی است که آنها میتوانند اطلاعات را از سنین بسیار پایین به خاطر بسپارند.
یک مطالعه طولانی مدت در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و نشان داد که حداقل برخی از گونههای کوسه برای زایمان به محل تولد خود بازخواهند گشت، چیزی به نام فیلوپاتری (تمایل حیوان به ماندن یا بازگشت به محل تولدش) زایمان. این همان رفتاری است که در بسیاری از حیوانات دیگرنیز دیده میشود، مثل لاکپشتهای دریایی که برای تخمگذاری به ساحل تولد خود بازمیگردند، یا آلباتروسهایی که گاهی به فاصله چند متری از محل تولدشان برمیگردند تا برای جوجههای خود لانه بسازند.
در این مطالعه ۲۰۰۰ بچه کوسه از سال ۱۹۹۵ به مدت دو دهه زیر نظر گرفته شدند. حداقل شش ماده متولد شده در گروههای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۷، ۱۴ و ۱۷ سال بعد برای زایمان به محل تولد خود بازگشتند، که اولین شواهد مستقیم از فیلوپاتری زایمان را ارائه میدهد. برای کوسههای لیمویی، این اطلاعات بسیار مهم است، زیرا آنها از جنگلهای حرا به عنوان محل زایمان استفاده میکنند. حفظ زیستگاه حرا نه تنها برای حفاظت از آینده این گونه کوسه، بلکه از گونههای بی شمار دیگری که برای حفاظت به حرا نیاز دارند، از جمله خود انسان، کلیدی است.
پوست کوسه مانند کاغذ سنباده است
ممکن است انتظار داشته باشید که پوست یک کوسه صاف باشد، اما اینطور نیست. در عوض، مثل کاغذ سنباده، زبر و خشن است. پوست کوسه با دندانههای ریز مثل فلسهای پلاکوئید یا دنتیکولهای پوستی پوشیده شده است. موزه استرالیا توضیح میدهد: فلسهای پلاکوئید از یک هسته درونی پالپ عروقی (تامین خون)، یک لایه میانی عاج و یک مینای سخت مانند لایه بیرونی ویترودنتین تشکیل شدهاند. آنها به سمت دم برگشته و هنگام شنا کردن کوسهها اصطکاک را کاهش میدهند. اندازه فلسها مانند فلسهای ماهی معمولی رشد نمیکند، بلکه فلسهای جدید به فلسهای قدیمیتر اضافه میشوند.
کوسهها میتوانند به حالت خلسه بروند
کوسهها میتوانند وارد حالتی شوند که به عنوان "تشنح تونیک" (تونِ عضلانی به معنای سفتی طبیعی ماهیچه در حالت استراحت (بدون انقباض) است. در تشنج تونیک، تون عضلات درگیر به شدت افزایش مییابد و در نتیجه کل بدن، دستها یا پاها ناگهان سفت یا منقبض میشوند) شناخته میشود، که یک حالت موقتی عدم حرکت است. زمانی اتفاق میافتد که حیوان به پشت واژگون میشود و دچار بیحسی میشود. منافذ حسی که روی پوزه کوسه قرار دارد، وضعیت را تشخیص داده و چنین القا میکند که آرام شود و شروع به تنفس عمیق و ریتمیک کند، تقریباً انگار هیپنوتیزم شده است.
تشنج تونیک کوسهها برای محققان کاربردی و مفید است، زیرا به آنها اجازه میدهد کوسه را تحت سلطه خود درآورند، اما هدف تکاملی این ویژگی هنوز کشف نشده است. ممکن است تشنج تونیک یک استراتژی دفاع شخصی باشد، خیلی شبیه به بازی مرده، اما اینکه چرا یک شکارچی قهار بخواهد این کار را انجام دهد مشخص نیست. از نظر بعضی دانشمندان شاید هم یک تاکتیک شکار باشد.
کوسه نهنگ، پوستی با الگوهای منحصر به فرد دارد
پوست کوسه نهنگ با خالهای سفید پوشیده شدهاست، اما شکل و چینش و رنگ این خالها برای هر کوسه نسبت به کوسه دیگر بسیار متفاوت است. محققان کشف کردهاند که هر کدام دارای الگوی منحصربه فردی مانند اثر انگشت انسان هستند که شناسایی تک تک حیوانات را ممکن میسازد. تا به امروز WWF ۴۵۸ کوسه نهنگ مختلف را در آبهای اطراف فیلیپین شناسایی و فهرستبندی کرده است.
برخی از کوسهها برای زنده ماندن باید به طور مداوم شنا کنند
کوسه سفید بزرگ، کوسه نهنگ و کوسه ماکو زنده ماندنشان متکی به نوعی تنفس هست که باید با دهان باز باشد و با همین ویژگی باید شنا کنند. هرچه سریعتر شنا کنند، آب بیشتری از آبششهایشان عبور میکند و به بدنشان اکسیژن میرساند. اگر شنا کردن را متوقف کنند، اکسیژن دریافت نمیکنند و ممکن است بمیرند. این کوسهها با اصطلاح تنفس کنندگان تهویهای اجباری یا کوسههای هوازی تلمبهای اجباری شناخته میشوند.
بعضی از کوسهها برای نفس کشیدن از اسپیرال استفاده میکنند
گونههای خاصی مانند کوسههای ببری برای دریافت اکسیژن نیازی به شنا کردن ندارند. آنها برای کشیدن آب به داخل دهان و روی آبششها به روشی به نام اسپیرال (منافذ ریزی بر روی سطح بدن جاندارانند که معمولاً به دستگاه تنفسی آنها ختم میشوند. در آبزیان غضروفی مانند کوسه و لقمهماهی در پشت هر گوششان یک روزنک دیده میشود که کار آن پمپ کردن آب از آبششها به هنگام استراحت جانور است.) تکیه میکنند. اگر آنها در کف اقیانوس در ماسه دفن شده باشند یا اگر با دهانشان مشغول غذا خوردن هستند، میتوانند روش پمپاژ خود را به "spiracles" تغییر دهند. اینها همان کار کشیدن آب به آبشش را انجام میدهند.
کوسهها به روشهای مختلف تولید مثل میکنند
همانطور که در بالا توضیح داده شد، همه بچه کوسهها به یک شکل متولد نمیشوند. برخی از کیسههای تخمی بیرون میآیند که بیرون از بدن مادر گذاشته میشوند و به محض متولد شدن رها میشوند و خود باید مراقب زندگیشان باشند. این گونهها به عنوان گونههای تخمگذار شناخته میشوند. سایر گونهها زندهزا هستند، مانند کوسههای گاو نر، کوسههای صخرهای نوک سفید، کوسههای لیمویی، سر چکشی و... در این گونهها تخمها در داخل بدن مادر بیرون میآیند و نوزادان از طریق جفت تغذیه میشوند و ازهر کوسه ماده ۲ تا ۲۰ کوسه به دنیا میآید.
کوسهها حس ششم دارند
کوسهها به لطف گیرندههای الکتریکی، که به نام «آمپول لورنزینی» (یک سری اندامهای حسی اند که شبکهای از مجاری پر شده از نوعی مادهٔ ژلاتینی را در خود دارند. این نوع اندامهای حسی در غضروف ماهیانی همچون کوسه، پرتوماهی و موش ماهی دیده میشود) نیز شناخته میشوند، شکارچیان موفقی هستند. آمپولهای لورنزینی در پوزههای آنها قرار دارند و به آنها اجازه میدهند میدانهای الکتریکی نزدیک را تشخیص دهند. هر موجود زنده دیگری میدانهای الکتریکی کوچکی از خود ساطع میکند، بنابراین مسلماً کوسهها در هنگام استشمام طعمه از مزایای ناعادلانهای برخوردار هستند.
منافذ روی پوزه کوسه که این گیرندههای الکتریکی را در خود جای داده است به اندازهای بزرگ است که با چشم انسان دیده شود. آنها در فاصله نزدیک بهترین عملکرد را دارند و به کوسه اجازه میدهد حتی ماهیهایی را که در شن دفن شده اند پیدا کند. دانشمندان فکر میکنند که گیرندهها ممکن است به کوسهها کمک کنند تا جریانهای آب را دنبال کنند و ممکن است به عنوان نوعی قطب نمای داخلی برای حرکت در اقیانوسهای وسیع عمل کنند.
***درک بیشتر در مورد کوسهها به طور مداوم نقش مهم آنها را در اکوسیستمهای دریایی نشان میدهد، که در بقای خود ما به عنوان یک گونه نیز تأثیر میگذارد. مطالعه کوسهها نه تنها بیشتر از آنچه در این گزارش گفته شد حقایق عجیبی را نشان میدهد، بلکه اطلاعات بیشتری در مورد وابستگی ما به آنها برای حفظ تعادل اقیانوسها ارائه میدهد.
ترجمه: فرادید