نگاهی به کمدی‌هایی که با جنگ و موشکباران و شرایط سخت زیست در آن دوره شوخی کرده‌اند

نگاهی به کمدی‌هایی که با جنگ و موشکباران و شرایط سخت زیست در آن دوره شوخی کرده‌اند

«زودپز» به کارگردانی رامبد جوان این روزها فروش سینمای ایران را تحت‌تاثیر خود قرار داده است؛ فیلمی کمدی که با حال‌وهوای دهه شصت و دوران موشک‌باران ساخته شده و با زیست مردم و شرایط سختی که در آن زمان از سر گذرانده‌اند شوخی کرده است. محسن تنابنده و نوید محمدزاده هم در گریم و هم جنس بازی، زوج مکمل جذابی را تشکیل داده و سعی کرده‌اند نقش دو جوان آس‌وپاس و بی‌کار را در دوران جنگ به تصویر بکشند.

کد خبر : ۲۱۱۴۷۱
بازدید : ۵۱

از اواسط دهه هفتاد که کمال تبریزی با «لیلی با من است» تابوی شوخی با جنگ را شکست و یک کمدی آبرومند و خوش‌ساخت پیش روی مخاطبان گذاشت، بارها با آثاری مواجه بوده‌ایم که به نوعی با جنگ و موشکباران و شرایط سخت آن دوران شوخی کرده‌اند. به بهانه اکران فیلم «زودپز» نگاهی داریم به موفق‌ترین کمدی‌هایی که با این حال‌وهوا ساخته شده‌اند.

زودپز | رامبد جوان | 1403

18

نوید محمدزاده و محسن تنابنده در نمایی از فیلم «زودپز»

رامبد جوان در فیلم «زودپز» با موشکباران، آژیر قرمز و فضای ملتهب آن دوره شوخی کرده است. در شرایطی که اصابت موشک به محله‌ها مختلف تهران زندگی همه را تحت‌تاثیر قرار داده، دو شخصیت اصلی فیلم «زودپز» تلاش می‌کنند جنازه مردی را که به خاطر ترکیدن زودپز آبگوشت مرده، عوض شهید موشکباران جا بزنند و همین مسئله باعث می‌شود مدام در شرایط عجیبی قرار بگیرند.

رامبد جوان علاوه بر مسئله موشکباران با تیپ‌وقیافه‌ها و ارزش‌ها و سبک زندگی مردم در آن دوره شوخی کرده و تاحدودی سعی از اتفاق‌های واقعی و حتی جوک‌های مرتبط با آن دوره کمک گرفته است. فضای شهر متناسب با زمان وقوع ماجراها باورپذیر ساخته شده‌اند و تضاد رفتاری شخصیت‌ها با جایگاهی که در آن قرار می‌گیرند تشکیل کمدی بامزه‌ای را داده است. یکی از مهمترین عوامل جذابیت فیلم، به بازی محسن تنابنده و نوید محمدزاده کنار هم برمی‌گردد. رفتارها، تصمیم‌گیری‌ها و مواجهه‌شان با شرایط از آنها زوجی جذاب و مکمل ساخته است.

هزارپا | ابولحسن داوودی | 1397

19

رضا عطاران در نمایی از فیلم «هزارپا»

داستان «هزارپا» در دوران جنگ می‌گذرد. دوره‌ای که بسیاری از رزمندگان جنگ بعد از جراحت در آسایشگاه جانبازان بستری می‌شدند و عده‌ای بدون دریافت حقوق به آنها خدمت می‌کردند. آنچه باعث می‌شود پای دو شخصیت لمپن و خلافکار فیلم به ماجرای جبهه و جنگ و شوخی با این شرایط باز شود، استفاده شخصیت رضا از  مسئله‌ی قطع عضوش است.

رضا که پایش را قبل از جنگ از دست داده، خودش را جانبار جا می‌زند و برای کمک به جانبازان آسایشگاه داوطلب می‌شود تا بتواند توی دل دختری به نام الهام جا باز کند. الهام دختر ثروتمندی است که مسئول آسایشگان جانبازان شده و نذر کرده که فقط با یک جانباز ازدواج می‌کند. رضا برای اینکه بتواند او را برای ازدواج مجاب کند و پولی به جیب بزند، خودش را هرچه بیشتر به زندگی و رفتار جانبازان نزدیک می‌کند و همین هم تضاد جالبی را به وجود می‌آورد.

ابوالحسن داوودی کمدی استاندارد قابل‌توجهی خلق کرد و بازی رضا عطاران و جواد عزتی یکی از دلایل موفقیت فیلم بود. «هزارپا» کمدی پرمخاطبی بود و با 38 میلیارد تومان فروش، برخی رکوردها را جابه‌جا کرد. تا قبل از فیلم «مطرب»، عنوان پرفروش‌ترین فیلم سینمای ایران را بر پیشانی داشت و به عنوان پرمخاطب‌ترین فیلم دهه نود شناخته می‌شد.

نهنگ عنبر| سامان مقدم | 1393

20

رضا عطاران در نمایی از فیلم «نهنگ عنبر»

سامان مقدم در «نهنگ عنبر» روایت‌های جذابی درباره‌ی روابط عاشقانه‌ی ارژنگ و رویا در اواسط دهه شصت به تصویر کشیده بود. درست است که بخش مهمی از ماجراهای فیلم درباره حال‌وهوا و زندگی پر از محدودیت جوان‌های آن دهه تمرکز داشت اما در بخش‌هایی هم به ماجرای جنگ و موشکباران می‌پرداخت. مثلا در یکی از سکانس‌ها می‌دیدیم که ارژنگ با چمدان‌هایش درحال رفتن به فرودگاه برای خروج از کشور است و یک‌مرتبه با همان چمدان‌ها سر از میدان جنگ در می‌آورد.

یا در فصل دوم می‌بینیم که درجایی حتی برای رفتن به جبهه اقدام می‌کند. ترس و وحشت مردم از موشکباران و سرازیر شدن به زیرزمین‌ها و وقایعی که در آنجا رخ می‌داد هم جزو جذاب دیگری از این فیلم بود. به طور کلی سامان مقدم در دو فصل «نهنگ عنبر» شمایی کلی از فضای زندگی مردم در دوران جنگ به نمایش گذاشته بود. فیلم «نهنگ عنبر» با فروش نزدیک به هفت میلیارد تومان، بعد از فیلم محمد رسول‌الله، به دومین فیلم پرفروش سال ۹۴ تبدیل شد.

ضد گلوله| مصطفی کیایی | 1390

21

مهدی هاشمی و محسن کیایی در نمایی از فیلم «ضد گلوله»

داستان «ضدگلوله» به اواسط دهه ۶۰ و اوج دوران جنگ ایران و عراق برمی‌گردد. با شخصیت مردی روبه‌رو هستیم که در دهه شصت کارش ضبط و تکثیر نوارهای کاست و ویدویی است. همسرش با شغلش مشکل دارد و معتقد است در ایام جنگ فقط آنهایی افتخارآفرینی می‌کنند که بروند جبهه و شهید شوند. مرد وقتی با بیماری لاعلاجش مواجه می‌شود و می‌فهمد فرصت زیادی برای زندگی ندارد، تصمیم می‌گیرد برود جبهه و شهید شود تا همسرش به او افتخار کند.

به‌زور خودش را به جنگ می‌رساند و تمام تلاشش را برای شهادت می‌کند اما هیچ تیر و خمپاره‌ای نزدیکش نمی‌شود و از همه خطرها جان سالم به در می‌برد. اینجا برعکس «لیلی با من است» تلاش‌های این شخصیت برای شهید شدن و ناکامی‌های اوست که موقعیت‌های کمدی جذابی می‌سازد. «ضد گلوله» در جشنواره سی‌ام فیلم فجر دیپلم افتخار بهترین فیلم را گرفت. همچنین مصطفی کیایی برای نگارش فیلمنامه‌ی آن برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه شد. «ضد گلوله» بالای یک میلیارد فروش داشت که با توجه به سال تولید آن فروش قابل قبولی به حساب می‌آید.

اخراجی‌ها | مسعود ده‌نمکی | 1385

22

امین حیایی در نمایی از فیلم «اخراجی‌ها»

مسعود ده‌نمکی در «اخراجی‌ها» روی چند جوان خلاف جنوب شهری دست گذاشته بود که هرکدام به دلایلی تصمیم می‌گرفتند بروند جبهه؛ جوان‌هایی لات‌ولوت و معتاد که به هیچ‌ عنوان شباهتی به رزمندگانی که مدام در فیلم‌ها و سریال‌ها از آنها اسم به میان می‌آمد نداشتند. نه ظاهرشان و نه عقایدشان هیچ ارتباطی با آن فضا نداشت و همین هم شرایط کمدی بامزه‌ای را رقم زده بود.

درواقع ده‌نمکی در پی تبیین این مسئله بود که رزمندان جنگ ایران و عراق، از همه طیفی بوده‌اند و صرفا بچه‌مذهبی‌ها و آدم‌های با اخلاق را شامل نمی‌شده‌اند. آنها در میدان جنگ مدام بذله‌گویی می‌کردند، همه‌چیز را بهم می‌ریختند، بیشتر از هرچیز دنبال مواد و طلا و … بودند و کوچکترین اصولی را رعایت نمی‌کردند.

همین تضادها و تفاوت نگاه ده‌نمکی به رزمنده‌ها به عامل جذابیت فیلم بدل شده بود. «اخراجی‌ها» یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سینماست. در سال 1386 عنوان پرفروش‌ترین فیلم سینما را به خودش اختصاص داد. این فیلم در جشنواره فجر حضور نداشت و صرفا در معرض قضاوت مخاطبان قرار گرفت. موفقیت این فیلم در فروش باعث شد ده‌نمکی به فکر ساخت قسمت دوم و سوم آن بیفتد.

لیلی با من است | کمال تبریزی | 1374

23

پرویز پرستویی در نمایی از فیلم «لیلی با من است»

«لیلی با من است» جز اولین پروژه‌های تلویزیون است که در قالب فیلم-سریال با سرمایه‌گذاری مرکز سیما فیلم ساخته شد. ابتدا فیلم سینمایی روی پرده رفت و سپس نسخه سریالی این پروژه در شش قسمت پخش شد. «لیلی با من است» را فیلمی تابوشکن در سینمای دفاع مقدس می‌نامند؛ فیلمی که برخلاف تمام پروژه‌های آن زمان، از واقعیتی پرده برداشت که به مذاق مخاطبان خوش آمد. مردی به نام صادق مشکینی خیلی اتفاقی سر از جبهه در می‌آورد و نمی‌تواند به ترسش غلبه کند.

او در ظاهر خودش را مشتاق نشان می‌دهد اما مدام تلاش می‌کند از میدان فرار کند و حتی نذر می‌کند که خدا کمکش کند تا پایش از جبهه بریده شود. این عدم تمایل به حضور در میدان جنگ و تلاش برای فرار، برای فضای بسته سینمای ایران در دهه هفتاد بسیار اهمیت داشت. کمال تبریزی در مصاحبه‌ای گفته که ساخت «لیلی با من است» سخت‌ترین کاری بوده که در طولِ دوران حرفه‌ای‌اش انجام داده. او مقابل افرادی ایستاده که معتقد بودند قصد توهین به جنگ و بسیجی‌ها و ارزش‌های دفاع مقدس را دارد. او گفته کسی حاضر نبوده امکانات نظامی در اختیارش بگذارد و در تمام مراحل سختی کشیده است.

منبع: فیلم نیوز

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید