نقد فیلم اکشن بازگشت به مبارزه (Back in Action)

فیلم «بازگشت به مبارزه» نتوانسته آنطور که باید مخاطب اینگونه ژانرها را جلب کند. این فیلم اکشن کمدی از ضعفهای زیادی رنج میبرد. در وحلهی اول میشود گفت فیلم بین مخاطب بزرگسال و زیر بزرگسال سرگردان است. فضای فیلم به گونهای است که نه کاملاً به قشر نوجوان و زیر نوجوان و نه به قشر بزرگسال تعلق دارد. شاید اگر این فیلم حرفهایتر ساخته شدهبود، میشد آن را در دسته فیلمهای خانوادگی قرار داد اما فیلمنامه نویسان و کارگردان نتوانسته تنیدگی لازم را بین بعدهای مختلف فیلم ایجاد کند تا این فیلم تکلیفش با سن مخاطبش روشن شود. این نقص نه تنها در داستان فیلم بلکه در نحوهی اجرای آن نیز دیده میشود.
فیلم بازگشت به مبارزه (Back in Action) یک فیلم کمدی اکشن و محصول آمریکا است. کارگردانی این فیلم را ست گوردون به عهده داشته است. فیلمنامه «بازگشت به مبارزه» توسط ست گوردون و برندان اوبراین به نگارش درآمده است. بازیگرانی چون جیمی فاکس در نقش مت، کامرون دیاز در نقش امیلی، کایل چندلر، گلن کلوز، اندرو اسکات، جیمی دمترو در فیلم «بازگشت به مبارزه» نقش آفرینی کردهاند. کامرون دیاز بعد از سالهای متمادی با این فیلم دوباره به دنیای سینما بازگشته است.
دست یافتن به حس هیجان، کشمکش و شادی لازمهی زندگی بشر است و دراین راستا اکشن کمدی ترکیب فوقالعادهای برای ساخت فیلمهای سرگرم کننده و لذت بخش است. اینگونه فیلمها معمولاٌ فیلمهایی هستند که اعضای خانواده میتوانند آخر هفته در کنار یکدیگر از دیدن آن لذت ببرند. اکشن حس هیجان و کشمکش طلبی مخاطب را ارضاء کرده و کمدی باعث ایجاد لحظاتی خوش و مفرح میشود. فیلمهای اکشن کمدی علاوه بر این که طرفداران مخصوص خود را دارد برای مخاطب عام نیز جالب توجه هستند.
نگاهی به داستان بازگشت به مبارزه
مت با بازی جیمی فاکس و امیلی با بازی کامرون دیاز مجبور میشوند تا یک عملیات مهم را به سرانجام برسانند. آنها با همکاری دو تن دیگر برای اجرای عملیات برنامهریزی میکنند. اما درست پیش از آغاز عملیات یک خبر غیرقابل منتظره به آنها میرسد که باعث میشود، عملیات با چالش جدیدی روبرو شود. خبر غیرقابل منتظره باعث میشود تا مت و امیلی مجبور شوند تصمیمات جدیدی بگیرند.
آنها تصمیمات جدید را عملی میکنند و شرایط و موقعیت خودشان را تغییر میدهند. اما داستان به اینجا ختم نمیشود و بعد از مدت زمان طولانی، گذشته دوباره به سراغشان میآید و مت و امیلی با چالشهای جدیدتری مواجه میشوند. آنها اکنون باید تصمیم بگیرند و انتخاب کنند هر کدام از انتخابهای آنها پیامدهای مربوط به خودش را دارد. آنها بالاخره تصمیم نهایی را گرفته و پا در میان ماجرایی جدید میگذارند. موقعیت جدید چالشهای مربوط به خود را دارد که این دو باید با آن دست و پنجه نرم کنند.
غیرخلاقانه و نامنسجم
فیلم «بازگشت به مبارزه» نتوانسته آنطور که باید مخاطب اینگونه ژانرها را جلب کند. این فیلم اکشن کمدی از ضعفهای زیادی رنج میبرد. در وحلهی اول میشود گفت فیلم بین مخاطب بزرگسال و زیر بزرگسال سرگردان است. فضای فیلم به گونهای است که نه کاملاً به قشر نوجوان و زیر نوجوان و نه به قشر بزرگسال تعلق دارد.
شاید اگر این فیلم حرفهایتر ساخته شدهبود، میشد آن را در دسته فیلمهای خانوادگی قرار داد اما فیلمنامه نویسان و کارگردان نتوانسته تنیدگی لازم را بین بعدهای مختلف فیلم ایجاد کند تا این فیلم تکلیفش با سن مخاطبش روشن شود. این نقص نه تنها در داستان فیلم بلکه در نحوهی اجرای آن نیز دیده میشود.
داستان فیلم «بازگشت به مبارزه» فاقد هرگونه خلاقیت، غافلگیری و گرههای جذاب داستانی است. از زمانی که فیلم آغاز میشو مخاطب میتواند جلوتر از داستان حرکت کند و به راحتی قدم بعدی داستان و شخصیت را حدس بزند. این باعث می شود که داستان فیلم به یک فیلم کسل کننده و قابل پیش بینی تبدیل شود.
داستان فیلم سعی میکند هر از گاهی برگ تازه ای برای مخاطب رو کند اما اکثر برگها کلیشهای و سطحی و قابل پیش بینی از آب در آمدهاند. در صورتی که نویسندگان فیلم میتوانستند با دقت بیشتری به نگارش فیلمنامه بپردزاند و با استفاده از عناصر داستانگویی محتوای فیلم را ارتقاء داده و متن را دراماتیزهتر کنند. رعایت عناصر داستانگویی و خلاقیت در استفاده از این عناصر کمک میکنند تا داستان دارای پیچ و خم لازم برای جلب نظر مخاطب باشد.
از نقطه نظر شخصیت پردازی که بی شک در راستای فیلمنامهی یک اثر است این فیلمنامه ضعیف عمل کردهاست. با وجود بازیگران حرفهای و کار بلد که در فیلم نقش آفرینی کردهاند، فیلم تهی از شخصیت پردازی دقیق و ظریف است. زیرا چیزی در فیلمنامه وجود ندارد تا بازیگر بتواند با استناد به آن شخصت پردازی را پررنگ و ملموس کند.
بنابراین شخصیتها آنطور که باید همدلی و همذات پنداری مخاطب را بر نمیانگیزند. بازیگران در این فیلم فقط نقش اکسسوار صحنه را بازی میکنند آنها فاقد متن پرو پیمان برای ایجاد پویایی شخصیتها هستند. جیمی فاکس و کامرون دیاز مثل همیشه زوج خوبی را تشکیل دادهاند اما در فیلمی که به شخصیتها آنگونه که لازم است نپرداختهاست.
از جمله نقاط ضعف داستان فیلم رابطهی بین شخصیتهای فیلم است. به طور مثال نوع رابطه امیلی و مادرش به اندازه کافی پردازش نشده است. بنابراین مخاطب نمیتواند به راحتی درک کند این مادر و دختر چه نوع ارتباطی با یکدیگر دارند. هنگامی که مخاطب باپی بردن به عمق روابط بین شخصیتهای فیلم نسبت به ادامهی این رابطه کنجکاو شده و با شوق بیشتری فیلم را دنبال میکند. ضعف فیلمنامه و ضعف در شخصیت پردازی باعث شده تا فیلم به سطح متوسط سقوط کند اما وجود بازیگرانی چون جیمی فاکس و کامرون دیاز توانستهاست به کلاس فیلم اضافه کنند.
جیمی فاکس و کامرون دیاز پیش از این نیز کنار یکدیگر بازی کردهاند و پیشینهی خوبی از خود در ذهن مخاطب به یادگار نهادهاند. و اینک بدون شک مخاطبان با این پیش ذهنیت که وجود این دو بازیگر تضمین کنندهی وجود یک فیلم خوب است، به دیدن فیلم تشویق میشوند و همچنین مخاطبان باتمام نواقصی که فیلم دارد از دیدن بازی این دو کنار یکدیگر لذت میبرند و اینگونه است که این فیلم علی رغم کاستیهایش توانسته تا حدی توجه تماشاگران و علاقه مندان به سینما را به خود جلب کند.
سکانسهای اکشن مهیج و گیرا
از نقاط قوت فیلم میتوان به انتخاب لوکیشن و صحنههای اکشن اشاره کرد. کارگردان درانتخاب لوکیشنها خوش سلیقگی به خرج داده است. لوکیشنها درست همان چیزی هستند که باید باشند. لوکیشنها پتانسیل لازم برای ساخت صحنههای اکشن همینطور ایجاد موقعیتهای کمدی را دارا هستند. علاوه بر نکات فوق لوکیشنها به اندازهی کافی از زیبایی بصری بهرمند هستند که چشم تماشاگر را از زیبایی پر کند. لوکیشنها به فضاسازی پر هیجان فیلم کمک سازندهای کردهاست.
همچنین لازم به ذکر است که کارگردان نهایت سعی خود را در ساخت صحنههای اکشن به کار بردهاست. صحنههای اکشن پروپیمان هستند. هیجان، اضطراب و تنش در این صحنهها موج میزند و همهی حواس مخاطب را به خود جلب میکند. صحنههای اکشن علاوه بر رعایت قواعد علت و معلولی خیره کننده نیز هستند. طراحی و ساخت صحنههای اکشن کاری بس دشوار است که نیاز به دقت و ظرافت بالایی دارد . در فیلم «بازگشت به مبارزه» کارگردان به خوبی از طراحی و اجرای اکشن فیلم برآمدهاست.
با این حال گرچه صحنههای اکشن این فیلم به شدت چشم گیر و فوقالعاده هستند اما حتی این صحنهها هم نتوانستهاند جای خالی پیچشهای داستانی را پر کنند. اکشن فیلم شاید بتواند برای لحظاتی هیجان را به فیلم تزریق کند و حواس مخاطب را به خود جلب کند اما نمیتواند تمرکز مخاطب را روی داستان فیلم حفظ کند. مخاطب سینما رو و فیلم بین چیزی بیشتر از صحنههای اکشن نیاز دارد تا میخکوب یک فیلم شود. در واقع اکشن خوب در لا به لای یک داستان خوب است که تأثیر گذار میشود. در غیر این صورت اکشن هر چقدر هم عالی باشد بدون گرههای داستانی و غافلگیرهایی متنی چیزی جز ظاهری بزک شده برای فیلم به ارمغان نخواهد آورد.
بازیهای بازگشت به مبارزه
در این میان میشود به بازی گلن کلوز اشاره کرد. گلن کلوز در نقش مادر کامرون دیاز نقشش را خیلی خوب بازی میکند. او زنی قلدر مآب است که با بازی روان خود میتواند نظر مخاطب را جلب کند. او توانسته تا حدی همدلی مخاطب را به سوی خود جلب کند و کنجکاوی او را برای دنبال کردن ادامهی ماجرای زندگیش جلب کند. گلن کلوز به درک خوبی از مادری که یک فرزند دختر سرکش دارد، رسیدهاست. او توانسته موقعیت همچین مادری را برای تماشاگر نیز به نمایش بگذارد.
جیمی فاکس و کامرون دیاز از بازیگران سرشناس سینما هستند که بارها در سینما در کنار یکدیگر به ایفای نقش پرداختهاند. این دو بازگیر سایبقهی دوستی دیرینه ای با یکدیگر دارند. اولین فیلم این دو هنرپیشه فیلم هر یکشنیه کذایی است که در سال 1999 ساختهشد. بازی این دو کنار یکدیگر صحنههای زیبایی خلق میکند. مهارت هر دوی آنها در بازیگری ودر تعامل با یکدیگر در فیلمهایی که با یکدیگر بازی کردهاند دیدنی است. مهارت این دو بازیگر جدا یاز یکدیگر نیز غیر قابل انکار است. کامرون دیاز و جیمی فاکس هر کدام به تنهایی فیلمهای درخشانی در کارنامهی خود دارند.
فیلم «بازگشت به مبارزه» یک فیلم اکشن و کمدی است که ظاهراً برای خانوادهها ساخته شده است. این فیلم داستانی ماجراجویانه دارد که بر محوریت اکشن و کمدی ساختهشدهاست. فیلم «بازگشت به مبارزه» دارای نقاط ضعف و نقاط قوتی مخصوص به خود است. اما نقاط ضعف این فیلم از نقاط قوتش بیشتر است. این فیلم نتوانسته مخاطبان را آنطور که باید جلب کند. فیلم در داستان و شخصیت پردازی کمبودهای گل درشتی دارد. این فیلم دارای صحنه لوکیشنهای جالب و صحنههای اکشن چشمگیری است. فیلم «بازگشت به مبارزه» میتوانست فیلمی مورد علاقه خانوادهها باشد اما اینگونه نشدهاست. این فیلم به خاطر وجود دو بازیگر مطرح و بازی خوبشان توانسته مخاطبانی پیدا کند. بازیگر نقش بسیار مهمی در جذب مخاطب را بازی میکند و در این فیلم وجود بازیگران شخصیتهای اول فیلم توانسته است در جذب مخاطب خوب عمل کند.
نقاط قوت
- شیمی خوب بازیگران
- صحنههای اکشن مهیج و گیرا
نقاط ضعف
- طرح داستانی غیرخلاقانه
- فیلمنامه نامنسجم
منبع: مایکت