تصاویر؛ معرفی بهترین فیلم های رزمی ژاپنی

دروازهی راشومون پناه آدمهاییست که هرکدام داستانی متفاوت از یک قتل در جنگل دارند. راهزن، زن سامورایی، خود سامورایی از زبان یک واسطه، و در نهایت هیزمی که وانمود میکرد فقط تماشاچیست. هر روایت پر از دروغهای ظریف و خودفریبیست؛ تصویری چندپاره از حقیقت، تا جایی که دیگر نمیدانیم چه کسی راست میگوید.
فرادید| هنرهای رزمی ژاپنی تاریخی طولانی و پیچیده دارند که الهامبخش کتابها، نقاشیها، نمایشها و مانگاهای زیادی بودهاند. با رواج سینما در قرن بیستم، فیلمسازان ژاپنی بهطور طبیعی به سراغ داستانهای ساموراییها، نینجاها، استادان کاراته و دیگر شاخههای هنرهای رزمی رفتند و آنها را موضوع یا پیشزمینه آثار خود قرار دادند.
به گزارش فرادید؛ بیشتر فیلمهای مربوط به هنرهای رزمی ژاپنی، آثاری در دورههای قرون وسطی هستند که استادان شمشیر در آن نقش اصلی دارند، اما در بسیاری از آنها پیچوخمهای دیگری نیز دیده میشود. گاهی داستان پسزمینه آمیخته با افسانه و اسطوره است، برخی دیگر اقتباسی از مانگاها یا انیمههای محبوب هستند، و تعدادی هم داستانهایی تاریخی-تخیلیاند که شخصیتها و مکانهای واقعی را در بر میگیرند.
1. هفت سامورایی (Seven Samurai) (1954)
IMDb: 8.6
فیلم حماسی و تأثیرگذار هفت سامورایی به کارگردانی آکیرا کوروساوا، داستانی پرتنش و انسانی از ژاپن قرن شانزدهم را روایت میکند؛ جایی که کشاورزان فقیر برای دفاع از روستای خود در برابر راهزنان، به استخدام ساموراییهای بیچیز اما شرافتمند روی میآورند. این فیلم که در زمان خود پرهزینهترین اثر سینمای ژاپن بود، با بازی درخشان تاکاشی شیمورا در نقش کامبهای، تصویری پیچیده و چندلایه از افتخار، فداکاری و طبقات اجتماعی ارائه میدهد. هفت سامورایی نهتنها سنگبنای ژانر اکشن سامورایی محسوب میشود، بلکه با ساختاری دقیق، شخصیتپردازی عمیق و کارگردانی پیشگامانه، الهامبخش دهها فیلمساز بزرگ در سراسر جهان بوده و هنوز هم به عنوان یکی از بزرگترین آثار تاریخ سینما شناخته میشود.
2. راشومون (Rashomon) (1950)
IMDb: 8.2
مگر میشود عاشق سینما بود و «راشومون» اثر استاد بزرگ آکیرا کروساوا را به تماشا ننشست؟ این فیلم قطعا یکی از بهترینهای تاریخ سینما است.
باران میبارد، دروازهی راشومون پناه آدمهاییست که هرکدام داستانی متفاوت از یک قتل در جنگل دارند. راهزن، زن سامورایی، خود سامورایی از زبان یک واسطه، و در نهایت هیزمی که وانمود میکرد فقط تماشاچیست. هر روایت پر از دروغهای ظریف و خودفریبیست؛ تصویری چندپاره از حقیقت، تا جایی که دیگر نمیدانیم چه کسی راست میگوید. بازی توشیرو میفونه در نقش راهزن دیوانهوار و بیثبات، با لنزهای خلاقانهی کازو میاگاوا همراه میشود تا تصویری تازه از روایت سینمایی خلق شود. کوروساوا با همین فیلم جهان را با سینمای ژاپن آشنا کرد، و اثری ماندگار ساخت که امروز بهخاطر «اثر راشومون» در روایتپردازی، هنوز الهامبخش است.
3. گرگ تنها و توله: شمشیر انتقام (Lone Wolf and Cub: Sword of Vengeance 1972)
IMDb: 7.7
فیلم «گرگ تنها و توله: شمشیر انتقام» ساخته کنجی میسومی در سال ۱۹۷۲، آغازگر مجموعهای ششگانه است که داستان سامورایی بیخانمانی به نام اوگامی ایتو را دنبال میکند؛ جلادی که پس از خیانتی مرگبار، همسرش را از دست داده و همراه با پسر خردسالش، دایگورو، در جادههای ژاپن فئودال قدم میزند و مأموریتهای خونین میپذیرد. فیلم، با ترکیبی از تصاویر شاعرانه، خشونتی بیپرده و نگاهی فلسفی به مفهوم افتخار، سرنوشت و تباهی، جهان پدر و پسری را تصویر میکند که در میانهٔ دوزخ زمینی، با ارابهای پر از سلاح و گذشتهای پُر از زخم، به سفر انتقام ادامه میدهند.
4. 13 آدمکش (2010 13 Assassins)
IMDb: 7.5
یک ارباب سادیست، یک کشور در لبهی فروپاشی، و سیزده مرد که تصمیم میگیرند عدالت را با تیغهی شمشیر اجرا کنند. «سیزده آدمکش» بازسازیای خونین، باشکوه و حسابشده از فیلمی کلاسیک است که تاکاشی میکه با وسواس و خشم آن را زنده کرده. کوجی یاکوشو در نقش شینزامون، سامورایی کهنهکاریست که ساکت و بااحترام وارد صحنه میشود، اما آنچه بهدنبال دارد، حمامی است از خون، فداکاری و دیالوگهایی درباره معنای واقعی وفاداری. نبرد پایانی، یکی از طولانیترین و مهیجترین سکانسهای اکشن در سینمای معاصر ژاپن است.
5. نبرد سلطنتی (Battle Royale2000)
IMDb: 7.5
فیلم «نبرد سلطنتی» ساخته کینجی فوکاساکو در سال ۲۰۰۰، روایتگر آیندهای تیره در ژاپن است؛ جایی که دولت برای کنترل نسل جوان، هر سال یک کلاس مدرسه را به جزیرهای متروکه میفرستد تا دانشآموزان تا پای مرگ با هم بجنگند و تنها یک نفر زنده بماند. داستان، زندگی پسر نوجوانی به نام شویا و همکلاسیاش نوریکو را دنبال میکند که در میان خشونت، خیانت و مرگ دوستانشان، سعی میکنند زنده بمانند بیآنکه انسانیت خود را از دست بدهند. فیلم با ترکیبی از اکشن خشن، اضطراب روانی و نقد اجتماعی، تصویری تکاندهنده از ترس نسلی سرکوبشده ارائه میدهد؛ اثری که بعدها الهامبخش ژانر «بتل رویال» شد و بهرغم ممنوعیتها، به یکی از فیلمهای کالت محبوب جهان بدل گشت.