نقد فیلم ترسناک مگان ۲.۰ (M3GAN 2.0)

نقد فیلم ترسناک مگان ۲.۰ (M3GAN 2.0)

فیلم فقط یک ترس معمول از فناوری نیست، بلکه بازتابی از اضطراب‌های جامعه معاصر در باب تربیت کودک، نقش والدین، جایگاه فناوری در زندگی روزمره، و پیامدهای اخلاقی و عاطفی ساختن چیزی «بیش از انسان» است. جانستون و آکلا کوپر، نویسنده اصلی، این‌بار جسورتر و پیچیده‌تر به سراغ داستان آمده‌اند تا نشان دهند ترس حقیقی نه از ماشین‌ها، بلکه از انسانی می‌آید که در فرآیند خلق ماشین، خود را فراموش می‌کند.

کد خبر : ۲۵۵۱۲۹
بازدید : ۹

در دورانی که بازسازی‌ها، دنباله‌ها و نسخه‌های دوم، اغلب سایه‌ای از فیلم اولیه هستند، فیلم مگان ۲.۰ (M3GAN 2.0) نه‌تنها موفق می‌شود میراث قسمت اول را حفظ کند، بلکه آن را گسترش داده و به قلمرویی عمیق‌تر، خطرناک‌تر و چندلایه‌تر وارد می‌شود. جرارد جانستون، کارگردان فیلم، در ادامه روایت داستان قسمت نخست، مسیری متفاوت را برمی‌گزیند و به‌جای تکرار صرف،  به سراغ بازاندیشی در ساختار ژانر و ایده‌های کلیدی هوش مصنوعی است.

مشخصات فیلم مگان ۲.۰
کارگردان جرارد جانستون
نویسنده آکلا کوپر، جرارد جانستون
بازیگران الیسون ویلیامز، وایولت مک‌گرا، ایمی دانلد، جنا دیویس، ایوانا ساخنو
تاریخ انتشار ۲۰۲۵

فیلم فقط یک ترس معمول از فناوری نیست، بلکه بازتابی از اضطراب‌های جامعه معاصر در باب تربیت کودک، نقش والدین، جایگاه فناوری در زندگی روزمره، و پیامدهای اخلاقی و عاطفی ساختن چیزی «بیش از انسان» است. جانستون و آکلا کوپر، نویسنده اصلی، این‌بار جسورتر و پیچیده‌تر به سراغ داستان آمده‌اند تا نشان دهند ترس حقیقی نه از ماشین‌ها، بلکه از انسانی می‌آید که در فرآیند خلق ماشین، خود را فراموش می‌کند.

تغییر ژانر و تکامل روایت

36_11zon

یکی از مهم‌ترین تغییرات «مگان ۲.۰»  نسبت به قسمت اول، عبور از گونه سینمایی تریلر ترسناک و تبدیل شدن به یک فیلم علمی‌تخیلی روان‌شناختی با لحن فلسفی‌تر است. در قسمت نخست، تمرکز بر ترس‌های کلاسیک کودکانه و خشونت رباتیک بود؛ اما در قسمت دوم، ژانر گسترده‌تر شده است و به سراغ درامی خانوادگی و اجتماعی می‌رود که گاه به مرزهای علمی‌تخیلی پسا ‌انسان‌گرایانه نیز نزدیک می‌شود. روایت به‌جای ترساندن مخاطب، او را به اندیشیدن دعوت می‌کند: به آینده‌ای که همین حالا آغاز شده است، به فرزندی که دیگر «متعلق به مادر نیست»، بلکه به شرکت، الگوریتم یا هوش مصنوعی تعلق دارد.

در این تکامل ژانری، فیلم تا حدی موفق می‌شود ضرباهنگی درونی میان کنش‌های بیرونی و بحران‌های درونی شخصیت‌ها ایجاد کند. دیگر با یک داستان ترسناک ساده مواجه نیستیم؛ بلکه با روایتی روبه‌رو هستیم که از روابط انسانی آغاز می‌شود و در نهایت به مسئله آگاهی، مسئولیت و مرزهای اخلاقی ختم می‌گردد. در این مسیر، البته در یک یا دو سطح پایین‌تر، «مگان ۲.۰»  به‌گونه‌ای به سینمای کریستوفر نولان یا حتی آثار اولیه اسپیلبرگ در حوزه هوش مصنوعی نزدیک می‌شود.

موضوعات اخلاقی و اجتماعی درباره هوش مصنوعی

37_11zon (1)

فیلم در لایه‌ای عمیق‌تر به این مسئله می‌پردازد که هوش مصنوعی صرفاً یک ابزار نیست، بلکه به‌مرور به بازتابی از اخلاقیات ما، تصمیم‌گیری‌های ما و اضطراب‌های ما تبدیل می‌شود. شخصیت مگان که در قسمت نخست بیش‌تر به‌عنوان هیولایی کنترل‌ناپذیر ترسیم شده بود، این‌بار منطقی‌تر از از انسان‌ها است و از نظر اخلاقی «پرسش‌گر» به نظر می‌رسد. پرسش اصلی فیلم این است: وقتی هوش مصنوعی بهتر از انسان فکر می‌کند، آیا باز هم باید از آن ترسید یا باید نگران خود انسان بود؟

از سوی دیگر، فیلم به مسئله نظارت، مالکیت داده‌ها، و تربیت دیجیتالی نیز اشاره دارد. کودکانی که با عروسک‌های مگان بزرگ می‌شوند، یاد می‌گیرند که اعتماد، مراقبت و عاطفه را نه از والدین بلکه از الگوریتمی «مهربان» دریافت کنند. این نکته به‌شدت هشداردهنده است؛ چراکه به شکل استعاری به رشد نسلی اشاره می‌کند که میان والدین خسته و فناوری هوشمند، دومی را برای پرورش روانی خود انتخاب کرده‌اند.

جلوه‌های بصری و جلوه‌های ویژه عملی

یکی از نقاط قوت فیلم، استفاده ترکیبی و خلاقانه از جلوه‌های ویژه دیجیتال و عملی است. بازگشت به شگردهای سنتی از جمله انیماترونیک (Animatronic) برای خلق مگان و ترکیب آن با جلوه‌های ویژه کامپیوتری، باعث شده که این شخصیت رباتیک، علاوه بر این‌که باورپذیر باشد، بلکه به‌شکل عجیبی زنده به‌نظر برسد. با کمک بازیگر کودک و فناوری پیشرفته، حرکت‌ها، حالات صورت، و حتی لحظات سکوت این شخصیت، به حس همدلی یا اضطراب در مخاطب دامن می‌زنند.

فیلم در طراحی صحنه نیز دقت بسیار خوبی به خرج داده است. فضای خانه‌های هوشمند، اتاق‌های آزمایشگاهی، و نورپردازی کنترل‌شده باعث شده فضایی خلق شود که هم صمیمی و کودکانه باشد و هم سرد و پساانسانی. این تضاد تصویری، نقش کلیدی در شکل‌گیری لحن فیلم دارد. برخلاف بسیاری از فیلم‌های ترسناک که تنها به جلوه‌های پر زرق و برق بسنده می‌کنند، «مگان ۲.۰»  با زبان تصویر، مفاهیمی چون انزوا، سردی عاطفی و سلطه فناوری را القا می‌کند.

شخصیت‌پردازی

38_11zon

یکی از ویژگی‌های قابل‌توجه فیلم، رشد شخصیت‌هاست. جِما، زن دانشمند و مادرِ خوانده کیدی که در قسمت قبل پیچیدگی روانی چندانی نداشت، در این قسمت با بحران‌های اخلاقی و عاطفی جدی‌تری روبه‌رو می‌شود. او باید انتخاب کند که اولویت با عشق است یا امنیت، با کنترل است یا آزادی. رابطه او با مگان دیگر فقط یک رابطه سازنده و ساخته‌شده نیست؛ بلکه رابطه‌ای مادرانه-دخترانه است که پر از سوءتفاهم، اعتماد و شک است.

از سوی دیگر، شخصیت کیدی هم در فیلم برجسته‌تر شده است. فیلم به‌خوبی نشان می‌دهد که کودکانی که در فضای دیجیتال پرورش می‌یابند، چگونه به روش‌هایی متفاوت از نسل قبل عشق، ترس، یا حتی مرگ را تجربه می‌کنند. این نسل جدید، برخلاف تصور بزرگ‌ترها، بی‌دفاع نیست؛ بلکه مجهز به ابزاری است که شاید بزرگ‌ترها را تهدید کند. و این تهدید، خشونت فیزیکی نیست، بلکه استقلال روانی و شناختی است.

ایرادهای فیلم

39_11zon

«مگان ۲.۰» هر قدر اگرچه مضمون‌ها و صحبت‌های جدی دارد، ولی متاسفانه در اجرا، آن‌چنان که باید قوی عمل نمی‌کند و ایرادات قابل توجهی دارد. بزرگ‌ترین مشکل فیلم این است که تغییر لحن بسیار شدید و تفاوت‌های زیادی که بین قسمت این دو فیلم وجود دارد، شاید برای خیلی‌ها از مخاطبان جالب نباشد. «مگان ۱» داستان چالش یک خانواده با یک ربات بود که برایشان دردسر درست می‌کرد، اما «مگان ۲.۰» ابعاد گسترده‌تری دارد و حتی پای کشورهای دیگر را هم به این داستان باز می‌کند. فیلم از نظر ساختاری شباهت زیادی به «نابودگر ۲» (Terminator 2) دارد. آن‌جا هم دو ربات پیشرفته و مرگبار، سر جان یک کودک نوجوان با یک‌دیگر گلاویز می‌شدند.

اتفاقا فیلمی مثل «نابودگر ۲» نشان می‌دهد که «مگان ۲.۰» چه چیزهایی کم دارد. فیلم جیمز کامرون موفق شده بود یک تعادل هنرمندانه بین اکشن و پیام، فرم و محتوا ایجاد کند. فیلم حتی برای ربات‌های ویرانگر خودش هم شخصیت‌پردازی دقیقی ترسیم کرده بود و خیلی خوب موفق می‌شد فرآیند تدریجی انسان شدن آن‌ها را به تصویر بکشد. اما «مگان ۲.۰» در خلق چنین فرآیندی ناکام می‌ماند. تنها با چند دیالوگ سطحی به ما می‌فهماند که مگان حالا بعد انسانی‌تری پیدا کرده است و می‌خواهد کیدی را نجات دهد. نتیجه این می‌شود که دعوای هولناک بین مگان و آملیا، آن‌چنان که باید عمق ندارد و تنها چند صحنه اکشن سرگرم کننده خلق می‌کند.

در نهایت، «مگان ۲.۰» از آن دسته دنباله‌هایی است که تلاش می‌کند فراتر از یک محصول سرگرم‌کننده، به یک سند فرهنگی تبدیل ‌شود. این فیلم با ترکیب داستانی هوشمندانه، طراحی بصری دقیق و شخصیت‌پردازی روان‌کاوانه، نشان می‌دهد چگونه اضطراب‌های اجتماعی در عصر هوش مصنوعی می‌توانند به زبان سینما ترجمه شوند. وقتی کودکان به الگوریتم اعتماد می‌کنند، وقتی والدین برای تربیت به برنامه‌های گوشی تکیه می‌کنند، و وقتی مرز میان ماشین و انسان در حال از بین رفتن است، سینما باید زبان جدیدی برای روایت بیابد؛ و «مگان ۲.۰» تا حدی موفق به یافتن این زبان شده است.

موقعیت ویژه فیلم در دل فرهنگ معاصر، آن را به اثری واجد اهمیت تاریخی تبدیل می‌کند. معلوم نیست، شاید در دهه‌های آینده، این فیلم همچون «بلید رانر» (Blade Runner) یا «او» (Her)، نه‌فقط به‌عنوان فیلمی هوشمند، بلکه به‌عنوان تصویری از بحران‌های زمانه ما خوانده شود. و اگر این اتفاق بیفتد، باید پذیرفت که جانستون و تیمش، فقط یک علم اکشن علمی تخیلی نساخته‌اند، بلکه بیانیه‌ای هوشمندانه در دل تاریکی عصر فناوری نوشته‌اند. هرچند باید این نکته را بپذیریم که مجموعه «مگان» به طور کلی، چند سطح پایین‌تر از آثار علمی-تخیلی شاخص تاریخ سینما است.

نقاط قوت: 

  • مضمون‌های جدی
  • اکشن خوب

نقاط ضعف: 

  • روایت سطحی 
  • عدم پرداخت درست شخصیت‌های اصلی
  • تغییر لحن متفاوت با قسمت اول

منبع: مایکت

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید