اشتباه جشنواره فیلم فجر
سالها بعد؛ وقتی از ورای روزهای سپریشده، خاطراتمان از جشنواره فجر ٣٦ را مرور کنیم، بیشک این جشنواره را با چند نقطه عطف پررنگ به یاد خواهیم آورد. جشنواره سیوشش بهعنوان رخداد سترونی که در معرفی پدیده کمترین توفیقی نداشت، پدیدههای سابق را نیز به وادی فراموشی کشاند؛ و از این طریق میتواند به یاد آید.
کد خبر :
۵۰۳۸۳
بازدید :
۱۶۰۶
الان که دارید این مطلب را میخوانید، قطعا نام برندگان سیمرغهای جشنواره را متوجه شده و نقطه پایانی گذاشتهاید بر سیوششمین جشنواره ملی فیلم فجر. اما سیمرغها بر شانه هر برنده خوشبختی که نشسته باشند، باز، تفاوتی در این قضیه ایجاد نمیشود که جشنواره فجر سیوششم نیز در داوریها نتوانست گامی جلوتر از چند جشنواره اخیر بردارد؛ و بهخصوص در زمینه اعلام نامزدیها نقاط و نکات پرسشبرانگیزی در خود داشت که بیشک درصورت نبودشان میشد نمره قبولی داد به تلاشهای برگزارکنندگان جشنوارهای که حداقل از نظر نظم و استانداردهای برگزاری جشنوارهای در حد و حدود فجر سیوشش ساله، بسیار فراتر از انتظارات عمل کرد.
فلاش فوروارد
سالها بعد؛ وقتی از ورای روزهای سپریشده، خاطراتمان از جشنواره فجر ٣٦ را مرور کنیم، بیشک این جشنواره را با چند نقطه عطف پررنگ به یاد خواهیم آورد. جشنواره سیوشش بهعنوان رخداد سترونی که در معرفی پدیده کمترین توفیقی نداشت، پدیدههای سابق را نیز به وادی فراموشی کشاند؛ و از این طریق میتواند به یاد آید.
با سوزاندن فیلمسازان مستعدی چون پوریا آذربایجانی و روحالله حجازی و حتی بهروز شعیبی- با اینکه فیلمش دارکوب در ظاهر نامزدیها را درو کرد و شاید حالا که نتایج را خواندهاید، سیمرغهایی را نیز به دست آورده باشد. این جشنواره اما، نقطه بازگشت شماری از سوختگان وادی فیلمسازی نیز بود، که سرشناسترینشان ابراهیم حاتمیکیا بود و بهرام توکلی؛ که هر دو تبحرشان را در ساخت آثار بیگ پروداکشن به نمایش گذاشتند.
فستیوال ٣٦ را البته سالها بعد با فیلمی مانند لاتاری نیز در یاد خواهیم داشت. فیلمی عمیقا شعاری، ایدئولوژیک، محافظهکار، دورو و البته ابتر و ناقص از نظر ساختاری؛ که خود را با داستان عقبافتادهاش، اجتماعی و منتقد جا زد و آنکه این نمایش ناصادق و دروغین را فهمید و درک کرد، از عصبانیت و ناامیدی حاصل از درک و فهم ناقص به اصطلاح منتقدانی که داستان را نفهمیدند یا خودشان را به نفهمیدن زدند، خون بالا آورد.
فجر امسال البته فیلمی چون تنگه ابوقریب را نیز داشت؛ فیلمی با روایتی انسانی که سازندهاش در دل جنگ و خون و آتش و زخم انسان را نمایش داد و قهرمانانی را که در بزم رزم زدند و خوردند و کشته شدند و تاریخ ساختند و البته حالا که خواب زده، سالها از آن روزها گذشتهایم، میبینیم که نشان از آن سلحشوران نماند به جز نامی بر سر کوچهای؛ و تمام سلحشوریها در تاریخ به نام فرماندهانی تمام شد که آینده را برنده شدند. فجر ٣٦ را با بمب نیز به یاد خواهیم آورد.
با کمالگرایی سینماگری به نام پیمان معادی که پا در هر حیطهای که گذاشته، سربلند از آن وادی بیرون آمده؛ گرچه نمیتوان انکار کرد که شانس نیز در تمام این سالها همراه و همپایش بوده است. شعلهور حمید نعمتالله را نیز داشتیم که هر کمبودی هم داشته باشد، باز یک امین حیایی را داشت و یک لوکیشن بینظیر؛ که داوران با کجسلیقگی چشم بر آن بستند. جشنواره امسال کار کثیف را نیز داشت و البته مغزهای کوچک زنگزده را؛ که دربارهاش باید مفصل گفت و نوشت؛ که در هر زمینهای سر بود.
در آن آینده فرضی، مگر میشود به سال ٩٦ فکر کرد و یاد نقش پولهای ویژه و نهادهای فیلمسازی خاص در سینمای ایران نیفتاد؟ پولها و موسساتی که در قیاس با سالهای پیش البته گامها جلوتر رفتند و تمام هزینهها را دور نریختند؛ که این خود در سینمای ایران اتفاق رو به جلویی است. از فیلمهای اینگونه نهادها و ارگانهای امسال هم فیلم موفق داشتیم، هم کارهای معمولی و هم البته فیلمهایی که وادارت میکردند، زمین را از عصبانیت گاز بگیری؛ که این نیز یک گام به پیش بود- که تا پیش از این عادت کرده بودیم این موسسات را فقط و فقط با حرامکردن بودجهها و ساخت فیلمهایی که تنها به درد افزودن به شمار فیلمهای کارنامه فیلمساز و پزدادن هم فکران تهیهکننده میخوردند به یاد آوریم.
نامزدها
تا آندم که نامزدهای جشنواره در بخشهای گوناگون معرفی شدند؛ انتقادها و اعتراضات به جشنواره بیشتر شامل انتقاداتی جزیی درباره اتفاقات روزمره جشنواره میشد؛ با اینکه تأخیر جشنواره در معرفی کاندیداها خود امر مهمی بود که میشد آن را سزاوار تندترین انتقادات دانست.
در حقیقت اینکه برخلاف روند مرسوم تمام جشنوارهها، برای فرار از اعتراضات و جنجالها، جشنواره نام نامزدها را تا آخرین روز رسانهای نکرد، امری نهتنها مرسوم نبود، بلکه میشد آن را بهانهای گرفت برای توپیدن و زیرسوالبردن جشنواره؛ اما نکته در این است که خود نامزدها چنان سهلانگارانه و سرسری انتخاب شده بودند، که اندک دمی بعد از اعلام تمام کمبودهای دیگر را از دور خارج کرد و آنچه ماند، مواجهه عریان کارشناسان و رسانهها بود با فهرستی که هر گوشهاش جایی بود برای پرسشی طبعا بیپاسخ.
در فهرستی که اعلام شد، رقابت ٢٥ فیلمی که در ١٠روز جشنواره روی پرده آمده بودند، با این انجام مواجه شده بود که چند فیلم بیشتر کاندیداها را شامل بودند و البته چند فیلم نیز کاملا نادیده گرفته بودند؛ با اینکه این روند در سایر فستیوالها حتی مهم هم چندان غیرمرسوم نیست و طبیعی است فیلمی که همگان در بهتربودنش اجماع دارند، شمار نامزدهای بیشتری در رشتههای مختلف داشته باشد، اما از آنجا که شمار هنرمندان نادیده گرفته شده، بیش از آنی بود که بشود نادیده گرفتهشدنشان را به سهو ربط داد، سوالبرانگیز شد.
و اما نامزدها؛ که در لیستی توسط محمدرضا فروتن خوانده شد، فیلمهای مغزهای کوچک زنگزده ساخته هومن سیدی و تنگه ابوقریب بهرام توکلی موفقترینها بودند که هر کدام در ١١ رشته نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره شدند و بعد از این دو فیلم نیز دارکوب بهروز شعیبی و بمب پیمان معادی بودند که هر کدام در ١٠ رشته نامزد دریافت جایزه شده بودند.
فیلمهای دیگری نیز در بین فیلمهای موفق بودند البته؛ مثل فیلم عرق سرد سهیل بیرقی، به وقت شام ابراهیم حاتمیکیا و سرو زیر آب محمدعلی باشهآهنگر، هر کدام با نامزدی در هشت رشته؛ شعلهور حمید نعمتالله و کامیون کامبوزیا پرتوی با نامزدی در ٦ رشته؛ سوءتفاهم احمدرضا معتمدی و چهارراه استانبول مصطفی کیایی با پنج نامزدی؛ که البته در این بین نامزد شدن یا در برخی موارد نامزد نشدن عدهای محل سوال و تشکیک و تردید بود.
در یک مرور کلی؛ از شگفتیهای این فهرست میتوان به نامزد شدن لاتاری در یک رشته، نامزد شدن دو بازیگر دارکوب در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن، نامزد نشدن پیمان معادی در رشته بهترین بازیگر مرد و البته کارگردانی، نامزد نشدن لیلا حاتمی در رشته بهترین بازیگر نقش اصلی زن و نامزدی سه بازیگر عرق سرد در رشته بهترین بازیگر نقش مکمل زن اشاره کرد. همچنین به گفته آیسینما، امیر جدیدی درحالی به شکل همزمان برای عرق سرد و تنگه ابوقریب نامزد دریافت جایزه نقش اول مرد شده که بر سر ماهیت بازیگر نقش اول در فیلم بهرام توکلی اختلاف است و شاید به نظر بیاید حمیدرضا آذرنگ نقش بیشتری در تنگه ابوقریب داشته است.
سحر دولتشاهی دیگر بازیگری است که برای دو فیلم کاندیدا شده و هر دو در رشته بهترین بازیگر نقش مکمل زن است. نامزد نشدن به وقت شام در دو رشته طراحی صحنه و فیلمبرداری هم دور از ذهن بود؛ همچنان که نامزد نشدن بازیگر زن این فیلم؛ همان که نقش خواننده خارجی را داشت و اسمش را به یاد ندارم. نامزد نشدن حمید نعمتالله در بخش کارگردانی نیز جای سوال دارد؛ بهخصوص وقتی اسامی کاندیداها را نگاه میکنیم و میبینیم فیلمسازانی چون بهروز شعیبی و کامبوزیا پرتوی نیز نامزد دریافت سیمرغ این بخش شدهاند.
از سوی دیگر، نامزدی دارکوب در ١٠ رشته و کامیون در ٦ رشته هم قابل پیشبینی نبود. بهخصوص فیلم بهروز شعیبی که با هر متر و معیاری میتوان آن را یک فیلم تلویزیونی خوب بهشمار آورد و دقیقا بسان نخستین فیلم این کارگردان، دهلیز، کمتر رد و نقشی از سینما در خود دارد.
این دو فیلم در جشنواره امسال با استقبال چندانی مواجه نشدند و شمار نامزدیهای آنها شگفتانگیز به نظر میرسد و احتمالا باید وجود مهره مار را در برخیها باور کنیم؛ مثل بهروز شعیبی که انگار یکی از فیلمسازان محبوب جشنواره است و فقط کافی است فیلمی را به جشنواره آورد تا در رشتههای گوناگون نامزد دریافت سیمرغهای رنگارنگ جشنواره شود؛ یا یکی مثل احمدرضا معتمدی که شاید عوامل فیلمش نیز باور نکنند که فیلمشان در پنج بخش کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین جشنواره شده است.
بهترین فیلم
در این بخش فیلمهای بمب به تهیهکنندگی پیمان معادی و احسان رسولاف؛ به وقت شام با تهیهکنندگی محمد خزاعی؛ تنگه ابوقریب سعید ملکان؛ دارکوب سیدمحمود رضوی؛ سرو زیر آب سیدحامد حسینی؛ کامیون کامبوزیا پرتوی و مغزهای کوچک زنگزده سعید سعدی شانس دریافت سیمرغ را دارند. بین این فیلمها اما طبیعی است که سیمرغ درنهایت به یکی از فیلمهای سفر به شام، تنگه ابوقریب یا مغزهای کوچک... تعلق خواهد گرفت؛ که البته شانس فیلم حاتمیکیا از همه بیشتر است و حتی پیش از آغاز جشنواره نیز گفته میشد که با قولهایی او راضی شده فیلمش را به جشنواره دهد.
بهترین کارگردانی
در این بخش نیز ابراهیم حاتمیکیا برای به وقت شام، بهرام توکلی برای تنگه ابوقریب، بهروز شعیبی برای دارکوب، محمدعلی باشهآهنگر برای سرو زیر آب، کامبوزیا پرتوی برای کامیون و هومن سیدی برای مغزهای کوچک زنگزده با هم رقابت میکنند. در این بخش البته جای پیمان معادی برای ساخت فیلم درجه یک، انسانی و جذاب بمب و حمید نعمتالله برای فیلم شعلهور خالی است.
در بین نامزدها البته شانس هومن سیدی، بهرام توکلی و ابراهیم حاتمیکیا بیشتر است و گفته میشود اگر مثلا قرار باشد بهترین فیلم را حاتمیکیا بگیرد، آن وقت کارگردانی را به سیدی یا توکلی خواهند داد. در حقیقت گفته میشود که قرار است جوایز مردمی، بهترین فیلم و بهترین کارگردانی میان این سه فیلم تقسیم شود.
بهترین بازیگر نقش مکمل
در بین زنان بازیگر، سحر دولتشاهی برای عرق سرد و چهارراه استانبول، لیلی رشیدی برای عرق سرد، نگار عابدی برای دارکوب و هدی زینالعابدین برای عرق سرد و در بین مردان، پژمان جمشیدی برای سوءتفاهم، جمشید هاشمپور برای دارکوب، سیامک انصاری بازیگر بمب، فرهاد اصلانی برای مغزهای کوچک زنگزده، مسعود کرامتی برای چهارراه استانبول و نوید پورفرج بازیگر مغزهای کوچک زنگزده شانس دریافت جایزه دارند که در این بین انتخاب سه بازیگر زن از فیلم عرق سرد و نیز پژمان جمشیدی باعث ایجاد سوال شده است.
بهترین بازیگر نقش اول
درحالیکه امسال در جشنواره زنان بازیگر درخشش چندانی نداشتند و حتی میتوان گفت که نقش به یاد ماندنی چندانی برای زنان وجود نداشت، در بین بازیگران زن سارا بهرامی و مهناز افشار بازیگران فیلم دارکوب، باران کوثری برای عرق سرد، شبنم مقدمی برای خجالت نکش، ماهور الوند برای چهارراه استانبول و هانیه توسلی بازیگر فیلم سوءتفاهم و در بین بازیگران مرد امیر جدیدی برای تنگه ابوقریب و عرق سرد، امین حیایی برای شعلهور، بابک حمیدیان برای سرو زیر آب، رضا عطاران بازیگر مصادره، سعید آقاخانی بازیگر کامیون و نوید محمدزاده بازیگر مغزهای کوچک زنگزده نامزد شدهاند که در این بین شانس آقاخانی و نوید محمدزاده در بین مردان و شانس سارا بهرامی در بین زنان بیشتر به نظر میرسد.
دیگر نامزدها
بهترین طراحی لباس:
- بمب/ سارا خالدیزاده
- خجالت نکش/ رعنا امینی
- سوءتفاهم/ سارا سمیعی
- شعلهور/ سوسن نوروزی
- مغزهای کوچک زنگزده/ مارال جیرانی
بهترین طراحی صحنه:
- بمب/ محسن شاه ابراهیمی
- تنگه ابوقریب/ محمدرضا شجاعی
- دارکوب/ آیدین ظریف
- سرو زیر آب/ عباس بولوندی
- سوءتفاهم/ کیوان مقدم
بهترین چهرهپردازی:
- تنگه ابوقریب/ سعید ملکان
- چهارراه استانبول/ عباس عباسی
- دارکوب/ فاطمه و زهرا کمالی
- شعلهور/ مهرداد میرکیانی
- کامیون/ بابک اسکندری
بهترین تدوین:
- به وقت شام/ مهرداد خوشبخت
- دارکوب/ فرزاد هوتن
- عرق سرد/ بهرام دهقانی
- کامیون/ مصطفی خرقهپوش
- مغزهای کوچک زنگزده/ مهدی سعدی
بهترین صدابرداری:
- بمب/ ایرج شهزادی
- به وقت شام
- تنگه ابوقریب/ رشید دانشمند
- سوءتفاهم/ مهران ملکوتی
- مغزهای کوچک زنگزده/ مهران ملکوتی
بهترین صداگذاری:
- امپراطور جهنم
- به وقت شام/ علیرضا علویان
تنگه ابوقریب/ امیرحسین قاسمی
شعلهور/ بابک شکیبا
مغزهای کوچک زنگزده/ علیرضا علویان
بهترین موسیقی متن:
- به وقت شام/ کارن همایونفر
- بمب/ النی کایندرو
- تنگه ابوقریب/ حامد ثابت
- دارکوب/ بهزاد عبدی
- شعلهور/ سهراب پورناظری
- عرق سرد/ کارن همایونفر
بهترین جلوههای ویژه بصری:
- بمب/ محمد لطفعلی
- به وقت شام/ سیدهادی اسلامی
- تنگه ابوقریب/ حسن ایزدی، جواد متولی، محمد برادران، محسن خیرآبادی
- چهارراه استانبول/ فرید ناصر فصیحی
- سرو زیر آب/ محمد خاکزاد
- ماهورا و لاتاری/ سینا قویدل
بهترین جلوههای ویژه میدانی
- بمب
- به وقت شام
- تنگه ابوقریب
- سرو زیر آب
- ماهورا
بهترین فیلمبرداری:
- بمب/ محمود کلاری
- تنگه ابوقریب/ حمید خضوعی ابیانه
- سرو زیر آب/ علیرضا زریندست
- عرق سرد/ فرشاد محمدی
- مغزهای کوچک زنگزده/ پیمان شادمانفر
بهترین فیلمنامه:
- بمب/ پیمان معادی
- سرو زیر آب/ محمدعلی باشه آهنگر، حامد باشه آهنگر
- شعلهور / حمید نعمتالله، هادی مقدمدوست
- کامیون/ کامبوزیا پرتوی
- مغزهای کوچک زنگزده/ هومن سیدی
۰