نبض بازار در دست کاربران فضای مجازی

نبض بازار در دست کاربران فضای مجازی

در بازار نشر و روزنامه‌نگاری در ایران، این روزها کسی پیدا نمی‌شود که گلایه‌ای از بازار فروش و آگهی‌ها نداشته باشد. جذب آگهی و مخاطب برای رسانه‌های مکتوب آن‌قدر دشوار شده که تعرفه آگهی‌های مجلات شکسته و به نرخ‌های باورنکردنی رسیده است.

کد خبر : ۴۱۰۱۲
بازدید : ۱۴۱۰
نبض بازار در دست کاربران فضای مجازی
به گزارش شهروند، در بازار نشر و روزنامه‌نگاری در ایران، این روزها کسی پیدا نمی‌شود که گلایه‌ای از بازار فروش و آگهی‌ها نداشته باشد. جذب آگهی و مخاطب برای رسانه‌های مکتوب آن‌قدر دشوار شده که تعرفه آگهی‌های مجلات شکسته و به نرخ‌های باورنکردنی رسیده است.
آن سو اما در دنیای شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات در اوج و درحال تحول است. آدم‌های معمولی حالا سلبریتی‌های اینستاگرامی پردرآمدی هستند که بازار تبلیغات رسانه‌های رسمی را تحت‌تاثیر خود قرار داده‌اند.

می‌گویند بازاریاب‌ها و دست‌اندرکاران حوزه تبلیغات از نظر حوزه‌های تاثیرگذاری رسانه‌ها از کارشناسان رسانه و دانشگاه‌ها پیش‌اند. این یک ادعای پرطمطراق از طرف کارشناسان و واحدهای تبلیغاتی نیست و واقعیت همین است که آنها نبض جامعه و بازار را در دست دارند.
می‌دانند که چه پیامی و از چه کانالی می‌تواند عددهای فروش و تقاضا را جابه‌جا کند و حالا هم آنها هستند که استراتژی‌های تبلیغاتی و بازاریابی را از حوزه رسانه‌های رسمی مانند مطبوعات، رادیو و تلویزیون به سمت شبکه‌های اجتماعی کشانده‌اند.

اینفلوئنسرها از هر گروه و طیفی هستند از هنرمندان و عکاسان گرفته تا صاحبان دست‌پخت‌های جادویی و البته آدم‌های معمولی که زندگی روزمره‌شان را در قاب تصویر اینستاگرام می‌نشانند: تصویری از صبحانه اول وقت، آفتاب نیمروز وسط آشپزخانه یا سلفی دو نفره‌شان به وقت عاشقی.

«مهتاب»، یکی از آنهاست. صفحه‌ای دارد با 178‌هزار عضو. از دو‌سال پیش تاکنون 2570 عکس منتشر کرده، بیشتر عکس‌ها از خودش، آشپزخانه، خانه‌‎داری و همسرش است. تصویرهایش نشان می‌دهد که صاحب این صفحه بیشترین زمانش را در خانه می‌گذراند: «بیشتر فالوئرهای صفحه من زنان هستند، چون تجربه‌های خانه‌داری را به اشتراک می‌گذارم.
مثلا نوعروس‌ها خیلی درباره غذاها و مسائلی که اوایل زندگی برای‌شان پیش می‌آید، می‌پرسند. من این صفحه را با نیت این‌که این‌قدر پربیننده شود، باز نکردم، اوایل سرگرمی بود، اما الان مرتب تلاش می‌کنم که آن عدد را بالا ببرم، روی محتوای پست‌ها بیشتر دقت می‌کنم.»

مهتاب اوایل کار، همه عکس‌ها را با موبایلش می‌گرفت، اما حالا صادقان می‌گوید که بخشی از عکس‌ها را با دوربین حرفه‌ای گرفته و بعد از ادیت نور منتشر می‎کند: «خب البته خیلی‌ها هستند که با دوربین می‌گیرند و می‌نویسند موبایل و بعد هم بپرسید نمی‌گویند، اما من تقریبا نیمی از عکس‌ها را با دوربین حرفه‌ای‌تر از دوربین موبایل می‌گیرم. الان برایم مهم است صفحه زودتر به 200‌هزار عضو برسد.»

انتظار مهتاب برای 200 هزارتایی شدن صفحه‌اش، با این انگیزه است که بعد از آن می‌تواند تعرفه تبلیغات را کمی بالاتر ببرد: «دویست‌هزار فالوئر واقعی که بیشتر آنها هم زن هستند، برای خیلی از برندها جذاب است. نخستین بار که برای تبلیغات سراغ من آمدند، اصلا فکر نمی‌کردم روزی بتوانم از این صفحه پولی دربیاورم، نهایتا فکر می‌کردم شبیه یک دفتر خاطرات می‌شود.»

او بعضی از روزها تا 300 هزارتومان برای صفحه‌اش جذب آگهی دارد: «هر روز آگهی ندارم، یعنی داشته باشم هم نمی‌گذارم، چون خیلی اعتراض می‌کنند. اغلب آگهی مستقیم هم نمی‌روم، بیشتر آگهی‌هایی را دوست دارم که شکل معرفی و پیشنهاد دارند، تجربه‌ام هم نشان می‌دهد این آگهی‌ها اثرگذارتر هستند.»

علیرضا ادمین دیگری در اینستاگرام است که یک مزون زنانه را اداره می‌کند، کارش خرید و فروش اجناس لوکس استوک و حراجی خارجی است: «جنس‌ها را یکی از همکلاسی‌هایم که اروپا درس می‌خواند با کارت اعتباری می‌خرد و می‌فرستد، درواقع شریک هستیم، اما سهم سود من بیشتر است. الان کارم اداره همین صفحه است، خیلی‌ها گفتند که سایت هم بزنم، اما به نظرم دلیلی ندارد و همین صفحه از سایت پربازدیدتر است. درآمدمان متغیر است، الان هم از تبلیغات آگهی داریم و هم از فروش. حداقل سودمان 12‌میلیون بوده، حداکثر به 25 تومان هم در یک ماه رسیده، یک بار شب عید بود که رکورد فروش را زدیم، یک بار هم دی ماه سر فروش لباس‌های زمستانی.»

علیرضا ادمین یک صفحه تجاری است، درواقع یک بوتیک آنلاین و مهتاب یکی از همان کسانی که به آنها می‌گویند، اینفلوئنسر.

اینفلوئنسرها افرادی هستند که در شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌ها فعال هستند و تبلیغاتی که نمی‌تواند به صورت دهان‌به‌دهان در فضای مجازی به گردش درآید را به شکلی متمرکز مدیریت می‌کنند و انجام می‌دهند و به‌عنوان حامی یک برند تبلیغ می‌کنند.
درواقع آنها اشخاص سومی هستند که از یک برند حمایت می‌کنند و از این طریق طرفداران خود را به سمت توجه به آن برند سوق می‌دهند، چرا که آنها از جنس خود مردم هستند و با تعاملی که با مخاطبان خود برقرار می‌کنند، می‌توانند تاثیرگذاری بالایی بر انتخاب آنها داشته باشند. در تعریفی کوتاه می‌توان گفت اینفلوئنسر مارکتینگ، استفاده از افراد تاثیرگذار برای بازاریابی محصول و خدمات مورد نظر است.

البته همه آگهی‌هایی که اینفلوئنسرها می‌گیرند، به‌طور مستقیم پول نمی‌شود: «خیلی‌ها فقط محصولات‌شان را می‌فرستند یا می‌گویند می‌توانم به صورت نیم‌بها از خدمات‌شان (مثل سالن ورزش یا آرایشگاه) استفاده کنم و بعد درباره‌اش بنویسم.»

بسیاری از کسانی که چند‌سال قبل برای نخستین بار در اینستاگرام صفحات شخصی می‌ساختند و بخشی از زندگی و تجربه‌های روزمره‌شان را آن‌جا به اشتراک می‌گذاشتند، پیش‌بینی نمی‌کردند که روزی همان صفحه‌ها منبعی برای کسب درآمدشان شوند، درست مثل مهتاب. حالا اما همان صفحات وارد چرخه اقتصادی و درآمدزایی شده است، درآمدی که برای برخی ادمین‌ها آن‌قدر وسوسه‌برانگیز است که حالا حتی دوره‌های آموزشی کسب درآمد از اینستاگرام و تلگرام برگزار می‌شود!

اینفلوئنسرها به دلیل مقبولیت بین طرفداران‌شان، در بسیاری از مواقع مورد تایید آنها هستند و همین موضوع محکم‌ترین دلیل تمرکز تبلیغاتی روی آنهاست. بخشی از اینفلوئنسرها برای معرفی خدمات یا محصول طبق تعرفه مشخصی پول دریافت می‌کنند و گروهی هم نه. هر کدام از اینفلوئنسرها برای تأثیرگذاری بیشتر و جذب تعداد بیشتری از هواداران تکنیک‌های خاص خودشان را دارند.
بعضی از این روش‌ها گاه آن‌قدر شخصی دیده می‌شود که به نظر نمی‌رسد تبلیغی درکار باشد، اما درواقع هست! مثلا همیشه هم این‌طور نیست که تنها تصاویر خیلی باکیفیت تاثیر تبلیغاتی موثر و مورد نظر را داشته باشند. ممکن است بخشی از تبلیغاتی که در صفحات شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود، در نگاه نخست از نظر طراحی و ویژگی‌های بصری مناسب به نظر نرسند، حتی خیلی دم‌دستی و آماتور هم به نظر بیایند، اما این خودش خیلی وقت‌ها یک شگرد تبلیغاتی است. به گفته بازاریابان فضای مجازی، کاربران شبکه‌های اجتماعی به این تبلیغات ساده بیشتر اعتماد می‌کنند.

از سوی دیگر یکی از دلایلی که برنامه‌ریزی تبلیغاتی را به سمت توجه به اینفلوئنسرها برده، نحوه برخورد کاربران با تبلیغات است. تعداد قابل توجهی از صاحبان تلفن‌های هوشمند، سامانه‌های تبلیغاتی را مسدود کرده یا شماره‌های فرستنده‌های تبلیغاتی را بلاک می‌کنند، اما آنها صفحات دوستان‌شان یا افراد مورد علاقه‌شان را در اینستاگرام و شبکه‌های اجتماعی نمی‌بندند و بنابراین از این طریق و عمدتا به صورت غیرمستقیم می‌توان پیام‌های تبلیغاتی را به آنها رساند.
هر چه می‌گذرد تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی، تغییرات بیشتری می‌کند و درواقع ساختار خود را پیدا می‌کند. صفحاتی که اعضای بیشتری دارند و تبلیغات در آنها بازدهی بالا داشته، اغلب طرف قرارداد با شرکت‌های تبلیغاتی هستند و برخی صفحه‌شان را برای بازه زمانی مشخصی برای مثال یک هفته تا یک ماه پیش‌فروش کرده‌اند.
تعدادی از آنها هم با مدیریت یک نفر ساختارهای گروهی را پیش‌بینی کرده‌اند و تنها در زمینه «تبلیغات انبوه» کار می‌کنند، مقصود از این اصطلاح در شبکه‌های اجتماعی و پیام رسانه‌های موبایلی، تبلیغاتی است که به صورت همزمان در ده‌ها صفحه یا کانال اجرا می‌شود و درآمد نهایی هر کانال بسته به میزان بازدید (در تلگرام) یا زمان درج آگهی (یک ساعت، یک روز و ... در اینستاگرام تعیین و بین صاحبان کانال‌ها توزیع می‌شود.
به گفته ادمین‌های تلگرامی، درواقع تقاضای زیاد برای درج آگهی بوده که خروجی‌هایی مانند ایده تبلیغات انبوه و مانند آنها را به وجود آورده است و درواقع این نظام عمدتا بر مبنای توافق و نیازسنجی عمل می‌کند: «این‌طور نبود که کسی بیاید به ما بگوید که شما بیایید تبلیغات انبوه کنید، یا بازهم این‌طور نبود که یک نفر بیاید بگوید که تعرفه تبلیغات در تلگرام این‌قدر است، اینها همه برمبنای توافق بوده، توافق بین ادمین‌ها با مشتری‌ها.
درواقع به نظرم هیچ‌کس فکر نمی‌کرد که تلگرام یا اینستاگرام این‌قدر در کسب و کار و درآمد اثرگذار شوند. این تبلیغات انبوه هم درواقع این‌طور شکل گرفته که ادمین‌های چند کانال با هم توافق کردند که این کار را انجام بدهند و همزمان تبلیغ بگیرند، بعد جواب داد و دیگران هم کار را توسعه دادند. الان شرکت‌های زیادی هستند که کار تبلیغات انبوه را انجام می‌دهند، البته عمدتا برای این کار ساختار نرم‌افزاری و ربات طراحی کرده‌اند. جالب است بدانید که بسیاری از مدیران کانال‌های تلگرامی با اعضای بالا یا صفحات پربازدید اینستاگرام زیر 19‌سال دارند و منبع درآمدشان صرفا از همین کار تبلیغات و آگهی است که دریافت می‌کنند.»

مطبوعات عقب مانده‌اند
زمانی که اینستاگرام آغاز به کار کرد، عمدتا توسط دو گروه مورد استفاده قرار گرفت. کسانی که دستی در هنر عکاسی داشتند و آثارشان را به اشتراک می‌گذاشتند و گروه دیگری که علاقه‌مند به اشتراک بخشی از تجربه‌های زندگی روزمره بودند، اما این روال در مدت زمان کوتاهی تغییر کرد و اینستاگرام به سرعت قابلیت‌ها و امکانات دیگری را افزود که این شبکه اجتماعی را به فضایی برای عرضه و فروش محصولات و خدمات تبدیل کرده است.
امکان رصد و تحلیل واکنش‌های مخاطبان در صفحات تجاری و قابلیت‌هایی که برای بررسی فراوانی بازدیدها و پست‌های پرنفوذ در این آن پیش‌بینی شده، فرصتی است که به کار کسانی می‌آید که از این نرم‌افزار به صورت حرفه‌ای برای کار و جذب مخاطب استفاده می‌کنند و نیاز به اطلاعاتی دارند که میزان علاقه‌مندی مخاطبان را برای آنها برآورد کند و به اصطلاح نبض بازار را به دست آنها بدهد.

آرش عبداللهی، کارشناس ارشد آی‌تی این روزها در یک شرکت بازاریابی در زمینه دیجیتال مارکتینگ فعالیت می‌کند. پیش از این زمینه فعالیتش جذب آگهی‌های رسانه‌ای بود، حالا اما می‌گوید درحال حاضر هیچ حوزه‌ای به اندازه شبکه‌های اجتماعی درآمدزا نیست: «نه این‌که جذب آگهی برای مطبوعات و رسانه‌های رسمی غیرممکن شده باشد، اما از هر 10 نفر مشتری شاید یک نفر علاقه‌مند به آگهی‌دادن در مطبوعات باشد، باز شرایط تلویزیون متفاوت است.»

به گفته او صاحبان کالا و خدمات بیشتر علاقه‌مند به تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی هستند، چون بازدهی آن بالا، فوری و در عین حال نسبت به سایر انواع تبلیغات کم‌هزینه‌تر است: «نکته مهمتر و متمایزی که شبکه‌های اجتماعی در مقایسه با رسانه‌هایی مانند روزنامه و مجله و حتی تلویزیون دارند، دسترسی مستقیم‌تر به گروه مخاطب هدف است.
شما آگهی را در روزنامه می‌زنید، اما به‌هرحال بخشی از مخاطبان آن ممکن است مشتری واقعی و هدف شما باشند. وقتی قرار است برندی محصول جدیدی مثلا یک کرم ضد چروک را معرفی کند، می‌توان در شبکه‌های اجتماعی با توجه به نوع محتوا و مخاطبان، پیام این تبلیغات را سریع‌تر و کم‌هزینه‌تر به مخاطب اصلی منتقل کرد.
در دیجیتال مارکتینگ یک طبقه‌بندی خودکار از مخاطبان وجود دارد. مخاطبانی که با توجه به علایق و سلایق، خاستگاه طبقاتی و فرهنگی و ده‌ها شاخص دیگر یک جا گردهم آمده‌اند، حالا یا در صفحه‌ای در اینستاگرام و فیس‌بوک یا در گروه و کانالی در تلگرام.
همین موضوع بازخورد آگهی‌ها را اگر به درستی و در جامعه هدف آگهی شده باشد، بشدت بالا می‌برد و به همین دلیل کسانی که تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی را تجربه کرده باشند، دیگر به رسانه‌های مکتوب آگهی نمی‌دهند.»

بخشی از تبلیغاتی که تا پیش از این سهم سایت‌ها می‌شد هم در فضای پررونق شبکه‌های اجتماعی به این سمت هدایت شده: «کاری که همکاران ما می‌کنند این است که تبلیغات سایت‌ها را هم در کنار تبلیغات تلگرام و اینستاگرام می‌فروشند و نسبت به گذشته علاقه‌مندی برای تبلیغات در سایت‌ها هم کمتر شده و اگر تقاضایی هم برای تبلیغات در سایت‌ها باشد، بیشتر رپورتاژ آگهی است.»

فضای تعاملی و مخاطب‌محور که مبنای فعالیت شبکه‌های اجتماعی است، یکی از دلایل تاثیرگذاری بیشتر تبلیغات در این فضاها نیز است. در چنین فضایی است که مفاهیم نسبتا تازه‌ای مانند «تجربه کاربری» اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند و می‌تواند برگ برنده‌ای برای پیشبرد سیاست‌های تبلیغاتی و برندیگ باشد. این‌که افراد تجربه‌های‌شان را از مصرف یک محصول یا خدمات با هم به اشتراک بگذارند یا در رتبه‌بندی‌ها و امتیازدهی‌ها شرکت کنند، همان چیزی است که می‌تواند آمار فروش محصول و خدمات را جابه‌جا کند.

به گفته عبدالهی، مخاطبان در شبکه‌های اجتماعی واکنش دارند و اتفاقا همین که این واکنش‌ها به اشتراک گذاشته می‌شود، به نوعی یک مطالعه بازار است و با یک تحلیل و ارزیابی دقیق می‌توان به‌طور مستقیم به تجربه کاربری‌ها دست پیدا کرد و محل‌های آسیب را شناخت: «این شرایط در رسانه‌های سنتی به این شکل وجود ندارد.
آگهی که شما در یک مجله منتشر می‌کنید، یک هفته یا یک ماه بعد منتشر می‌شود که درعین‌حال بازخوردی هم برای ما و سفارش‌دهندگان ندارد، در شرایط جدید رسانه‌های به اصطلاح سنتی، تلاشی برای به‌روزرسانی و تغییر شرایط‌شان نداشته‌اند، در بسیاری از موارد تعرفه‌های یک صفحه آگهی در یک مجله با 4‌هزار نسخه تیراژ 10 برابر هزینه تعرفه آگهی در یک کانال تلگرامی با 40‌هزار عضو است.
مدیران مجلات به ما می‌گویند که مخاطب ما متفاوت است، فرهیخته است، درحالی‌که کسی که می‌خواهد خدمات یا کالایی را بفروشد که الزاما فرهنگی هم نیست، به مخاطب فرهیخته نیاز ندارد و سلیقه و واکنش بازار برایش مهم است، در این شرایط به نظرم روشن است که کفه به کدام طرف سنگین می‌شود.»

با وجود این‌که تغییرات سریع تکنولوژی و گسترش نفوذ شبکه‌های اجتماعی، شرایطی را فراهم کرده که بسیاری را درباره آینده رسانه‌های چاپی به نگرانی واداشته، اما در عین حال نتایج بخشی از مطالعاتی که درباره تغییرات و تاثیر رسانه‌های جدید منتشرشده ازجمله نتایج گزارشی در مجله فوربس نشان می‌دهد تاثیرگذاری اجرای کمپین‌های تبلیغاتی که در آنها از روش‌های ترکیبی تبلیغات آنلاین و چاپی استفاده شده، به مراتب اثرگذارتر از تبلیغات متکی بر تجارب صرف آنلاین بوده، اما این روشی است که بیشتر در کشورهایی که هنوز سرانه مطالعه بالایی دارند و روزنامه خواندن و توجه به رسانه‌های کلاسیک بخشی از تجربه روزمره زندگی است _ ولو استفاده از نسخه‌های آنلاین _ مصداق دارد، اما در کشورهایی مانند ایران که اصولا علاقه‌مندی به خواندن و مطالعه کتاب و روزنامه، انتخاب اقلیتی از مردم است، درآمدزایی در مطبوعات از جذب آگهی گرفته تا فروش، روزهای پرچالشی در پیش داشته.

این‌که شبکه‌های اجتماعی تا چه اندازه بر بازار جذب آگهی روزنامه‌ها و رسانه‌های مکتوب اثر گذاشته‌اند، تنها بخشی از چالش اقتصادی است که رسانه‌های مکتوب با آن مواجه‌اند. واقعیت این است که نه‌تنها روزنامه‌ها که به‌طورکلی فضای تبلیغاتی تحت‌تاثیر تغییرات ناشی از فراگیر شدن و نفوذ گسترده شبکه‌های اجتماعی تحت‌تاثیر شرایط جدید قرار گرفته است و اقتصاد رسانه‌های چاپی تحت‌تاثیر این شرایط در وضع مخاطره‌آمیزی است.
اگرچه گزارش‌های زیادی در جهان درباره دشواری‌های اقتصادی رسانه‌های چاپی در عصر دیجیتال در کشورهای مختلف منتشر شده و در بیشتر آنها افزایش فشارهای اقتصادی و کوچک شدن تحریریه روزنامه‌ها مورد توجه و تاکید قرار گرفته، اما آنچه مسلم است این‌که شرایط موسسات مطبوعاتی در کشورهایی مانند ایران با تیراژ پایین و مخاطبان نه‌چندان علاقه‌مند به مطالعه دشوار است.

طبق اعلام اینستاگرام، تعداد کاربران این شبکه اجتماعی در چهار ماه نخست‌ سال 2017 به ۱۰۰‌میلیون نفر افزایش یافته و در کل به بیش از ۷۰۰‌میلیون نفر رسیده است. آمار کاربران شبکه‌های اجتماعی هر ماه بیشتر و بیشتر می‌شود و بخشی از این استقبال و گسترده نفوذ اجتماعی به دلیل قابلیت‌هایی است که به‌طور مستمر در نسخه‌های به‌روزرسانی‌شده این شبکه‌ها جذابیت‌های تازه‌ای را برای کاربران ایجاد می‌کند.
قابلیت‌های کاربردی نسخه‌های جدید تلگرام و اینستاگرام را فراتر از سرگرمی وارد حوزه‌های کاربری‌تر کرده‌اند، آنچنان که به نظر می‌رسد شبکه‌های اجتماعی تاثیرات و کاربردهایی بیشتر از تشکیل حلقه‌های دوستی و ارتباط پیدا کرده‌اند و جایگاهی مهم و اثرگذار در زندگی روزمره به خود اختصاص داده‌اند، بخشی از فرآیند کسب و کار و اقتصاد به آنها وابسته شده و روند فعالیت‌های خبری و اطلاع‌رسانی هم در آنها تغییر کرده، شبکه‌هایی مخاطب‌محور که آینده خیلی چیزها ازجمله روزنامه‌های چاپی و روزنامه‌نگاری به سبک کلاسیک را تغییر خواهند داد.

نگرش خبرنگاران به فعاليت در شبكه‌هاي اجتماعي
تنوع و كاربرد همگاني واژه ارتباطات، در زمينه فعاليـت‌هاي مربـوط بـه اطـلاع‌رسـاني در فـضاي مجازي، كم‌وبيش به پيچيدگي موضوع مورد بحث رسانه‌هاي اجتماعي افـزوده اسـت.
همگرايـي، واژه ارتباطات و خبررساني، در جهت شناساندن تكنولوژي‌هاي ارتباطي، به ويژه رسانه‌هاي اجتماعي، در فعاليت‌هاي روزنامه‌نگاري به كار برده مي‌شد. گرايش دوران مدرن در بررسي ارتباطـات مجـازي اين است كه ارتباطات در شبكه‌هاي مجازي را به مثابه يك كـل همگـرا بررسـي كنـد؛ كـه دو جنبه انساني و تكنولوژي در ارتباط متقابل در حوزه‌هاي خبري مورد علاقه مخاطبان بايد با يكديگر ارزيابي شوند.

از اين‌رو، در ميان خبرنگاران، نگرش‌هاي متفـاوتي نسبت به فعاليت در شبكه‌هاي اجتماعي وجود دارد كه با عضويت آنها در شبكه‌هاي اجتمـاعي نسبت به كشف اخبار و اشتراك محتوايي، جهت توليد خبرهاي اقتصادي، سياسي و... نمود مي‌يابد.
به‌طور كلي، امروزه روابط اجتماعي در پرتو شكل‌گيري و تحولات منحـصر در افكـار عمـومي، در حوزه خبر، به‌طور مداوم غني‌تر، محكم‌تر و گسترده‌تر مي‌شوند. اين‌گونه است كه در دنياي جديـد، با توجه به مرز ميان اخبار اين گروه و آن طبقه، وقايع داخلي و خارجي رفته‌رفتـه از ميـان برداشـته مي‌شود و رسانه‌هاي اجتماعي دایما در جهت وحـدت بخـشيدن بـه آن در سـطح جهـاني هـستند، به‌طوري كه تصور دهكده جهاني در ذهن مك‌لوهان شكل مي‌گيرد.

كاربرد شبكه‌هاي اجتماعي نه‌تنها براي اشتراك محتوا، نظرات، ديدگاه‌ها، افكـار و كـنش‌هاي متقابـل آنلاين بين گروه‌هايي از مردم است، بلكه ابزاري براي مشاركت‌هاي خبري بـين افـراد اسـت كـه باعـث كسب موفقيت، شهرت و فرصت‌هاي خبري از اين دست نيز مـی‌شـود.
تعاملات اجتماعي، بيش از هر زماني، محتواي اطلاعاتي يافته است. به‌نحوي كه برخي از صـاحب‌نظـران، عصر كنوني را دوره «پرستش اطلاعات» نام نهاده‌اند. محيط رسانه‌هاي نوين، به نوبه خـود، بافـت معنـايي چند ساحتي به وجود آورده‌اند كه غالـب جلـوه‌هـاي فرهنگـي، سياسـي و اقتـصادي را بـا همـه تنـوع و گونه‌گوني‌شان، در قلمرو خود جاي مي‌دهد.

حسين امامي رودسري و فيروزه عسگري فارغ‌التحصیلان رشته ارتباطات در تحقيقی، نگرش خبرنگاران رسانه‌هاي آنلاين تهران را نسبت به كاركردهاي خبري شبكه‌هاي اجتماعي بررسی کرده‌اند.

براساس نتايج این تحقيق به‌طور كلي نگرش خبرنگاران رسانه‌هاي آنلايـن نـسبت بـه اسـتفاده از كاركردهاي خبري شبكه‌هاي اجتماعي در ديگر رسانه‌ها مثبت است.

«خبرنگاران نسبت به شبكه‌هاي اجتماعي برای كسب شهرت از طريق ايجاد فرصت‌هاي خبري، نگرشي مثبت دارند. آنها همچنین نسبت به مشاركت در شبكه‌هاي اجتمـاعي بـراي انتشار اخبار در ديگر رسانه‌ها نگرشي مثبت دارند و آن را الزامي مي‌دانند. نگرش خبرنگـاران زن بـه استفاده خبري از شبكه‌هاي اجتماعي نسبت به آقايان مثبت‌تر است.
نگرش خبرنگاران با تجربه بالاتر نسبت به استفاده از كاركردهاي خبري شبكه‌هاي اجتماعي در رسانه‌ها منفي‌تر است. هر چقدر توليد محتواي اخبار در شبكه‌هاي اجتماعي بالاتر مي‌رود، نگرش خبرنگاران نسبت به كسب شهرت نيز مثبت‌تر مـی‌شـود. هـرچـه مشاركت خبرنگاران در شبكه‌هاي اجتماعي افزايش مي‌يابد، نگرش خبرنگاران نسبت به انتشار محتواي خبري هم در ديگر رسانه‌ها مثبت‌تر مي‌شود.

اين تحقيق نشان مي‌دهد كه هـر چـه تحـصيلات بـالاتر باشد، نگرش خبرنگاران نسبت به استفاده از كاركردهاي خبري شبكه‌هاي اجتمـاعي مثبـت‌تـر است. بين تجربه كاري خبرنگـاران بـا ميزان نگرش استفاده از محتواي خبري از شبكه‌هاي اجتماعي رابطه معناداري وجود نـدارد و ايـن فرضيه در تحقيق تاييد نشد. درواقع تجربه كاري بالاتر در خبرنگاران باعث نگرش منفي آنهـا نسبت به استفاده از كاركردهاي خبری شبكه‌هاي اجتماعي مي‌شد.

با توجه به نتایج این بررسی هر چقـدر اخبار موثق از شبكه‌هاي اجتماعي بيشتر كشف شود به همان نسبت نگرش خبرنگاران به اشتراك اخبار در ديگر رسانه‌ها مثبت‌تر است و فرضيه اصلي اين تحقيق تاييد شد. همچنین بين نگرش خبرنگاران با توليد محتواي خبري و كسب شهرت از شبكه‌هاي اجتماعي رابطه معناداري وجود دارد.
اين تحقيق نشان مي‌دهد هر چقدر توليد محتواي اخبار در شبكه‌هاي اجتماعي بالاتر مي‌رود، نگرش خبرنگاران نسبت بـه كسب شهرت نيز مثبت‌تر مي‌شود و فرضيه اصلي اين تحقيق ثابت شد.
نتايج همچنین نـشان داد بـين نگـرش خبرنگـاران بـا مـشاركت در شبكه‌هاي اجتماعي و انتشار محتواي خبري در ديگر رسانه‌ها رابط معناداري وجود دارد. ايـن تحقيق نشان مي‌دهد، هرچه مشاركت خبرنگاران در شبكه‌هاي اجتماعي افزايش يابـد، نگـرش خبرنگاران نسبت به انتشار محتواي خبري هم در ديگر رسانه‌ها مثبت‌تر مي‌شـود.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید