اشتباهات زلزله ورزقان را تکرار نکنیم
حسامالدین نراقی رئیس هیأتمدیره انجمن امداد ایرانیان یکی از کسانی است که تجربه حضور در زلزله ورزقان در استان آذربایجانشرقی را داشته و میتوان از تجربیات و آموختههایش درخصوص کمک به زلزلهزدگان درس گرفت. او معتقد است که در بحرانهای طبیعی که جان مردم به خطر افتاده، نباید احساساتی تصمیم گرفت و وارد عمل شد. اینروزها که خبر زلزله شدید از گله کرمانشاه، مردم کشور را از این حادثه متأثر کرده و تعداد زیادی از هموطنانمان روزهای سختی را پشتسر میگذارند، با حسامالدین نراقی همکلام شدیم تا شاید همین گفتوگو راهی باشد برای مرور تجربه اشتباهات گذشته زلزله ورزقان.
کد خبر :
۴۵۸۹۱
بازدید :
۱۹۱۳
حسامالدین نراقی رئیس هیأتمدیره انجمن امداد ایرانیان یکی از کسانی است که تجربه حضور در زلزله ورزقان در استان آذربایجانشرقی را داشته و میتوان از تجربیات و آموختههایش درخصوص کمک به زلزلهزدگان درس گرفت. او معتقد است که در بحرانهای طبیعی که جان مردم به خطر افتاده، نباید احساساتی تصمیم گرفت و وارد عمل شد. اینروزها که خبر زلزله شدید از گله کرمانشاه، مردم کشور را از این حادثه متأثر کرده و تعداد زیادی از هموطنانمان روزهای سختی را پشتسر میگذارند، با حسامالدین نراقی همکلام شدیم تا شاید همین گفتوگو راهی باشد برای مرور تجربه اشتباهات گذشته زلزله ورزقان.
زلزله 7/3 ریشتری از گله کرمانشاه ابعاد وسیعی داشت و وحشت زیادی را برای ساکنان غرب کشور و حتی بسیاری از شهرهای مرکزی ایران مانند قم، تبریز و تهران ایجاد کرد. شما سطح این زلزله را چگونه ارزیابی میکنید؟
حادثه زلزله دیشب به خودی خود بزرگ و تأثرآمیز بود اما متاسفانه بعد از این حادثه عوامل مختلفی باعث شد تا حادثهای که در سطح استانی رخ داد، تبدیل به یک بحران ملی شود. یکی از این عوامل که بر ابعاد این حادثه دامن زد و مردم شهرها و روستاهای مختلف کشور را به وحشت انداخت، اخبار و شایعات فضای مجازی بود. درست است که عمق فاجعه در این منطقه زیاد است و حتی برای زیرآوارماندن یکنفر از ساکنان مناطق زلزلهزده باید ناراحت شد اما به این تألم نباید باعث شود تا هیزم بیشتری در آتش بیندازیم.
متاسفانه سطح این حادثه در استان کرمانشاه به دلیل ساختوسازهای ناایمن و شدت بالا و عمق کم زمینلرزه باعث ایجاد خسارتهای جانی و مالی در این منطقه شد. هر چند که باید به این نکته اشاره کرد که به دلیل پیشلرزهها بهخصوص پیشلرزه ٤,٥ریشتری که قبل از زمینلرزه اصلی رخ داده بود، باعث شد که ساکنان این مناطق حواسشان جمع باشد و عاملی شد که تعداد کشتهها و زخمیهای این زمینلرزه به نسبت شدت و وسعت آن کمتر باشد.
شما یکی از کسانی هستید که تجربه حضور در مناطق زلزلهزده ورزقان و ارسباران را دارید. از لحاظ تجربههایی که در آن شرایط به دست آوردید؛ فکر میکنید که سازمانهای متولی مانند هلالاحمر، مدیریت بحران و اورژانس و غیره چه اولویتهایی را باید در امدادرسانی به آسیبدیدگان در نظر داشته باشند؟
متاسفانه سالهاست که جای خالی آموزش و پیشگیری در حوادث احساس میشود. نکته مهم این است که در چند سال اخیر این اتفاق از طرف سازمانهای متولی کمرنگ بوده و حالا در این شرایط تنها باید به مقابله با این بحران تمرکز داشت. بنابراین الان تنها باید این وضع را مدیریت کنیم. الان هرکسی نباید خودسرانه وارد عمل شود و سازمانهای مسئول باید با هماهنگی با یکدیگر هم امدادرسانی را انجام دهند و هم برای جلوگیری از شایعات و التیام حساسیتهای مردم کشور نسبت به ابعاد این حادثه بهطور مستقیم از وضع این مناطق زلزلهزده گزارش دهند.
آیا در شرایط کنونی حرکتهای خودجوش مردمی میتواند به امدادرسانی در مناطق و مردم زلزلهزده کمک کند؟
خیر. به هیچ عنوان در این زمینه نباید احساسی تصمیم گرفت. بنابراین مردم باید از کارهای احساسی و هیجانی خودداری کنند. ابعاد زلزله در استان کرمانشاه وسیع است و مردم زلزلهزده تا مدتها نیازمند کمک خواهند بود، بنابراین بهتر است به این فکر کنیم که بعد از این حادثه و امدادرسانیها چه کاری میتوانیم برای زلزلهزدگان انجام دهیم. مثلا به این فکر کنیم که تا چند روز یا هفته دیگر موج سرما به این منطقه وارد خواهد شد، بنابراین آنموقع چه کار میتوانیم برای مردم زلزلهزده انجام دهیم؟ چه امکاناتی لازم دارند؟ نباید مثل زلزله ورزقان اقلامی به مناطق فرستاده شود که مورد نیاز نیست یا آنقدر زیاد است که غیرقابل استفاده میماند و بعضا حتی دور ریخته میشود.
شما به هرجومرج در کمکهای مردمی زلزله ورزقان اشاره کردید چه اتفاقی در آنجا افتاد که تأکید دارید باید از اشتباهات و تجربیات آن در این حادثه درس بگیریم؟
در زلزله ورزقان افراد زیادی با نیت کمککردن از تهران یا شهرهای دیگر به این منطقه بار فرستادند اما متاسفانه برخی از این کالاها به اندازه قیمت خودشان هزینه حملونقلشان شد! از طرف دیگر برخی از افراد بدون اطلاع و آمادگی از شرایط این مناطق به آنجا آمدند و به دلیل نداشتن اطلاعات و تجهیزات بعضا باعث اختلال در امدادرسانی نیز میشدند یا مثلا قضیه اهدای خون. اهدای خون باید در طول سال و بهطور مستمر انجام شود تا بانک خون بتواند آن را ساماندهی کند، اما متاسفانه مردم وقتی حادثهای رخ میدهد، به سمت پایگاههای انتقال خون هجوم میبرند. این اتفاق نیز در زلزله ورزقان افتاد و کار به جایی رسید که حتی بعضی از خونها بدون استفاده ماند و دور ریخته شد، چراکه خون باید آزمایش شود و بعد از مدتی وارد چرخه درمانی گردد.
خون دوره زمانی و عمر دارد و نمیتوان چندینسال خون را نگهداری کرد. بنابراین مردم باید به این موضوع نیز توجه کنند و اگر در پایگاههای انتقال خون متوجه شوند که ظرفیت تکمیل شده، فکر نکنند که مسئولان کارشکنی میکنند. با این حال، باید گفت؛ این موضوع نیاز به فرهنگسازی در طول سال دارد و نمیتوان یکشبه جلوی موج جمعیت داوطلب اهدای خون را گرفت! به همین خاطر است که میگویم باید از اشتباهات زلزله ورزقان درس بگیریم.
با این تجربه پیشنهاد شما درخصوص کمکهای مردمی به مناطق زلزلهزده و زلزلهزدگان چیست؟
ابتدا باید نیازها و کمبودهای زلزلهزدگان در مناطق مختلف ارزیابی و شناسایی شود. از طرف دیگر، تأمین و تهیه اقلام کمکی باید متمرکز انجام شود. کسانی که قصد کمککردن دارند، باید به شعبههای هلالاحمر بروند و ثبتنام کنند تا در زمان حادثه سازماندهی شوند. شاید حس بارز انساندوستی در ایرانیها یکی از دلایل اصلی واکنشهای احساسی است. مردم همه استانها و شهرها و روستاهای کشور تحتتأثیر این حادثه قرار گرفتهاند. همین هم شده که معمولا در چنین حوادثی مردم به صورت داوطلبانه وارد عمل میشوند.
این احساس همدردی و انساندوستی شایسته توجه و قدردانی است، اما باید این را بدانیم که در ساعتهای اولیه پس از حادثه و بحران، سازمانهای متولی فرصتی برای برنامهریزی و ساماندهی داوطلبان ندارند. بنابراین مردم باید ضمن اعتماد به مسئولان و امدادگران باعث ایجاد هرجومرج و اختلال در امدادرسانی نشوند. دوم اینکه الان فرصت خوبی است تا مردم به فکر آموزش و پیشگیری بیفتند. مثلا از همین لحظه فکر کنند که اگر زلزله در منطقه آنها رخ داد، آیا راهکارهای نجات را میدانند؟ مردم باید نیازهای خود را در مواقع چنین بحرانهایی شناسایی کنند و برای بروز احتمالی حادثهای آمادگی لازم را داشته باشند. با همه اینها، برخی اوقات نیز افراد سودجو نیز گاهی در این شرایط شمارهحساب میدهند و دست به کلاهبرداری میزنند. بنابراین مردم باید هوشیارانه و با کمک و هماهنگی سازمانهای مسئول مثل جمعیت هلالاحمر کمکهای مردمی خود را به مناطق زلزلهزده ارسال کنند.
به نظر شما از زلزله ورزقان و ارسباران چه تجربههایی وجود دارد که میتوان از آنها درس گرفت؟
مسألهای که وجود دارد، این است که نباید هرجومرج ایجاد کنیم. مردم نباید به صورت خودسرانه وارد عمل شوند. در روزهای اول بهطور قطع جمعیت هلالاحمر نیروهای امدادی و ذخیرهشدهای را ساماندهی کرده و برای امدادرسانی به مناطق زلزلهزده اعزام میکند و بنابراین الان اگر گروههای مردمی برای کمک به این مناطق بروند، قطعا کار اشتباهی است.
یادم است که در زلزله ورزقان هرکسی خودش ستاد شده بود و هر مسئولی خبررسانی و اطلاعرسانی میکرد. این موضوع باعث اختلال در انتشار اخبار شده بود. بنابراین سازمانهای متولی باید سیستم اطلاعرسانیشان را فعال کنند تا افراد مختلف برای خود ستادهای خبری تشکیل ندهند. مسأله دیگری که در ورزقان وجود داشت، به خاطر وسعت روستاها و پراکندگی آنها، جمعآوری اطلاعات و سازماندهی خبرها مشکل بود و به همین خاطر اخبار غیرواقعی و متناقص منتشر میشد. الان هم در کرمانشاه همین مشکل وجود دارد؛ یعنی روستاهای حادثهدیده از یکدیگر دور و پراکنده هستند و احتمال وقوع دوباره این موضوع وجود دارد. بنابراین مرکز فرماندهی عملیات استان باید برای پوشش خبرهای واقعی فعال باشد.
نقش رسانههای رسمی در پوشش اخبار و حواشی مناطق زلزلهزده چیست؟
بهطور قطع رسانههای رسمی نقش مهمی در انتشار اخبار درست به مردم را برعهده دارند. نباید به افراد اخلالگر و خبرنگاران غیررسمی بهخصوص در فضای مجازی فرصت مانور و انتشار شایعاتی که باعث ایجاد وحشت در مردم میشود را داد. بنابراین رسانهها و نهادهای رسمی باید به سرعت به اطلاعرسانی اخبار درست و مستند بپردازند تا در دل مردم بیاعتمادی ایجاد نشود، چراکه اگر بین مردم و اخبار رسمی و واقعی فاصله بیفتد، بیاعتمادی ایجاد خواهد شد و درنهایت باعث میشود که هم بازار شایعات داغ شود و هم برخی از مردم برای اینکه خود از نزدیک در جریان ماجرا قرار بگیرند، خودشان را به محل حادثه میرسانند که هر دوی این موضوعات باعث ایجاد هرجومرج و اختلال در امدادرسانی به زلزلهزدگان خواهد شد.
در شرایط فعلی بهترین کاری که مردم مناطق مختلف کشور میتوانند برای همدردی و کمک به هموطنان زلزلهزدهشان انجام دهند، چیست؟ و درنهایت چطور میتوان از این حادثه درس گرفت؟
اول کنترل روانی خودمان و اطرافیانمان نکته بسیار مهمی است. نکته دوم، عدم انتشار اخبار و شایعات از منابع غیرموثق و اینکه ما خودمان بحرانساز نباشیم. آخرین نکته هم درخصوص درسگرفتن از زلزله این است که نباید یادمان برود. مثل حادثه پلاسکو که در همان روزهای اول همه مردم به خودشان افتادند و برخیها به فکر ایمنی و مغازهها و پیشگیری از آتشسوزی افتادند اما درنهایت آتش این فاجعه هم خیلی زود سرد شد. یاد بگیریم، بخواهیم آموزش ببینیم، پیشگیری کنیم تا بار دیگر بلایای طبیعی اینقدر سرزده به کشور سر نزند.
اول کنترل روانی خودمان و اطرافیانمان نکته بسیار مهمی است. نکته دوم، عدم انتشار اخبار و شایعات از منابع غیرموثق و اینکه ما خودمان بحرانساز نباشیم. آخرین نکته هم درخصوص درسگرفتن از زلزله این است که نباید یادمان برود. مثل حادثه پلاسکو که در همان روزهای اول همه مردم به خودشان افتادند و برخیها به فکر ایمنی و مغازهها و پیشگیری از آتشسوزی افتادند اما درنهایت آتش این فاجعه هم خیلی زود سرد شد. یاد بگیریم، بخواهیم آموزش ببینیم، پیشگیری کنیم تا بار دیگر بلایای طبیعی اینقدر سرزده به کشور سر نزند.
۰