خیام دربارۀ مکان گور خود به نظامی عروضی چه گفت؟
در پایین دیوار باغی، خاک او نهاده و درختان اَمرود و زردآلو، سر از باغ بیرون کرده و چندان برگ و شکوفه بر خاک او ریخته بود که خاک او در زیر گُل پنهان شده بود و مرا یاد آمد آن حکایت که به شهر «بلخ» از او شنیده بودم
امروز روز بزرگداشت حکیم عمر خیام است و شاید جالب باشد بدانید نظامی عروضی سمرقندی نویسنده و چامهسرای قرن ششم از شاگردان عمر خیام بود و روایت آخرین دیدار خود با حکیم را ثبت کرده است.
نظامی عروضی ابتدا حکایت آخرین دیدار با خیام را بازگفته و سپس ماجرای دلپذیر رفتن بر سر تربت حکیم را که بسیار خواندنی است:
«در سنۀ ستّ و خمس مائه، به شهر بلخ در کوی بردهفروشان در سرای «امیرابوسعیدجره»، و [....] نزول کرده بودند و من بدان خدمت پیوسته بودم. در میان مجلس [.. ]از حجتالحق «عمر» شنیدم که او گفت: «گور من در موضعی باشد که هر بهاری، شمال بر من گل افشان میکند.» [...]دانستم که چون اویی گزاف نگوید.
چون در سنۀ ثلاثین به «نیشابور» رسیدم، چهار سال بود تا آن بزرگ روی در نقاب خاک کشیده بود. آدینهای به زیارت او رفتم و یکی را با خود ببردم که خاک او به من نماید. مرا به گورستان «حیره» بیرون آورد و بر دست چپ گشتم.
در پایین دیوار باغی، خاک او نهاده و درختان اَمرود و زردآلو، سر از باغ بیرون کرده و چندان برگ و شکوفه بر خاک او ریخته بود که خاک او در زیر گُل پنهان شده بود و مرا یاد آمد آن حکایت که به شهر «بلخ» از او شنیده بودم. گریه بر من افتاد...
نظامی عروضی،(احمدبن عمر علی سمرقندی) چهار مقاله، تصحیح علامه قزوینی
منبع: عصر ایران