تذکرهالاولیا عطار نیشابوری؛ درس زندگی با سلطان العارفین؛ «محبت با مادر»

عطار نیشابوری از آن دست از عارفان ایرانی است که خوشبختانه آثار بسیاری از او به جا مانده است. در این میان، تذکرهالاولیا، جان سخن عطار نیشابوری را در بر دارد.
فرادید| با وجود این که اطلاعات دقیقی از زندگی عطار در دست نیست، اما آثار عطار از مهمترین متون عرفانی تاریخ ادبیات است. عطار یکی از والاترین نمودهای نثر کلاسیک فارسی را در کتاب تذکرهالاولیا به نمایش گذاشته است که خواندن آن علاوه بر حظ ادبی سرشار از لطایف معنوی نیز هست.
به گزارش فرادید، گذشت زمان نه تنها گرد کدورت بر چهره ادبیات کلاسیک فارسی نپاشیده است که ارزش ادبیات فارسی را بیشتر کرده است و چه بسیارند آموزههایی که در آثار بزرگان ادبیات ایران وجود دارند و هنوز هم میتوانند برای ما راهگشا باشند.
تذکرهالاولیا: ذکر بایزید بسطامی
در ذکر بایزید بسطامی، عطار چندین بار به محبت بایزید نسبت به مادرش اشاره میکند. چند نقل در این مورد در ذکر بایزید هست که ما در ادامه یکی از این نقلها را برای شما خواهیم آورد.
نقل است که شیخ گفت: آن کار که بازپسین کارها میدانستم، پیشین همه بود و آن رضای والده بود.
و گفت: آنچه در جمله ریاضت و مجاهده و غربت و خدمت میجستم، در آن یافتم که یک شب والده از من آب خواست. برفتم تا آب آورم، در کوزه آب نبود. و بر سبو رفتم نبود، در جوی رفتم آب آوردم. چون بازآمدم در خواب شده بود. شبی سرد بود. کوزه بر دست میداشتم. چون از خواب درآمد آگاه شد. آب خورد، و مرا دعا کرد که دید کوزه بر دست من فسرده بود. گفت: چرا از دست ننهادی؟
گفتم: ترسیدم که تو بیدار شوی و من حاضر نباشم.
پس گفت: آن در فرا نیمه کن.
من تا نزدیک روز میبودم تا نیمه راست بوَد یا نه؟ و فرمان او را خلاف نکرده باشم. همی وقت سحر آنچه میجستم چندین گاه از درآمد.