گلستان سعدی؛ درسی از استاد سخن: «پول همیشه کارساز نیست»

گلستان سعدی؛ درسی از استاد سخن: «پول همیشه کارساز نیست»

اگر چه که مادیات و مال و منال از نیازهای اساسی انسان برای داشتن یک زندگی انسانی هستند و نمی‌توان اهمیت این مسائل را نادیده گرفت، اما در بزنگاه‌های زندگی ممکن است دردی را چندان که باید و شاید از انسان دوا نکنند. سعدی در حکایتی این موضوع را به زیبایی بیان کرده است.

کد خبر : ۲۴۰۳۷۷
بازدید : ۲۰۷۵

فرادید| سعدی گلستان را در اردیبهشت‌ماه سال 655 و 656 هجری سرود و دو تا از حکمت‌آموزترین و در عین حال شیرین‌ترین آثار ادبیات فارسی را به وجود آورد. شاید همین شیرینی و پندآموزی این دو اثر سعدی است که باعث شده است که استاد اصغر دادبه معتقد باشند که مدخل آشنایی با ادبیات فارسی باید بوستان و گلستان سعدی باشد.

به گزارش فرادید، گلستان، هشت باب دارد که هر باب آن موضوع خاصی دارد. سعدی آنچنان حکمت را با شیرین‌سخنی پیوند داده است که مخاطب از هر سطر  آن لذت خواهد برد. تا پیش از سعدی نثر مسجع فارسی، با وجود این که هرگز از شیرینی تهی نبود، اما سرشار از تکلف و زیاده‌روی بود. نمونه بارز چنین متنی را می‌توان مقامات حمیدی دانست که با وجود این که مورد پسند بسیاری از شعرا و ادیبان زمان خود و پس از خود واقع شد، اما به دلیل همین زیاده‌روی‌ها در نهایت به مقامی که گلستان در ادامه یافت، حتی نزدیک هم نشد.

باب سوم: در فضیلت قناعت

اگر چه که مادیات و مال و منال از نیازهای اساسی انسان برای داشتن یک زندگی انسانی هستند و نمی‌توان اهمیت این مسائل را نادیده گرفت، اما در بزنگاه‌های زندگی ممکن است دردی را چندان که باید و شاید از انسان دوا نکنند. سعدی در حکایتی این موضوع را به زیبایی بیان کرده است.

اَعرابی را دیدم در حلقه جوهریانِ بصره که حکایت همی‌کرد که: وقتی در بیابانی راه گم کرده بودم و از زاد معنی چیزی با من نمانده بود و دل بر هلاک نهاده، که همی ناگاه کیسه‌ای یافتم پُر مروارید. هرگز آن ذوق و شادی فراموش نکنم که پنداشتم گندمِ بریان است، باز آن تلخی و نومیدی که معلوم کردم که مروارید است!

در بیابانِ خشک و ریگِ روان

تشنه را در دهان چه دُر چه صدف

 

مردِ بی‌توشه کاوفتاد از پای

بر کمربندِ او چه زر چه خَزَف

۱۸
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید