بوستان سعدی؛ درسی از شیخ اجل: «سخنچینی نکنیم!»

در حکایتی که امروز از بوستان سعدی برای شما انتخاب کردهایم، سعدی سخنچینان و رفتار آنان را به نقد میکشد.
فرادید| سعدی بوستان و گلستان را در اردیبهشتماه سال 655 و 656 هجری سرود و دو تا از حکمتآموزترین و در عین حال شیرینترین آثار ادبیات فارسی را به وجود آورد. شاید همین شیرینی و پندآموزی این دو اثر سعدی است که باعث شده است که استاد اصغر دادبه معتقد باشند که مدخل آشنایی با ادبیات فارسی باید بوستان و گلستان سعدی باشد.
به گزارش فرادید، تنوع داستان در آثار سعدی بسیار زیاد است. او هر بار داستان جدیدی برای گفتن دارد و الحق که هر بار به زیباترین شکل ممکن این کار را انجام میدهد. لطف سخن او باعث میشود که مخاطب علاوه بر یادگیری لذت هم ببرد. بوستان نخستین اثر سعدی است و سعدی این منظومه عظیم را در سفر نوشت و یکی از ماندگارترین آثار ادبیات فارسی را به آحاد مرد جهان هدیه کرد.
باب هفتم: در عالم تربیت
سخنچینی کار انسانهای بیمایه و پستفطرت است. انسان سخنچین، در بسیاری از مواقع نه تنها نیت خیری در کار ندارد که در واقع در دل دشمن ما است.
یکی گفت با صوفییی در صفا
ندانی فلانت چه گفت از قفا
بگفتا خموش، ای برادر، بخفت
ندانسته بهتر که دشمن چه گفت
کسانی که پیغام دشمن برند
ز دشمن همانا که دشمنترند
کسی قول دشمن نیارد به دوست
جز آن کس که در دشمنی یار اوست
نیارست دشمن جفا گفتنم
چنان کز شنیدن بلرزد تنم
تو دشمنتری کآوری بر دهان
که دشمن چنین گفت اندر نهان
سخنچین کند تازه جنگِ قدیم
به خشم آورَد نیکمرد سلیم
از آن همنشین تا توانی گریز
که مر فتنهٔ خفته را گفت خیز
سیهچال و مرد اندر او بسته پای
به از فتنه از جای بردن بهجای
میان دو تن جنگ چون آتش است
سخنچین بدبخت هیزمکش است