رمانهای برتر دنیا
روزنامه مشهور گاردین در فهرستی منتخبی از رمان های برگزیده جهان را معرفی کرده است در اینجا برگزیده هفت رمان از این فهرست را گرده آورده ایم.
روزنامه مشهور گاردین در فهرستی منتخبی از رمان های برگزیده جهان را معرفی کرده است در اینجا برگزیده هفت رمان از این فهرست را گرده آورده ایم.
دن کیشوت
سروانتس : ترجمه ی محمد قاضی
آلونسو کیشانو پنجاهساله و نه چندان ثروتمند، لاغر اندام و با صورت استخوانی، به همراه خواهرزادهاش، آنتونیا و خدمتکار بداخلاقش در روستای اسپانیایی لامانشا زندگی میکند. کیشانو در اغلب کارهایش مردی عملگراست. او نسبت به همردههایش در جامعه، کشیش روستا و طبقهٔ خدمتکاران مهربان است. کیشانو برای طبقهٔ حاکم احترام ویژهای قائل است و آنها را بدون چون و چرا از خود بالاتر میداند. او نه میلی به ثروت و مقام دارد و نه فقر آبرومندانهاش مایهٔ کجخلقیاش میشود.
باارزشترین دارایی کیشانو که کتابخوان و اهل تفکر است، کتابهایش هستند. او تحت تأثیر کتابهایش، ابتدا به آیینها، ماجراها و قصههای شوالیهگری علاقهمند میشود و سپس به تدریج شیفتهٔ شوالیههای ماجراجویی میشود که دنبال مأموریتی شرافتمندانه و آرمانی هستند. اشتهای کیشانو به داستانهای شوالیهگری تشدید میشود و برای خرید کتابهای بیشتر زمینهایش را میفروشد.
کتابها پشت سر هم قطار میشوند و او بیشتر از قبل خودش را غرق مطالعه میکند. به گفتهٔ سروانتس بر اثر مطالعهٔ زیاد و خواب کم، مغز دنکیشوت آب میرود و هوش و حواسش را از دست میدهد. رؤیای کیشانو این است که شوالیهای ماجراجو شود و سوار بر اسب و زره بر تن در دنیا ماجراجویی کند. با این هدف که تمام اشتباهات عالم را درست کند.
پس از مدتی طولانی شیفتگیاش به آیین شوالیهگری او را وادار میکند تا دست به عمل بزند. کیشانو ملبس به زرهای زنگزده، بر اسبی لنگ سوار میشود تا به جستجوی ماجراهای شوالیهای برود. او که امیدوار است اشرافزادهای محترم به او لقبی اعطا کند، سرانجام به دست مسافرخانهداری که کیشانو را صاحب تیول میپندارد به دنکیشوت دِ لا مانشا ملقب میشود. اسب لنگ و از پا افتادهاش هم به مقام رزینانته ارتقا پیدا میکند.
اکنون دنکیشوت برای آغاز سفرش تنها به دو چیز احتیاج دارد؛ بانویی که دنکیشوت خودش را وقف او کند و یک خدمتکار. برای اولی، دنکیشوت نام دولسینیا دل توبوسا را برمیگزیند، بهیاد آلدونزا لورنزو، همان دختر روستایی که زمانی دلش را برده است...
برادران کارامازوف
فئودور داستایفسکی : ترجمه ی احد علیقلیان
داستان کتاب ماجرای خانوادهای عجیب و شرح نحوهٔ ارتباطی است که بین فئودور کارامازوف، پیرمرد فاسدالاخلاق و متمول با سه پسرش به نامهای میتیا، ایوان و آلیوشا و پسر نامشروعش به نام اسمردیاکوف وجود دارد. برادران کارامازوف رمانی فلسفی است که به طور عمیقی در حوزهٔ الهیات و وجود خدا، اختیار و اخلاقیات میپردازد. از زمان انتشار این رمان توسط بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان همانند آلبرت اینشتین، زیگموند فروید، مارتین هایدگر، کورت ونگات، لودویگ ویتگنشتاین و پاپ بندیکت شانزدهم مورد تحسین قرار گرفتهاست.
مادام بواری
گوستاو فلوبر : ترجمه ی مهدی سحابی
داستان با وارد شدن شارل بووآری به عنوان شاگرد تازه ای به یک دبیرستان شهرستانی آغاز میشود و سپس خواننده مسیر زندگی حقیر این پسربچه را دنبال میکند که به عنوان طبیب بهداری به کار می پردازد و با بیوه زنی که مادرش برای او میگیرد عروسی میکند. زن از او بزرگتر است، او را هم دوست دارد، ولی در مورد او مستبدانه عمل میکند.
این کتاب بیشک مشهورترین و مقبولترین اثر فلوبر است. به گفته امیل زولا که از سران جنبش واقع گرایی و از نویسندگان بزرگ قرن نوزدهم ادبیات غرب است، همه کتابهایی که ما می نویسیم و به نظرمان واقعی می آیند، در مقایسه با اثر فلوبر کارهایی سطحی و احساساتی اند و به درد تماشاخانه می خورند. نظراتی از این قبیل در باره نقش و اهمیت فلوبر و دو اثر عمده او "مادام بووآری" و "تربیت احساسات" بسیار بیان شده و کم نیستند نویسندگان و منتقدانی که فلوبر را آغازگر رمان مدرن و این دو اثر را سنگ زیربنای شیوه داستانسرایی امروزی می دانند.
بلندی های بادگی
امیلی برونته : ترجمه ی رضا رضایی
امیلی برونته در ۳۰ ژوییه ۱۸۱۸ در شمال انگلستان به دنیا آمد. پدرش کشیشی ایرلندی بود. امیلی خواهر کوچکتر شارلوت برونته (۱۸۱۶-۱۸۵۵) و خواهر بزرگتر آن برونته (۱۸۲۰-۱۸۴۹)بود. که آنها نیز امروزه از بزرگترین نویسندگان کلاسیک جهان به حساب می آیند. در سال ۱۸۴۶ کتاب شعرهای شارلوت، امیلی و آن برونته با اسامی مستعار کِرِر،الیس و اکتن بِل منتشر شد. این کتاب نه فروش رفت و نه سر و صدایی به پا کرد. رمان «بلندی های بادگیر» در سال ۱۸۴۷ منتشر شد، اما با استقبال فوری خوانندگان رو به رو نشد.
راوی رمان بلندی های بادگیر، زنی ست که ماجراهای عجیب و شورانگیزی از عشق در دو خانواده را شرح می دهد.
داستان اصلی کتاب، همانطور که از نام دوم آن نیز میتوان دریافت، داستان عشق و دلدادگی اعضاء و خدمتکاران دوخانواده ارنشا و لینتون، و همچنین کینه و عناد میان آنها است. عشق نا فرجام هیتکلیف به کارترین ارنشا و در پی آن رشد حس انتقام جویی نسبت به خانواده ارنشاء در هیت کلیف اصلیترین منشأ حوادث داستان است. و الن به عنوان کسی که از هنگام خردسالی تا به حال در این دو خانواده خدمتکار بوده، وقایع را با جزئیات و حساسیت هرچه تمامتر نقل میکند.
داستان زیبای رمان بلندیهای بادگیر و نثر شاعرانه آن برای مخاطبان بسیار جذاب است. همچنین هنرمندی نویسنده در بیان احساسات و ساختن شخصیتها در کنار نحوه روایت سلسله وقایع پیچیده و درهمتنیده داستان باعث جاودانگی این اثر تا به امروز شده است.
بازار خودفروشی
ویلیام تکری : ترجمه ی منوچهر بدیعی
ویلیام تکری امروزه از نویسندگان کلاسیک ادبیات جهان به حساب میآید و رمان بازار خودفروشی، یکی از مهمترین رمانهای او و همچنین یکی از مهمترین رمانهای قرن نوزدهم انگلیس است. منوچهر بدیعی در مقدمهای خواندنی که بر ترجمه فارسی این رمان نوشته است، درباره این رمان و درونمایه و زمینه تاریخی-اجتماعی آن اینگونه توضیح میدهد: «داستان بازار خودفروشی یک دوره تقریبا بیستساله (از حدود 1811 تا حدود 1830) را دربرمیگیرد.
معمولا از لحاظ تاریخ تحولات اجتماعی اروپا سال 1830 را آغاز قرن نوزدهم میدانند. تا آن سال بورژوازی صنعتی و تجاری و مالی، قدرت اقتصادی و سیاسی را یکسره قبضه کرده بود. اشراف فئودال از میدان وقایع تاریخی و اجتماعی ناپدید گشته و به خلوت خود رانده شده بودند. شکی نبود که بورژوازی به پیروزی رسیده است.
انقلاب صنعتی تحقق یافته بود. انگلستان مهد انقلاب صنعتی بود. در آن کشور بود که این انقلاب ثمربخشترین نتایج را بهبارآورده بود و نیز در آن کشور بود که بلندترین و پرشورترین فریادها در اعتراض بر بیدادها و نامردمیهای انقلاب صنعتی برخاست. در آن کشور بود که داستاننویسانی چون دیکنز و تکری، هرکدام به شیوه خود، جنبههای اجتماعی و اخلاقی آن انقلاب را نشان دادند. داستان بازار خودفروشی از این لحاظ اهمیت دارد که وقایع آن در دوران انحطاط طبقه اشراف زمیندار و تثبیت وضع بورژوازی رخ میدهد.»
صومعه پارم
استاندال : ترجمه ی اردشیر نیک پور
نویسنده، در فصل اول که عنوان آن «میلان در ۱۷۹۶» است، بر مبنای اعترافهای یک ستوان فرانسوی، به نام روبر، ما را با مارکی دل دونگو ی پیر، هوادار اتریش و مرتجع ددمنش، و مخصوصاً دو زن، ماکیز جوان و خواهر مارکی، یعنی ژینا آشنا میکند. نویسنده با اشارههای سریع، تلقین میکند که قهرمان جوان داستان، «مارکی جوان» فابریس دل دونگو، ثمره رابطهٔ روبر و مارکیز است. این پس در دوره پرهیجان و پرافتخار جنگهای ناپلئون بزرگ میشود.
در قصر گریانتا در ساحل دریاچه کوم، که پدر و برادر بزرگش نماینده ارتجاع و تاریکاندیشیاند، سخت به مادر و عمه ژینای خود (که بیوه یکی از افسران ناپلئون است) دل بسته است. فابریس، در ۱۸۱۵، به شنیدن خبر بازگشت ناپلئون از جزیره الب، از خانه میگریزد تا به اتفاق وی بجنگد. پس از ماجراهای افسانهای، عصر روز نبرد واترلو، به واترلو میرسد؛ بیآنکه چیز مهمی دریابد. شاهد نبرد و بعد گرفتار سیل عقبنشینی میشود. در بازگشت چون مارکی دل دونگو او را از قصر میراند به نزد عمهاش در پارم پناه میبرد.
در واقع، ژینای بسیار زیبا که بیوه مانده است، با نخستوزیر شاهزاده پارم، کنت موسکا، آشنایی پیدا کرده و برای حفظ ظاهر، با دوک دو سانسورینا ی پیر ازدواج کرده است و زینت دربار حاکم ظالم و کوچک پارم است.
فابریس جوان، اکنون که راه افتخار نظامی به رویش بسته شده است، در چنین محیطی، برای معاضدت جاهپرستی عمهاش، آماده پیش گرفتن راه کشیشی میشود و معاون اسقف پیر میگردد. اما، جوانیِ آتشین او، که هدفی حقیقی ندارد، او را به عشقهای پرحادثه و آسان میکشاند...
سرگذشت هاکلبری فین
مارک تواین : ترجمه ی نجف دریابندری
مارک تواین، با داستان های پرماجرای خود مانند «تام سایر» و «هاکلبری فین» به نویسنده ای جهانی بدل شد و در سراسر جهان خوانندگان فراوانی یافت.«ارنست همینگوی» در اثر خود به نام «تپه های سبز آفریقا» می نویسد: «تمام ادبیات نوین آمریکا از یک کتاب سرچشمه می گیرد و آن «هاکلبری فین» اثر مارک تواین است… و بهترین کتابی است که در دست داریم.»
ماجراهای هاکلبری فین داستان نوجوانی است که پدرش بعد از چند سال گم می شود بعد او با تام سایر دوست میشود .او را بدست فردی به نام بیوه می سپارند. او همراه با خواهرش دوشیزه واتسون زندگی میکند که او یک برده سیاه به اسم جیم دارد. هاکلبری فین و جیم که تلاش می کنند راهی برای رسیدن جیم به آزادی پیدا کنند. آنها درگیر ماجراهای زیادی می شوند و با افراد جالبی مواجه می شوند...
منبع : برترینها