لذتی ازجنس دلهره
سبک نوشتاری اغلب آثار این مجموعه، بر اساس شیوه نویسندگی آگاتاکریستی است، اما هیچ یک از نویسندگان سعی نکردهاند، دنبالهروی صددرصد کارهای این نویسنده فقید باشند.
کد خبر :
۶۸۷۹۷
بازدید :
۹۲۷۸
یکی از ژانرهای پرطرفدار ادبی در سراسر جهان، ژانر جنایینویسی است. ژانری که گرچه با نام افرادی مشخص گره خورده، اما حقیقت این است که بسط و گسترش این ژانر، فقط و فقط منحصر به همین چند نام نیست. جنایینویسی به دلیل ایجاد حسی از جنس ترس و تعلیقهای گوناگون در نویسندگی، هیچگاه از اعتبار نیفتاده و همواره خوانندگان خاص خود را داشته است. گرچه در میان جنایینویسان نام چند زن هم به چشم میخورد، اما نویسندگان زن هم در این میان عرصه را هیچگاه به رقیب واگذار نکردهاند و پا به پای مردان در خلق اثر کوشیدهاند.
زنان جنایینویس که البته تعداشان هم کم نیست، در این زمینه کارهایی نوشتهاند که هر یک به نوبه خود نیازمند بررسیهای دقیق و مطالعهای عمیق هستند. اخیرا کتابی منتشر شده که سعی دارد تلاش نویسندگان زن در زمینه جنایینویسی را گوشزد کند. کتابی که گرچه از مشکلات عدیدهای، چون یک ویراستاری حرفهای و طراحیجلد و شیوه صفحهبندی رنج میبرد، اما باید گفت که این کتاب به دلیل ایجاد نوعی نگاه متمرکز بر یک ژانر ادبی، کتابی قابل تحمل است.
این کتاب را الیزابت جورج نوشته که خودش یکی از دستاندرکاران شیوه جنایینویسی در امریکاست. تمرکز الیزابت جورج بر نویسندگان زن جنایینویس و اصرار او در اثبات جایگاه زنان در این زمینه نشان میدهد که سالها برای تالیف چنین اثری وقت گذاشته و هزینه صرف کرده است. جورج خودش نویسنده است و تاکنون در حدود ۱۴ کتاب در زمینه ژانر تعلیق و معمایی منتشر کرده است.
الیزابت جورج در این کتاب، دست به انتشار آثاری از نویسندگان زن زده که ممکن است ایرانیها تاکنون نامشان را نشنیده باشند. او در این کتاب نویسندگانی، چون «آنتونیا فریزر، نانسی پیکارد، کریستین کاترین راش، شارین مککرامب، باربارا پل، کارولین ویت، وندی هورنزوبی، جیآ. جانس، لیا ماتیرا، گیلیان لیسکانت و مینتوالترز» را جمعآوری کرده. داستانهایی که در این مجموعه گردآوری شدهاند را میتوان به عنوان داستانهایی قابل قبول در ژانر جنایینویسی به رسمیت شناخت. نکته جالبی که درباره این کتاب وجود دارد، این است که اغلب داستانها دارای فضایی به شدت دلهرهآور هستند، دلهرههایی که خواننده را به یاد آثاری بزرگ از نویسندگان مطرح در این زمینه میاندازد.
سبک نوشتاری اغلب آثار این مجموعه، بر اساس شیوه نویسندگی آگاتاکریستی است، اما هیچ یک از نویسندگان سعی نکردهاند، دنبالهروی صددرصد کارهای این نویسنده فقید باشند. یکی دیگر از نکات بارز این کتاب، فضای فشرده و مینیمالیستی این داستانهاست، نکتهای که در نوع خود جالب است، چون فاصلهای عمیق با زیادهگوییها و توصیفات دقیق کارهای قطور نویسندگان پیشین دارند.
الیزابت جرج ظاهرا در این کار تلاش کرده است که قابلیتهای داستانکوتاه در امر جنایینویسی را جایگزین رمانها کند و به نظر میرسد این کار را هم کرده. تغییر سلیقه مخاطبی که مجبور بوده برای رسیدن به نهایت داستان چندین هزار کلمه بخواند، شاید در نگاه نخست زیاد شدنی به نظر نرسد، اما گام در مسیر داستان کوتاه واقعیتی است که بهتر میتواند با وقت و انرژی انسان امروز همخوانی داشته باشد. کتاب «وحشت مدام» را شیرین صفوی ترجمه کرده و ناشرش هم موسسه انتشاراتی پارسه است.
منبع: روزنامه اعتماد
۰