فلسفۀ ژاپنی «نظافت» و اشباحی که در وسایل خانه زندگی می‌کنند!

فلسفۀ ژاپنی «نظافت» و اشباحی که در وسایل خانه زندگی می‌کنند!

«اُسُجی» یا «خانه‌تکانیِ مفصل» چیزی بیش‌تر از مرتب‌کردنِ خانه است. مسئلۀ نظافت خانه در ژاپن در پیوند با اعتقادات بودایی و شینتو دربارۀ انواع و اقسام ارواحی است که می‌توانند وارد وسایل خانه شوند.

کد خبر : ۱۱۳۱۵۷
بازدید : ۱۱۰۲

فرادید | «هدر‌دادن یا تلف‌کردن»، افعالِ ترسناکی هستند. مردم اغلب از این می‌ترسند که مبادا از تک‌تک لحظه‌های عمرشان، چه در هنگام کار و چه در هنگام تفریح، درست استفاده نکرده باشند و زندگی را به تمامی نزیسته باشند.


به گزارش فرادید؛ فرهنگِ ژاپن، به‌طور خاص، فرهنگی است که مدام درباره «هدردادن» هشدار داده است. فرهنگ‌های غربی، به‌خصوص آمریکایی‌ها، با تکنیک‌های معروفِ ماری کُندو (Marie Kondo)، برای مرتب‌سازی و پاک‌سازیِ خانه آشنایی دارند. ماری کُندو، استادِ ژاپنی مرتب کردن خانه است و یک شعار معروف دارد که می‌گوید: «تحولِ زندگی با جادوی مرتب‌سازی».


کسانی که به ژاپن سفر کرده‌اند احتمالاً اصطلاحِ قدیمیِ «مُتاینای» را که به معنی «اسراف نکن» یا «چه اسرافی» را شنیده‌اند. حتی در فرهنگِ ژاپن الهه‌ها، ارواح و هیولا‌هایی ـ یا یوکای ـ وجود دارند که با هدردادن، پاکیزگی و احترام به کالا‌های مادی مرتبط هستند.


به عنوان محقق فلسفه و مذاهب آسیایی، باور دارم که محبوبیتِ اصطلاحاتی مثلِ «مُتاینای»، بیش‌تر از آنکه بیان‌کننده یک واقعیت باشد، بیان‌کننده یک ایدئال است. ژاپن هیچ‌وقت به عنوان فرهنگی که نسبت به محیط‌زیست آگاهانه رفتار کرده، معروف نبوده است؛ با‌ این‌وجود، ارزش‌های ضدِزباله در این فرهنگ عمیقاً گرامی داشته می‌شوند. این سنت‌ها توسط آموزه‌های بودایی و شینتو درباره ارتباطِ درونیِ بینِ انسان‌ها و اشیاء بی‌جان در طی قرن‌ها شکل گرفته و تا همین امروز هم روی فرهنگِ ژاپن تأثیر زیادی داشته است.

فلسفه ژاپنی درباره «هدرندادن و توان‌گری»، چه ارتباطی با «هیولاهایِ سقف‌لیس» دارد؟


سقف‌لیس‌ها و ارواحِ دوده‌ای کوچولو

ایده پرهیز از زباله ارتباطِ نزدیکی با ایده‌های مربوط به «خلوت‌کردن» دارد که در فرهنگِ ژاپنی ارواح و آیین‌های فراوانی به آن‌ها منسوب شده‌اند. طرفدارانِ هایائو میازاکی، کارگردانِ انیمه‌های ژاپنی، احتمالاً ارواحِ کوچکِ پوشیده از دوده‌ای که در فیلم‌های «همسایه من توروتو» و «شهر ارواح» بودند را به خاطر دارند. بعد با هیولای قدبلندی با یک زبانِ دراز به نام «تِنجُنامه» مواجه می‌شویم که کارش لیسیدنِ جا‌های دورازدسترس ـ مثل سقف ـ و زدودنِ هر نوع آلودگی و کثافت از آن‌هاست.


«اُسُجی» یا «خانه‌تکانیِ مفصل» یکی از آیین‌های آخرِ سال در ژاپن است. قبلاً به این مراسم «سوسوهارای» یا «مراسمِ دوده‌زدایی» می‌گفتند که چیزی بیش‌تر از صرفاً تمیز‌ومرتب کردنِ خانه است. مردم ژاپن معتقدند که این مراسم تمامِ چیز‌های منفی و بدی که مربوط به سال گذشته می‌شدند را از خانه بیرون می‌ریزد و همزمان خانه را برای استقبال از «تُشیگامی» که یکی از خدایانِ شینتو است، آماده می‌کند. تشیگامی نوه خدایانی است که جزایر ژاپن را ساختند و منشأ خیروبرکت و خوشبختی در سالِ جدید خواهد بود. هر آنچه قدیمی و آلوده است دور ریخته می‌شود و هر آنچه جدید و پاکیزه است وارد می‌شود.


انتقامِ ابزار

تنوعِ هیولا‌هایی مثلِ «یوکای» در فرهنگِ مردمیِ ژاپن بسیار زیاد است. مایکل دیلان فاستر، استاد مردم‌شناسیِ ژاپن، می‌گوید، طبقه «یوکای» آن‌قدر گسترده است که نمی‌توان یک معنیِ واحد برای آن‌ها عنوان کرد و نکته دیگر آن است که این معانی مدام در حالِ تغییر هستند و بسیاری از یوکا‌ها خودشان هم مدام در حالِ تغییر دادنِ شکل‌شان هستند. برای مثال «یورِی» واقعاً ارواح ترسناک و انتقام‌جویی هستند. یکی از انواعِ هیولا‌های یوکای، «سوکوموگامی» است که به اشیاء جان‌دار خانه ارجاع دارد. این مفهوم از شینتو نشأت گرفته است. شینتو در معنای صریح یعنی «شیوه خدایان» که مذهبِ بومیِ مردمیِ ژاپن محسوب می‌شود. شینتو معتقد است که ارواح یا «کامی» در جای‌جایِ جهانِ انسان، از درختان گرفته تا کوه‌ها و آبشار‌ها و حتی اشیائی که انسان‌ها آن‌ها را ساخته‌اند، وجود دارند.

فلسفه ژاپنی درباره «هدرندادن و توان‌گری»، چه ارتباطی با «هیولاهایِ سقف‌لیس» دارد؟

(نقاشی «شبحِ فانوس» اثر هوکوسای)


براساسِ شینتو، وقتی شیئی به ۱۰۰ سالگی می‌رسد، روحِ شینتو در آن ساکن می‌شود و به عنوانِ «سوکوموگامی» حیات پیدا می‌کند. «سوکوموگامی-کی» یا «تاریخچه اشباحِ ابزار»، متنی است که بینِ قرن‌های چهاردهم و شانزدهم نوشته شده است. این متن داستان اشیائی را بازگو می‌کند که به ۱۰۰ سالگی‌شان رسیده‌اند و کامی در آن‌ها ساکن شده (توسطِ کامی تسخیر شده‌اند) و در مراسمِ خانه‌تکانیِ سالانه راهی زباله‌دان می‌شوند. این اشیاء جان‌دارِ خانه که می‌بینند بعد از سال‌ها خدمت‌رسانی به صاحبان خود این‌گونه دور ریخته می‌شوند، احساس می‌کنند در حق‌شان بی‌احترامی و جفا شده است. اشباحِ ابزار از این بی‌احترامی عصبانی می‌شوند و دست به انتقام‌جویی می‌زنند؛ آن‌ها می‌نوشند، قمار می‌کنند و حتی فرزندانِ حیوانات و انسان‌ها را می‌کشند یا می‌دزدند.


این داستان با اینکه مؤلفه‌هایی از شینتو دارد، داستانی بودایی محسوب می‌شود. جنونِ اشیاء جان‌دار خانه با دخالتِ یک روحانیِ بودایی ـ که به‌طور ضمنی می‌خواهد مخاطبان را قانع کند که آیین‌های بودایی از ارواحِ محلیِ مرتبط با شینتو قدرتمندتر بودند ـ خاتمه پیدا می‌کند. در آن زمان که این داستان نوشته شده بود، بودیسم هنوز مشغولِ تلاش‌کردن برای استحکامِ جایگاه خود در فرهنگِ ژاپنی بود.


آرامشِ ابدیِ اشیاء

اگر متنِ «سوکوموگامی-کی» را یک پروپاگاندا یا تبلیغِ سیاسیِ بودایی علیه شینتو بدانیم، باید این را هم مدنظر قرار دهیم که این داستان هشدار‌هایی هم به ما می‌دهد. اشیائی که دور ریخته شده‌اند به این دلیل عصبانی هستند که حس می‌کنند صاحبانشان فکرنکرده آن‌ها را کنار گذاشته‌اند.

فلسفه ژاپنی درباره «هدرندادن و توان‌گری»، چه ارتباطی با «هیولاهایِ سقف‌لیس» دارد؟

احترام قائل‌شدن برای اشیاء به شکل‌های مختلف در تاریخ ژاپن وجود داشته است. گاهی این احترام دلایلِ عملی دارد و گاهی فقط نمادین است. برای مثال، شمشیرِ معروفِ سامورایی به نام «کاتانا» اغلب روحِ جنگنجو در نظر گرفته می‌شود و نمادی از وقف خود در راهِ جنگجو یا «بوشیدو» است. یک مثالِ روزمره‌تر دیگر هم قوری‌های ترک‌خورده هستند که دور ریخته نمی‌شوند بلکه طی فرایندی با عنوان «کینت‌سوگی» با طلا و به سبکی ناقرینه، اما زیبا تعمیر می‌شوند؛ گویی قوری جای زخم‌هایی از طلا داشته باشد.


این احترام در قالب برگزاری مراسم تدفین برای انواعِ زیادی از اشیاء که شایسته احترام هستند نیز دیده می‌شود. برای مثال مراسم عروسک-سوزان در معابد و صحن‌های بودا و شینتو برگزار می‌شود. عروسک‌هایی که دیگر نمی‌خواهندشان، اما هنوز مورد علاقه هستند را جمع می‌کنند تا قبل از آنکه زندگی‌شان پایان یابد، ارواح‌شان مورد احترام قرار گرفته و آزاد شوند. یک مراسمِ مشابه دیگر نیز در موردِ «سوزن‌های دوخت‌ودوزِ» صنعتگران برگزار می‌شود که طی مراسم یادبود این ابزار برای همیشه بازنشسته می‌شوند.


کارما و خلوت کردن

بنابراین ریشه این نوع نگرش‌هایی که نسبت به چیز‌های مادی وجود دارد را باید در مذهب، روان‌شناسی و عمل‌گرایی جستجو کرد. «موتاینای»، فلسفه ژاپنیِ «هدر‌دادن یا اتلاف‌کردن» و کلیدِ تأکیدِ ذنِ بودایی بر «خالی‌کردن یا پاک‌کردن است». برهمین‌اساس، مینیمالیسم ذهن را خالی می‌کند تا بصیرت و آگاهی جای آن را بگیرد. میل به احترام گذاشتن نیز از باور‌های بودایی نشأت گرفته که بر اساسِ آموزه‌هایی با عنوانِ «پراتی‌یاساموت‌پادا» می‌گوید همه چیزها، زنده یا مرده، با هم پیوندِ درونی دارند. این مفهوم در پیوندِ نزدیک با مفهومِ کارما قرار دارد. کارما ایده‌ای است که می‌گوید افعال ما پیامد‌هایی دارند و این پیامد‌ها به‌خصوص اخلاقی هستند.


به‌طور خلاصه، بودایی‌ها تأیید می‌کنند که چیز‌ها می‌توانند خوب یا بد روی انسان‌ها اثر داشته و انسان‌ها را بسازند. وابستگیِ ناسالم با اشیاء می‌تواند به شکل‌های مختلفی ظاهر شود؛ چه اشتیاقِ وافر به خریدِ ماشینی گران‌قیمت باشد و چه بی‌میلی به دور ریختنِ چیز‌هایی که دیگر مورد استفاده قرار نمی‌گیرند.


اما لزوماً معنایش این نیست که همه چیز باید دور ریخته شود. وقتی کارمان با اشیاء تمام می‌شود، مجبور نیستیم که حتماً آن‌ها را راهی زباله‌دان کنیم و به‌این‌ترتیب موجباتِ آلودگیِ آب و هوا و زمین را فراهم کنیم. می‌توانیم آن‌ها را به شایستگی بدرقه کنیم، و این بدرقه می‌تواند در شکلِ دوباره استفاده کردن از آن‌ها یا مسئولانه دورریختنِ آن‌ها باشد.

اما اگر نتوانیم آن‌ها را با احترام بدرقه کنیم، آن‌وقت است که بر اساسِ هشدار‌های «تاریخچه اشباحِ ابزار»، روح‌ِ این اشیاء برمی‌گردند و ما را تسخیر می‌کنند؛ و این ترسناک است!


منبع: The Big Think

نویسنده: Kevin C. Taylor
ترجمه: عاطفه رضوان‌نیا

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید