بزرگترین گنج‌های جهان که هنوز کشف نشده‌اند

بزرگترین گنج‌های جهان که هنوز کشف نشده‌اند

یک قرن پس از حفاری مقبرۀ شگفت‌انگیز توت‌عنخ‌آمون فرعون مصری، چه چیزهایی برای باستان‌شناسان کشف‌نشده باقی مانده است؟

کد خبر : ۱۳۷۲۸۱
بازدید : ۱۴۸۴۸

فرادید| لرد کارناروُن از هوارد کارتر حین سرک کشیدن از شکاف مقبره که تنها با نور شمع روشن شده می‌پرسد: «می‌توانی چیزی ببینی؟» کارتر در پاسخ می‌گوید: «بله، چیزهای شگفت‌انگیزی میبینم!» 

به گزارش فرادید؛ ۱۰۰ سال پیش یک پسر دوازده‌ساله لرد کارنارون و کارتر را از وجود یک مقبره مطلع کرد که به صورت اتفاقی به آن برخورد کرده بود. آن دو در نوامبر ۱۹۲۲ وارد اتاقک‌های داخلی مقبره شدند اما در ۱۶ فوریه بود که درب آخرین اتاقک را باز کردند. لحظه‌ی گشودن درب، یک لحظه‌ی تاریخی بود. این مقبره فرعون جوان بود که بیش از ۳۰۰۰ سال دست‌نخورده آنجا بود و صورتش با یک ماسک طلایی شگفت‌انگیز پوشانده شده بود. 

از آن زمان، هیچ کشفی مانند این رخ نداده است. کودکان در دبستان با داستان توت‌عنخ‌آمون آشنا می‌شوند و مصنوعات مقبره‌ی او به زودی بخش عمده‌ی موزه‌ی جدید قاهره (موزه بزرگ مصر) خواهند شد. اما گنجینه‌های شگفت‌انگیز دیگری هم در سراسر جهان به وقوع وجود دارند که بسیاری از آن‌ها هم‌رتبه‌ی گنجینه‌های توت‌عنخ‌آمون هستند و فقط منتظر کشف شدن توسط باستان‌شناسان هستند.

1. مقبره امپراتور چین

Untitled 1

مقبره چین شی هوانگ، نخستین امپراتور چین، در دهه ۱۹۷۰ کشف شد، اما باستان‌شناسان هنوز از فناوری لازم برای حفاری کامل محل دفن آن برخوردار نیستند. یک مورخ چینی درباره مقبره امپراتور «چین شی هوانگ» نوشته است:

«کاخ‌ها و برج‌های دیدنی برای صد نفر از مقامات ساخته شد و مقبره مملو از آثار باستانی کمیاب و گنجینه‌های شگفت‌انگیز بود. به صنعتگران دستور داده شد کمان‌های پولادی و تیرهایی بسازند تا به هر کسی که وارد مقبره می‌شود شلیک کنند. از جیوه برای شبیه‌سازی صد رودخانه، یانگ تسه، رودخانه زرد و دریای بزرگ استفاده شد و طوری تنظیم شد که به طور خودکار جاری شود. بالای آن نمادهایی از صور فلکی آسمانی و در پایین، ویژگی‌های زمین بود.»

چین شی هوانگ نخستین امپراتور چین بود و سال ۲۱۰ قبل از میلاد، هنگامی که درگذشت، مانند هیچ کس دیگری به خاک سپرده نشد. گنجینه‌های افسانه‌ای مقبره‌ی او بدون تردید یکی از بزرگترین اکتشافات باستان‌شناسی هستند. هیچ رمز و رازی در مورد مکان دفن امپراتور وجود ندارد. او زیر یک تپه مصنوعی، خارج از شهر شیان دفن شده است. هزاران سرباز سفالی در اندازه‌های واقعی که سال ۱۹۷۴ کشف شدند و به نام ارتش سفالی شناخته می‌شوند، صرفاً ارتش امپراتور در دنیای ارواح هستند. 

باستان‌شناسان چینی با نهایت احتیاط عمل می‌کنند و نگران این هستند که هنوز برای حفاری این مقبره بدون آسیب زدن به آن، از فناوری لازم برخوردار نیستند. یک پیشنهاد، استفاده از ذرات دون‌اتمی یا پرتوهای کیهانی به عنوان ابزارهایی برای دیدن درون مقبره است. 

2. مقبره‌ی نفرتیتی

Untitled 2

مجسمه نیم‌تنه نفرتیتی در موزه Neues برلین

ملکه نفرتیتی که به‌خاطر زیبایی فوق‌العاده‌اش معروف است، همسر فرعون آخناتون و نامادری فرعون توت عنخ آمون بود. او تقریباً در سال ۱۳۳۰ قبل از میلاد درگذشت، حدود هفت سال قبل از مرگ زودرس توت‌عنخ‌آمون در ۱۹ سالگی. مقبره‌ی او هنوز پیدا نشده است. 

بیشتر مقبره‌های فراعنه صدها سال پیش توسط سارقان قبر غارت شدند، اما تا زمانی که مقبره‌ی نفرتیتی شناسایی نشود، سرنوشت آن یک راز باقی می‌ماند.  برخی معتقدند مقبره‌ی او دست‌نخورده است و در اتاقکی مخفی پشت مقبره‌ی توت عنخ آمون پنهان شده است. شواهد این ادعا شامل نقاشی‌های دیواری می‌شود که گفته می‌شود توت عنخ آمون را در حال دفن نفرتیتی نشان می‌دهند که پس از دفن حاکم نوجوان نقاشی شده‌اند. 

نیکلاس ریوز، متصدی سابق دپارتمان آثار باستانی مصر  معتقد است قبر توت عنخ آمون، نخستین اتاق از یک اتاق بسیار بزرگتر برای نفرتیتی است. اسکن اتاق در ابتدا یک ورودی آجری را نشان میداد، اگرچه این حدس اکنون مورد بحث است. در عین حال، زاهی حواس، باستان‌شناس مشهور مصری ادعا می‌کند مومیایی نفرتیتی را پیدا کرده است. اگر توت عنخ آمون کشف قرن بیستم بود، گنجینه نفرتیتی برای قرن بیست و یکم همین معنا را دارد.

3. جواهرات تاج پادشاه جان

Untitled 3

در مورد شاه جان بدنام نمی‌توان چیز خوبی گفت. او که یکی از منفورترین پادشاهان انگلستان بود که توسط بارون‌ها وادار به امضای ماگنا کارتا شد و در جنگ فرانسه شکست خورد. جان اندکی پیش از مرگ بر اثر اسهال خونی در اکتبر ۱۲۱۶، در حال سفر به شمال به قلعه نیوآرک در ناتینگهام‌شایر بود که از ناحیه‌ای از جلگه جزر و مدی به نام دِ واش عبور کرد. 

اکنون مورخان بر این باورند که یک جزر و مد عجیب، با حرکتی به سرعتِ اسب، قافله‌ی پادشاه را غرق کرده و همه چیز از جمله جواهرات تاج انگلستان را با خود برده است. اینکه این گنجینه شامل چه چیزهایی بوده مورد بحث است، اما علاوه بر نشان‌های پادشاهی، احتمالاً شامل طلا و نقره‌های صومعه‌های ثروتمندی می‌شده که اکنون زیر گل و لای «ایست آنگلیان» (شرق انگلستان) مدفون شدند. 

در طول قرن‌ها، بسیاری در جستجوی گنج پادشاه جان بوده‌اند. اکنون دو باستان‌شناس آماتورِ رقیب ادعا می‌کنند محل دفن آن را شناسایی کرده‌اند. یکی از این دو، ریموند کوشچوک امیدوارست اواخر امسال حفاری مکان مورد نظرش را آغاز کند. 

4. اتاق کهربایی

Untitled 4

اتاق کهرباییِ کاخ کاترین، نزدیک سنت‌پترزبورگ، اتاقی ساخته‌شده از پانل‌ها و جواهرات کهربایی و پشتواره‌هایی با ورق طلا، هشتمین عجایب جهان به حساب می‌آمد. این بنا که نخستین بار در قرن هجدهم در پروس ساخته شد، سال ۱۹۴۱ توسط نیروهای نازی غارت شد و به قلعه کونیگزبرگ که آن زمان بخشی از آلمان بود برده شد تا به عنوان غنیمت جنگی نمایش داده شود. 

در ماه‌های پایانی جنگ، هیتلر با نزدیک شدن روس‌ها به کونیگزبرگ، دستور داد اتاق را دوباره جابجا کنند. این اتاق از آن زمان به بعد، دیگر دیده نشد. تئوری‌های زیادی در مورد محل نگهداری آن وجود دارد، از جمله اینکه در بمباران متفقین در سال ۱۹۴۴ ویران شده است. 

در گزارشات دیگر ادعا شده که پانل‌های این اتاق در یک کشتی آلمانی بارگیری شده بودند. این کشتی توسط یک زیردریایی روسی غرق شد. امید به یافتن آن در معدن نقره یا کف دریاچه بی‌نتیجه بوده است. 

سرنخی هست که نشان می‌دهد دست‌کم بخشی از آن از جنگ جان سالم به در برده است. سال ۱۹۹۷ موزاییکی که بخشی از اتاق را تشکیل می‌داد، در خانه یک سرباز آلمانی پیدا شد که در بسته‌بندی آن کمک کرده بود. 

نسخه‌ای از این اتاق که ساخت آن میلیون‌ها دلار هزینه داشت و ۲۴ سال طول کشید، سال ۲۰۰۳ در سن پترزبورگ افتتاح شد. 

در این حین، غواصان لهستانی در حال آماده شدن برای بررسی جعبه‌هایی هستند که روی لاشه کشتی آلمانی دیگری به نام کارلسروهه شناسایی شده‌اند. این کشتی سال ۱۹۴۵ توسط هواپیماهای جنگی روسی غرق شده بود و ممکن است شامل دست‌کم برخی از پانل‌های گمشده باشد. 

5. منورایِ معبد دوم

Untitled 5

سال ۷۰ پس از میلاد، یک ارتش رومی به شهر اورشلیم یورش برد و معبد دوم را که مقدس‌ترین مکان در یهودیت بود با خاک یکسان کرد. 

تنها چیزی که باقی مانده، بخشی از محوطه است که عموماً به دیوار غربی معروف است، در حالی که معبد اکنون محل قبه‌الصخره است؛ مکانی مقدس برای مسلمانان. 

میان گنجینه‌هایی که گفته می‌شود آن روز لژیون‌های رومی غارت کردند، یک منورای بزرگ، یعنی یک شمعدان هفت شاخه از طلای ناب بود که به نماد یهودیت تبدیل شده است. 

منورا و سایر گنجینه‌ها به رم برده شدند، رویدادی که روی طاق تیتوس در قرن اول میلادی به تصویر کشیده شد. حکاکی دقیق از سربازانی که منورا را با خود می‌برند تا به امروز قابل‌رویت است. 

آنچه بعداً برای منورا اتفاق افتاد یک راز است. دست‌کم سه قرن دیگر، منورا در کنار گنجینه‌های دیگر در کاخ امپراتوری رم یا معبد صلح به نمایش گذاشته شد. 

زمانی که وندال‌ها، قبیله‌ی ژرمنی، شهر را در سال ۴۵۵ میلادی غارت کردند، وجود این منورا ثبت شده است. 

به احتمال زیاد منورا به کارتاژ، پایتخت آن زمان امپراتوری وندال منتقل شد، اما سپس توسط ارتش بیزانتیم گرفته شد، که شهر را سال ۵۳۳ تصرف کرد و به قسطنطنیه، استانبول امروزی، منتقل کرد. 

برخی می‌گویند پس از آن به اورشلیم بازگردانده شد یا شکسته و ذوب شد. اما سنت یهودی می‌گوید منورا اکنون در رم است و احتمالاً توسط واتیکان مخفیانه نگهداشته شده است، همراه با تابوت عهد و قطعات شکسته الواح حکاکی‌شده با ده فرمان. 

حتی امروزه هم ادعاهایی وجود دارد مبنی بر این که آن را همراه سایر گنجینه‌های معبد دوم در یک غار مخفی زیر واتیکان دیده‌اند. البته نیازی به گفتن نیست که هیچ مدرکی برای اثبات این ادعا وجود ندارد.

6. نبرد لئوناردو در آنگیاری

Untitled 6

کمتر از ۲۰ نقاشی از لئوناردو داوینچی نقاش بزرگ دوره رنسانس باقی مانده است. شاید مهمترین اثر گمشده او نبرد انگیاری باشد. 

این اثر گم شده، اما ناشناخته نیست. این نقاشی روی دیوار تالار ۵۰۰ در کاخ پالاتسو وکیو فلورانس است یا دست‌کم برخی این گونه فکر می‌کنند. 

لئوناردو ماموریت داشت سال ۱۵۰۵ این اثر را به همراه رقیب بزرگ خود، میکل آنژ، روی دیوار مقابل نقاشی کند. 

او پس از کشیدن طرح‌های آماده‌سازی، معروف به پیش‌نقش، کار روی صحنه وسیعی از سواره نظام را آغاز کرد که در تلاش برای تصرف پرچم در طول نبرد قرن پانزدهم بین میلان و جمهوری فلورانس هستند. 

لئوناردو برای استفاده از رنگ روی دیوار روش جدیدی را آزمایش کرد، اما اشتباه پیش رفت و زمانی که برخی از رنگ‌ها با هم ترکیب شدند، او پروژه را رها کرد.

نزدیک ۲۰ سال پیش، یک کارشناس هنری ایتالیایی، مائوریتزیو سراسینی به این نتیجه رسید که آثار لئوناردو در واقع پشت دیوار کاذبی پنهان شده که از آن برای کارهای جدید استفاده می‌شده است. 

یک سرنخ مهم پرچمی بود که توسط یک سرباز در نقاشی بعدی نگهداشته شده بود و با لاتینCerca Trova یا «هر که جستجو می‌کند، می‌یابد» نوشته شده است. این هنرمند، جورجیو وازاری، قبلاً کارهای لئوناردو را ستایش کرده بود. 

پس از استفاده از رادارهای نفوذ سطحی و سایر روش‌های غیرتهاجمی برای اثبات وجود فضایی در پشت نقاشی وازاری، به سرسینی اجازه داده شد سوراخ‌های کوچکی را در این اثر ایجاد کند. 

تکه‌هایی از رنگ مطابق با لعاب مونالیزای لئوناردو و سنت جان باپتیست در سال ۲۰۱۲ پیدا شد، اما به دلیل خطری که نقاشی موجود را تهدید می‌کرد، اجازه ادامه بیشتر داده نشد. 

دو سال پیش، گروهی از کارشناسان هنری به این نتیجه رسیدند که نبرد انگیاری هرگز فراتر از یک طرح نبوده است، چون لئوناردو در چالش چسباندن رنگ شکست خورده است. سراسینی مخالف این نظر است. 

7. دوربین جیبی مالوری و ایروین

Untitled 7

کوهنوردان بریتانیایی جورج مالوری و اندرو اروین در کمپ اصلی نپال در سال ۱۹۲۴. این آخرین تصویر آن‌ها قبل از ناپدید شدن در بالای اورست است. 

حتی نسخه‌های کمیاب Pocket Vest Kodak، دوربین محبوبِ ساخته‌ی Eastman Kodak بین سال‌های ۱۹۱۲ و ۱۹۳۵، امروزه قابل خرید هستند. 

اما یک نسخه‌ی آن بسیار ارزشمند است از این جهت که می‌تواند تاریخچه افرادی را که برای نخستین بار به اورست، بلندترین کوه جهان صعود کردند، بازنویسی کند. 

ادموند هیلاری و تنزینگ نورگی به طور رسمی در ۲۹ مه ۱۹۵۳ اورست را فتح کردند. 

اما نزدیک به ۲۰ سال قبل از آن، دو کوهنورد انگلیسی به نام‌های جورج مالوری و اندرو سَندی اروین در حال بالا رفتن از قله دیده شدند. آخرین باری که این دو مشاهده شدند، غروب ۸ ژوئن ۱۹۲۴ بود، زمانی که یکی از اعضای گروه دو نقطه سیاه را دید که به سمت مرحله نهایی صعود در حرکتند. پس از این، مالوری و ارواین دیگر هرگز زنده دیده نشدند. 

با این که حدس می‌زنند یکی از آن‌ها یا هر دو نفرشان نخستین کسانی بودند که به اورست صعود کردند، هیچ مدرکی دال بر موفقیت آن‌ها وجود ندارد. 

سپس، سال ۱۹۹۹، یک هیئت اعزامی جسد مالوری را در ارتفاع ۸۱۵۷ متری، کمتر از ۷۰۰ متر زیر قله، نه چندان دور از جایی که تبر یخی ایروین سال ۱۹۳۳ کشف شد، پیدا کردند. 

بیشتر دارایی‌های او دست‌نخورده بود، اما عکسی از همسرش که مالوری گفته بود در قله خواهد گذاشت، گم شده بود. 

هر دو نفر احتمالاً برای پایین آمدن از کوه تلاش کردند. اما آیا به قله رسیده بودند؟ 

هنوز هیچ اثری از ایروین و همچنین دوربین جلیقه جیبی کداکی که با خود حمل می‌کرد، پیدا نشده است. 

کارشناسان بر این باورند که اگر این دوربین سالم مانده باشد، فیلمی که در آن وجود دارد همچنان قابل‌پردازش است و به طور بالقوه این پرسش که چه کسی برای نخستین بار به اورست صعود کرده را حل می‌کند. 

8. گنج لیما

Untitled 8

نمایی از جزیره کوکوس، کاستاریکا، جایی که گنج لیما در آن دفن شده است

در اوایل قرن نوزدهم، اسپانیایی‌ها هنوز بخش زیادی از آمریکای جنوبی، از جمله پرو را تحت کنترل داشتند، اما به طور فزاینده با شورش یک جمعیت استقلال‌طلب مواجه بودند. 

سال ۱۸۲۰، از ترس اینکه پایتخت لیما به دست شورشیان بیفتد، نایب السلطنه دستور داد تمام گنجینه شهر یعنی حجم عظیمی از جواهرات، فلزات گرانبها و آثار کلیسا که شامل مجسمه‌ی ۲.۱۳ متری طلای یکپارچه مریم باکره میشد را بردارند. 

این محموله که گفته می‌شود به قیمت امروز ۲۰۰ میلیون دلار ارزش دارد، در یک کشتی به مقصد مکزیک بارگیری شد. در نقطه‌ای از سفر، خدمه به دزدان دریایی تبدیل شدند، سربازان و کشیشان همراه گنج را کشتند و به جزیره کوکوس در سواحل کاستاریکا رفتند، جایی که آن را دفن کردند. 

بعداً یک کشتی جنگی اسپانیایی دزدان دریایی را دستگیر و خدمه را محاکمه کرد. همه به دار آویخته شدند، به جز دو نفر که برای حفظ جان خود موافقت کردند محل دفن گنج را فاش کنند. اما آن‌ها موفق به فرار در جنگل کاستاریکا شدند و محل دفن گنجینه یک راز باقی ماند. 

بسیاری از جمله گانگستر باگزی سیگل به جستجوی گنج لیما رفتند، اما هیچکس موفق نشد. 

دولت کاستاریکا اکنون هرگونه گنج‌یابی را به خاطر حفاظت از حیات وحش جزیره ممنوع کرده است و بر این باور است که گنج در جای دیگری دفن شده است و برخی مشکوک هستند که دزدان دریایی به نام کوکوس اسپانیایی‌ها را از مسیر خارج کردند. 

9. گنج آلاریک

Untitled 9

این نقاشی موسوم به «ورود آلاریک به رم»، آلاریک پادشاه ویزیگوت‌ها را در حال غارت رم به تصویر کشیده است. 

قبل از وندال‌ها، یکی دیگر از قبیله‌های آلمانی موسوم به ویزیگوت‌ها نخستین کسانی بودند که رم را در آگوست ۴۱۰ پس از میلاد غارت کردند. 

ارتشی به فرماندهی پادشاه آلاریک مدت سه روز در شهر غوغا کرد و هر آنچه را که پیدا کرد به سرقت برد و بسیاری از رومیان را به بردگی گرفت. 

پس از این حمله، آلاریک تنها چند ماه به دلیل آنچه مورخان فکر می‌کنند مالاریا بود، زنده ماند و حجم عظیمی از طلا و نقره از خود به جای گذاشت. 

مورخ قرن ششم جردنس نوشته است که آلاریک همراه بیشتر گنج‌هایش در زیر بستر رودخانه بوسنتو نزدیک شهر کنونی کوزنزا در جنوب ایتالیا به خاک سپرده شد. 

از بردگان اسیر برای تغییر مسیر رودخانه و ساخت اتاقک تدفین استفاده شد و پس از آن رودخانه مسیر خود را از سر گرفت. اما همه به قتل رسیدند تا نتوانند مکان گنج را فاش کنند. 

در نتیجه، مقبره آلاریک هرگز پیدا نشد. گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد که مقبره‌ی او در محل تلاقی بوسنتو و کراتی قرار دارد، اما هیچ مدرک محکمی برای اثبات آن وجود ندارد. 

این امر باعث نشد نسل‌های شکارچی گنج به دنبال چیزی نگردند که گفته می‌شود ۲۵ تن طلا است. یکی از آن‌ها هاینریش هیملر، رئیس اس‌اس بود که تیمی از باستان‌شناسان را در جستجوی این گنج فرماندهی می‌کرد. 

آخرین تلاش سال ۲۰۱۵ بود که تیمی از باستان‌شناسان ایتالیایی در جستجوی گنج دوباره شکست خوردند. چیزی که آن‌ها پیدا کردند یک کتیبۀ حکاکی شده در دیوار غار بود که شبیه یک منورای یهودی بود. آیا این یافته می‌تواند سرنخی از گنج آلاریک و منورا طلایی معبد دوم که مدت‌ها گم شده بود باشد؟ 

10. ناقوس بزرگ دمازدی

Untitled 10

دمازدی، یک پادشاه بودایی در Hanthawaddy در منطقه برمه سفلی، میانمار امروزی بود. سال ۱۴۸۴ او دستور ریخته‌گری ناقوس غول‌پیکر معبد را صادر کرد که گفته می‌شود بزرگترین ناقوسی است که تاکنون ساخته شده است، اما اخترشناسان می‌گفتند این ناقوس هیچ صدایی تولید نخواهد کرد. 

وقتی کار ساخت ناقوس تمام شد، زنگ آن لحن ناخوشایندی داشت. یک تاجر ونیزی به نام گاسپارو بالبی سال ۱۵۸۳ آن را اینگونه توصیف کرد: «زنگ بسیار بزرگی که اندازه‌ی آن هفت قدم و عرض آن، سه دست است.» 

این زنگ بعدتر به بتکده شوداگون منتقل شد و آنجا به دست یک مزدور پرتغالی به نام فیلیپ د بریتو و نیکول تسخیر شد. او که قصد داشت زنگ را ذوب کند تا از آن توپ بسازد، دستور داد از تپه‌ای به سمت یک قایق در رودخانه باگو غلت بخورد. 

متأسفانه، ناقوس سنگین‌تر از حد انتظار بود و قایق زیر وزن آن، جایی در اطراف تلاقی رودخانه یانگون، شکست. قایق به پایین فرو رفت، جایی که تا امروز باقی مانده است. در ۲۵ سال گذشته دست‌کم هفت تلاش برای یافتن آن انجام شده است که هیچ کدام از آن‌ها موفقیت‌آمیز نبودند. یکی از مشکلات اصلی این است که رودخانه‌ها در ۴۰۰ سال گذشته بارها مسیر خود را تغییر داده‌اند، به این معنی که همه ممکن است جای اشتباهی را برای یافتن آن انتخاب کرده باشند.

مترجم: زهرا ذوالقدر

۲۹
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید