روزی که خون‌آشام زنان به دام افتاد

 روزی که خون‌آشام زنان به دام افتاد

پرونده این قاتل ۲۵ سال تمام به یکی از پرونده‌های جنجال برانگیز جنایی آمریکا تبدیل شد؛ هیچ مظنونی برای این قتل‌ها وجود نداشت!

کد خبر : ۱۴۲۴۹۴
بازدید : ۵۳۳

همه چیز از تابستان گرم سال ۱۹۸۵ شروع شد؛ از پیدا شدن جسد زنی که گوشه خیابان رها شده بود. زن با شلیک یک گلوله به قتل رسیده بود و شواهد نشان می‌داد که مدت زیادی از مرگ او نمی‌گذرد.

با کشف جسدی پرونده‌ای جدید در بین هزاران پرونده قتل انباشته شده در اداره پلیس لس‌آنجلس گشوده شد. اما این تازه آغاز ماجرای دنباله‌دار قاتل سریالی‌ای بود که با به قتل رساندن حدود ده نفر تا سال ۲۰۰۷ هیچ رد پایی از خود باقی نگذاشته بود.  او تمامی اجساد را پس از کشتن در کوچه‌های تنگ و باریک خیابان غربی واقع در جنوب لس آنجلس رها می‌کرد. تنها سرنخی که پلیس تا آن زمان در دست داشت این بود که تمامی گلوله‌های شلیک شده به مقتول‌ها از یک اسلحه بوده اما هیچ نام و نشانی‌ای از این قاتل ناشناس در دست نبود.  

پرونده این قاتل ۲۵ سال تمام به یکی از پرونده‌های جنجال برانگیز جنایی آمریکا تبدیل شد؛ هیچ مظنونی برای این قتل‌ها وجود نداشت! تا اینکه بالاخره تابستان ۲۰۱۰ با یک خبر داغ برای شهروندان لس‌آنجلسی از راه رسید؛ قاتل سریالی و مخوف این شهر بالاخره توسط پلیس دستگیر شد؛ خبری که خیلی‌ها از شنیدن آن ناامید شده بودند.

درباره روزی که خون‌آشام زنان به دام افتاد
  دبرا جکسون اولین مقتول 
در سال 1985 به قتل رسید

از سال‌ها پیش اتاق شماره ۸۰۰ در شعبه مرکزی دایره پلیس لس‌آنجلس محل کار شش نفر از ماموران ویژه این اداره معروف به «نیروی اجرای عملیات ۸۰۰» بود. البته به دلیل مسائل امنیتی هر کسی اجازه ورود به این اتاق را نداشت و حتی بیشتر کارآگاهان و ماموران پلیس هم نمی‌توانستند وارد آن شوند؛ تابلوی ورود ممنوعی که به سر در این اتاق زده بودند به خوبی بیانگر این مطلب بود.

 بعد از مدتی محل کار این مامورها به طبقه پایین اداره منتقل شد تا نیروی عملیات ۸۰۰ تحقیقات خود را در جایی دیگر روی پرونده‌های سری ادامه بدهند؛ پرونده قتل زن‌های جوان سیاه پوستی که همگی تقریبا در یک نقطه از جنوب شهر لس آنجلس کشته شده بودند و هنوز هویت قاتل آنها معلوم نبود.  

درباره روزی که خون‌آشام زنان به دام افتاد
  هنریتا دومین مقتول خفته‌شوم بود که در سال 1986 به قتل رسید

حالا دیگر دیوار اتاق کار این شش مامور کارکشته جنایی پر بود از عکس‌های قربانیان زن جوان. با یک نگاه به میزهای انباشته شده از برگه‌های اداری و پرونده‌های جنایی می‌شد فهمید که چقدر سرآنها شلوغ شده است.
این گروه شش نفره در سال ۲۰۰۷ به دستور رئیس پلیس بیل براتون تشکیل شد بلکه بتوانند پرونده پیچیده قتل ۱۰ زن سیاه پوست در لس آنجلس را که از سال ۱۹۸۵ همچنان حل نشده باقی مانده و در حال خاک خوردن بود به نتیجه برسانند.  

اگر چه قتل‌های سریالی از سال ۱۹۸۵ آغاز شده بود و تا سال ۲۰۰۷ ادامه داشت اما قاتل ناشناس بین سال‌های ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۲ مرتکب هیچ جنایتی نشد. همین کار او - یعنی کنار گذاشتن قتل‌ها - در این مدت طولانی باعث شد تا خیلی‌ها به این قاتل لقب «خفته‌شوم» را بدهند.  

 

در جریان تحقیقات اولیه پرونده مشخص شد قاتل مرد است؛ او یکی از قاتلان سریالی در تاریخ جنایت‌های کالیفرنیا و غرب می‌سی‌سی‌پی به شمار می‌رفت که توانسته بود با کشتن زن‌های خیابانی زیادی با مهارت زیاد از چنگ پلیس جان سالم به در ببرد و دم به تله ندهد.  

بیش از ۱۳ سال از ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای او می‌گذشت و دیگر خبری از آقای قاتل نبود تا اینکه در سال ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ با کشف چند جسد معلوم شد که او بار دیگر جرم و جنایت‌های خود را از سر گرفته است. نیروهای پلیس برای اینکه بتوانند به تحقیقات خود در این پرونده پیچیده ادامه بدهند خبر از سرگیری جنایت‌های این قاتل سریالی را در مطبوعات اعلام نکردند؛ غافل از اینکه مخفی کردن این خبر و عدم اطلاع‌رسانی درباره آن باعث شد که قاتل سراغ قربانی‌های بعدی هم برود.  

درباره روزی که خون‌آشام زنان به دام افتاد
  دهم ژانویه 1987 جسد باربارا کشف شد

قتل در شب کریسمس

جانیسیا پیترز تصمیم گرفته بود برای ملاقات خویشاوندان و گذراندن تعطیلات کریسمس همراه مادر و پسر چهار ساله‌اش به لس آنجلس برود؛ تعطیلاتی که در نگاه اول رویایی به نظر می‌رسید اما با حضور قاتل سریالی فراری آمریکا رنگ خون به خودش گرفت.  

اول ژانویه سال ۲۰۰۷ یکی از ولگردهای لس آنجلس مشغول جست‌وجو در زباله‌های جنوب شهر بود بلکه چیز با ارزشی به دست بیاورد. پیرمرد دستش را دراز کرد و یک کیسه پلاستیکی را به زحمت از میان زباله‌ها بیرون کشید. آن‌قدر محکم در کیسه را گره زده بودند که او مجبور شد آن را پاره کند و به محض باز شدن کیسه، پیرمرد ناخود آگاه فریادی کشید و چند قدم به عقب رفت. در کیسه زباله سیاه رنگ جسد جانیسیا پیترز قرار داشت که قاتل سریالی بعد از به قتل رساندن او با اسلحه، او را در کیسه انداخته و بین زباله‌ها رها کرده بود. با کشف جسد، خبر به قتل رسیدن یک زن جوان سیاه پوست از رسانه‌های آمریکا پخش شد.

درباره روزی که خون‌آشام زنان به دام افتاد
  مری لو سومین قربانی خفته شوم در سال1987 بود

در جریان تحقیقات پلیس معلوم شد که قاتل این بار هم کسی جز خفته شوم نیست. با اینکه هیچ کنفرانس خبری‌ای در مورد شناسایی قاتل برگزار نشد و تمام تحقیقات به صورت سری پیگیری می‌شد اما همین گزارش کوتاه از قتل جانیسیا پیترز، ماجرای قاتل سریایی سال‌های پیش را دوباره در ذهن شهروندان لس آنجلسی بیدار کرد و خواب را از چشم آنها ربود.  

پیگیری تحقیقات اولیه

کارآگاهان کارکشته پلیس برای رسیدن به جواب معمای این قاتل سریالی و کشف هویت او دوباره سراغ پرونده‌های جنایت‌های او رفتند. در این تحقیقات مشخص شد که در سال ۱۹۸۸ قاتل مخوف سریالی، با شلیک به یک زن و رها کردن او در خیابان از دست پلیس فرار کرده بود. اما این زن با خوش شانسی تمام از مرگ گریخته و اطلاعات خوبی را در اختیار پلیس قرار داده بود.

درباره روزی که خون‌آشام زنان به دام افتاد
  جکی مارگت با فرار از دست خفته شوم از مرگ نجات یافت

در جریان گفت‌وگو با مصدوم، پلیس نشانه‌های خانه‌ای را به‌دست آورد که ضارب برای برداشتن چیزی وارد آن شده بود. زن گفته بود بعد از سوار شدن به اتومبیل، راننده که همان آقای قاتل بوده، به او گفته بود می‌خواهد به خانه خواهرش برود و چیزی بردارد. بعد مقابل خانه‌ای توقف کرده و پس از چند دقیقه ماندن در داخل خانه دوباره سوار ماشین شده و بعد از اینکه زن را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داده بود، با شلیک یک گلوله به طرف او به خیال اینکه مرده است، او را از ماشین به بیرون پرت کرده بود.

درباره روزی که خون‌آشام زنان به دام افتاد
لاکریشیا جفرسون در سی‌ام ژانویه 1988 به قتل رسید   

بعد از شنیدن صحبت‌های شخص مضروب، کارآگاهان در همان زمان، به سرعت خانه مورد نظر را شناسایی کردند و مورد بررسی قرار دادند اما هیچ سرنخی به دست نیاوردند و دست خالی از این ماموریت برگشتند. این در حالی بود که محل اقامت قاتل مخفی سه خانه با خانه‌ای که زن مصدوم آدرس آن را داده بود فاصله داشت.

درباره روزی که خون‌آشام زنان به دام افتاد
  برتومیو نهمین قربانی خفته شوم در سال 2002 بود

با این حال، با توصیفاتی که زن مجروح از او کرده بود طرح اولیه‌ای از چهره‌اش کشیده شد و در اختیار تمام واحدهای پلیس قرار گرفت. اگرچه توضیحاتی که زن در مورد چهره قاتل داده بود با صورت اصلی فرانکلین تفاوت‌های زیادی داشت، همین کار قدم بزرگی برای دستگیری قاتل سریالی بود.  

قاتل چه کسی بود؟

تحقیقات پلیس برای ردزنی قاتل سریالی لس‌آنجلس همچنان ادامه داشت تا اینکه در سال ۲۰۰۹  از یک طرف فشار خانواده مقتولان به مسؤولان پرونده برای اطلاع‌رسانی بیشتر و از طرف دیگر جسارت این قاتل سریالی باعث شد تا کارآگاهان این پرونده برای شناسایی قاتل یک جایزه ۵۰۰ هزار دلاری تعیین کنند.  

پس از این همه سال هنوز این قاتل سریالی دستگیر نشده بود و کارآگاهان از هر دری که وارد می‌شدند هیچ سرنخی از او به دست نمی‌آوردند.  از این رو تصمیم بر آن شد تا عکس خفته‌شوم را در معرض دید عموم بگذارند تا شاید نیروهای پلیس با همکاری مردم بتوانند گره از راز این قتل‌های زنجیره‌ای باز کنند. به این ترتیب داستان قتل‌های زنجیره‌ای خفته‌شوم در سال ۲۰۰۹ برای نخستین بار به اطلاع عموم رسید.  

درباره روزی که خون‌آشام زنان به دام افتاد
  جانیسیا آخرین مقتول خفته شوم بود

آزمایش دی‌ان‌ای 

تحقیقات پلیس ادامه داشت؛ آنها برای رسیدن به نشانه‌ای از این قاتل مخوف همه جا را زیرورو می‌کردند غافل از اینکه در تمام این سال‌ها حداقل ۱۵ بار او را به اتهام جرم‌های مختلفی از قبیل سرقت، نزاع و حمله به زنان و دختران دستگیر کرده‌اند. او کسی نبود جز لوننی دیوید فرانکلین  ۵۷ ساله!

نکته عجیب اینجا بود که هیچ‌وقت از او به‌عنوان مظنون این پرونده آزمایش دی‌ان‌ای به عمل نیامده و حتی برای یک لحظه هم به ذهن ماموران این پرونده نرسیده بود که شاید دست فرانکلین، تعمیرکار موتور اتومبیل به این جنایت‌های مخوف آلوده باشد.

درباره روزی که خون‌آشام زنان به دام افتاد
  مونیک الکساندر  یکی از قربانیان خفته شوم در سال 2003 بود

 سرانجام با مشورت‌های زیاد، کارآگاهان به این نتیجه رسیدند که چاره‌ای جز انجام آزمایش «دی‌ان‌ای» برای به دام انداختن قاتل ندارند. آنها با استفاده از روش «تحلیل دی‌ان‌ای خانوادگی» پله پله جلو رفتند تا بالاخره به این قاتل مخوف که بیش از دو دهه ترس و وحشت را در لس‌آنجلس به وجود آورده بود نزدیک شوند. با استفاده از آزمایش‌های لازم روی اجسادی که قاتل مخوف لس‌آنجلس آنها را به قتل رسانده بود، دی‌ان‌ای قاتل به دست آمد.

کارآگاهان به امید اینکه اطلاعات این دی‌ان‌ای قبلا در پایگاه اطلاع‌رسانی پلیس ثبت شده باشد جست‌وجوهایشان را به سرعت شروع کردند. اما هیچ اطلاعاتی مبنی بر مطابقت کامل دی‌ان‌ای قاتل با آمار موجود در پایگاه اطلاع‌رسانی پلیس به دست نیامد. با این حال با یافتن دی‌ان‌ای مشابه دی‌ان‌ای قاتل، آنها به ادامه تحقیقاتشان امیدوارتر شدند.  

درباره روزی که خون‌آشام زنان به دام افتاد
    خفته شوم مظنون به قتل توماس در سال 1986 است

اطلاعات نشان می‌داد دی‌ان‌ای مشابه به دست آمده متعلق به فردی است که قبلا به اتهام خرید و فروش غیرقانونی اسلحه دستگیر شده و به رضایت خود فرد از او آزمایش دی‌ان‌ای به عمل آورده‌اند تا در پایگاه اطلاع‌رسانی پلیس به ثبت برسد. اما این دی‌ان‌ای متعلق به چه کسی بود!؟

کارآگاهان پلیس با خوش شانسی زیاد به دی‌ان‌ای پسر فرانکلین رسیده بودند اما مشکل اساسی این بود که هیچ‌چیزی از دی‌ان‌ای خود فرانکلین در دست نبود تا قاتل بودن او به اثبات برسد. به همین خاطر پلیس تصمیم گرفت با استفاده از یک نقشه حساب شده دی‌ان‌ای پدر فرانکلین را به دست بیاورد و مورد آزمایش قرار دهد.  

با شناسایی محل زندگی فرانکلین، او ثانیه به ثانیه زیر نظر قرار گرفت تا بلکه اثری از خود بر جای بگذارد و دی‌ان‌ای‌اش مورد آزمایش قرار گیرد. تا اینکه سرانجام در هفتم جولای ۲۰۱۰ فرانکلین با اتومبیل خود راهی میدان منچستر شد که در نه مایلی محل زندگی‌اش قرار داشت؛ محله‌ای که بیشتر آنها اسپانیایی‌نشین بودند و در و دیوار بیشتر خانه‌ها گچکاری شده و سفید رنگ بود.  

ماموران مخفی لحظه به لحظه او را تعقیب می‌کردند و لحظه‌ای از او چشم برنمی‌داشتند تا اینکه فرانکلین وارد یک رستوران شد و سفارش قهوه داد. بعد هم چند ساعتی را در پاتوق همیشگی‌اش گذراند و بعد از نوشیدن قهوه و صحبت با دوستانش از محل خارج شد.  

درباره روزی که خون‌آشام زنان به دام افتاد
    قربانی خفته شوم پس از گریز از مرگ صورت او را چهره نگاری کرد

به محض خروج او، یکی از ماموران ویژه امنیتی به کنار میز فرانکلین آمد و خدمتکار را از دست زدن به فنجان قهوه فرانکلین منع کرد. باقیمانده قهوه فرانکلین مورد آزمایش دی‌ان‌ای قرار گرفت؛ جواب آزمایش دقیقا با دی‌ان‌ای یافت‌شده در اجساد مطابقت می‌کرد و به این ترتیب قاتل سریالی لس‌آنجلس شناسایی و دستگیر شد.  

با اعلام خبر دستگیری فرانکلین، خیلی‌ها به این نتیجه رسیدند که پرونده او برای همیشه بسته شده است اما خبرهای عجیب بعدی درباره فرانکلین در راه بود. از آنجا که آزمایش دی‌ان‌ای برای اثبات گناهکار بودن فرانکلین بدون اجازه او صورت گرفته بود، خیلی‌ها به این کار اعتراض کردند و مدعی شدند استفاده از دی‌ان‌ای فرانکلین بدون اجازه او با حقوق مدنی مغایرت دارد.

درباره روزی که خون‌آشام زنان به دام افتاد
    بسیاری از مردم برای تماشای خانه خفته شوم به محل اقامتش می روند

هرچند حرف و حدیث‌های بی‌شماری در این مورد مطرح شده است اما نیروی پلیس لس‌آنجلس هدف از این کار را نجات جان مردم اعلام کرده است. یکی از ماموران درگیر در پرونده فرانکلین به خبرنگارها گفته است: «به نظر ماموران پلیس زمانی‌که پای زندگی انسان‌ها در میان باشد از هیچ تلاشی نباید دریغ کرد، در این قضیه هم موضوع جان زنان بی‌گناه مطرح بود.»

منبع: همشهری آنلاین

۲
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید