خاطرات ناصرالدین‌شاه در انگلستان؛ وقتی شاه طرفدار «تنیس» می‌شود!

خاطرات ناصرالدین‌شاه در انگلستان؛ وقتی شاه طرفدار «تنیس» می‌شود!

ناصرالدین شاه به نوشتن خاطرات روزانۀ خود اهتمامی جدی داشت و این کار را در سفرهای دور و درازش هم ترک نمی‌کرد. خود او نام یادداشت‌هایش را «روزنامه» گذاشته بود؛ این روزنامه‌ها جزئیاتی بسیار جالب و خواندنی از کارها و احوالات روزمرۀ شاه و درباریانش را در اختیار ما می‌گذارند. در اینجا گزیده‌ای از خاطرات یک روز از سفر سوم شاه به فرنگستان را می‌خوانید.

کد خبر : ۱۵۲۹۲۰
بازدید : ۲۰۱۶

فرادید| سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در فروردین سال 1268 شمسی آغاز شد؛ او در این سفر ابتدا به روسیه رفت و سپس عازم کشورهای آلمان، هلند، بلژیک و انگلستان شد.

به گزارش فرادید؛ در اینجا گزیده‌ای از روزنامۀ خاطرات او در روز دوشنبه هفدهم تیرماه سال 1268 شمسی (ذی‌القعده سال 1306 قمری) را می‌خوانید که مربوط است به حضور شاه در شهر سالزبری انگلستان و توصیف او از بازی تنیس روی چمن:

. . . امروز عصر به جهت تشریفات ما مهمانی مفصلی لرد سالزبوری نموده، به قدر هزار و پانصد نفر از اعیان و اشراف انگلستان و غیره را به آنجا دعوت کرده است . . . خلاصه بعد از نهار رفتیم باغ گردش کردیم، نزدیک باغ کوچه دارد، روی صندلی‌ها نشستم . . . چند رقاص و سازندۀ [نوازنده] اسپانیولی حاضر کرده بودند . . . ولیعهد و سایرین دم پله عمارت نشستند، در جلو آن‌ها رقاص‌ها رقص کردند، رقاص‌ها زن بودند، بسیار لباس خوبی پوشیده بودند اما چندان خوشگل نبودند . . . رستم‌پاشا سفیر عثمانی با آن پیری چشم از رقاص‌ها برنمی‌داشت . . .

در باغ سالزبوری و همۀ باغ‌ها و عماراتی که دیدم بازی گلوله‌بازی درست کرده‌اند، بازی بسیار خوبی است، توی چمن خط دایره و مستطیلی ریخته‌اند سفید، وسط او را مثل تور دیوار کوچکی کشیده‌اند به گاوسرها در آخر نصب و بسته‌اند، جمعی این طرف دیوار توری جمعی آن طرف اما توی خط مفروض سفید باید بایستد با چوب‌هایی که در دست دارند و سر چوب‌ها مثل کون تار وسط‌خالی است، گلوله‌های توپ را با آن می‌زند، آنطرف می‌زند به این طرف، این‌طرفی‌ها هم همان گلوله را باید با همان چوب که در دست دارند برگردانند برای حریف به طوری که از خط خارج نشوند، بازی خیلی قشنگی است، در توی چمن جلوی عمارت این نوع بازی البته صفائی مخصوص دارد . . .

خلاصه وقت رفتن رسید، با راه‌آهن راندیم  . . . مخلوق زیادی از دهات اطراف جلو گار [ایستگاه] راه‌آهن جمع شده بودند و هورا می‌کشیدند و اظهار شوق و شعف می‌کردند . . . دخترهایی که دیده می‌شوند همه سفید می‌پوشند که این لباس سفید خیلی آن‌ها را خوشگل و قشنگ می‌کند و مخصوصا هر چه دیده شد زن‌ها و دخترهای مقبول و خوشگل لباس سفید پوشیده‌اند و زن‌های بدگل به جهت اینکه اگر لباس سفید بپوشند بدگلی آن‌ها آشکار می‌شود کمتر لباس سفید می‌پوشند . . .

۵
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید