مجازات در بازار؛ از میخکوب کردن گوش مجرمان تا به توپ بستن محکومان

مجازات در بازار؛ از میخکوب کردن گوش مجرمان تا به توپ بستن محکومان

نوع دیگر مجازات که در بازار و محل‌های کسب و کار انجام می‌شد، میخکوب کردن گوش گرانفروش به دیوار بود. مثلاً اگر کاسبی برای وزن کردن جنس از سنگ‌ ترازوی تقلبی استفاده کرده بود مجازاتش همین میخکوب کردن گوش بود.

کد خبر : ۱۵۲۹۷۷
بازدید : ۳۷۴

در تهران قدیم مجرم‌ها و خلافکارها را با چند شیوه به سزای کارشان می‌رساندند. یکی از روش‌هایی که بیشتر از بقیه متداول بود و معمولاً هم در بازار به دلیل تردد مردم از هر قشری انجام می‌شد فلک کردن بود.

 مجرم یا خلافکار را روی زمین یا نیمکتی چوبی دمر می‌خواباندند و دست و پایش را می‌بستند و پاهایش را در فلک قرار می‌دادند.

بعد از اینکه یک نفر با صدای غرّا برای تماشاچی‌ها اعلام می‌کرد که مجرم باید چند ضربه چوب بخورد، دو فراش با ترکه‌ای که عموماً از چوب آلبالو بود و برای نشکستن از چند ساعت قبل در آب خوابانده بودند تا خیس بخورد، محکم به کف پای خلافکار می‌کوبیدند.

به‌رغم اینکه ترکه‌ها خیس بودند ولی برای اینکه کار از محکم‌کاری عیب نکند یک نفر با چند ترکه یدک در دست کنار فراش‌ها می‌ایستاد تا به محض شکستن ترکه، ترکه‌ای تازه‌نفس برای کف پای خلافکار بدهد.

از دیگر مجازات‌هایی که معمولاً همراه با عربده و فریاد مجازات‌کننده بود و آن هم عموماً در بازار انجام می‌شد، شیوه‌ای بود که دست‌های خلافکار را به سه‌پایه‌ای فلزی می‌بستند و آنکه مجازات می‌کرد با هوار کشیدن و بیشتر برای زهرچشم گرفتن با قدرت به پشت و کمر خلافکار تازیانه می‌زند.

زندانی کردن و به غل و زنجیر کشیدن محکوم هم شیوه‌ای دیگر بود و از همه اینها دلخراش‌تر و آزاردهنده‌تر بستن محکوم به اعدام جلو لوله توپ بود. محکوم را جلو لوله توپ می‌بستند و تا می‌آمد به خودش بجنبد توپ را آتش می‌کردند و بدن این محکومان تکه‌تکه می‌شد.

میخکوب کردن گوش

24

نوع دیگر مجازات که در بازار و محل‌های کسب و کار انجام می‌شد، میخکوب کردن گوش گرانفروش به دیوار بود. مثلاً اگر کاسبی برای وزن کردن جنس از سنگ‌ ترازوی تقلبی استفاده کرده بود مجازاتش همین میخکوب کردن گوش بود.

مجرمی که گوشش را میخکوب می‌کردند چنان از شدت ترس و درد فریاد می‌زد و گریه می‌کرد که باعث اعتراض و همهمه تماشاچی‌ها می‌شد.

فلک شدن میرزا هاشم قندی

یکی از اتفاق‌های تاریخی که گفته می‌شود منجر به اعتراض و جنبش بازاری‌ها شد، فلک کردن میرزا هاشم قندی (تاجر قند) در بازار توسط حاکم تهران علاءالدوله بود.

داستان از آنجا شروع شد که به دلیل گران شدن و کم بودن قند، علاءالدوله دستور داد فراشان حکومت میرزا هاشم قندی را در بازار تهران جلو چشم مردم فلک کنند. ماجرایی که آنجا اتفاق افتاد این بود که علاءالدوله بعد از اینکه میرزا هاشم را چند ضربه ترکه آلبالو زدند دستور داد پای او را باز کنند.

چون ظهر بود و موقع ناهار فرمان داد که به او غذا بدهند و بعد از خوردن دوباره فلک کردن را از سر بگیرند. بعد از خوردن غذا، فراشان دوباره هاشم قندی را به فلک بستند که ریشخند و تحقیر علاءالدوله به مذاق بازاریان خوش نیامد و همهمه شد و شروع به اعتراض کردند.

ناصر نجفی در کتاب «ایران قدیم و تهران قدیم» می‌گوید همین عکس‌العمل بازاریان یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های نهضت مشروطیت در ایران بود.

منبع: همشهری

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید