یادداشت‌های علم: داستان داماد «هیپی» شاه؛ چرا او سر این ماجرا برافروخته بود؟

یادداشت‌های علم: داستان داماد «هیپی» شاه؛ چرا او سر این ماجرا برافروخته بود؟

یادداشت‌های اسدالله علم: باز موضوع والاحضرت شهناز مطرح شد. عجبا که شاه چه قدر ناراحت می شوند از این انتخابی که این دختر برای همسر خود کرده است. همسرش یا بهتر بگویم همسر آینده ایشان، هیپی است و عقاید عجیبی دارد. امروز پس از بحث های جالبی که با شاهنشاه در این خصوص داشتم، بالاخره یک فرمایش صحیح فرمودند که من جواب نداشتم. فرمودند: من از جهت یک پدر ممکن است دخترم اگر اشتباهی بکند به او ببخشم، ولی از جهت شاهنشاه ایران نمی توانم با انتخاب یک هیپی به دامادی خودم این عادت درویشی و بی بندوباری را در کشور رواج بدهم.

کد خبر : ۱۹۲۱۷۲
بازدید : ۱۵۲

اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.  

در ادامه بخشی از یادداشت های او را می خوانید:

دوشنبه ۳ آذر ۱۳۴۸: امروز بعد از رسیدگی به کارهای جاری شرفیاب شدم. چند تلگراف خارجی را شاهنشاه توشیح فرمودند. راجع به دانشگاه مشهد و غیره عرایضی کردم که وضع آنها رضایت بخش نیست. بعد باز موضوع والاحضرت شهناز مطرح شد. عجبا که شاه چه قدر ناراحت می شوند از این انتخابی که این دختر برای همسر خود کرده است. همسرش یا بهتر بگویم همسر آینده ایشان، هیپی است و عقاید عجیبی دارد.
 
امروز پس از بحث های جالبی که با شاهنشاه در این خصوص داشتم، بالاخره یک فرمایش صحیح فرمودند که من جواب نداشتم. فرمودند: من از جهت یک پدر ممکن است دخترم اگر اشتباهی بکند به او ببخشم، ولی از جهت شاهنشاه ایران نمی توانم با انتخاب یک هیپی به دامادی خودم این عادت درویشی و بی بندوباری را در کشور رواج بدهم. کلام الملوک ملوک الکلام. واقعا این فرمایش شاهنشاه جواب نداشت و ندارد. شاه خیلی برافروخته شده بودند. من مرخص شدم. نخست وزیر با چند وزیر مسئول بودجه شرفیاب شد. گویا شاهنشاه خوب حسابشان را رسیده بودند. البته تقصیر من بود.
 
امروز سفیر یوگسلاوی و سفیر آمریکا دیدنم آمدند. سفیر یوگسلاوی خیلی بی باکانه به روس ها و نظرهای امپریالیستی آنها حمله می کرد که مایه تعجب من شدو از سفیر آمریکا راجع به موضع فروش نفت ما در آمریکا و خرید هواپیماهای جدید که شاهنشاه نسبت به هر دو مسأله علاقه مند است جویا شدم. گفت تا آن جا که اطلاع دارم، نیکسون نسبت به مسائل مورد علاقه شاهنشاه خیلی علاقه مند است، ولی هنوز از نتیجه اقدامات ایشان اطلاعی ندارم.
 
سفیر جدید آمریکا را نسبت به سیاست ایران در خلیج فارس و افغانستان کاملاً روشن کردم که سیاست شاهنشاه در هیچ یک از این مناطق [تجاوزکارانه] نیست. زیرا شاه نمی خواهند با طرح این مسائل [در] جامعه ایران کسب وجاهت کنند. شاه عملی فکر می کند و می خواهد کشوری آباد و آزاد و کاملاً مستقل به بازماندگان تحویل بدهد نه آن که خود او کشور را دچار مهلکه های بی نتیجه کند، برای سروصدا راه انداختن و بس. گفت: کاملاً می دانم و این سیاست شاهنشاه در آمریکا اثر عجیبی گذاشته است.
 
این سیاست یک [دولت مرد] Homme d'Etat است. گفتم: شاه دیگر احتیاج به عوام فریبی و تحصیل وجهه ندارد، زیرا هم ملّت ایران را خوب می شناسد و هم خوب ملت ایران شاه را شناخته اند. همه را تصدیق کرد و بعد حرف عجیبی گفت .گفت به شاه بگو من خودم را نوکر او می دانم.
 
امروز بعدازظهر [اسووبودا] Svoboda رئیس جمهور چکوسلواکی وارد شد. این شخص با دوبچک و سایر آزادیخواهان چک هم آواز بود، ولی جای تعجب است چه طور او را روس ها در این پست باقی گذاشتند، با آن که حساب دوبچک و سایرین را رسیدند. فکر می کنم چون خیلی صاحب وجود و هم خیلی پیر است، فکر کردند چرا با از بین بردن او آبروی خود را ببرند [او خود] به زودی خواهد مرد. 
 
امشب مهمانی در کاخ نیاوران [بود] و خیلی خوب برگزار شد.

منبع: انتخاب

۱
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید