تصاویر؛ گرگ آدمخوار آبدانان؛ گرگی با ۳ متر طول که فقط گوشت انسان می‌خورد و توسط «باباخان پوراحمدی» شکار شد

تصاویر؛ گرگ آدمخوار آبدانان؛ گرگی با ۳ متر طول که فقط گوشت انسان می‌خورد و توسط «باباخان پوراحمدی» شکار شد

گرگ آدمخوار آبدانان موجودی مرموز و درنده بود که بین سال‌های ۱۳۱۸ تا ۱۳۲۱ ده‌ها کودک را طعمه خود کرد. این جانور هولناک با ظاهری شبیه ببر و رفتاری متفاوت از گرگ‌ها، ترس را به جان مردم ایلام انداخت. گزارشی مستند از حملات، قربانیان، و سرانجام شکارچی‌ای که به کابوس پایان داد. روایتی واقعی، تلخ و فراموش‌نشدنی.

کد خبر : ۲۳۷۱۵۱
بازدید : ۱۷۴۸

در دل کوه‌های خشن و جنگل‌های انبوه ایلام، داستانی واقعی و هولناک دهان‌به‌دهان میان مردم آبدانان می‌چرخد. قصه‌ای که شاید در نگاه اول بیشتر به افسانه‌ای محلی یا هشدار مادرانه شبیه باشد، اما شواهد تاریخی و روایت‌های شاهدان عینی آن را به کابوسی واقعی در حافظه‌ی مردم منطقه تبدیل کرده است. 

موجودی درنده با ظاهری ببرمانند که در سال‌های ۱۳۱۸ تا ۱۳۲۱، ده‌ها کودک و نوجوان را طعمه‌ی خود کرد و هراس را در دل خانواده‌ها کاشت. اما این موجود چه بود؟ آیا واقعاً گرگ بود یا جانوری ناشناخته؟

11_11zon

چهره‌ی واقعی گرگ آدمخوار: نه گرگ، نه افسانه

بر خلاف نامی که بر او گذاشتند، این موجود از خانواده‌ی گرگ‌سانان نبود. توصیف‌هایی که از ظاهر او وجود دارد، بیشتر به یک گربه‌سان بزرگ شباهت دارد. بدنی به طول ۳ متر و ارتفاعی حدود یک و نیم متر، با مو‌هایی زرد و نقطه‌دار، دم بلند، پا‌های کوتاه و ستبر، کله‌ای کوچک و توانایی خارق‌العاده در شنا کردن و جهش‌های بلند. برخی آن را شبیه به ببر‌های آسیایی دانسته‌اند.

12

کابوس در آبدانان؛ ده‌ها کودک قربانی شدند

شهرستان آبدانان و بخش‌هایی از دهلران، در فاصله‌ی چهار سال، شاهد حمله‌های مرگبار این جانور بودند. موجودی که تنها گوشت انسان می‌خورد و نسبت به سایر جانوران و دام‌ها بی‌اعتنا بود. هدف اصلی‌اش کودکان یک تا سیزده ساله بودند که با بی‌رحمی تمام، آنها را از کنار مادرانشان می‌ربود. طبق اسناد و کتابی که توسط «جمشید حرمی» نگاشته شده، این موجود مرموز بیش از ۸۰۰ نفر را زخمی یا طعمه‌ی خود کرده است.

13

وقتی ترس، خواب را از چشمان مردم ربود

مردم آبدانان برای مقابله با این هیولا، راه‌های عجیبی به کار می‌بردند: بچه‌ها را با طناب به ستون‌های سیاه‌چادر می‌بستند، شب‌ها بیدار می‌ماندند، آتش‌های بزرگ می‌افروختند، و حتی اطراف چادر‌ها را خندق می‌زدند. با وجود این تدابیر، هنوز هم صد‌ها خانواده شاهد ربوده شدن یا کشته شدن عزیزانشان بودند.

14

روایت‌هایی از زنده‌ماندگان و شاهدان

افرادی که از چنگ این موجود جان سالم به در برده‌اند، هنوز زنده‌اند و آثار آن حادثه را با خود دارند. «رحیم شریفی»، کودکی که توسط پدرش از چنگ این جانور نجات یافت، هنوز زنده است. «مریم عسکری»، نوزادی که ربوده و در ۲۰۰ متری منزل خورده شد. «شوکت نامداری»، زنی که در کودکی از چنگ او گریخت و «ابراهیم شاهمرادی»، کسی که هنوز جای دندان‌های آن جانور روی بدنش را نشان می‌دهد.

مخفیگاه‌های هیولا؛ ژیور، شلت، سیاه‌گاو

بر اساس گفته‌های مأموران محلی، جانور بیشتر در نواحی پرآب و پوشیده از نیزار و بیشه پنهان می‌شد. رودخانه‌های گل‌گل و شلت، تپه‌ماهور‌ها و دره‌های عمیق مأمن روزانه‌ی این درنده بودند و همین امر باعث شده بود تا از دست شکارچیان ماهر هم جان سالم به در ببرد. 

10

پایان یک کابوس؛ شکار هیولا توسط یک قهرمان محلی

در زمستان سال ۱۳۲۱، موجود مرموز سرانجام به پایان خود رسید. «کربلایی باباخان پوراحمدی»، مردی شجاع و کارکشته، در شبی سرد جانور را هنگام حمله به کودکی در آغوش مادرش غافلگیر کرد. با شلیک دو گلوله، گرگ آدمخوار نقش زمین شد و با مرگ او، فریاد شادی از دل خانواده‌های داغدار بلند شد.

در شکم این موجود، زنگوله‌ها، مهره‌های سبز و آبی و تکه‌هایی از لباس کودکان قربانی شده پیدا شد. این صحنه‌ها، مهر تأییدی بود بر اینکه این جانور، افسانه نبود. بلکه واقعیتی هولناک بود که ده‌ها خانواده در آبدانان آن را با گوشت و پوست خود لمس کردند.

منبع: راز بقا

۳
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید