ببینید؛ فرادید تاریخ؛ داستان افلاطونی «آتلانتیس»؛ روایتی از یک تمدن گمشده

حتما اسم سرزمین گمشدۀ آتلانتیس را بارها شنیدهاید. این داستانی است که اولین بار افلاطون در رسالات «تیمائوس» و «کریتیاس» آن را مطرح میکند. بر اساس این افسانه، ۹ هزار سال قبل از زمان زندگی افلاطون (یازده هزار و چهارصد سال قبل از زمان ما) جزیرهای وجود داشته است به نام آتلانتیس که از نظر ثروت و رونق و شکوه، هیچ کشوری در دنیا با آن برابر نبوده است.
فرادید| افلاطون نیازی به معرفی ندارد؛ او یکی از مشهورترین فیلسوفان تاریخ است که اندیشههای عمیقش دربارۀ انسان، خدا، سرنوشت، اخلاق و سیاست، در طی دو هزار و چهارصد سال گذشته به بخشی جدانشدنی از فرهنگ و تفکر بشر تبدیل شدهاند. اما او فقط یکی از بزرگترین فیلسوفان نیست، بلکه یک داستانگوی شگفتانگیز هم هست.
به گزارش فرادید، در مجموعۀ آثار افلاطون داستانهای زیادی وجود دارد که تعدادی از آنها بسیار مشهور شدهاند و ممکن است ما بعضی از آنها را شنیده باشیم بدون اینکه بدانیم روای اصلی آنها چه کسی بوده. داستانهای افلاطون گاهی حتی الهامبخش داستاننویسان امروزی هم شدهاند. البته افلاطون قصهها را صرفا برای سرگرمی روایت نمیکرد؛ قصههای او همیشه به نوعی بخشی از استدلالهایش هستند و او آنها را به عنوان مقدمهها یا مثالهایی برای روشن کردن دیدگاههای فلسفیاش مطرح میکند. یکی از این داستانها، داستان «آتلانتیس» است.
حتما اسم سرزمین گمشدۀ آتلانتیس را بارها شنیدهاید. این داستانی است که اولین بار افلاطون در رسالات «تیمائوس» و «کریتیاس» آن را مطرح میکند. بر اساس این افسانه، ۹ هزار سال قبل از زمان زندگی افلاطون (یازده هزار و چهارصد سال قبل از زمان ما) جزیرهای وجود داشته است به نام آتلانتیس که از نظر ثروت و رونق و شکوه، هیچ کشوری در دنیا با آن برابر نبوده است. در میان این جزیره قصری بوده است که پادشاهان آتلانتیس در آن زندگی میکردند؛ دیوارهای شهر با طلا و نقره و سنگهایی درخشان به رنگ آتش مزین شده بودند. آتلانتیس پر از چشمهها و رودها و محل رویش انواع درختان میوه بود و پر بود از بناهای شگفتانگیز و معابد و ورزشگاهها و مجسمههای پریان دریایی.
بر طبق افسانه، این جزیره صاحب یک نظام سیاسی الهی و قانونمند بود و همین باعث شده بود که نظم درآنجا برقرار باشد و مردم بتوانند به رشد و کمال برسند. اما کمکم غرایز پست انسانی بر این مردم غلبه کرد و به جای فضیلت انسانی به دنبال ثروتهای نامشروع رفتند؛ از همین رو عذابی الهی بر آنها نازل شد؛ سیل و زلزله جزیره را فراگرفت و آن را در اعماق دریا فرو برد.
اهمیت فلسفی: سیاست و تنظیم یک نظام سیاسی ایدئال یکی از دغدغههای همیشگی افلاطون بود. او در رسالههای «جمهوری» و «قوانین» طرحهایی را دربارۀ پایهگذاری یک شهر آرمانی بیان کرد که قوانینش بتواند راه سعادت مادی و معنوی مردم را فراهم کند. افسانۀ «آتلانتیس» مثالی است که میخواهد امکان وجود چنین کشور ایدئالی را با جزئیات و در قالب یک روایت تاریخی نشان بدهد. «آتلانتیس» علاوه بر اینکه نمونهای از کشور آرمانی است، نمونهای از چگونگی زوال این شهر را هم به خواننده نشان میدهد.